
ادبیات معماری سازمانی ظهور پیدار کرده و چارچوبهای معماری چابک سازمانی مطرح گردیدند.
2-8-1- مفهوم چابکی
واژه «چابک9» در فرهنگ لغات به معانی مختلفی نظیر: فرز و زرنگ، حرکت سریع، چالاک، فعال و «چابکی10» تواناییِ حرکت به صورت سریع و آسان و قادر بودن به تفکر به صورت سریع و با یک روش هوشمندانه است.
ریشه و زادگاه چابکی، ناشی از ایدهی تولید چابک است و تولید چابک مفهومی است که طی سالهای اخیر عمومیت یافته و آن به عنوان راهبردی برای افزایش بهرهوری سازمانی و کسب مزیت رقابتی مدنظر میباشد.
تعاریف زيادي براي چابكي ارائه شده است اما هيچ يك، مخالف با يكديگر نبوده و يكديگر را نقض نميكنند. عموماً اين تعريفها، ايده سرعت و تغيير در محيط كسب وكار را نشان ميدهند. با توجه به جديد بودن بحث چابكي، تعريف جامعي كه موردتائيد همگان باشد، وجود ندارد[14]. درادامه به برخی از این تعاریف میپردازیم:
«توانایی رشد در محیط تغییر مداوم و غیر قابل پیشبینی. نقطه کانونی در اینجا «تغییر» است. این توانایی عبارتست از توانایی شروع تغییر و توانایی پاسخ به تغییر[41].»
«چابکی به توانایی پاسخگویی به تغییرات پیش بینی نشده محیط متلاطم کسب و کار گفته میشود. چابکی به مفهوم تندي، سرعت، سبکی و زیرکی است و به خلاقیت و نوآوري نیاز دارد. چابکی به معناي توانایی در خیالبافی کردن در زمینه تولید محصولات و فرآوردههاي جدید و راههاي انجام کسب و کار مناسب است[3].»
«مفهوم چابکی از دو عامل اصلی تشکیل شده است؛ پاسخگویی به تغییرات (پیش بینی شده یا غیرمنتظره) به صورتی مناسب و در زمان مناسب، بهرهبرداري از این تغییرات و تبدیل نمودن آنها به فرصت[42].»
«سازمان چابک یک کسب وکار باسرعت، سازگار و آگاهانه است که قابلیت سازگاری سریع در واکنش به تحولات و وقایع غیرمنتظره پیشبینی نشده، فرصتهای بازار و نیازمندیهای مشتری را دارد. در چنین کسب وکاری فرآیندها و ساختارهایی یافت میشود که سرعت، انطباق و استحکام را تسهیل کرده دارای سازمان هماهنگ و منظمی است که توانایی نیل به عملکرد رقابتی در محیط تجاری کاملاً پویا و غیرقابل پیشبینی را دارد و البته این محیط با کارکردهای کنونی سازمان بیتناسب نیست[43].»
«چابکی، توانایی رونق و شکوفایی در محیط دارای تغییر مداوم و غیرقابل پیش بینی است. از این بابت، سازمانها نباید از تغییرات محیط کاری خود هراس داشته، از آنها دوری کنند؛ بلکه باید تغییر را فرصتی برای کسب مزیت رقابتی در محیط بازار تصور کنند[44].»
« چابکی در واقع در مورد سرعت نیست اما در مورد انتخاب تغییرات مناسب و اجرای آن تغییرات را به طریق درست و به موقع است. برای تغییر چابک، که قابل دوام باشد، سازمان باید به دقت برنامهریزی کند و تعادل مناسب میان اثر بخشی و بهره وری را حفظ کند[45].»
2-8-2- تعریف معماری سازمانی چابک
معماری سازمانی چابک، چارچوبی برای توصیف سازمان و حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمان فراهم میکند که سازمان در شرایطی متأثر از تغییرات و فشارها بتواند با حداقل هزینه و حداکثر اثربخشی و کارآیی مأموریت سازمانی خود را به سرانجام مقصود برساند.
معماری چابک از منظر بلوغ سازمانی، سازمان را در سطحی از بلوغ توصیف میکند که در فضای رقابتی بتواند نیازمندیهای ذینفعان خود را برآورده کرده و برای کسب و کار خود خلق ارزش نماید.
معماری سازمانی چابك روشی است جهت توصیف كامل جنبهها و لایههای مختلف یك سازمان متلاطم،كه تغییرات پیش بینی نشده مأموریتی و فناوری به صورت گسترده و زیاد بر آن تأثیرگذارند. این تغییرات گسترده به دلیل این كه غیرقابل پیش بینی هستند نمیتوان برای آنها برنامهریزی خاصی تدوین كرد و لذا هرچه قدر هم كه انعطاف پذیری وجود داشته باشد ممكن است نتوان با آنها مقابله كرد. بدین منظور معماری سازمانی چابك قادر است با استفاده از مدلها و تكنیكها و روشهای خاصی اقدام به توصیف وضعیت موجود و وضعیت مطلوب سازمان متلاطم نماید. علاوه بر آن معماری سازمانی چابك حاوی طرح خاصی موسوم به طرح گذار نیز هست كه نحوه رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب یك سازمان متلاطم را مشخص میكند. معماری سازمانی چابك نتیجهگرا است و بیشتر بر خلاقیت و ابتكار افراد متمركز است[46].
اهمیت و ضرورت معماری سازمانی چابك زمانی است كه به دلیل بروز تغییرات پیش بینی نشده فناوری و مأموریتی بر یك سازمان متلاطم، روشهای موجود معماری سازمانی دچار مشكلات متعدد میشوند كه این مسئله موجب عدم نتیجه گیری و حتی شكست معماری سازمانی میشود. در صورتی كه در سازمانهای متلاطم كه تغییرات پیش بینی نشده مأموریتی و فناوری زیادی بر آ نها اعمال میشود بخواهیم با روشی غیر از معماری سازمانی چابك فرآیند معماری را انجام دهیم زمان، هزینه و منابع زیادی هدر رفته و فرآیند اجرایی نتیجه مطلوب را نخواهد داد و حتی ممكن است با شكست مواجه شود[3].
آقای «امبلر11» كه یكی از نظریه پردازان مشهور معماری سازمانی چابك است، معتقد است كه معماری سازمانی چابك به معماری میگویند كه مبتنی بر خدمات است. وی برای معماری سازمانی چابك مشخصاتی را تعریف نموده كه عبارتند از[3]:
• راه مشخصی برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد.
• بستگی به افرادی دارد كه دارای مسئولیت پذیری بالایی هستند. به طور كلی بر روی افراد تكیه دارد نه بر روی تكنیكها و تكنولوژیها.
• نیازمند این است كه تلاشها و فعالیتها به شكل ساده انجام پذیرد به شكل تكرارپذیری و افزایشی عمل میكند.
• نیازمند این است كه در فرآیند معماری سازمانی، مستندسازی و مدل سازی به شكل چابك صورت پذیرند. به عقیده آقای «امبلر» باید ابتدا از كوچك شروع كرده و سپس كار را توسعه داد.
2-8-3- پیشینه معماری سازمانی چابک
خاستگاه واژه «چابکی» از صنعت میباشد. در دوره رکود صنایع تولیدی، اواخر دهه ۱۹۸۰ تا اواسط دهه ۱۹۹۰، تلاشهای زیادی برای شناخت ریشهها و عوامل موثر بر نظامهای جدید در کسب و کار جهانی انجام شد. در سال 1991 گروهی از متخصصان صنعتی در آمریکا به دنبال رکود کسب و کار خود و ظهور رقبایی از آسیای شرقی و اروپا به این نتیجه رسیدند که نرخ افزایش تغییرات در محیط تجاری از تواناییهای سازمانهای تولیدی سنتی در جهت تطبیق و سازگاری با آن، سریعتر و شتابانتر است. بنابراین گزارشی با عنوان «استراتژی بنگاههای تولیدی در قرن بیست و یکم» منتشر شد و پس از انتشار این گزارش بود که واژهی تولید چابک مورد استفاده عموم قرار گرفت[61]. همچنین در سال ۱۹۹۱، دانشگاه لیهای با حمایت مالی نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به همراه مؤسسه یاکوکا، مطالعاتی بر روی ۱۳ سازمان تولید کننده بزرگی مانند جنرال موتور، جنرال الکتریک، آی.بی.ام و… انجام دادند. هدف از این مطالعه، پاسخ به این پرسش بود که سازمانهای موفق در سالهای قرن 21 چه ویژگیهایی خواهند داشت[27]. در ادامه نیز بیش از یکصد سازمان دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفتند که در سال ۱۹۹۵، حاصل این تحقیقات در کتاب «استیون گولدمن، نایجل و پریس» با عنوان «رقبای چابک و سازمانهای مجازی» انتشار یافت. از جمله نتایج پژوهشهای یاد شده میتوان به این موارد اشاره داشت[28]:
• محیطهای رقابتی جدید، تحولات بسیاری را در میان سیستمهای تولیدی و سازمانها به وجود آورده است. سازمانهایی که دارای مزیتهای رقابتی در این محیط جدید باشند و به سرعت بتوانند محصولات را مطابق نیاز مشتریان تولید کنند، چابک و پیشرو هستند.
• لازمه کسب چابکی، وجود سیستم تولید انعطاف پذیر، دارا بودن نیروی کار دانش پذیر، و ساختار مدیریتی مشوق نوآوریهای تیمی (چه در داخل و چه در بین سازمانها) است.
• اگر سازمانهای آمریکایی نتوانند به سمت تولید چابک حرکت کنند، استاندارد زندگی در این کشور با خطر جدی مواجه خواهد شد.
فرآيند معماري سازماني چابك متأثر از متدولوژيهاي چابك توسعه نرمافزار بوده است و معماري سازماني چابك از تجارب عملي چابك متدولوژيهاي چابك توسعه نرمافزار استفاده ميكند[5]. در حوزهی توسعه نرمافزار، در اواسط دهه 1990 و پس از بروز مشکلاتی نظیر مدت زمان بالای توسعه و تغییر بسیاری از نیازمندیها در این مدت، تغییرات در محیط کسبوکار، افزایش سرعت تغییر تکنولوژی و عدم پاسخگویی متدولوژیهای رایج توسعه نرمافزار، توسعه دهندگان نرمافزار در صدد حل این مشکل برآمدندو از آن استفاده از واژههایی نظیر «تطبیق پذیری»، «پویایی»، «چالاکی» و «چابکی» در ادبیات توسعه نرمافزار نمایان گشت. در متدولوژیهای جدید نقش افراد در فرآیند توسعه برجسته گردید و روشهای توسعهی آبشاری، جای خود را به رویکردهای توسعه تکراری و افزایشی داد.
روشهای چابک بر این اساس است که نرمافزار با کیفیت بالا، سازگار با شرایط مختلف، توسط گروههای کوچک و با استفاده از یک طراحی که این طراحی بهبود مستمر را ارائه میدهد، توسعه مییابد[48].
درحقیقت روشهای چابک از تاریخچهی روشهای توسعه نرمافزار، به عنوان راه حلی برای مشکلات متعدد و مکرر، ظهور پیدا کردهاند. ایده اصلی در این راه حل در بیانیه چابک خلاصه میشود [48]. در سال 2001 واژهی چابک به طور رسمی و از طریق بیانیهی چابک وارد ادبیات توسعهی نرمافزار گردید.
2-8-3-1- بیانیهی چابک[5]
در فوریه سال 2001 میلادی تعدادی از ارائهدهندگان متدولوژیهای سنگین وزن مثل Scrum،XP ، FDD، Crystal، DSDM و تعدادی از توسعه دهندگان نرمافزار بیانیه مشتركی را تهیه و امضاء نمودند. این بیانیه كه به منظور توسعه نرمافزارها به شكل چابك بود بدین مضمون تهیه گردید كه : «ما راههای بهتری را برای توسعه نرمافزارها كشف نموده و آنها را بكار میبندیم و به دیگران هم كمك میكنیم تا آنها را انجام دهند.»
برطبق بیانیه چابك، راهكارها و توصیههایی برای توسعه چابك نرمافزارها پیشنهاد شده كه عبارتند از :
• توجه به افراد و تعامل بین آنها به جای فرآیندها و ابزارها
• نرمافزارهای كاری به جای مستندات جامع و كامل
• همكاری با مشتری به جای مذاكره برای عقد قرارداد
• پاسخگویی به تغییرات به جای دنبال كردن یك طرح یا برنامه خاص
دو مورد اوّل بر محوریت و مركزیت افراد تأكید دارند.
مورد سوّم برنتیجه گرا بودن تأكید دارد.
مورد چهارم بر« انعطاف پذیری» و «تطبیق پذیری» تأكید دارد.
2-8-4- ضرورت معماری چابک
بدون تردید یکی از چالشهای اصلی سازمانها در عصر رقابتی جدید، مسألهی تغییر باشد. کمتر سازمانی را میتوان یافت که در یک دورهی مثلاً سه تا شش ماهه یا حتی یکساله، تغییری را شاهد نباشد. عمدهی این تغییرات متأثر از محیط است. از یک سو جهانی شدن و تغییر مدلهای کسب و کار، تغییرات روزافزون فناوری و رقابت برای استفاده از آن و محدودیتهای ناشی از منابع و از سوی دیگر رقبای کسب و کار در صدد افزایش سهم خود از بازار هستند و برای رسیدن به هدف خود، محصول و یا خدمات و حتی سرمایههای انسانی طرف مقابل را هدف گرفتهاند. چالش دیگر در این زمینه، تغییر ذائقه مشتریان و به طور کلانتر، ذینفعان سازمان و به تبع آن تغییر نیازمندی آنان است. لذا با توجه به این شرایط حاکم بر کسب و کارها، قابلیت تطبیقپذیری لازمهی ادامه حیات یک کسب و کار میباشد و این نیاز به تطبیق پذیری در جهت جلب رضایت ذینفعان، سازمانها را ناگزیر میکند تا تغییراتی در نگرش، دانش، رویهها، زیرساختها، محصولات و یا خدمات خود به وجود آورند.
با توجه به بافتی که در حال حاضر بر دنیای کسب و کار سازمانها حکمفرماست، سازمانها ناگزیر به انجام تغییراتی در نگرش، دانش، رویکردها، رویهها و نتایج مورد انتظار خود هستند. عرصههای دستخوش تغییر در محیط کسب و کار را بدین گونه طبقهبندی میکنند[49]:
• ناپایداری و بیثباتی بازار که به علت رشد بخش کوچکی از بازار، کثرت ارائه محصولات جدید و نیز افول دوره عمر محصول ناشی میشود.
• رقابت
