
با یافتههای خود ادعا کردند هنگام در نظر گرفتن هزینه سرمایه باید میان افشاي اختیاري و غیر اختیاري تمایز قائل شد.
خرم خان و همکاران (2011)، در مقاله خود به بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکت پرداختهاند. این مطالعه از سه جنبه، عملکرد را تحت تأثیر قرار میدهد 1- مالکیت 2 –استقلال هیئتمدیره 3- دوگانگی مدیرعامل میباشد. نتیجه بدست آمده نشان میدهد که حاکمیت شرکت بر عملکرد شرکت، تأثیر مثبت و قوي دارد.
آرمسترنگ و همکاران (2011)، در پژوهشی تحت عنوان تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه به بررسی عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران پرداختند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، از بین معیارهای اندازهگیری عدم تقارن اطلاعاتی، جزء انتخاب نامطلوب دامنک بر هزینه سرمایه سهام عادی تأثیر دارد.
ساينی و هرمان (2011)، به بررسی ارتباط میان سطح افشای بخشها و هزينه حقوق صاحبان سهام پرداختند و به اين نتیجه رسیدند که رابطهای معکوس و معنادار میان سطح افشا و هزینهی حقوق صاحبان سهام وجود دارد. به طور کلی مشاهدات آنها نشان داد که در شرايط عدم تقارن اطلاعاتی، ارتباط میان سطح افشا و هزينه سرمايه قویتر میشود.
اكانر (2012)، به بررسي رابطه بين حاكميت شركتي، ارزش شركت و سرمایهگذاری پرداخت. او دريافت كه سرمایهگذاری اضافي موجب شفافيت در شرکتهای با حاكميت خوب میشود. شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای با حاكميت خوب سود بالاتري را از سرمایهگذاری مناسب به دست میآورند. اين پژوهش پيشنهاد میکند قبل از سرمایهگذاری مجدد نسبت به حل مسائل نمايندگي اقدام شود تا سرمایهگذاریها دچار مشكل نشود شرکتهايي با هزینههای نمايندگي پايين از سرمایهگذاری مجدد زيادتري برخوردارند. لذا سرمایهگذاری به وسيله سطوح مختلف از حاكميت شركتي تغيير مییابد.
سو و یولی (2012)، در پژوهشی تحت عنوان تأثیرات حاکمیت شرکت بر ریسکپذیری، به بررسی مکانیزم های حاکمیت شرکتی در پذیرش ریسک شرکتهای خانوادگی تایوانی طی اصلاحات نهادی میپردازد. در این پژوهش به دنبال این است که آیا میتوان از طریق مکانیزم های حاکمیت شرکتی داخلی (مانند هیئت مدیران) و مکانیزم های حاکمیت شرکتی خارجی (مانند نهاد اصلاحات) رفتار ریسکپذیری را در شرکتهای خانوادگی ارتقا داد. این مقاله استدلال میکند که درگیریهای بین اکثریت و اقلیت سهامداران در هیئتمدیره مهمترین عاملی است که ریسکپذیری شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد. علاوه بر این مشخص شده است که اصلاحات نهادی حاکمیت شرکتی به منظور تعیین مدیران خارجی اثر فوری بر کاهش این مشکلات ندارد و با بررسی انجام شده بر نمونهای از شرکتهای خانوادگی در تایوان، نشان داده شده که مدیران خارجی ارتباط منفی بین درگیری مالکیت خانوادگی و ریسکپذیری را کاهش میدهند در حالیکه مشخص شد بعد انجام اصلاحات نهادی مدیران خارجی نمیتوانند درگیری مالکیت خانوادگی و ریسکپذیری را بهبود دهند.
گو و کومارا (2012)، در پژوهشی تحت عنوان حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکت انجام دادند که در این مطالعه به بررسی ارتباط بین ساختار حاکمیت شرکتی و عملکرد 174 شرکت طی سال مالی 2010 در بورس اوراق بهادار کلمبو در سریلانکا پرداخته شده است. در این مقاله از تجزیهوتحلیل رگرسیون چندگانه به منظور بررسی اینکه مکانیزم های حاکمیت شرکتی در عملکرد شرکتهای ذکر شده در سریلانکا استفاده شده است. این مطالعه شواهدی وجود دارد که نشان میدهد اندازه هیئتمدیره و نسبت مدیران غیر اجرایی در هیئتمدیره یک رابطه منفی با ارزش شرکت دارد و بر خلاف یافتههای مطالعات قبلی، نسبت مدیران غیر اجرایی در هیئتمدیره و عملکرد مالی شرکت رابطه منفی را نشان میدهد. اندازه شرکت و سهام تأثیر قابل توجهی بر عملکرد شرکت از شرکتهای ذکر شده در سریلانکا دارد.
النا و همکاران (2012)، در مقالهای با عنوان رابطه بین هزینه حقوق صاحبان سهام و افشاء داوطلبانه، با انتخاب 121 شرکت مالی و غیرمالی عضو بورس اوراق بهادار سوئیس و با استفاده از مدل ارزشگذاری سود باقیمانده به بررسی اثر افشاء بر هزینه سرمایه پرداختهاند. آنها دریافتند که شرکتهای مالی و غیرمالی سوئیسی هزینه سرمایه خود را با افزایش افشاء داوطلبانه کاهش دادهاند و علاوه بر این رابطه معکوس هزینه سرمایه و سطح افشاء با کنترل متغیرهایی شامل ریسک شرکتها، اهرمهای مالی و نادیده گرفتن استراتژي شرکتها در افشاء (محافظهکارانه یا تهاجمی) تأیید شد.
صالحی و همکاران (2012)، در مقالهای با عنوان اثر ویژگیهای پیشبینی سود توسط مدیران بر هزینه سرمایه، با انتخاب 102 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران براي دوره 5 ساله از 2006 تا 2010 به بررسی اثر ویژگیهای پیشبینی سود توسط مدیران بر هزینه سرمایه شامل هزینه بدهیها و حقوق صاحبان سهام (میانگین موزون هزینه سرمایه) پرداختهاند. نتایج آنها نشان میدهد که محتواي اطلاعاتی پیشبینی سود با هزینه سرمایه رابطه معنیدار دارد اما افق زمانی و تجدیدنظر در پیشبینی رابطه معنیداری ندارد و افق زمانی و تجدیدنظر در پیشبینی سودآوري از اطلاعات اثرگذار در تصمیمات سرمایهگذاران نیست.
محمدزاده سالته و همکاران (2012)، در مقالهای با عنوان بررسی رابطه بین پیشبینی سودآوري توسط مدیران و میانگین هزینه سرمایه، با انتخاب نمونهای از شرکتهای پذیرفتهشده بورس اوراق بهادار تهران براي دوره 7 ساله از 2003 تا 2009 به بررسی اثر پیشبینی سودآوري مدیران بخصوص برآورد آنها از اقلام تعهدي اختیاري و غیر اختیاري بر میانگین موزون هزینه سرمایه پرداختهاند. نتایج بررسی آنها نشان میدهد که ارتباط معکوس و ضعیفی بین میانگین موزون هزینه سرمایه و اقلام تعهدي اختیاري در پیشبینی سودآوري و همبستگی ضعیفی بین آن و اقلام تعهدي غیر اختیاری وجود دارد.
باروس و همکاران (2013)، در تحقیقی به بررسی اثر شیوههای حاکمیت شرکتی به میزان افشاء داوطلبانه شرکت با استفاده از یک پانل از 206 شرکت غیرمالی بورس فرانسه در سالهای 2006 تا 2009 پرداختند. شواهدی وجود دارد که افشاء داوطلبانه در گزارش سالانه با مالکیت مدیریت و استقلال کمیته حسابرسی و هیئتمدیره، تناوب جلسات کمیته حسابرسی و تعامل هیئتمدیره و کمیته حسابرسی با کاهش افشاء در ارتباط است یافتههای اضافی نشان میدهد که شرکتهای سودآور نسبت به شرکتهای زیان ده افشاء داوطلبانه بیشتری داشتهاند.
کاجاناندن و اکیودن (2013)، در پژوهشی به عنوان تأثیر ویژگیهای حاکمیت شرکتی بر مدیریت سرمایه در گردش: مدارکی از سریلانکا در طی سالهای 2007 تا 2011 و با استفاده از روش رگرسیون چندگانه به این نتیجه دست یافتند که حاکمیت شرکتی بر نسبت بدهیهای جاري بهکل دارایی در مدیریت سرمایه در گردش تأثیر معناداري دارد و در مقابل حاکمیت شرکتی بر چرخه تبدیل وجه نقد و نسبت داراییهای جاري بهکل دارایی تأثیر معناداري ندارد.
کاجاناندن و اکیودن (2013)، در پژوهشی به بررسی ویژگیهای حاکمیت شرکتی و کارایی سرمایه در گردش: در شرکتهای تولیدي سریلانکا در طی سالهای 2007 تا 2011 با استفاده از آزمون T و آزمون F پرداختند. به این نتیجه دست یافتند که بین کارایی مدیریت سرمایه در گردش و ویژگیهای حاکمیت شرکتی (کمیتههای هیئتمدیره، تعداد جلسات هیئتمدیره و نسبت مدیران غیرموظف و ساختار رهبري هیئتمدیره) رابطه معناداري وجود ندارد.
بیچ تائو و هاتچینسون (2013)، در پژوهشی به بررسی حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک به بررسی نقش کمیتههای جبران و ریسک به منظور مدیریت و نظارت رفتار ریسکی شرکتهای مالی استرالیا طی دوران منتهی به بحران مالی (2008-2006) پرداختند. این مطالعه تجربی متشکل از 711 شرکت بخش مالی است که نشان میدهد چطور ترکیب کمیته مدیریت ریسک و کمیته جبران، عدم تقارن اطلاعات را کاهش میدهد. بهویژه عدم تقارن اطلاعاتی زمانی کاهش مییابد که یک مدیر عضو هر دو کمیته ریسک و جبران باشد و در این مطالعه نشان داده میشود که عملکرد و ریسک شرکت برای شرکتهای با ریسک بالا ارتباطی منفی باهم دارند.
مازوتا و همکاران (2013)، به بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و هزینه حقوق صاحبان سهام در کشور ایتالیا پرداختند. نتایج بررسیهای آنها نشان داد که ویژگیهای هیئتمدیره در کاهش هزینههای نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی بین سهامداران عمده بزرگ و سهامداران بیرونی موفق میشوند علاوه بر آن اندازهگیری رابطه بین حاکمیت شرکتی و شواهد هزینه حقوق صاحبان سهام نشان میدهد که شرکتهایی که از مکانیزمهای حاکمیت شرکتی بیشتر استفاده مینمایند از یک کاهش 5 درصدی هزینه حقوق صاحبان سهام نسبت به سایر شرکتها بهره میبرند که این شاید از دو دلیل عمده نشأت بگیرد 1. عدم آگاهی از تأثیر مستقیم مکانیزمهای حاکمیت شرکتی بر هزینه حقوق صاحبان سهام در ایتالیا 2. به دلیل اجرای خوب مکانیزمهای حاکمیت شرکتی نیاز به سرمایهگذاریهای اقتصادی بلکه تغییرات فرهنگی نیز وجود دارد.
پنگ هی و همکاران (2013)، در پژوهش خود ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزينه سرمايه سهام عادی را در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس استرالیا مورد بررسی قرار دادند. نتايج حاصل از پژوهش آنها حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین عدم تقارن اطلاعاتی و بازده مورد انتظار سرمایهگذاران میباشد. همچنین عدم ثبات در پیشبینی درآمدها منجر به افزايش هزينه سرمايه سهام عادی شرکتها گرديد. به بیان ديگر، عدم تقارن اطلاعاتی و عدم اطمینان در اطلاعات منجر به افزايش هزينه سرمايه شده است.
نیلام رانی و همکاران (2013)، به مطالعه درباره تأثیر امتیازات حاکمیت شرکتی بر بازده غیرطبیعی ناشی از ادغام و مالکیتها با استفاده از 155 شرکت بورسی هند طی سالهای 2003، 2008 پرداختند، ایشان برای تعیین نمره حاکمیت شرکتی اقدام به توزیع پرسشنامههایی میان مدیریت ارشد، مدیران موظف، غیر موظف و … به این نتیجه رسیدند که در کوتاهمدت شرکتهایی با رتبه حاکمیت شرکتی بالاتر از بازده مثبت و غیرطبیعی بالاتری برخوردارند.
گری بات(2014)، در تحقیقی تحت عنوان تأثیر افشاء و حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین سود زیان ارزش منصفانه سرمایهگذاری و بازده سهام، 176 شرکت در صنعت بانکداری از سال 2001 تا 2009 را مورد بررسی قرار دارد که نتایج حاصل از آن نشاندهنده این مطلب است که افزایش در سطح افشاء باعث افزایش در سود و زیان ارزش منصفانه سرمایهگذاری و بازده میشود و ارتباط بین حاکمیت شرکتی و سود و زیان ارزش منصفانه سرمایهگذاری و بازده معنیدار نبوده.
تران (2014)، به بررسی ویژگیهای حاکمیت شرکتی چندگانه و هزینهی سرمایه، شواهدی از کشور آلمان پرداخت. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که یک مجموعهی از ویژگیهای حاکمیت شرکتی برای تأمینکنندگان بدهی و سرمایهی سهام به یک اندازه راضی نگه نمیدارد. همچنین، این مطالعه نشان میدهد که ساختار حاکمیت شرکتی مورد استفاده در شرکتهای آلمانی آنها را قادر میسازد هزینههای نمایندگی و از آن طریق هزینههای سرمایهی سهام خود را کاهش دهند. علاوه بر این، نتایج این مطالعه نشان میدهد که بستانکاران در مقایسه با سهامداران ارزش کمتری برای ویژگیهای حاکمیت شرکتی قائلند.
نوشین و علی شاه (2014)، به بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر روی عکسالعمل سرمایهگذاران پرداختند. در این تحقیق اطلاعات 125 شرکت غیرمالی پاکستانی برای دوره زمانی 2005، 2010 گرداوری شده است و از روش همبستگی و رگرسیون خطی برای آزمون فرضیات تحقیق بکار گرفتهشدهاند، نتایج نشان میدهد که هیچ تأثیری مکانیسم حاکمیت شرکتی بر روی واکنش سرمایهگذاران ندارد و ارتباط بین آنها منفی میباشد که این امر نشان دهنده عدم کارایی بازار مالی و سرمایه میباشد و معاملات بیشتر از روی احساسات صورت میپذیرد.
آزادی و نوش آذر (2015)، به بررسی مکانيزم هاي حاکمیت شرکتي و هزينه سرمايه در شرکتهای پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نسبت حضور اعضاي غيرموظف در ترکيب
