
از مداخله، رضایت کلی و تمایل برای تکرار مداخله در صورت لزوم میسنجید. مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی توسط هر دو گروه ابتدا در زمان پذیرش و سپس در روز دوم و پنجم بعد از مداخله و ابزار بررسی تجارب بیمار در روزهای دوم و پنجم بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل میشد. نبض و فشار خون بیماران نیز در زمان پذیرش و قبل از مداخله اندازه گیری و ثبت میشد. در این مطالعه گروه مداخله شب قبل از مداخله یک سی دی 30 دقیقه ای آموزش آرامسازی ضبط شده توسط یک متخصص مجرب را گوش میداد. در حالیکه نمونههای گروه کنترل فقط مراقبتهای معمول را دریافت میکردند. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون تی استیودنت و 2x ارزیابی شد. اکثر نمونه ها مرد بودند(61% از نمونههای گروه کنترل و 60% از نمونههای گروه مداخله) و در گروه سنی 20±53 سال(با محدوده 88-16سال) قرار داشتند. در این مطالعه تفاوت آماری در ویژگی های دموگرافیک، میزان عوارض مداخله، میانگین ضربان قلب، فشار خون دیاستولیک و اضطراب قبل از مداخله(P=0/2) بین دو گروه وجود نداشت اما میانگین فشار خون سیستولیک گروه مداخله در زمان پذیرش به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (P= 0/04). بعد از مداخله، مقیاس اضطراب بیمارستانی کاهش 33 درصدی اضطراب گروه مداخله را در مقایسه با گروه کنترل(P0/02) و مقیاس بررسی تجارب بیمار درد و عوارض کمتر و رضایت بیشتر گروه مداخله را در مقایسه با گروه آزمون نشان داد(7).
در ادامه بررسی مطالعات پیشین نتایج مطالعات انجام شده در دیگر شرایط بررسی اثر بخشی آرامسازی به ویژه در روشهای تهاجمی قلب و عروق، به دلیل عدم دسترسی به مطالعاتی در زمینه مورد پژوهش یا بیماران تحت مداخلات الکتروفیزیولوژیک، ارائه میشود.
ترابی و همکاران نیز در سال 1391مطالعه ای مشابه، تحت عنوان اثر ماساژ رفلکسی پا و آرامسازی بنسون بر میزان اضطراب و شاخصهای فیزیولوژیک بیماران بستری کاندید آنژیوگرافی انجام دادند. این پژوهش یک کارآزمایی بالینی بود که بر روی 75 نفر از بیماران تحت آنژیوگرافی انجام شد. واحدهای پژوهش به صورت غیر تصادفی و طی 4 ماه انتخاب شدند. نمونه ها بر اساس قرعه کشی به سه گروه 25 نفره ماساژ بازتابی، آرامسازی و شاهد تقسیم شدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل داشتن سن بین 35- 65 سال و حداقل سواد خواندن و نوشتن، بستری جهت مداخله آنژیوگرافی کرونر، اعلام رضایت به مشارکت در مطالعه، برخورداری از سلامت عضوی در پاها و عدم هرگونه ضایعه یا مشکل پوستی به خصوص در کف پا، نداشتن سابقه انجام آنژیوگرافی و یا سابقه استفاده از ماساژ بازتابی و آرامسازی، عدم وجود مشکل شنوایی و یا اختلال بینایی محدود کننده پاسخ به مقیاس سنجش اضطراب، عدم اعتیاد به مواد مخدر، آرامبخش و الکل و عدم دریافت داروی آرامبخش در 8 ساعت قبل از نمونه گیری بود. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات مربوط به بیماری، برگه خودگزارش دهی سطح اضطراب با مقیاس دیداری عددی 10 قسمتی و برگه ثبت شاخصهای فیزیولوژیک بود. شاخصهای فیزیولوژیک و اضطراب بیماران در زمان صبح روز عمل، قبل از رفتن به آنژیوگرافی(بدون هیچگونه مداخله)، بلافاصله بعد از مداخله و نیم ساعت قبل از رفتن به آنژیوگرافی(بعد از مداخله) اندازه گیری شد. به منظور پیشگیری از ارتباط نمونههای آزمون با یکدیگر و کنترل عوامل مخدوش کننده، ابتدا 25 نفر برای گروه ماساژ و به دنبال آن 25 نفر برای گروه آرامسازی وارد مطالعه شدند. گروه آرامسازی بنسون فایل صوتی روش آرامسازی و آموزش لازم در زمینه انجام آن را در روز قبل از عمل دریافت نمودند و یک بار تحت نظر پژوهشگر به تمرین مداخله پرداختند. در گروه ماساژ درمانی بیمار در وضعیت کاملا راحتی قرار میگرفت و هر یک از کف پاهای وی به مدت ده دقیقه(جمعا” 20 دقیقه) ماساژ داده میشد. در روز عمل میزان اضطراب و شاخصهای فیزیولوژک در سه مرحله ذکر شده در فوق بررسی و ثبت گردید. در گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت و تنها میزان اضطراب و شاخصهای فیزیولوژیکی در صبح روز عمل و نیم ساعت قبل از عمل اندازه گیری شد. میانگین سطح اضطراب بعد از مداخله در گروه ماساژ و آرامسازی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری(P0/01) را نشان داد. در حالیکه تفاوت معنی داری بین اضطراب در دو گروه آرامسازی و ماساژ دیده نشد (P=0/12). در مقایسه میانگین شاخصهای فیزیولوژیک نیم ساعت قبل از آنژیوگرافی بین گروههای ماساژ و آرامسازی با شاهد، با استفاده از آزمون کروسکال والیس تنها بین نبض و فشارخون دیاستولیک کاهش معنی دار دیده شد(P˂0/05). در نتیجه این مطالعه نشان داد که این دو روش در کاهش اضطراب و شاخصهای فیزیولوژیک بیماران کاندید آنژیوگرافی مؤثر هستند به طوری که میانگین و انحراف معیار اضطراب گروه آرامسازی از 5/2±85/5 قبل از مداخله به 8/1±2/3 بلافاصله بعد از آرامسازی و این مقدار در گروه ماساژ درمانی از 1/2±21/6 به 5/1±76/3 رسید به همین دلیل به کارگیری آنها در جهت کاهش اضطراب و حفظ ثبات همودینامیکی بیماران توصیه میشود(22).
پویا منش نیز در سال 2011 مطالعه ای را با هدف بررسی تاثیر دو روش آرامسازی و موسیقی درمانی و ترکیبی از آنها در کاهش اضطراب دانشجویان پرستاری انجام داده است. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون در گروه کنترل صورت گرفت. به منظور انجام این مطالعه، 48 نفر از دانشجویان پرستاری در کآراموزی به طور تصادفی انتخاب و به صورت طبقه ای در 4 گروه 12 نفره(3 گروه آزمون و یک گروه شاهد) قرار گرفتند. تمامی دانشجویان پسر و دختر پرستاری غیر شاغل که در عرصه و در بیمارستانهای قمربنی هاشم و مدنی بودند، در این مطالعه وارد شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اضطراب کتل بود. پرسشنامه کتل یک پرسشنامه حاوی 40 سوال است که برای افراد بالای 14 سال طراحی شده است. این پرسشنامه در ابعاد اضطراب و استرس، مواردی مانند میزان آرامش بیمار، واکنش نسبت به موقعیتهای مختلف، میزان انرژی مصرفی در حین انجام امور روزانه، میزان پریشانی و سردرگمی، میزان صبر و تحمل بیمار و احساس ترس از موقعیتهای تنش زا را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد. کل نمرات کسب شده در این پرسشنامه در بازه 80-0 بوده و امتیازدهی به شیوه لیکرت(2- 1- 0) میباشد. میزان اضطراب 4 گروه قبل از مداخله تفاوت معنی داری نداشت. هر یک از سه گروه مداخله یکی از روشهای آرامسازی، موسیقی درمانی و روش ترکیبی را طی 12 جلسه(20 ساعت) را تمرین کردند. گروه شاهد هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. دادههای پژوهش بوسیله آزمونهای ANOVA و HSD تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای این پژوهش نشان داد که هر یک از این سه روش میتوانند باعث کاهش اضطراب شوند اما تفاوت معنی داری در کاهش اضطراب گروه آرامسازی و موسیقی درمانی مشاهده نشد. نتایج HSD نشان داد که درمان ترکیبی دو روش در کاهش اضطراب اثربخشی بیشتری دارد(73).
ذاکری مقدم و همکاران نیز مطالعه ای از نوع کارآزمایی بالینی تحت عنوان تاثیر آرامسازی عضلانی بنسون بر سطح اضطراب بیماران تحت کاتتریسم قلبی در سال 1389 انجام دادند. در این مطالعه 140 نفر از بیماران کاندید کاتتریسم قلبی شرکت داشتند. این نمونه ها به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل محدوده سنی بین 18 تا 60 سال، نداشتن مشکل شنوایی برای شنیدن صدای نوار آرامسازی عضلانی بنسون، استفاده نکردن از داروهای آرام بخش و ضد اضطراب در زمان انجام پژوهش، نداشتن بیماری روانی شناخته شده، اولین تجربه کاتتریسم قلبی، نگذراندن دورههای مشابه آرامسازی عضلانی، نداشتن تحصیلات مرتبط با رشتههای علوم پزشکی یا روان شناسی، نداشتن مشکلات فلج عضلانی و فهم زبان فارسی بود. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات فردی و برگه خودگزارشدهی سطح اضطراب(مقیاس دیداری عددی) بود که این مقیاس اضطراب را در سه سطح خفیف(از 0 تا3 نمره)، متوسط(از 4 تا 6 نمره) و شدید(از 7 تا 10 نمره) طبقه بندی میکرد. در ابتدا واحدهای پژوهش به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و پس از کسب رضایت شفاهی، یک ساعت قبل از کاتتریسم قلبی برگه سطح اضطراب را تکمیل نمودند. سپس از گروه مداخله خواسته شد که به مدت 20 دقیقه نوار ضبط شده دستورالعمل انجام آرامسازی عضلانی بنسون را از طریق گوشی و هدفون گوش کنند. سطح اضطراب این گروه مجددا بلافاصله پس از اجرای مداخله اندازه گیری و ثبت گردید. در گروه شاهد تنها مراقبتهای استاندارد پرستاری انجام یافت و سطح اضطراب آنان یک بار یک ساعت قبل و یک بار بلافاصله قبل از کاتتریسم قلبی اندازه گیری و ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار اس پی اس اس61 و آزمونهای آماری کای دو، فیشر، من ویتنی و ویلکاکسون انجام گرفت. دو گروه از نظر ویژگیهای فردی نظیر سن و جنس و سطوح اضطراب یک ساعت قبل از کاتتریسم قلبی با یکدیگر همسان بودند. بیشتر نمونه ها مرد و60-46 ساله بودند. سطح اضطراب بیماران پس از انجام مداخله کاهش معناداری یافت(P0/001)؛ در حالیکه بر اساس آزمون ویلکاکسون گروه شاهد دارای سطح اضطراب بالاتری در مرحله پس آزمون بودند(P0/001). یافتههای این پژوهش نشان داد که آرامسازی بنسون توانسته است از میزان اضطراب بیماران در زمان قبل از کاتتریسم قلبی بکاهد و محقق به کارگیری این روش را در راستای بهبود شرایط بیماران در بیمارستان توصیه میکند.(38)
مطالعه مشابه دیگری تحت عنوان بررسی تاثیر روش آرامسازی پیشرونده عضلانی بر میزان اضطراب بیماران قلبی تحت آنژیوگرافی عروق کرونر نیز توسط سید محمد افضلی و دیگران در سال 1388 صورت گرفت. این پژوهش یک پژوهش نیمه تجربی بصورت قبل و بعد بود که در آن 146 بیمار در برنامه آنژیوگرافی عروق کرونر در بیمارستان قلب شهیدرجایی تهران بصورت تصادفی ساده از روی لیست انتظار عمل آنژیوگرافی با قرعه کشی انتخاب شدند. معیار ورود نمونه ها به مطالعه شامل عدم سابقه انجام آنژیوگرافی عروق کرونر و یا سایر روشهای تهاجمی و سن 35 تا 74 سال بود. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه دو بخشی شامل اطلاعات فردی بیماران(سن، جنس، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات، محل سکونت، شغل، سابقه مصرف داروهای آرام بخش، سابقه بستری در بیمارستان، تاریخچه تشخیص بیماری و نحوه پرداخت هزینههای درمانی) و سوالات مربوط به اضطراب در چهار حیطه تعامل با کادر درمان، محیط بخش، وضعیت اقتصادی و عدم آگاهی در قالب 20 سوال بود. امتیازدهی پرسشنامه اضطراب به شکل لیکرت 1 تا 4 بود که امتیاز 0 – 20 نشان دهنده عدم اضطراب، 21 – 40 اضطراب خفیف، 41- 60 اضطراب متوسط و 61 – 80 نشانگر اضطراب زیاد بود. برای تعیین اعتبار از روش اعتبار محتوی و صوری استفاده شد. اعتماد پرسشنامه توسط آزمون دو نیمه کردن تعیین شد. ضریب همبستگی نمرات حاصل در آزمون مجدد 91 درصد بدست آمد. از متغیرهای غیر قابل کنترل در این پژوهش میتوان تاثیر دریافت داروهای آرام بخش بر میزان اضطراب بیماران و شرایط روحی و عاطفی بیماران را نام برد. روش گردآوری داده ها بدین صورت بود که بیماران هفته قبل از آنژیوگرافی پرسشنامه را تکمیل نموده سپس لوح فشرده 45 دقیقه ای حاوی برنامه آموزشی آرامسازی پیشرونده عضلانی در اختیار آنها قرار گرفت. پرسشنامه اضطراب پس از انجام برنامه آرامسازی پیشرونده عضلانی به مدت یک هفته(با چک لیستهای خود گزارشدهی روزانه کنترل میشد)، مجددا قبل از آنژیوگرافی توسط افراد تکمیل گردید. داده ها به وسیله آزمونهای آماری کای دو و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ی این پژوهش نشان داد که میانگین سنی بیماران 4/7 ± 51 سال بود و اکثریت بیماران در محده سنی 46 – 55 سال قرار داشتند.
نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین نمره اضطراب در دو مرحله قبل و بعد از اجرای برنامه در کل(P˂0/001) و هر 4 حیطه تعامل با کادر درمان،
