
دارد تا خوانندگان را با تعداد اندک اما مؤثر بر جوامع اعم از داخلی و خارجی آشنا سازد. به طور مثال نافچی (1392) در تحقیق خود با عنوان” بررسی نقش اوقات فراغت مبتنی بر فعالیتهای بدنی بر سرمایهاجتماعی( هنجارهای اجتماعی، مشارکت) اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان” نشان دادکه ورزش و فعالیتهای بدنی در اوقات فراغت و شرکت فرد در فعالیتهای گروهی و عضویت در آنها شرایطی را فراهم میسازد تا فرد با تعامل و برقراری ارتباط با سایر افراد و احساس تعلق به گروه، منافع و مصالح جمع را محترم بشمارد. این چنین فعالیتها میتواند باعث افزایش سطح سرمایهاجتماعی. مؤلفههای آن نظیر، هنجارهای اجتماعی و مشارکت افراد گردد.
در استان یزد با توجه به بافت مذهبی منغیر مشارکت در ورزش در دو گروه متفاوت در سالهای پی درپی انجام شده، پارسامهر (1392) در پژوهشی باعنوان “بررسی رابطه بین مؤلفههای سرمایهاجتماعی و مشارکت ورزشی در میان نوجوانان شهر یزد” نتایج را این چنین گزارش کرد: در بین نوجوانان دانشآموز پسر، متغیرهای شبکههای اجتماعی و احساس امنیت بیشترین مقدار از واریانس مشارکت در فعالیت ورزشی را تبیین میکنند. این درحالیاست که نوجوانان دانشآموز دختر، تنها متغیر شبکههای اجتماعی بیشترین مقدار از واریانس متغیر مورد بررسی (مشارکت در فعالیت ورزشی) را تبیین میکند. در نتیجهگیری کلی، یافتههای پژوهش نشان داد آن دسته از نوجوانان دانشآموز دختر که به فعالیتهای فوقبرنامه (فعالیتهای ورزشی) توجه بیشتری دارند از سرمایهاجتماعی بالاتری برخوردار هستند.
پارسا مهر(1391) پژوهشی با عنوان” بررسی رابطه بین سرمایهاجتماعی و مشارکت در فعالیتهای ورزشی (مطالعه موردی: پرستاران بیمارستان های دولتی شهر یزد) ” انجام داد و این نتایج حاصل شدند که، رابطه معنی داری بین سرمایهاجتماعی با میزان مشارکت پرستان در فعالیت های ورزشی وجود دارد. متغیر های لذت بردن از ورزش، کاهش وزن و مهارت در انجام حرکات ورزشی در مرحله اول و سرمایهاجتماعی در مرحله دوم متغیر مشارکت در ورزش را تحت تأثیر قرار دادهاند.
در این میان جامعه نوجوانان برای محققین خارجی نیز قابل توجه بوده که، برتون و همکارانش (2013) در تحقیق خود،” رابطه بین محیط فیزیکی مدرسه و سرمایه اجتماعی مدارس با سطح فعالیت بدنی (فعالیت فیزیکی دانشآموزان) را مورد تحقیق و بررسی قرار دادند. محیط فیزیکی و منابع فیزیکی در دسترس دانشآموزان تأثیر بسزایی بر سرمایهاجتماعی دانشآموزان دارد. مدارس با توجه به منابع قابل دسترسی که داشتتند نمره گذاری شدند. دانش آموزانی که امکانات بیشتری برای انجام فعالیت بدنی در اختیار داشتند از سرمایهاجتماعی بالاتری در بعدهای ارتباطات و عضویت در گروهها برخوردار بودند. اما برعکس مدارسی که امکانات کمتری و بسیار پایینی داشتند نمره سرمایهاجتماعیشان بسیار پایینتر بود.
جسمانی(1390) در پژوهشی “نقش سرمایه اجتماعی بر مصرف ورزش ( تماشای ورزش) در بین جوانان” را مورد بررسی قرار داد. این جوانان در رده سنی 20 تا 30 سال مناطق شهر یزد بودند. نتایج رابطه معنی داری بین مؤلفههای سرمایهاجتماعی و مصرف ورزش را نشان داده است. همچنین تفاوت معنیداری بین پاسخگویان با سطوح مختلف سرمایهاجتماعی با توجه به مصرف ورزش از طریق رسانه از جمله رادیو روزنامه و مجلات را نشان داده است.
شارع پور و همکارانش(1387) در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه بین سرمایهاجتماعی و مشارکت ورزشی (مطالعه موردی شهروندان 29-15 ساله شهر بابل)” به این نتایج دست یافتند که: مؤلفههای ارتباطات دوستانه، اعتماد به دوستان، اعتماد به همسایگان، روابط همسایگی و انجام فعالیتهای داوطلبانه، همبستگی معنیداری با مشارکت ورزشی دارند. همچنین متغیرهای عضویت داوطلبانه، اعتماد به دوستان، وضعیت اقتصادی خانواده و ارتباطات دوستانه به ترتیب مهمترین تبیین کنندههای مشارکت ورزشی هستند.
سرمایه گذاری مسئولان بر اوقات فراغت مردم ( به طور خاص جوانان) باعث بهره برداری های مناسب و به هنگام از آن میشود تعامل اوقات فراغت و سرمایه اجتماعی در تحقیقات این چنین بیان شده است که، غفاری (1387) در پژوهشی با عنوان” پیوند و تعامل اوقات فراغت و سرمایهاجتماعی در میان جوانان ایرانی” پرداخت. او در این پژوهش چگونگی پیوند و تعامل بین دوسازه اوقات فراغت و سرمایهاجتماعی را مورد بررسی قرار داد به ابعاد مفهومی و نظری این دو سازه در نوشتارهای علوم اجتماعی توجه شده است. همچنین چگونگی تأثیر و تعامل بین اوقات فراغت و سرمایهاجتماعی در قالب تفکیک بین زمان فراغت شخصی و جمعگرایانه و نیز سرمایهاجتماعی درونگروهی و بینگروهی بررسی شده و با تحلیل ثانویه داده های تجربی موجود در مورد جوانان ایرانی، چگونگی پیوند بین دوسازه یاد شده مورد بررسی آماری قرارگرفته است. در مجموع، یافته های این مقاله نشان میدهد جوانانی که زمان فراغت خود را بیشتر در فعالیتهای فراغتی جمع گرایانه صرف میکنند در مقایسه با جوانانی که زمان فراغت آنها بیشتر با فعالیتهای شخصی سپری میشود، از سرمایهاجتماعی بیشتری برخوردارند. هرچندکه وجود سرمایهاجتماعی مناسب در جامعه، خود بستر و فرصتی برای شکلگیری و گسترش فعالیتهای فراغتی جمعگرایانه در مکانهای عمومی یا همان مکان سوم، در قیاس با فعالیتهای فراغتی خصوصی و شخصی می شود. از طرفی حضور در این اماکن در صورتی که از شرایط و قابلیتهای لازم برخوردار باشند، به باز تولید و تقویت شاخصها و اجزای سازنده سرمایهاجتماعی کمک میکنند.
کولین و همکارانش (2007)، در مقالهای با عنوان ورزش، فراغت، فرهنگ و سرمایه اجتماعی بیان میکنند که ورزش، فعالیت فرهنگی و هنر ابزار مفیدی برای درگیر کردن مردم در تصمیمگیریهای مؤثر بر محله و جامعه خود هستند وهمچنین حضور و مشارکت مردم در جامعه نه تنها باعث ایجاد شبکههای قوی بلکه باعث افزایش سطح سرمایهاجتماعی افراد میشود.
لیندستورم” سرمایهاجتماعی، فعالیت بدنی و اوقات فراغت”(2003) را در یک مطالعه گسترده در شهر مالمو سوئد انجام داد که در محلهها با عدم فعالیت به همان میزان سرمایه اجتماعیشان کاهش یافته است. هرچه مشارکت اجتماعی افراد در این محلهها بیشتر میشد به همان میزان فعالیت بدنی آنها افزایش یافته است.
سلداد “سرمایهاجتماعی، مشارکت اجتماعی، رضایت از زندگی در میان افراد مسن در شیلی” را مورد بررسی قرار داد (2014). او این گونه بیان میکند که: مشارکت اجتماعی با پیشرفت سن افزایش میابد تا سن 80 سالگی البته بعد از آن کاهش یافته تا به توقف میرسد. یافته اصلی این تحقیق این بود که سرمایهاجتماعی خانواده، عامل اصلی تعیین کننده مشارکت سالمندان است. شرکت افراد سالمند در مسائل سیاسی-اجتماعی و مذهبی تا حد زیادی مربوط به دیگر اعضای افراد خانواده میشود. در واقع آنها به گروههایی توجه میکنند که دیگر اعضای خانواده به آن گروهها میپردازند. همچنین نسبت مشارکت زنان مسن ازمردان بیشتر بود تا 80 سالگی و پس از آن برابر میشدند.
سازمان سلامت جهانی در سال 2012 با این عنوان که: آیا سرمایهاجتماعی برای سلامت مفید است؟ به این نتایج دست یافت که، رابطه علت و معلولی بسیار قوی بین سرمایهاجتماعی و سلامت فردی افراد است. براساس تحقیق به مسئولین حکومتی پیشنهاد میکند تا به جوامع اثرات سرمایه اجتماعی را نشان دهند تا بتوانند آن را تقویت کنند.
محققان از تأثیری که ورزش و سرمایه اجتماعی بر بازسازی هویت های از دست رفته در جنگ و محرومیت نیز قافل نشدهاند، رامون اسپایج (2012) در تحقیقی با عنوان ” آنسوی زمین بازی: تجربههای ورزشی، سرمایه اجتماعی و ادغام این دو در میان مردم سومالی” که سه سال به طول انجامید، بررسی کرد که چطور شرکت در ورزش در این مردم میتواند پیوند و ارتباط مؤثر بر سرمایهاجتماعی آنها بگذارد. او با این تحقیق نشان داد که چطور این پیوندهای اجتماعی و ارتباطات توسعه یافته در زمینه ورزش به این افراد کمک میکند تا شبکههای اجتماعی خود را که توسط جنگ و آوارگی از دست دادهاند از نو دوباره بسازند. همچنین اعلام کرد که دسترسی و استفاده از پیوند سرمایه اجتماعی و ورزش متأثر از سن، جنس، نابرابریهای اجتماعی مثل تبعیض و موقعیتهای اجتماعی- اقتصادی مردم سومالی است. و همچنین وین و همکارانش(2007) تحقیقی با عنوان “همبستگی بین محرومیت، سرمایهاجتماعی و ورزش منظم در طول بزرگسالی: یک مطالعه گسترده در شیکاگو” انجام دادند. این تحقیق در 242 محله شیکاگو انجام شده است که به بررسی اثر شاخصهای سرمایهاجتماعی و فعالیت بدنی منظم میپردازد. سطح فعالیت بدنی زنان ساکن در این محلهها بیشتر تحت تأثیر محلهای که در آن زندگی میکردند بود یا به عبارتی متأثر از بافت محلهها است. ارتباط متقابلی بین سرمایهاجتماعی و فعالیتبدنی در این محلهها دیده شد هر چه به محلههای فقیر و حاشیهنشین نزدیکتر میشدیم سرمایهاجتماعی آنان کمتر میشد. اطلاعات بدست آمده از مشخصات فردی نیز نشان داد که محل زندگی تأثیر بیشتری بر سرمایهاجتماعی دارد تا میزان درآمد آنها.
لق-جونز(2012) در تحقیقی با”عنوان سرمایهاجتماعی، مشارکت اجتماعی و عدم فعالیت فیزیکی در جمعیت بزرگسالی شهری”، دریافتند که: افرادی که در هیچ انجمن رسمی شرکت نمیکنند و به احتمال زیاد تحرک جسمی ندارند در مقایسه با افرادی که از سطح بالایی از مشارکت اجتماعی در انجمنها و به تبع آن دارای فعالیتهای فیزیکی هستند، از سرمایهاجتماعی بالاتری برخوردارند.
موایر (2011) در مطالعهای به بررسی” سرمایهاجتماعی رسمی، غیررسمی و عمودی در ایرلند شمالی” پرداخته است. نتایج وی حاکی از این حقیقت است که عضویت افراد در شبکههای اجتماعی موجب افزایش سرمایهاجتماعی رسمی، غیر رسمی و عمودی مردم میشود و علاوه بر آن رابطه بین اجتماعات مختلف را بهتر میکند.
لیندستورم (2011 ) در پژوهشی با عنوان “سرمایهاجتماعی، تمایل به افزایش فعالیت بدنی و فعالیت فیزیکی اوقات فراغت” بیان کرد که هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایهاجتماعی خصوصاً بعد اعتماد آن با فعالیت بدنی در اوقات فراغت است. نتایج نشان داد که هم مردان و هم زنانی که سرمایهاجتماعی و اعتماد در میزان پایینی قرار دارند، فعالیت بدنی آنان در اوقات فراغتشان پایین است. نتایج نشان داد مردان در اوقات فراغت فعالیت بدنی بیشتری انجام میدهند. همچنین زنانی که تمایل به انجام فعالیت بدنی داشتند اعلام کردند که نیاز به حمایت زیادی برای انجام آن دارند.
دونوارد و همکارانش در پژوهشی با عنوان “ورزش، اعتماد و سرمایهاجتماعی”(2011) با تأكيد بر اين موضوع كه اعتماد يكي از مؤلفههاي اصلي سرمايهاجتماعي است، دريافتند اثرات ورزش بر اعتماد و سرمايهاجتماعي در تعداد خاصي از كشورها اتفاق ميافتد و اين شايد به دليل تفاوت ورزش در كشورهاي مختلف باشد و در نهايت ورزش در بسياري از كشورها به عنوان اهرمي براي ترويج و توسعه و سرمایهاجتماعی عمل میکند.
سوالی که ذهن محققان را در سالهای اخیر به خود اختصاص داده این است که آیا سرمایه اجتماعی و ورزش در ورزشکاران و قهرمانان نیز مؤثر است؟ آیا رقم بالایی را به خود اختصاص میدهد؟ اقدسی (1391) در تحقیقی که بر روی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه تبریز انجام داد، شاخصهای سرمایهاجتماعی این دو گروه را با هم مقایسه کرد. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد که در مؤلفههای اعتماد اجتماعی و مشارکت و روابط اجتماعی متقابل بین دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنیداری وجود داشته و همچنین در شاخصهای اعتماد و روابط متقابل بین ورزشکاران تیمی و انفرادی تفاوت معنیداری مشاهده شد.
اُکایاسا و همکارانش (2010) در پژوهشی باعنوان “تأثیر باشگاههای ورزشی در ایجاد سرمایهاجتماعی در ژاپن ” چنین بیان میکنند که سرمایهاجتماعی به عنوان یک راه حل برای حل مشکلات مختلف جامعه است و
