
و اظهارنظر دربارهي شنيدهها
2- سخن گفتن
– بهكارگيري انديشه قبل از سخن گفتن
– بهكارگيري زبان مناسب براي مخاطبان
– توانايي سخن گفتن در برابر جمع
– بهكارگيري كارافزارهاي مناسب ارتباطي
– انسجام در رساندن پيام
– توانايي شركت در بحث و گفتوگوها
3- خواندن
– تمركز و دقّت در نوشته
– توانايي بلندخواني و صامتخواني
– خواندن با لحن و آهنگ مناسب
– درك نوشتهها و دريافت پيام اصلي آنها
– دريافت ارتباط بين بخشهاي مختلف نوشته
– بهكارگيري كارافزارهاي مناسب در خواندن
– گسترش دايرهي ديد در خواندن
– كسب عادات مطلوب در خواندن
4- نوشتن
– توانايي بهكارگيري بههنجار خط
– نوشتن درست كلمات و جملات شنيدهشده (املا )
– بهكارگيري علايم نشانهگذاري در نوشتن
– توانايي در نگارش برخي از پارهمهارتهاي نگارشي (انشا )
2-19. فلسفهي وجودي، ماهيت و ساختار ماده ي درسي
زبان فارسي نماد و نماينده ي هويّت ملّي و فرهنگي ماست و ادبيّات فارسي آيينه ي فرهنگ و انديشه ي ايران اسلامي از گذشته تاكنون ، در نتيجه آموزش ادبيّات و زبان فارسي پُل پيوند با هويّت و فرهنگ اسلامي – ايراني است . جز اين ، همه ي دروس نيازمند زبان و ادبيّات فارسي هستند و آموزش ، بدون اين واحدهاي درسي امكان پذير نيست . محتواي ادبيّات فارسي نيز به تربيت معنوي ، تلطيف روح و احساسات و انتقال فضايل الهي و انساني كمك مي كند .
در ساختار اين ماده ي درسي دو قلمرو زبان و ادبيّات در عين پيوستگي جدا ومجزا از هم مطرح شده اند . كاركرد زبان ، ايجاد پيوند و رساندن پيام است در نتيجه قبل از هر چيز يك پديده ي اجتماعي است كه در هيئتي سامان مند ، پويا و زنده رسالت انتقال مفاهيم را به عهده دارد . به ديگر زبان مي توان گفت زبان هر قوم روح آنان و روح آنان زبانشان است . ادبيّات نيز نوعي زبان است امّا زبان برتر كه به انتقال هنرمندانهي انديشه و فرهنگ مي پردازد در تحليلي كوتاه مي توان گفت رسالت زبان “چه گفتن” و ادبيّات “چگونه گفتن” است.
در زبان اصل بر پيام رساني است پس تلاش بر سادگي ، رسايي و كوتاهي واژگان است امّا در ادبيّات ، احساس و عاطفه ، خيال و موسيقي و در يك كلام زيبا گفتن هدف است.
همين است كه زبان و ادبيّات پيوندي ناگسستني دارند . زبان ، ابزاري است در خدمت ادبيّات و ادبيّات ، جرياني است در خدمت زبان و بارور كننده ي آن . پويايي زبان ، زايش واژگان و تركيب هاي نو ، ره آورد ذهن خلاق و خيال پرداز اديبان است . با اين توضيحات دو مقوله ي زبان و ادبيّات از نظرگاه منطق آموزشي يكسان نيستند زبان را با نگرشي منطقي ، علمي و خردباورانه بايد بررسي و تدريس كرد و ادبيّات را با نگرشي هنري و ذوقي . در درس زبان تعليم صورت ميگيرد ولي ادبيّات بر انگيزش و تلطيف عواطف و پالايش درون استوار است .
در ساختار دروس كتاب درسي ، ادبيّات در هيئت متن هاي درسي زيبا و رسا ، اشعار ، حكايات و داستان هايي از متون كلاسيك و نو- ايران و جهان- سامان پذيرفته است . مقوله هاي زباني نيز در قالب آموزه هاي دستوري ، نگارشي و املا ، تدوين يافته اند.
2-20. اهداف كلي برنامهي درس فارسي پايههاي چهارم، پنجم و ششم ابتدايي
الف- حيطهي شناختي:
– گسترش و تعميق حوزهي نشانهها و معاني مناسب
– توسعه و تعميق آشنايي با ساختار زبان فارسي معيار
– آشنايي با ساختار نظم و نثر و نمونه هاي آن
– ژرفابخشي و گسترش آشنايي با مسائل اعتقادي، ملّي، فرهنگي- تربيتي ، هنري، اجتماعي، علمي
– آشنايي مختصر با جلوههاي هنري زبان
– آشنايي با شيوههاي خواندن و نوشتن
– آشنايي با انواع پاره مهارتهاي نگارشي
ب- حيطهي عاطفي:
– پرورش و تقويت علاقه و نگرش مثبت نسبت به:
– ارجگذاري به احساسات و عواطف و افكار ديگران
– بيان مناسب و مؤثّر احساسات، عواطف و افكار خود
– مسائل اعتقادي،فرهنگي- تربيتي ، ملّي و هنري و اجتماعي
– مطالعهي نوشتهها و قصّههاي ساده و مناسب
– جنبههاي زيبايي سخن
– نوشتن متنهاي كوتاه
– زيبايي خط(خوش نويسي)
پ- حيطهي مهارتي:
1- مهارت گوشدادن:
– دقّت در سخن گوينده
– دريافت هستهي معنايي پيام
– دريافت ارتباط ميان بخشهاي يك پيام
– بررسي و نقد شنيدهها
– دريافت پيام در گونههاي مختلف زباني
– دقّت در آهنگ كلام
2- مهارت سخنگفتن:
– بهكارگيري كارافزارهاي مناسب ارتباطي
– توسعهي برقراري ارتباط عاطفي با شنونده
– شركت فعّال در بحث و گفتوگوها
– سخن گفتن مؤثّر و مناسب در برابر جمع
– انسجام و انتظام در رساندن پيام
– پاسخگويي خلاّق به پرسشها
– بهكارگيري مناسب گونههاي مختلف زبان
3- مهارت خواندن:
– توسعهي سرعت بخشيدن به خواندن نشانههاي نوشتاري
– توانايي دريافت ارتباط معنايي بخشهاي يك متن
– توانايي دريافت پيام اصلي يك متن
– توانايي خواندن متن مناسب با محتواي آن
– خواندن نثر و شعر با لحن و آهنگ مناسب
– توانايي نقد و بررسي يك متن
– بهكارگيري كارافزارهاي مناسب در خواندن
– تعميق عادات و آداب مطلوب در خواندن
– گسترش دايرهي ديد در خواندن
4- مهارت نوشتن:
– توسعه توانايي تبديل نشانههاي صوتي به نوشتاري(املا)
– توسعهي توانايي درست نويسي، خوانانويسي و زيبانويسي
– تعميق عادات مطلوب در هنگام نوشتن
– استفاده از نشانههاي نگارشي
– توانايي بيان باورها، احساسات و خواستهها در قالب نوشته(انشا)
– توانايي به كارگيري درست كلمات در جملات.
2-21. پيشينه تحقيق
تحقيقات و پژوهشهاي انجام شده در زمينه تحليل محتواي کتابها و متون آموزشي بسيار متنوع بوده و غالب آنها بصورت پايان نامههاي دانشجويي است. اين تحقيقات که جملگي از روش تحليل محتوا استفاده کردهاند بر اساس نظرات دانشمندان مختلفي استوار است برخي بر اساس طبقهبندي بنجامين بلوم کارکردهاند برخي نظرات و طبقهبندي مريل يا گانيه يا روش ويليام رومي را با توجه به اهداف، فرضيهها و سوالات تحقيق مبناي کار خود قرار دادهاند که برخي از آنان با توجه به ارتباط موضوع با اين پژوهش انتخاب شدهاند که در ذيل بدانها اشاره ميشود.
2-21-1. سوابق مرتبط
پژوهشهاى انجام شده درباره استراتژىها يا راهبردهاى يادگيرى (راهبردهاى شناختى و فراشناختي) نشان دادهاند که استفاده از اين تدابير مهارتي بر ميزان يادگيرى و پيشرفت تحصيلى يادگيرندگان مىافزايد. بهعنوان نمونه، بايلر و اسنومن(????) پژوهشهائى را نقل کردهاند که در آنها اسکات پاريس (Scott Paris) و همکاران او در سالهاى ???? و ???? به دانشآموزان کلاسهاى سوم و پنجم مهارتهاى شناختى و فراشناختى را آموزش دادند. نتايج اين پژوهشها معلوم کردهاند که دانشآموزانى که اينگونه مهارتها به آنان آموزش داده شد (گروه آزمايش)، در قياس با دانشآموزانى که از آموزش اين مهارتها بىبهره ماندند (گروه گواه)، در توانائى خواندن و فهميدن مطالب جلوتر بودند. همچنين دانشآموزان گروه آموزشى از دانشآموزان گروه گواه نسبت به استفاده از راهبردهاى شناختى و فراشناختى و فوايد آنها آگاهى بيشترى کسب کردند. گارنر (????) پس از بازنگرى پژوهشهاى انجام شده درباره اثربخشى راهبردهاى شناختى و فراشناختى گفته است، پژوهشهاى موجود بهروشنى نشان مىدهند که رفتار استراتژيکى يادگيرى را افزايش مىدهد. همچنين روشن شده است که يادگيرندگان ماهر مىدانند که چه زمانى بايد استراتژيکى عمل کنند(ص52).
در دانشکده روانشناسى و علوم تربيتى دانشگاه علامه طباطبائي، به کمک دانشجويان دورههاى تحصيلات تکميلي، تأثير استفاده از اينگونه مهارتها مورد تحقيق قرار گرفت. از جمله مىتوان به پژوهش متولى که بهصورت پاياننامه کارشناسى ارشد در رشته روانشناسى تربيتى انجام گرفته است اشاره کرد. در اين پژوهش تأثير آموزش راهبردهاى فراشناختى بر خواندن، درک مطلب، و سرعت يادگيرى دانشآموزان کلاسهاى اول دبيرستانهاى دخترانه شهرستان فردوس مورد تائيد قرار گرفت.
در پژوهشى ديگر عباباف،( ????)، نشان داده شد که يادگيرندگان موفق از مهارتهاى شناختى و فراشناختى حداکثر استفاده را مىبرند. اين پژوهش با ?? دانشآموز قوى و ضعيف دختر و پسر دبيرستانى انجام گرفت. دانشآموزان قوى و ضعيف براساس معدل درسى از هم متمايز شدند (دانشآموزان قوى با متوسط ميانگين ??/?? و دانشآموزان ضعيف با متوسط ميانگين ??/??). نتايج اين پژوهش را مىتوان بهنحو زير خلاصه کرد: دانشآموزان قوى بيشتر از دانشآموزان ضعيف از راهبردهاى شناختى سازماندهي، بسط و گسترش، و تکرار و تمرين استفاده مىکنند. همچنين دانشآموزان قوى بيشتر از دانشآموزان ضعيف از راهبردهاى فراشناختى بهويژه از راهبرد فراشناختى نظارت بر درک استفاده مىکنند.
در گذشته چنين تصور مىشد که عامل مهم يادگيري، بهويژه يادگيرى آموزشگاهي، هوش ذاتى فرد است که هنگام تولد آن را از والدين خود بهارث مىبرد. در نظريههاى جديد روانشناسى هوش، باور اکثريت اين است که بخش مهمى ار رفتار هوشمندانه را کارکردهاى شناختى تشکيل مىدهند. اهميت رويکردهاى جديد آن است که بر اين باور پاى مىفشارند که بهخلاف توانائىهاى ذاتى فرد که ارثى و غيرقابل تغيير هستند، کارکردهاى شناختى اکتسابى و تغيير پذير مىباشند. بنابراين، اعمال هوشمندانه قابل آموزش و يادگيرى هستند.
براون (Brown) و پالينسکار (Palinscar) در سال ????، به نقل از گيج (Gage) و برلانير (Berliner) در سال ???? نشان دادهاند که نه تنها کودکان داراى عقبماندگى خفيف ذهنى بلکه دانشآموزان داراى ناتوانائىهاى يادگيرى نيز، در قياس با دانشآموزان عادي، از لحاظ کارکردهاى شناختى نقص دارند. پژوهشگران نامبرده با آموزش مهارتهاى لازم به اين نوع کودکان توانستند نواقص روشهاى يادگيرى آنان را برطرف نمايند.
محققين در پژوهش هاي خود، پس از آنکه دانشآموزان سؤالهاى مربوط بهخواندن و فهميدن را درست جواب دادند، بازخوردهاى اصلاحى فراوانى به آنان دادند و آنها را براى پاسخهاى درست تشويق کردند. همچنين به آنها ياد دادند که چگونه پاسخهاى غلط خود را تغيير دهند. بعد به اين دانشآموزان راهبردهاى صحيح مطالعه کردن آموزش داده شد: از جمله بازگوئى انديشههاى مهم مطالب خواندنى به زبان خود، دستهبندى اطلاعات، پيشبينى سؤالهائى که ممکن بود درباره مطلب خواندنى پرسيده شود، روشن ساختن نکات مبهم، و نحوه حل کردن مسائل خود آنها. يعنى بهآنها مهارتهاى فراشناختى آموزش داده شد تا هنگام يادگيرى مورد استفاده قرار دهند.
* نوريان محمد
در پژوهشي با نام تحليل محتواي کتابهاي فارسي سال اول دبستان در ايران اشاره دارد کتاب درسي مهمترين و پرکاربردترين رسانه آموزشي در کشور ايران است. اين رسانه با اهميت در بردارنده بخشهاي نوشتاري، تصويرها و تمرينهايي است که در راستاي تحقق هدفهاي کتاب انتخاب و سازماندهي ميشوند. از سوي ديگر آموزش خواندن و نوشتن به عنوان کليد ورود به نظام آموزش رسمي کشور، اهميت کتابهاي درسي “بخوانيم و بنويسيم” را براي پايه اول ابتدايي دو چندان کرده است. پژوهش توصيفي حاضر درصدد بررسي چگونگي ارتباط متون نوشتاري، تصويرها و تمرينها با هدفهاي کتابهاي درسي “بخوانيم و بنويسيم” پايه اول بوده و با روشهاي متداول در آمار توصيفي با استفاده از روش تحليل محتوا، متون نوشتاري درسها، تصويرها و تمرينهاي کتابهاي مذکور بر اساس هدفهاي جزئي، مورد تحليل قرار گرفت. نتايج به دست آمده مبين آن بودهاند که 25.7% از هدفهاي جزئي بدون متن
