
فیلم کمدی است. پناهیان خود معتقد است: «پس یک سخنران خوب باید به مخاطبان مطالبی را ارائه دهد که جوانان به جهت آن از دیدن یک فیلم کمدی یا شنیدن یک موسیقی جذاب صرفنظر کنند. این سخنرانی قطعا ازلحاظ محتوا میتواند، مخاطبان خود را جذب نماید؛ البته طبیعی است که جوانآنهم زیبا پسند، هم زیباگرا و هم مشکل پسند هستند؛ اما نباید مانعی در این خصوص برای آنان به وجود آورند. مثلاً سخنرانیهای مرحوم کافی یا حاج آقا انصاریان و یا بنده سخنرانیهای بی تکلف با مخاطبان است؛ هرچند این بی تکلف سخن گفتن ما بشدت باعث انتقاد دوستان و خواص شده است که برای دسترسی به مخاطبان اصلی خود حاضریم این انتقادها را بهجان بخریم.» (پناهیان، 1386، ص25)
وی همچنین پیرامون استفاده از شعر در منبر ی گوید: «من خود به شعر علاقه ی بسیاری دارم و میتوانم بگویم عاشق شعر هستم و می دانم که گاه بیان یک بیت شعر در سخنرانی تأثیر بسیاری میگذارد، حتی در برخی از مجالس دیده ام آن عدهای که برای شنیدن مطالب محتوایی نو و مهم میآیند، به شعر علاقه بسیار نشان میدهند. یکی از نقص های سخنرانی بندهاین است که عادت به خواندن شعر ندارم؛ و این عادت از زمانهای قدیم در من ایجاد شد؛ زیرا زمانی که بعضی از این سخنرانان، اشعاری را میان گفته های خود میخواندند، احساس میکردم آنها ادای یک کار ادبی را درمیآورند و این امر برایم تصنعی به نظر میرسید و چون زمانی با آن رابطه ی منفی برقرار کردم، خود هیچگاه از این سبک استفاده نکردم و این عادت در من همچنان به قوت خود باقی مانده است. چنانکه بارها پیش آمده که من اشعاری را نیز همراه خود برده ام تا آنها را در هنگام سخنرانی ام بخوانم، اما اصلا از آن اشعار میان سخنان خود استفاده نکردم، درحالیکه همیشه در کیفم جدا از قرآن کریم، دیوان حافظ را نیز به همراه دارم و انس بسیاری با اشعار قدما دارم.» (پناهیان، 1386، ص25)
4.4.4. مخاطب شناسی منبر
پناهیان با اذعان به اینکه خود را سخنران نسل جوان میداند، میگوید: «اما اینکه بهعنوان یک سخنران نسل جوان مطرح شده ام، شاید مهمترین دلیلش این است که انگیزه ای برای صحبت با دیگر قشرهای مختلف جامعه ندارم و یا کمتر دارم و طبیعی است با چنین احساسی مایلم حرفهای خود را به این قشر یعنی نسل امروز منتقل کنم. این امر به سلیقه ی کاری من نیز بر میگردد. چون همواره با جوان سر و کار داشته ام و سعی کرده ام این طبقه را درک کنم و بتوانم دین را برای این طبقه ارائه دهم.
دومین عامل موفقیتم برای جوانان این است که به همان اندازه که حرف می زنم، اجازه می دهم جوانان نیز بهعنوان موافق یا مخالف نظرهایشان را به من منتقل کنند؛ در حقیقت من از بهترین یا بدترین نظرها ساده عبور نکرده ام و وقت زیادی را صرف مطالعه روی جوانان کرده ام، چون معتقدم جوانان از این حیث که میتوانند مخاطب دین قرار گیرند، بسیار با ارزش هستند و با همین نیت، به آنها پرداخته ام.بهطور مثال زمانی در زندآنها حضور داشتم چراکه زندان را بهعنوان سالن تشریح روح برای خود در نظر گرفتم، اما زندانیآنکه از نفس کار من بی خبر بودند، اظهار تعجب میکردند درحالیکه نمیدانستند این امر برای من چه ارزشی دارد و من به یک مطالعهی انسان شناسی دست زده ام.
عامل بعدی این است که سعی کرده ام ایدههای جوانان را با دیدگاههای خود ضابطه مند کنم.
عامل چهارم، انتخاب محتوایی نو و مورد نیاز بوده است، نه محتوایی که همه از آن حرف میزنند؛ در حقیقت معتقدم طرح هر بحثی، دارای زمانی است؛ بهعبارتدیگر، جوان مخاطب امروز دین با جوان مخاطب دوران جنگ یا قبل از انقلاب متفاوت است. حال چرا برخی از سخنرانان به همان سیاق قدما و خطبای دین صحبت میکنند، معلوم نیست! و فقط خدا میداند که جوانان با این محتوایی که ازاینگونه جلسات می گیرند، آیا ارتباطی میتوانند با آنها برقرار کنند و این محتوا میتواند با آنها ارتباط برقرار کند؟ البته تا حدی با بازتاب اینگونه جلسات آشنا هستم و شاید به همین دلیل است که به رغم استقبال جوانان از سخنرانیهایم، هنوز به ارزیابی های دقیق در این زمینه می اندیشم؛ لذا افرادی را بهطور نمونه انتخاب میکنم و با آنان به بحث و گفت و گو می نشینم تا بدانم چرا به مجالس من روی آوردهاند؟
عامل بعدی روش سخن گفتن من است؛ البته این عامل نمیتواند اصلیترین عامل باشد. بهطور مثال، برخی از سخنرآنها تمام روشهای خوب را به کار می گیرند، اما جوانان متفکر و هوشمند حوصله نمیکنند که این سخنرانیها را گوش کنند و درصد بالایی از جوانان به محتوا توجه میکنند، ضمن اینکه بسیاری از آنها معتقدند من با آنها خودمانی و راحت صحبت میکنم؛” (پناهیان،1386، ص26)
برگزاری جلسات در دانشگاه تهران، دانشگاه امام صادق (ع)، دانشگاه هنر و … نشان از پایگاه اجتماعی مخاطبان پناهیان دارد.
4.4.5. ارتباطات غیرکلامی
پناهیان صدای تند و تیزی دارد، اما به سرعت تغییر لحن می دهد و با صدای زیر به سخنانش ادامه می دهد، ویژگی ممتاز وی در صدا، بازی با بمی و زیری صدا است. حرکات دست بسیار و استفاده از زبان بدن (دست و …) از دیگر ویژگی های وی است.
جدول 6ـ جمعبندی مؤلفه های موردبررسی منبرحجتالاسلام پناهیان
زیاد
متوسط
کم
1
رویکرد
استناد به متن
+
2
برداشت از متن
+
3
سیاسی
+
4
غیرسیاسی
+
5
اخلاق فردی
+
6
اخلاق اجتماعی
+
7
خوف
+
8
رجا
+
9
اسلوب اقناع اندیشه
تجزیهوتحلیل
+
10
تقسیم و تنظیم
+
11
طرح مسئله و تبیین
+
12
نقد و بررسی
+
13
روش تحریک احساسات
داستانی
+
14
ادبی
+
15
موعظه ای
+
16
حماسی
+
17
مخاطب
عام
+
18
خاص
+
19
مرد
+
20
زن
+
21
جوان
+
22
بزرگسال
+
23
سیاسی
+
24
غیرسیاسی
+
25
ارتباطات غیرکلامی
آوای بم
+
26
آوای زیر
+
27
رفتارحرکتی آزاد
+
28
رفتار حرکتی نمایشی
+
29
چهره افشاکننده
+
30
چهره خوددار
+
31
نگاه مستقیم
+
32
حذف نگاه
+
5. فصـل پنجم: جمعبندی و نتیجهگیری
سخنرانی جذاب رویکردها، اسلوب و روشهای متعددی دارد و در یک فرم محدود نمیشود. سخنرانی به زبان محاوره و بی پیرایه که آقایان کافی، انصاریان و پناهیان از آن بهره می برند، میتواند یک فرم خوب باشد. یک سخنران با مخاطبان خود هم میتواند ساده و بی پیرایه صحبت کند و هم ادیبانه. یک سخنران میتواند با به کار بستن اصطلاحات پیچیده، مفهوم خود را برساند درحالیکه سخنران دیگری این کار را بدون استفاده از چنین اصطلاحاتی انجام میدهد و این خوب اجرا کردن سخنرانی است که حایز اهمیت است و این امکان را فراهم میکند تا سخنران در شکل ها و فرم های مختلف سخنرانی کند و سخنرانی او موفق باشد که در این حرفی نیست؛ اما حرف اساسی در محتواست و رویکردی که منبر به مخاطب خود دارد. سخنرانان باید حرفی برای گفتن داشته باشند و اینکه میگویند سخنرانِ ماهر شدن استعداد میخواهد، حرف درستی است؛ اما مردم ما چنین انتظاراتی را از سخنران خود ندارند و همین که یک سخنران ازلحاظ روش و محتوا غنی باشد، برایشان کافی است. اگر بخواهیم کارکردگرایانه به این قضیه نگاه کنیم، مردم بیشتر به نیاز خود توجه میکنند تا بتوانند نیازشان را برطرف نمایند. پس چنین مخاطبانی صرفاً به جهت سرگرمی پای سخنرانیها نمی نشینند؛ هرچند یک سخنران باید در هنگام سخنرانی مخاطب خود را نیز سرگرم کند، ولی مردم ما مردم فرهیخته ای هستند و فقط به ظواهر توجه نمیکنند. بدین جهت اگر یک سخنران، سخنانش هم ازلحاظ روشی جذاب باشد و هم ازلحاظ محتوا حرفی برای گفتن داشته باشد، مخاطبان پر و پاقرصی مییابد.
5.1. تحلیل محیط خارجی
با توجه به جمیع مباحث مطرح شده و مشکلاتی که در پیش روی منبریهای موردبررسی از خلال سخنرانیها، خاطرات و مصاحبه به دست میآید و نیز با نگاهی به نقشه های آیندهنگاری مراکز مختلف در حوزه آیندهنگاری جهان طی سالهای آینده باید گفت:
الف) محیط خارجی منبر «فرصت » هایی را به وجود میآورد که برای رسانه منبر مهم محسوب میشود؛ ازجمله:
1. رسانه منبر به دلیل رودررو بودن و ارتباطات چهره به چهره قابلیت های بسیاری دارد که بسیاری از رسانهها ندارند؛ چراکه مخاطب آنها غائب است.
2. منبع رسانه منبر علوم دینی است اما منبع بسیاری از رسانهها علوم بشری است که میتواند بنا بر عقل انسان تغییر پذیر باشد.
3. جوان بودن جامعه ایرانی فرصت مناسبی برای جذب مخاطب است.
4. وجود حکومت دینی و امنیت منبریها یک فرصت است.
5. وجود رسانهها و دستگاه های متعدد با رویکرد دینی میتواند مروج منبر باشد.
6. سابقه قابل قبول منبریها نسبت به سایر اقشار مرتبط با حکومت ازجمله فرصت ها است؛ چراکه غالب منبریها دارای پست حکومتی نیستند.
7. مردمی بودن منبرها نشان از ارتباط روحانیت با مردم دارد.
ب) محیط خارجی منبر همچنین «تهدید» هایی برای این رسانه در پی دارد؛ ازجمله:
1. رقبای غیر روحانی: شامل اساتید دانشگاه یا سایرینی که ملبس به لباس روحانیت نیستند؛ این افراد و برنامههای ایشان در حال گسترش است و با منبر سنتی فاصله دارد.
2. ارجحیت یافتن مداحی به منبر در برخی مراسم بزرگ؛ بهعنوانمثال در مراسم مسجد ارک تهران، پس از منبر، قرآن تلاوت میشود و سپس حاج منصور ارضی به منبر میرود و پس از چند دقیقه سخنرانی به روضهخوانی میپردازد.
3. پخش زنده مراسم منبریهای معروف (و به عبارتی عبادت آنلاین) میتواند حضور مردم در این مراسم را کمرنگ نماید، چراکه در منزل یا هرجای دیگری موجود است.
4. تحولات اجتماعی جامعه ایرانی و دوری گزینی بخشی از جامعه از ظواهر دینی.
5. گسترش اضطراب در جامعه و رشد عرفآنهای کاذب برای پوشش این معضل.
6. شخصی شدن فضای اجتماعی مردم و عدم توجه به مباحث اخلاق اجتماعی.
7. گسترش رسانهها و پرکردن وقت بسیاری از مردم.
8. بالا رفتن سطح تحصیلات عموم جامعه و به تبع آن بالا رفتن انتظارات از رسانه منبر.
9. عملکرد سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران و وجود برخی نارضایتی ها.
5.2. تحلیل محیط داخلی
در بررسی نهایی و جمعبندی باید به برخی نکات مشترک این چهار نفر اشاره کرد:
1. هر چهار نفر ایشان در خانواده ای روحانی و مذهبی رشد یافته و تحصیلات حوزوی خود را تا سطح خارج فقه و اصول ادامه دادهاند.
2. تفضل الهی و عنایت ویژه خداوند به ایشان، بهخصوص حمایت های پدر و مادر از ایشان در ابتدای امر بسیار مؤثر بوده است.
3. ناگفته پیداست که هر چهار نفر ایشان دارای ذوق و استعداد خدادادی در ارتباطات چهره به چهره و ارتباطات گروهی بوده و هستند.
4. این افراد مستظهر به حوزه علمیه و علما و مراجع بودهاند. فلسفی مورد تأیید و عنایت ویژه مرحوم آیتالله بروجردی و امام خمینی (ره) بوده؛ کافی نیز پایگاهی در حوزه قم و مشهد داشته و مورد تأیید ایشان بوده؛ انصاریان مراودات و نشست و برخاست های زیادی با حوزه قم و مراجع داشته و دارد؛ و پناهیان نیز مورد تأیید حوزه علمیه و مراجع هست، چنانکه به مناسبتهای مختلف به مراسم مقام معظم رهبری دعوت میشود و برای طلاب حوزوی نیز کتاب تبلیغ تدوین می نماید.
5. ایشان به کمک اصناف و اقشار مختلف به رشد و تعالی رسیده اند: فلسفی مورد حمایت روحانیون و بازاریان بوده؛ کافی و انصاریان از حمایت برخی متدینین بازاری برخوردار بودهاند، هرچند که حمایت سپاه و بسیج از انصاریان نیز مهم است؛ و بالاخره پناهیان مورد حمایت نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها و نیروهای بسیج بوده است.
6. شرایط سیاسی و اجتماعی ایشان شرایط خاصی بوده است: در دوران فلسفی شبهات و القائات حزب توده و بهایی ها بسیار بوده و وی علم مبارزه با ایشان را برداشته است؛ کافی بنا بر شرایط اجتماعی دهه 50،
