
این است که: 1- بین نسبت حضور اعضای غیرموظف هیئتمدیره و هزینه سرمایه ارتباط معنادار و منفی وجود دارد. 2- بین وجود حسابرس داخلی و هزینه سرمایه رابطه معناداری وجود ندارد. 3- شفافیت اطلاعاتی رابطه معنادار و منفی با هزینه سرمایه دارد. 4- درصد مالکیت سرمایهگذاران نهادی با هزینه سرمایه رابطه معنادار و منفی دارد. 5- نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد نسبت حضور اعضای غیرموظف، شفافیت اطلاعات و درصد مالکیت سرمایهگذاران نهادی 30 درصد از تغییرات هزینه سرمایه را پیشبینی میکنند.
طالب بیدختی و ایرانی (1389)، به بررسی رابطه میان مدیریت جریانهای نقدي و هزینههای بدهی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در اين تحقيق، از جريان نقدي غیرمنتظره، به عنوان متغير مستقل و از متغيرهاي نرخ رشد فروش، درصد مالکيت دولت، اهرم مالي و اندازه شرکت، به عنوان متغيرهاي کنترلي استفاده شده است تا بتوان رابطه آنها را با هزینههای بدهي در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طي يک دوره زماني نهساله از سال 1378 تا 1386، مورد مطالعه قرار داد. نتايج به دست آمده، بيانگر آن است که متغيرهاي اهرم مالي، اندازه شرکت و جریانهای نقدي غيرمنتظره با هزینههای بدهي، داراي رابطه معناداري میباشند و متغيرهاي رشد فروش و درصد مالکيت دولت، نيز هیچگونه رابطه معناداري با هزینههای بدهي ندارند. در اين تحقيق، جریانهای نقدي غيرمنتظره به عنوان شاخص مديريت جریانهای نقدي است که با هزینههای بدهي شرکت رابطه مستقيم دارد.
احمدپور و همکاران (1389)، به بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی و کیفیت حسابرسی بر هزینه تأمین مالی از طریق بدهی (استقراض) پرداخته است. یافتههای تجربی با استفاده از اطلاعات 119 شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1382 تا 1387 و تحلیل رگرسیونی دادههای ترکیبی با استفاده از نرمافزار 3Eviews، نشان میدهد که وجود سهامداران نهادی عمده در ترکیب سهامداران و نظارت کارای آنها تأثیر کاهشی معنیدار بر هزینه بدهی شرکتهای عضو نمونه دارد در حالیکه کیفیت حسابرسی اینگونه تأثیر را ندارد.
رحمانی و فلاح نژاد (1389)، به بررسی تأثیر كيفيت اقلام تعهدي بر هزينه سرمايه سهام عادي پرداختند. بررسي رابطه كيفيت اقلام تعهدي و اجزاي ذاتي و اختياري آن با هزينه سرمايه سهام عادي، با استفاده از اطلاعات 107 شركت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طي دوره زماني 1379 تا 1387 گوياي وجود رابطه معنادار بين كيفيت اقلام تعهدي و هزينه سرمايه سهام عادي است. بين جزء غیر اختیاری اقلام تعهدي با هزينه سرمايه سهام عادي، نسبت به جز اختياري آن رابطه قویتری وجود دارد.
ثریایی و همکاران (1390)، در مقاله خود به ارزیابی رابطه بین حاکمیت شرکتی و سرمایه فکری پرداختند. نتایج آنها نشان میدهد که در حال حاضر اجزا حاکميت شرکتی تأثیر بسزايی بر سرمايه فکری در شرکتهای داروسازی ندارد. همچنين از بين متغیرهای حاکميت شرکتی فقط متغير تعداد اعضای هیئتمدیره رابطه منفی با سرمايه فکری شرکتها دارد و بقيه متغیرها تأثیری بر سرمايه فکری شرکتها ندارند.
دهداری (1390)، به بررسی تحلیلی رابطه بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی، هزینه سرمایه و ریسک سیستماتیک شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل فرضیههای پژوهش نشان میدهد که تمامی فرضیههای پژوهش رد شده است؛ بنابراین، براساس نتایج آماری، بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و هزینه سرمایه شرکتها رابطه معناداری وجود ندارد. افزون بر این، یافتههای پژوهش بیانگر نبود رابطه معنادار بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و ریسک سیستماتیک شرکتهاست و همچنین، رابطه معناداری بین هزینه سرمایه و ریسک سیستماتیک شرکتها وجود ندارد.
حاجیها و اخلاقی (1390)، به بررسی ابزارهاي نظارتي راهبردي شركتي و هزينه سرمايه شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. هدف از انجام اين پژوهش بررسي تأثیر درصد سهامداران نهادي و درصد اعضاي غيرموظف هیئتمدیره به عنوان ابزارهاي نظارتي راهبري شركتي بر هزينه سرمايه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1381-1388 است. یافتههای پژوهش حاكي از اين است كه در سطح كل جامعه نمونه بين درصد سهامداران نهادي و درصد اعضاي غير موظف هیئتمدیره با هزينه سرمايه رابطه منفي وجود دارد. همچنين آزمون فرضیههای تحقيق در بين صنايع مختلف به نتايجي متنوع منتهي گرديد. اين نتايج بيانگر اهميت كيفيت ابزارهای نظارتي راهبري شركتي در كاهش هزينه سرمايه شركت است.
رضایی و دوستی (1390)، به بررسی تأثیر نسبتهای سهگانه نظام حاکمیت شرکتی بر هزینه سهام عادی با روش GLS پرداختند. در این پژوهش تأثیر متغیرهای نظام حاکمیت شرکتی شامل تعهدی غیرعادی، نسبت مدیران غیر موظف و نسبت مالکیت سرمایهگذاران نهادی بر هزینه سهام عادی بررسیشده است. برای این پژوهش 65 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1389-1387 و از طریق دادههای تابلویی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد از بین متغیرهای نظام حاکمیت شرکتی، متغیر اقلام تعهدی غیرعادی و نسبت مدیران غیر موظف ارتباط معناداری با هزینه سهام عادی دارند.
ستایش و همکاران (1390)، بررسي تأثیر كيفيت افشا بر نقد شوندگی سهام و هزينه سرمايه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. یافتههای بررسي 105 شركت در دوره زماني 1383 الي 1387 بيانگر آن است كه بين اندازه شركت و نقد شوندگی جاري و آتي آن رابطه مثبت و معناداري وجود دارد، اما رابطه معناداري بين كيفيت افشا و نقد شوندگی جاري و آتي شركت وجود ندارد. افزون بر اين، رابطه منفي و معناداري بين كيفيت افشا و هزينه سرمايه سهام عادي جاري و آتي شركت وجود دارد. با اين وصف، شواهدي دال بر وجود رابطه معنادار بين اندازه شركت و هزينه سرمايه سهام عادي جاري و آتي آن مشاهده نشد.
کیال (1391)، به بررسی رابطه بين کيفيت سود و هزينه سرمايه با استفاده از مدل فاما و فرنچ پرداخته است. جامعه آماري تحقيق شامل شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طي سالهای 1383 تا 1388 است. به منظور انجام اين پژوهش تعداد96 شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار که واجد شرايط بودند انتخاب و با استفاده از تحليل رگرسيون چند متغيره در سطوح معناداري %5 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. اين پژوهش نشان داد که بين معيار اول و دوم کيفيت سود که از مدل تعدیلشده جونز استفاده شده است (در محاسبه معيار اول از بخش غیر اختیاری اقلام تعهدي و در معيار دوم بخش غیر اختیاری جاري اقلام تعهدي استفاده شده) و هزينه سرمايه رابطه معناداري وجود دارد؛ و بین معيار سوم و چهارم کيفيت سود که از مدل دچو و ديچو (2002) استفاده شده است (در محاسبه معيار سوم از جزء باقیمانده مدل و در معيار چهارم از انحراف معيار جزء باقیمانده مدل استفاده شده) و هزينه سرمايه رابطه معناداري وجود ندارد.
رودپشتی و همکاران (1391)، به بررسی ارائه الگوي سنجش تأثیر مکانیزم هاي حاکمیت شرکتی بر مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1387-1383 به تعداد 196 شرکت با استفاده از روش دادههای ترکیبی پرداختند. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین تمرکز مالکیت و نسبت اعضاي غیر موظف هیئتمدیره با مدیریت سود رابطه منفی معنیداری و بین سهامداران نهادي و مدیریت سود رابطه مثبت معنیداری وجود دارد اما بین تصدي دو پست مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره با مدیریت سود رابطه معنیداری وجود ندارد؛ و بین متغیرهاي کنترلی) اندازه شرکت و اهرم مالی)و مدیریت سود نیز رابطه مثبت معنیداری وجود دارد.
احمدپور و همکاران (1391)، به بررسی تأثیر متغیرهای حاکمیت شرکتی بر ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. برای این منظور 30 شرکت فعال در این حوزه در بازه زمانی سالهای 1384 تا 1389 مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این موضوع است که میان تمرکز حاکمیت و نسبت حضور سرمایهگذاران نهادی و دوگانگی نقش رئیس هیئتمدیره با ساختار سرمایه شرکتها رابطه معکوس وجود دارد. همچنین میان وجود حسابرس داخلی با ساختار سرمایه رابطه مثبت وجود دارد. در ضمن نتایج حاصل از این پژوهش رابطه معناداری را میان متغیر استقلال هیئتمدیره با ساختار سرمایه نشان نداد.
حجازی و همکاران (1391)، به بررسی رابطه بين مديريت جريان وجوه نقد و هزينه بدهي پرداختند. جامعه آماري شرکتهای توليدي پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طي سالهای 1383 تا 1387 میباشد. نمونه تحقيق شامل 78 شرکت است و براي آزمون فرضیهها از رگرسيون تلفيقي چند متغيره و روش حداقل مربعات معمولي (OLS) استفاده میشود. نتايج تحقيق نشان میدهد که بين جريان وجه نقد عملياتي مديريت نشده و هزينه بدهي رابطه معنیدار و منفي وجود دارد و بين جريان وجه نقد مديريت شده (غيرعادي) و هزينه بدهي رابطه معنیدار و مثبت وجود دارد.
مهرآذین و عباس نژاد (1392)، به بررسی اثر محافظهکاری و افشا بر هزینه سرمایه پرداختند. دادههای مربوط به 91 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، برای دوره زمانی 1384 تا 1388، مورد تجزیهوتحلیل رگرسیونی قرار گرفت. یافتههای به دست آمده نشان از وجود رابطهی معکوس و معنادار بین محافظهکاری و هزينه سرمايه دارد. از سوی ديگر، اين یافتهها نشان داد رابطهی بین افشا و هزينه سرمايه نیز به صورت معناداری معکوس میباشد. افزون بر اين، نتايج بررسی رابطه بین محافظهکاری و هزينه سرمايه، مشخص نمود که رابطه اين دو در شرايط عدمکفایت افشا، افزايش مییابد.
خداپناه (1392)، به بررسی رابطه بين کيفيت افشا و هزينه سرمايه در ۵۰ شرکت برتر پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. جامعه آماري تحقيق تعداد 44 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شده که طي دوره زماني 1385 تا 1390 مورد بررسي قرارگرفتهاند. از روش تجزیهوتحلیل پنل و رگرسيون حداقل مربعات ادغامي جهت آزمون فرضيه و تخمين ضرايب استفاده گرديد. نتايج تحقيق حاکي از آن است که بين کيفيت افشا و هزينه سرمايه رابطه منفي معنیداری وجود دارد. در واقع با افزايش کيفيت افشا، تلاش سرمایهگذاران براي دسترسي به اطلاعات محرمانه کاهش يافته و در نتيجه عدم تقارن اطلاعاتي کاهش مییابد. با کاهش عدم تقارن اطلاعاتي، نقد شوندگي سهام و هزينه معاملات کاهش يافته و تقاضا براي سهام شرکت افزايش مییابد که اين موضوع کاهش هزينه سرمايه شرکت را به دنبال خواهد داشت.
امراله (1392)، به بررسی تأثیر فراواني گزارشهای مالي بر اطلاعات نامتقارن و هزينه سرمايه در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در اين پژوهش اطلاعات مالي 104 شرکت پذيرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در طي دوره زماني 1386 تا 1391 بررسي شده است. نتايج تحقيق در ارتباط با تاييد فرضيه اول نشان داد که بين فراواني گزارشهاي مالي و اطلاعات نامتقارن شرکتها رابطه معنادار و معکوسي وجود دارد. همچنين نتايج پژوهش در ارتباط با تاييد فرضيه دوم ميتوان نشان از آن داشت که بين فراواني گزارشهاي مالي و هزينه سرمايه شرکتها رابطه معنادار و مستقيمي وجود دارد.
علیزاده طلاتپه (1392)، به بررسی اثرات سطح افشای داوطلبانه بر عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل فرضیههای پژوهش نشان میدهد که بین سطح افشای داوطلبانه با عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه شرکتهای پذیرفتهشده در بازار بورس تهران، رابطه معناداری وجود ندارد، ولی بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه شرکتهای پذیرفتهشده در بازار بورس تهران، رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
ساسانی نژاد (1392)، به بررسي ارتباط بين رتبهبندی حاکميت شرکتي و مديريت سود در شرکتهای پذیرفتهشده در
