
1)
نقش منبر بهعنوان مجرای ارتباطی حاکمان با مردم در گذشته اهمیت زیادی داشت و منحصر به سلسله خاصی نبود. مثلاً وقتی قراخانیان با پیشروی خود، بخارا پایتخت سامانیان را تهدید کردند «واعظان بر فراز منابر مسجدها شدند و به نام سامانیان از مردم خواستند به آنها بپیوندند.» چنانکه پیشازاین نیز اشاره شد وعظ و اندرز مؤمنان، بهعنوان تکلیفی دینی همواره موردتوجه شماری از وعاظ بوده است. محققان این طیف از منبریان را ذیل » وعاظ مردمی” دستهبندی کردهاند. در ایران دوره مشروطه چنین واعظانی نقش مهمی در مقابله با استبداد حاکم و پیشبرد مقاصد مشروطهخواهی ابراز کردند. نقش سیدعبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی در این راستا قابلذکر است. در دوره جدید استعمار سرزمینهای اسلامی و افزایش تأثیرات سیاسی و فرهنگی غرب همراه با فنّاوری برترش، رهبران فکری و مذهبی را وارد رویکرد جدیدی در بحث و وعظ کرد. چنین فضایی انگیزههای بیشتری برای مطرح کردن آموزههای دینی و تفسیر مجدد از تعلیمات سنتی فراهم کرد. منبر در جنبشهای ضداستعماری بهصورت وسیع به کار گرفته شد. بهعنوانمثال فرانسویان در سال ۱۹۳۳م طی بخشنامهای از ورود رهبران نواندیش مذهبی به مساجد ممانعت کردند؛ زیرا آنها توده خاموش را برمیانگیختند.
رسانه منبر یکی از مهمترین ابزارهای انقلابیون برای پیگیری اهداف انقلاب اسلامی بود. همزمان با شکلگیری انقلاب در دهه ۴۰ علما و دانشوران اسلامی برای مقابله با دستگاه تبلیغاتی پهلوی از این رسانه به نحو شایسته استفاده میکردند. در مقام مقایسه هیچیک از رسانههای تحت اختیار رژیم شاهنشاهی قدرت برابری با تأثیرگذاری منبر را نداشت. مردمی که پای منابر علمای دینی مینشستند ضمن دریافت احکام دینی و بهرهگیری از دستورات اخلاقی ائمه دین با آخرین اخبار روز آشنایی پیدا میکردند.
اساساً در تجمعاتی که در مساجد برگزار میشد قبل و بعد از سخنرانی وعاظ و مبلغان، انقلابیون ضمن برگزاری جلساتی محدود کم تعداد در جریان آخرین اخبار قرار میگرفتند و برای ادامه تحریکات سیاسی خود هماهنگیهای لازم را کسب میکردند. روحانیون با سخنرانیهای خود علاوه بر اینکه به سخنرانیهای مذهبی و تقویت باورهای مردم میپرداختند، پرده از جنایات رژیم شاه برمیداشتند و مردم را از اوضاع خفقانبار جامعه آگاه میکردند و آنها را به مبارزه و تظاهرات علیه رژیم دعوت میکردند که واقعاً هم مؤثر بود. روحانیون مساجد را بهصورت پایگاه نیروهای انقلابی درآوردند و بهعنوان حلقهای واسط میان رهبری انقلاب و تودهها قرار گرفتند. عمده تلاش آنان در این عرصه شرح و تبیین اهداف انقلاب از نظر امام خمینی بود. آنان، تلاش کردند مردم را رهبری و سازماندهی کنند تا در مواقع ضروری بدون واهمه علیه رژیم به خیابانها بریزند و حضور رهبر انقلاب در ایران را خواستار شوند. درواقع منبر بهعنوان یک رسانه عمومی نقش شگفتیساز و حماسی را در انقلاب اسلامی ایفا کرد؛ زیرا سخنرانان روحانی با استفاده از آن بهعنوان تریبونی در جهت رساندن صدای انقلاب به گوش ملت ایران استفاده کردند. از منظر ارتباطی، انتخاب فن سخنرانی و خطابه از سوی انقلابیون، حاوی پیام روشن و آگاهانهای است؛ زیرا سخنرانیها و خطابهها با برقراری ارتباط نزدیک و بدون خدشه، میان سخنران و مخاطبان میتواند به عنصر تعیینکننده عمل کند.
پیامرسانی از طریق منبر در دو مقطع از تاریخ انقلاب اهمیت فراوان پیدا کرد. مقطع اول نهضت، هنوز امام خمینی از ایران تبعید نشده بود و مقطع دوم از تبعید امام تا پیروزی انقلاب اسلامی را شامل میشد. طیفی از وعاظ در طی این دو مقطع از سال ۱۳۴۱ تا بهمن ۱۳۵۷ درصدد برآمدند با استفاده از رسانه منبر، مشروعیت نظام حاکم را به چالش بکشانند و توانستند افکار عمومی جامعه را بهسوی نهضت جلب کنند.
آیتالله طالقانی و حجتالاسلام فلسفی بهعنوان دو تن از پیشگامان نوگرای پیامرسانی از منبر نقش بهسزایی در آگاهی مردم داشتند. این دو شخصیت در مقطع قبل از تبعید امام با رویکردی نو از منبر برای پیامرسانی بهره میبردند و حتی علاوه بر آن در رادیو نیز برنامههای تربیتی ـ اخلاقی ارائه میکردند. موج دوم پیامرسانی نهضت، از تبعید امام تا پیروزی انقلاب بود. مبارزه و پیامرسانی در زمان تبعید رهبری نهضت از طریق مبارزات علنی و مخفیانه تداوم یافت. تلاشهای آیتالله سعیدی بهعنوان پیشگام پیامرسانی آموزههای نهضت و حجتالاسلام هاشمینژاد بهعنوان پیامرسان نهضت جزو ماندگارترین مبارزات رسانهای انقلاب است.
2.2.5.3. منبر و تبلیغ
یکی از زمینههای گروهی و اجتماعی که مبلغ باید توجه کافی به آن داشته باشد، نوع شبکه ارتباطی است که او را با مخاطبان خود مرتبط میسازد. «الگوهای منظم مبادلهی اطلاعات در بین اعضای گروه را شبکه ارتباطی مینامند. یا باید محدودیتهای شبکههای ارتباطی موجود را بپذیریم یا تلاش کنیم که بهترین و مناسبترین شبکههای ارتباطی را ولو بهصورت ترکیبی ایجاد کنیم. بیشتر گروهها، شبکههای ارتباطی غیررسمی نیز دارند، انواع مختلفی از شبکههای ارتباطی در گروههای دونفره، سهنفره، چهارنفره، پنجنفره تا گروههای خیلی بزرگتر، هر کدام با یک یا چند ویژگی متصور است».
بهتناسب اینکه شبکهی ارتباطی چگونه باشد، سرعت و دقت انتقال اطلاعات تغییر میکند. معمولاً سرعت و دقت در این شبکهها نسبت معکوس با هم دارند. هر جا سرعت بیشتر باشد، دقت و امنیت اطلاعات کمتر است و آنجا که دقت و امنیت زیاد موردنظر باشد، سرعت کم خواهد شد.
برای اعضای گروه، شبکههای ارتباطی که فرصت بیشتری برای برقراری روابط فراهم میکنند، مانند شبکهی ارتباطی همگانی، بیشتر ارضاکننده است. در وظایف سادهی گروهی، شبکهی سلسله مراتبی (خطی) مفیدتر است، ولی در وظایف پیچیده که به تعامل بیشتر اعضای گروه با هم نیازمند است، شبکهای ارتباطی چرخهای و همگانی مناسبتر است.
تبلیغ دینی به روش معمول و غالب، از راه شبکهی ارتباطی چرخهای صورت میپذیرد، یعنی مبلغ در مراکز قرارگرفته و پیام خود را همزمان یا غیر همزمان به مخاطبان خود میرساند، منبر، کلاس درس، دوربین تلویزیون و …، همه از همین نوع است. در این نوع ارتباط، مبلغ باید خودش بهتنهایی، پیام را به تکتک افراد برساند و دیگران نیز فقط از خود مبلغ میتوانند پیام را بگیرند، مخاطبان، فقط مخاطباند و واسطه و دست یار برای پیامرسانی نیستند و این یک اشکال عمده و جدی است که در تبلیغ رایج وجود دارد؛ افزون بر این بسیاری از مخاطبان، حتی با مبلغ هم ارتباط متقابل ندارند، بلکه فقط شنوندهاند، مبلغ در کلاس درس، منبر، یا جلوی دوربین تلویزیون فقط پیام میدهد و کوچکترین بازخوردی نیز نمیگیرد. این نوع پیام دادن، فقط درصورتیکه همزمان به عدهی زیادی ارسال شود، مفید است.
تبلیغ سلسله مراتبی برای زمانی مناسب است که امنیت زیاد موردنظر باشد؛ برای مثال، وقتی پیامهای امام خمینی (ره) از عراق، ترکیه، …، صادر میشد، مدتزمان زیادی طول نمیکشید که به دست اکثر مردم میرسید، اما حلقههای اولیه و واسطهی این ارتباط مخفی میماند، چون هرکس فقط یک نفر پیامآور را میشناخت، اما با چندین پیامگیرنده در ارتباط بود، در ابتدا سلسله مراتبی و در انتها به خوشهای تبدیل میشد. در سلسله مراتبی، ممکن است چندین حلقه ارتباطی یکنفره یا دونفره داشته باشد، اما در خوشهای همانطور که از نام آن پیداست، بهصورت تصاعدی افزایش مییابد.
تبلیغ دایرهای برای مجموعهای محدود مناسب است و امنیت قابل قبولی نیز دارد. نخستین عضو پیامدهنده، آخرین عضو پیامگیرنده نیز خواهد بود. وقتی پیام ارسالی خودش را دریافت کرد، اطمینان پیدا میکند که به تمام افراد رسیده است، میتواند اقدامهای بعدی را به عمل بیاورد. در اطلاعرسانیهای سیاسی، تجاری، نظامی میتوان از این روش استفاده کرد؛ البته این روش سرعت زیادی ندارد.
شبکههای ارتباطی همگانی، سریعترین و گستردهترین شبکهی ارتباطی برای تبلیغ دینی است، اما ضمانت اجرا ندارد، اگر پیام بهقدری جاذبه داشته باشد یا ارسال آن با پاداش همراه باشد که هرکس برای انجام آن تشویق شود، آنگاه خیلی موفقیتآمیز خواهد بود. شایعات معمولاً از راه این نوع شبکههای ارتباطی پراکنده میشوند، خوشهای نیز گستره و سرعت زیادی دارد، اما ضمانت اجرایی خوبی ندارد. آنچه گاهی بهطور خرافی در کتابهای دعا مینویسند که خواب دیدم که …؛ و هر کس آن را خواند، باید روی چند کتاب دیگر بنویسد وگرنه به بلایی مبتلا میشود،…، آنها از روش خوشهای سود میجویند. بانک یا موسسه مالی که اعطای بعضی امتیازها به مشترکان خود را متوقف میکند بر اینکه آن مشترک، چند مشترک جدید را با این موسسه ارتباط داده باشد، از شبکه ارتباطی خوشهای سود جسته است.
منبر از یک سو با مسجد و از سوی دیگر با سخنرانی، ارتباط مستقیم دارد. در گذشته اقوام و قبایل، رغبت خاصی برای هنرنمایی زبانی داشتند. خطیب باید میتوانست با لفظ رسا، به ستودن مفاخر قبیلهاش و بیان مذلت دشمن، اقدام کند و موفق باشد. اسلام هم ازآنجاکه میان دین و سیاست تفکیک قائل نبوده، حاکم اسلامی متکفل هر دو مطلب (دین و سیاست) بود، مسجد بهطورکلی، پایگاه مذهبی بود و منبر نیز از این جهت پایگاه حکومتی اهمیت بسیار داشت. (فتحی، ص 42) پیامبر بارها در مکان بلندی ایستاده و آموزش میداد و حکم میراند، کمکم آنجای بلند بهنوعی تخت تبدیل شد که حاکم حکومتی روی آن مینشست، خلیفه در آنجا سوگند یاد میکرد، بیعت میگرفت، اعلانهای رسمی میداد و … .
در حکومت امویانکه با معاویه آغاز شد، آموزش احکام اخلاقی از منبر، بهویژه در خطبهی روز جمعه فراموش شد و کمکم میان منبر و حکومت جدایی افتاد. ابن جوزی، نخستین کسی بود که کتاب مستقلی راجع به واعظان و قصهخوانها نوشت. (کاویانی، ص83)
امروزه در عصر جدید نیز منبر کاربردهایی دارد، ازجمله اینکه در حکومتهای دینی، مجرای ارتباطی فرمانروا است؛ جهتگیریهای حکومتی را معلوم میکند، از سوی دیگر منبرهای مستقل غیر حکومتی هم وجود خود را حفظ کردهاند. منبر معمولاً نقش ضد استعمار داشته است که نمونههای آن را در نهضت مشروطیت ایران، انقلاب اسلامی ایران و بسیاری از دیگر کشورهای اسلامی میتوان مشاهده کرد؛ بهویژه نقش منبر در جمهوری اسلامی برای مردم ایران بسیار روشن و از توضیح بینیاز است. پرفسور لرنر، برای مقایسهی میان نظامهای رسانهای و نظامهای شفاهی که منبر را هم در آنجای میدهیم، یک مدل بهصورت جدول ارائه کرده است. (کاویانی، ص 84)
افزون بر آنچه لرنر گفت، منبر با رسانههای گروهی چند تفاوت دیگر هم دارد: 1- تهیه و ارسال پیام منبری، کار یک نفر است، درحالیکه در رسانهها باید چندین نفر کار کنند. 2- هر دو، نقشهای تفریحی، خبری، آموزشی و …، دارند، اما هر کدام به یک صورت. 3- مخاطبان رسانههای گروهی الزاماً در کنار هم نیستند، برخلاف منبر که معمولاً مخاطبان آن در کنار هم قرار دارند. 4- کانال پخش منبر به یک کانال خاص محدود است، اما در رسانهها اینطور نیست. به نظر میرسد که غیر از چند شهر بزرگ، در دیگر شهرها، هنوز میزان نفوذ و تأثیر منبر بهمراتب بیشتر از رسانههاست. (خندان، ص 222) بر این اساس، نمیشود به امید رسانهها، منبر را تعطیل کرد، بلکه هر کدام کارکرد خود را دارند.
شرایط خطیب و مبلغ
1. دینشناسی: رسول خدا (ص) فرمود: دین خداوند را تنها کسی یاری میرساند که به تمام جوانب آن احاطه داشته باشد.46
2. تکیه بر محوریت قرآن و اهلبیت (ع): در باب توجه به سخن و سیره اهلبیت (ع)، از عبدالسلام بن صالح هروی نقل شده که گفت: از امام رضا (ع) شنیدم که میفرمود: خداوند رحمت کند بندهای را که امر ما را زنده کند!». عرض کردم: چگونه امر شما را زنده کند؟ امام فرمود: «علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد که اگر مردم زیباییهای گفتار ما را میدانستند، از ما پیروی میکردند».
حدیث شریف ثقلین نیز به محوریت قرآن و اهلبیت بهصورت توأمان
