
قربانيان سوءاستفاده از قدرت، مصوب 1985).
1-7-2-5- تروريسم
از واژ? تروريسم در فرهنگها و دايرهالمعارفهاي مختلف، تعاريف کم و بيش مختلفي ارائه شده است. قبل از پرداختن به تعريف اصطلاح تروريسم، از نظر واژهشناسي به تبيين آن پرداخته ميشود. از لحاظ واژهشناسي، تروريسم از ريش? لاتين فعل (terrere) و فرانسوي (Terreur) و شبيه به (Trein) يوناني گرفته شده است و به معني ترساندن است. در زبان عربي، “واژ? تروريسم از “ارهاب” به معني ترس و ترساندن گرفته شده که مصدر آن “رهب” است. در مفهوم عاميانه، استفاده از واژ? تروريسم، “ترور شخصيت” مد نظر بوده، يعني اهانت، تهمت، نه با خشونت بلکه با سرکوب روح و جان” (سلامتي، 1387: 20). اين واژه در فراز و فرود تاريخ بشري جلوههاي گوناگوني داشته است، گاهي دربار? افعال دولتها، گاهي براي توصيف اقدامات انقلابي و يا براي توجيه مبارزات ضد استعمارگري و غيره، به کار گرفته شده است.
در خصوص تعريف تروريسم و عناصر آن تعاريف و نظريات مختلفي ارائه شده است، به طوري که اَلكس اشميد و يانگمن جي. آلبرت، در سال ???? در طرحي تحقيقاتي به سفارش ارتش آمريكا، ??? تعريف با ?? جزء تعريف متفاوت را براي تروريسم برشمردند (Schmid& Jongman, 1995: 50)، اين امر گوياي تشتت نظرات در تعريف واحد از تروريسم است. به طور کلي در تعريف تروريسم در بين کشورها، دو گرايش عمده در نظرات رسمي و غيررسمي وجود دارد:”گرايش غالب که در کشورهاي اروپايي عضو سازمان ملل متداول است، اين است که سعي دارند هرگونه فعاليت داراي خصيص? خشونت آميز عليه نظامهاي سياسي حاکم را فارغ از انگيز? مسببان آن محکوم سازند و آنها را در زمر? اقدامات و جرايم تروريستي قلمداد کنند. اما گرايش ديگر سعي بر اين دارد که انگيزهها و اقداماتي که در راستاي اعمالي مانند تبعيض نژادي يا نهضتهاي استقلالطلبانه انجام ميشود، از مصاديق تروريسم نداند. اين گرايش، بيشتر از جانب کشورهاي جنوب و کشورهاي عضو سازمان کنفرانس اسلامي سرچشمه ميگيرد”(بزرگمهري، 1387: 19). در زمين? شناسايي مفهوم تروريسم ميتوان به چند تعريف از اين اصطلاح اشاره نمود. در تعريف تروريسم آمده است:
“بهکارگيري اقدامات خشونت بار شديد و غير قانوني، بر ضد جان و يا مال عموم شهروندان غير نظامي يا بخشي از آنان و يا تهديد به آن، به منظور ايجاد هراس عمومي” (هاشمي، 1390: 45).
حقوقدانان نيز در تعريف تروريسم نظريات و تعاريف مختلفي را ارائه دادهاند. از جمله محمد علي اردبيلي، تروريسم را “قصد ايجاد رعب و وحشت براي رسيدن به مقاصد خاص” تعريف کرده است (اردبيلي، 1381: 121). در خصوص تعريف تروريسم در اسناد بينالمللي نيز، ميتوان به تأثيرگذارترين سازمان بينالمللي، يعني سازمان ملل متحد اشاره نمود که طي تلاشهاي صورت گرفته در اين سازمان، چندين کنوانسيون به تروريسم اختصاص داده شده است. از ميان اسناد اين سازمان، دو کنوانسيون به صورت اختصاصي به تروريسم پرداختهاند. اين دو کنوانسيون عبارت انداز: کنوانسيون مبارزه با بمب گذاري تروريستي و کنوانسيون بينالمللي سرکوب حمايت مالي از تروريسم. بنابراين عناصر مشترک اغلب تعاريف تروريسم عبارت اند از: استفاده از خشونت، ارعاب يا تهديد به خشونت عليه يک شخص و يا گروه، به منظور دستيابي به اهداف سياسي، ايدئولوژيک، اجتماعي و مذهبي يا اعمال فشار و يا ارعاب گروه ديگري از مردم و يا فرد ديگري به انجام اقدامات مد نظر آنها.
با مطالع? اعمال و رفتارهاي تروريستي و نيز ابزار مورد استفاده و آثار و ميزان رعب و وحشت جرايم مذکور، ميتوان تروريسم را به انواع گروهها طبقه بندي کرد. لازم به ذکر است که تروريسم عنوان کلي است که رفتارهاي مجرمان? بسياري را پوشش ميدهد؛ لذا تقسيم بنديهاي متفاوتي از تروريسم ذکر آمدهاند. به دليل تنوع و گوناگوني اقسام تروريسم، قريب به 10 مورد از معيارهاي طبقه بندي تروريسم وجود دارد، از جمله: تقسيم بندي بر اساس مرتکبان، بر اساس قربانيان، علت، محيط، ابزارها، گرايشات سياسي، انگيزه، هدف و مطالبات. مهمترين گونههاي تروريسم که جامع? امروزي را متأثر ميکنند، عبارت اند از: تروريسم دولتي، تروريسم مذهبي، تروريسم اقتصادي، بيوتروريسم، تروريسم هستهاي و تروريسم سايبري که اين نوع خاص از تروريسم در سالهاي اخير به يک شيو? معمول ارتکاب اعمال تروريستي تبديل شده است.
1-7-2-5-1- عناصر ساختاري تروريسم
بيشتر عملياتهاي تروريستي از يک سري ويژگي و نتايج مشترکي تبعيت ميکنند. در ذيل به پنج نمونه از عناصر ساختاري تروريسم که در هر اقدام تروريستي به وفور مشاهده ميگردد، پرداخته ميشود.
1-7-2-5-1-1- استفاده و يا تهديد به استفاده از خشونت، به صورت غيرقانونى و نامأنوس
مشخص? بارز هر اقدام تروريستي، استفاده از هرگونه اعمال خشونتآميزي است که بتوان به واسط? آنها دولت يا گروهها را به انجام مقاصد خود متقاعد کنند. در زمين? ريشهيابي خشونت ميتوان گفت که اين واژه ريشه در کلم? “Violence” به معني تخلف دارد (The Culture of Violence Jaron, 1994: 24). با اين حال مفهوم خشونت، داراي معاني مبهمي است و اکثر انديشمندان بر روي مصداقها در تعريف و حوز? شمول آن تأکيد ميکنند. بنابراين اعمال خشونتآميز ميتواند شامل استفاد? ناعادلانه و غيرمنطقي از قدرت يا زور که به طور معمول همراه با خشم، شدت بسيار با قصد صدمه زدن به افراد يا اشياء باشد. بنابراين در جرايم تروريستي، اعمال خشونت روشي براي رسيدن به هدف است. در بزههاي تروريستي از روشهاي گوناگوني براي اعمال خشونت استفاده ميشود، اقداماتي نظير: گروگانگيري، بمبگذاري، تهديد، تخريب مجازي اطلاعاتي و رايانهاي و برخي اعمال مشابه ديگر.
1-7-2-5-1-2- انتخاب طيف وسيعي از بزهديدگان بي دفاع
تروريستها براي بزرگ جلوهدادن اعمال خود و استفاده رسانهاي، بيشتر آماجهايي را که از حساسيت بالا برخوردار هستند يا از تأسيسات حياتي، مکانهاي عمومي و پرجمعيت براي انجام عمليات تروريستي استفاده ميکنند. مکانهاي عمومي و شلوغ به دليل حضور بيشتر شهروندان و افراد عادي، به خصوص زنان و کودکان، بيشترين بزهديدگان تروريستي را به خود اختصاص ميدهند. بنابراين کشته يا زخمي شدن کودکان يا زنان، بيشترين تأثير را در عميق و خشن نشان دادن اقدامات تروريستي نشان ميدهد به همين دليل بزههاي تروريستي به دردناکترين جرايم در تاريخ بشر قلمداد ميشوند (هاشمي، 1390: 42).
1-7-2-5-1-3- ايجاد رعب و وحشت
همان طور که در اغلب تعاريف مربوط به تروريسم اشاره گرديد، ترس، رکن اصلي جرايم تروريستي محسوب ميشود و همين خصيصه باعث بزرگ جلوه نمودن اين اقدامات در سطح دولتها و جامعه شده است. در بسياري از جرمانگاريهاي صورت گرفته، تهديد به عملياتهاي تروريستي نيز در شمول جرايم تروريستي قرار ميگيرد و اين گوياي تأثير رواني بزههاي تروريستي، به دليل خصيص? خشونت آميز بودن آنها است (سلامتي، 1387: 25). در برخي نظامهاي حقوقي، اقدامات خشونت آميز تروريستي، حتي زماني که به مرحل? اجرايي بزه نرسيده باشد، اما منجر به هراس و بهم ريختن نظم عمومي مردم شده باشد، قابل مجازات خواهد بود. در اين زمينه ميتوان به ماد? 1-421 قانون جزايي فرانسه اشاره نمود که حتي تهديد به استفاده از خشونت نيز در شمول بزه تروريسم قرار ميگيرد.
1-7-2-5-1-4- سازمانيافتگي عملياتهاي تروريستي
اشخاص و گروههاي تروريستي به صورت هدفمند و گروهي به فعاليتهاي تروريستي اقدام ميکنند. بزهکاران تروريستي، مکانها يا اهدافي را مورد تهاجم قرار ميدهند که بتوانند از اين طريق به اشاع? بيشتر عمل خود در جامعه يا فراتر از آن، يعني در سطح بينالملل اقدام نمايند (هاشمي، 1390: 43). بنابراين اقدامات تروريستي، جنايتهاي عمدي هستند که غايت آنها فقط تخريب يا صدمه رساندن محض نيست؛ بلکه عاملان با برنامه ريزي قبلي و حساب شده در بلند مدت، دست به اقدامات خرابکارانهاي ميزنند تا معمولاً به اهداف سياسي و ايدئولوژيک خود دست يابند.
1-7-2-5-1-5- استفاده از ابزارها و شيوههاي مدرن
در طول تاريخ اقدامات و فعاليتهاي اشخاص و گروههاي تروريستي، با پيشرفت جامعه دچار تحول شده و با سختتر شدن و پيشرفته شدن آماج جرم، روشهاي ارتکاب جرايم تروريستي نيز مدرنيزه شده است. تروريسم شيميايي، هستهاي و سايبري نمونهاي از رويکرد جديد گروههاي تروريستي در استفاده از فناوريهاي نوين بشري است. امروزه تروريستها از رسانههاي ارتباط جمعي براي موجه نمودن خشونت و عقايد خود و همچنين تحت پوشش دادن وقايع تروريستي در سطح بينالملل تلاش مينمايند. در طي وقوع حادث? تروريستي حتي در محدودترين جوامع بشري، تروريستها از طريق اينترنت و شبکههاي اجتماعي قادر هستند که در عرض کوتاهترين زمان به انتشار و تبليغات عقايد و فعاليتهاي خود اقدام نمايند (جلالي فراهاني، 1385: 94).
1-7-2-6- تروريسم سايبري
با پيشرفت جوامع در زمين? فناوري اطلاعات، ابزارهاي ارتکاب جرم توسط بزهکاران در زمين? تروريسم تحول يافته است. در يک نگاه کلي، تروريسم سايبري، حاصل تلاقي تروريسم و فضاي مجازي يا سايبر است. ريشههاي مفهوم تروريسم سايبري را ميتوان در ده? 1990 ميلادي جستجو کرد؛ يعني زماني که استفاده از اينترنت رشد فزايندهاي يافت و مباحثي نو ظهور تحت عنوان جامع? اطلاعاتي را به وجود آورد. اوايل 1990 بود که آکادمي ملّي علوم آمريکا گزارش خود را در مورد امنيت سيستمهاي رايانهاي اين گونه آغاز کرد:
“ما در معرض خطر هستيم و آمريکا روز به روز به رايانه وابسته ميشود… اين امکان براي تروريستها وجود دارد که با يک صفحه کليد خسارت بيشتري در مقايسه با بمب اتمي به بار آورند” (Gabriel, 2004: 2).
بري کالين، يکي از متخصصان حوز? سايبر، تروريسم سايبري را اين گونه تعريف نموده است:
“سوءاستفاد? عمدي از سيستم، شبکه يا دستگاههاي اطلاعاتيِ رايانهاي براي تحقق هدفي که مؤيد يا تسهيل کنند? مبارزه يا اقدام تروريستي است” (بقايي هامانه و باقر پور اردکاني، 1384: 35).
بالاخره در تعريف اين پديده ميتوان گفت: تخريب شديد دادهها و سيستمهاي رايانهاي و مخابراتي به وسيل? افعالي چون حملات سايبري يا تهديد به حمله، توسط اشخاص غيردولتي، براي ارعاب و يا اجبار دولتها يا جوامع در دستيابي به اهداف سياسي، اقتصادي، فرهنگي يا اجتماعي. در تروريسم سايبري به جاي اعمال خشونت مستقيم عليه اشخاص و يا اموال فيزيکي، عمليات مرتکب باعث تخريب دادههاي ديجيتال ميشود (Denning, 2007: 2).
1-7-2-6-1- تقسيم بندي بزهديدگان تروريسم سايبري
با روشن شدن قلمرو مفهوم بزهديده، ميتوان بزهديدگان تروريسم سايبري را به دو دست? کلي اشخاص حقيقي و اشخاص حقوقي دسته بندي نمود. بنابراين در ذيل به تقسيم بندي بزهديدگان تروريسم سايبري و به تشريح آنان در بزه مورد بحث ميپردازيم.
1-7-2-6-1-1- بزهديدگان حقيقي تروريسم سايبري
اين دسته از بزهديدگان، شامل افرادي ميشود که کاربران فضاي مجازي محسوب ميشوند؛ و يا اين که اشخاصي هستند که به تازگي وارد فضاي سايبر شدهاند. به عبارت ديگر بر اساس تئوريهاي فعاليتهاي روزمره يا سبک زندگي اشخاص، افرادي که به طور روزمره در اينترنت به سر ميبرند، بيشتر از سايرين در معرض بزهديدگي قرار دارند (زررخ، 1390: 147). نفوذگران يا هکرهاي تروريستي از شاخصترين بزهکاران حوز? فضاي سايبر هستند که با استفاده از دانش و مهارت خاص خود، از نفوذپذيري و نقاط آسيب پذير رايانههاي افراد و شبکهها در سطح وسيع سوءاستفاده کرده و با بهکارگيري بدافزارهاي رايانهاي، از قبيل تروجانها، ويروسها و کرمهاي رايانهاي، به تخريب سخت افزار و نرم افزارهاي رايانهاي و يا اختلال در نرم افزارهاي امنيتي اشخاص، در سطح گسترده اقدام ميکنند.
قربانيان تروريسم سايبري، همانند ديگر انواع تروريسم از گستردگي و تنوع زيادي برخوردارند. به منظور درک بيشتر وضعيت قربانيان تروريسم سايبري، ميتوان به نمونهاي از حملات سايبري در کشور
