
رتبهبندی گزینهها منتهی نمیشود، بلکه ممکن است گزینههایی را حذف کند. الگوریتم حل این مدل تصمیمگیری، به صورت زیر میباشد:
گام 1: در این مرحله ، مقادیر ماتریس تصمیمگیری مساله را با استفاده از نورم، بیمقیاس میکنیم. این ماتریس را N مینامیم.
گام 2: در این مرحله ، با استفاده از ماتریس W (اوزان شاخصها) و رابطهی زیر ، «ماتریس بیمقیاس شده موزون» را به دست میآوریم.
گام 3: در این مرحله تمامی گزینهها، نسبت به تمام شاخصها، مورد ارزیابی قرار میگیرد و مجموعهی ماتریسهای هماهنگ و ناهماهنگ تشکیل میشود. مجموعه هماهنگ از گزینههای K و I که با Sk,i نشان داده میشود، مشتمل بر کلیهی شاخصهایی خواهد بود که در آنها، گزینهی Ak ی بر گزینهی Ai به ازای آنها مطلوبیت بیشتری داشته باشد. برای یافتن این مطلوبیت، باید به نوع شاخصهای تصمیمگیری، از نظر داشتن جنبهی مثبت یا منفی توجه شود. یعنی:
– اگر شاخص مورد نظر، دارای جنبهی مثبت باشد، داریم:
– اگر شاخص مورد نظر، دارای جنبهی منفی باشد، داریم:
مجموعهی ناهماهنگ Dk,i نیز شامل شاخصهایی است که در آنها، گزینهی Ak، نسبت به گزینهی Ai مطلوبیت کمتری داشته باشد، یعنی:
این فرمول، برای شاخصهای مثبت است و برای شاخصهای منفی داریم:
گام 4: در این مرحله، از اطلاعات فوق، ماتریس هماهنگ را به دست میآوریم. این ماتریس، یک ماتریس مربعی m×m بوده که قطر آن، فاقد عنصر میباشد. دیگر عناصر این ماتریس نیز از جمع اوزان شاخصهای متعلق به مجموعهی هماهنگ حاصل میشود. یعنی:
این شاخص (Iki ) بیان کننده اهمیت نسبی Ak نسبت به Ai است. مقدار این شاخص، عددی بین صفر و یک است و هر چه این مقدار بیشتر باشد، بیانگر آن است که Ak، ارجحیت بیشتری بر Ai دارد و برعکس.
گام 5: در این مرحله، ماتریس ناهماهنگی محاسبه میشود. این ماتریس با NI نشان داده میشود و مانند ماتریس هماهنگ، ماتریسی m * m است. قطر اصلی این ماتریس، عنصری ندارد و دیگر عناصر این ماتریس، از ماتریس بیمقیاس شدهی موزون بهدست میآید.
این عناصر، طبق رابطهی زیر به دست میآید:
این شاخص، نسبت عدم مطلوبیت مجموعهی ناهماهنگ k و I را به کل ناهماهنگی در شاخصها، اندازهگیری میکند.
گام 6: در این مرحله، ماتریس هماهنگ موثر محاسبه میشود. این ماتریس را با H مشخص میکنند. برای ایجاد این ماتریس، ابتدا باید یک آستانهای را تعیین کرد و اگر هر عنصر ماتریس I بزرگتر یا مساوی آن باشد، آن مولفه در ماتریس H، مقدار یک به خود میگیرد و در غیر این صورت مقدار صفر میگیرد. برای تعیین حد آستانه Ī ، میتوان از اطلاعات گذشته و نظر تصمیم گیرنده استفاده کرد.
یک شاخص عمومی برای مشخص شدن این حد، عبارتست از میانگین مقادیر ماتریس I (یعنی Ī).
حال داریم:
H ki = 1 ← I ki ≥ Ī اگر
H ki = 0 ← I ki < Ī اگر
این ماتریس نشان دهنده ارجحیت یک گزینه بر گزینه دیگر است.
گام 7: در این مرحله نیز ماتریس ناهماهنگ موثر را به دست میآوریم. این ماتریس نیز که با G نشان داده میشود، مانند ماتریس هماهنگ موثر به دست میآید. حد آستانه برای این ماتریس، به صورت زیر محاسبه میشود.
عناصر ماتریس نیز به این صورت به دست میآید:
گام 8: در این مرحله، با ترکیب ماتریس هماهنگ موثر (H) و ماتریس ناهماهنگ موثر (G) «ماتریس کلی موثر» (F) به دست میآید. محاسبهی این ماتریس به صورت زیر است:
این ماتریس، نشان دهندهی ترتیب برتری راهکارهای مختلف، نسبت به یکدیگر میباشد؛ یعنی اگر Fki = 1 باشد، میتوان گفت Ak بر Ai ارجحیت دارد. البته ممکن است این ارجحیت، تحت تاثیر راهکارهای دیگر قرار گیرد. بنابراین، شرط این که در روش فوق ، Ak یک گزینه ی ارجح باشد، این است که:
F ki= 1 برای حداقل یک 1 و
F ki= 0 برای کلیه 1 ها و
می توان هر ستونی از H را که حداقل دارای یک «عنصر یک» باشد حذف کرد، سپس بر اساس سطرهای دیگر تصمیمگیری نمود.
فصل چهارم: تحلیل دادهها و استخراج نتایج
4-1 مقدمه
دادهها و اطلاعات جمعآوري شده، منابعي خام هستند كه بايد با وسايل مناسب تجزيه و تحليل و تشريح شده تا بتوانند بار كاربردي اطلاعاتي خود را منتقل نمايند. در پژوهشی از اين دست، مناسبترين وسيله براي تجزيه و تحليل اطلاعات و دادههاي بهدست آمده، تحليلهاي آماري هستند. با تحليلهاي آماري ما رابطه بين متغيرهاي مختلف را پيدا كرده و در نهايت به پاسخ سؤالهاي مورد نظر خود خواهيم رسيد]6[.
پس از آنكه اطلاعات مورد نياز گردآوري و استخراج شدند، مورد تجزيه و تحليل قرارگرفتند. در اين مرحله با استفاده از تكنيكهاي فرايند تحليل سلسله مراتبی، ابتدا وزنهاي هر یک از شاخصها محاسبه شده و پس از مشخص كردن ضريب هر عامل، متغیرها با استفاده ازتکنیکAHP رتبهبندی شدهاند.
4-2- تعریف شاخصهای ارزیابی و محاسبه میزان ارجحیت هریک
4-2-1- تعریف شاخصها
در این پژوهش برای دستیابی به شاخصهای مهم مؤثر بر ارزيابي تامينكنندگان، با مصاحبه حضوري از 8 نفر از کارشناسان(خبرگان) شرکت، 11 شاخص را در 3 دستهی اصلی دستهبندی کردیم. شاخصهای اصلی همانطور که در جدول 4-1 مشاهده میشود شامل قیمت، کیفیت و پشتیبانی زنجیره تأمین میباشند که هر یک از این شاخصهای اصلی شامل شاخصهای فرعی هستند که در جدول 4-2 آورده شده است.
جدول (4-1) شاخصهای اصلی ارزیابی تامینکنندگان
ردیف
1
2
3
عنوان شاخص
قیمت
کیفیت
پشتیبانی زنجیره تأمین
جدول( 4-2) شاخصهای اصلی و فرعی ارزیابی پژوهش
نام
شاخصهای اصلی
شاخصهای فرعی
Q1
قیمت
قیمت تمام شده
Q2
ثبات قیمت
Q3
قابلیت چانه زنی
Q4
شرایط پرداخت
Q5
کیفیت
عملکرد کیفی
Q6
درصد ضایعات
Q7
برخورداری از توانایی فنی در حل مشکلات
Q8
پشتیبانی زنجیره تأمین
انعطاف پذیری نسبت به حجم و تنوع سفارش
Q9
تحویل به موقع
Q10
خدمات پس از فروش
Q11
روش تامین مواد اولیه
تعریف هر یک از شاخصهای فرعی:
4-2-1-1 قیمت تمام شده
قیمت تمام شده یک واحد تولید شده با تقسیم قیمت تمام شده کل تولیدات بر تعداد تولیدات بدست میآید و قیمت تمام شده کل تولیدات از رابطه زیر بدست میآید:
= قیمت تمام شده کل تولیدات A+B-C
A = هزینههای تولید و ساخت طی دوره دوره
=B موجودی کالای در جریان ساخت اول
=Cموجودی کالای در جریان ساخت پایان دوره
4-2-1-2 ثبات قیمت
ثبات قیمت زمانی رخ میدهد که در قیمت تغییری رخ ندهد. اگر چه در بلند ممکن با توجه به دیگر متغییرهای تاثیرگذار در قیمت، با بیثباتی قیمت مواجه میشویم اما در کوتاه مدت همکاری با تامینکنندگانی که از ثبات بیشتری برخوردارند به برنامهریزی و مدیریت سازمان در راستای دستیابی به اهداف کمک خواهد کرد.
4-2-1-3 قابلیت چانهزنی
امکان برخوردانی از شرایط و روش خرید متنوع و مدنظر در شرایط متفاوت و ویژه برای خریداران از سوی فروشنده.
4-2-1-4 شرایط پرداخت
امکان خرید کالای مورد نظر با شرایط پرداخت متفاوت از سوی تامینکنندگان متفاوت به مشتری حق انتخاب خواهد داد. اگر چه شرایط پرداخت تنها فاکتور در تصمیمگیری نیست اما از فاکتورهای بسیار مهم است.
4-2-1-5 عملکرد کیفی
عملكرد کیفی به زبان ساده كارايي و قابليتهاي کیفی محصول در جهت برآوردن تعداد هر چه بيشتر خواستههاي مشتري از آن محصول ميباشد. از جمله مهمترین دلایل علاقهمندی مدیران به افزایش هر چه بیشتر عملکرد کیفی تامینکنندگان و همچنین فرآیند تولید میتوان به کاهش هزینهها و افزایش رضایت مشتری اشاره کرد.
4-2-1-6 درصد ضایعات
درصدی از مواد و اقلام خریداری شده که به لحاظ کیفیت ایعادی یا کیفیت جنسی، مورد قبول نیستند و معیوب میباشند. ضایعات منجر به دوباره کاری و افزایش هزینهها خواهد شد.
4-2-1-7 برخورداری از توانایی فنی در حل مشکلات
میزان قایلیت تامین کننده در حل مشکلات فنی بوجود آمده در فرآیند تولید و پشتیبانی از مشکلات احتمالی بوجود آمده در تمامی مراحل از خرید تا تولید و فروش.
