
جمعآوري شده و کمکهاي دريافت شده مشخص ميگردد، تقاضاي بخش خصوصي را براي سرمايهگذاري ثابت بر ميانگيزد.
سرمايهگذاري قابل استفاده توسط اتحاد gdp مشخص ميگردد. سرمايهگذاري فصلي شامل اطلاعات موجودي انبار، جايگزين نيازمنديها، سرمايهگذاري خالص ثابت در بخش کشاورزي باقي و در بخش غير کشاورزي است. سرمايهگذاري خالص ثابت در بخش غير کشاورزي باقيماندهاي بدست ميدهد که به موجودي سرمايهي بخش غير کشاورزي اضافه ميشود. افزايش ميزان توليد بخش کشاورزي در هر هکتار به افزايش ميزان سرمايهي وارد شده در بخش کشاورزي بستگي دارد. کل مصرف انرژي (تجاري و غير تجاري) با سطح، ساختار، ويژگيهاي GDP و جمعيت مرتبط ميشود.
تقاضا براي انرژيهاي تجاري از پارامترهاي جمعيتي و ساختار GDP تاثير ميگيرد. تقاضاي انرژي غير تجاري با کم کردن تقاضاي تجاري از تقاضاي کل انرژي بدست ميآيد. انرژيهاي غير تجاري به دو دستهي انرژيهاي برقي و انرژيهاي غير برقي تقسيم ميشود. انرژيهاي غير برقي تجاري به دستههاي: زغالي سنگ، نفت و گاز تقسيم ميشوند. پس از قابليتهاي توليد نفت و گاز در داخل به صورت برونزا مشخص شد، واردات نفت انجام ميشود. واردات نفت به صورت افزايش سالانه مشخص شده و در يک سطح داده شده است. از آنجايي که ارز مورد نياز براي واردات نفت از کل قابليت وارداتي براي واردات ديگر مواد خام، ماشينآلات و غيره ميشود اين نيازمنديها يک اثر بازخوردي را براي مدل کلانسنجي فراهم ميکند که اجازهي پژوهش در تاثير قيمت بر روي توسعهي اقتصادي هند را صادر ميکند. سرمايهي مورد نياز براي بخش انرژي توسط ضرايب سرمايه براي حاملهاي مختلف انرژي محاسبه ميشود. در اين مدل فرض شده است که انرژيهاي غير برقي شامل نفت و گاز و زغال سنگ است که ترکيب تقاضاي اين نوع انرژيها از طريق سناريوهاي کلانسنجي بدست ميآيد. مدل فوق داراي 40 معادله شامل 10 معادلهي رفتاري، 30 اتحاد و دو سناريو براي رشد جمعيت و رشد روستاهاي برقدار است [7].
4-2- مدلهاي کلان انجام شده مشتمل بر بخش انرژي در ايران
استفاده از مدل در برنامهريزيهاي کلان اقتصادي سابقه طولاني در کشور ما ندارد به طوري که اولين الگوي کلان سنجي ايران توسط آنکتاد (UNCTAD) انجام شد که در برنامه چهارم عمراني کشور در سال 1347 از آن استفاده گرديد. الگوسازي در مدلهاي کلانسنجي، مراحل تکامل خود را به تدريج طي کرده است به گونهاي که تا سال تدوين برنامهي پنجسالهي سوم بعد از انقلاب (1378)، بيش از 20 مدل در برنامهريزي و تحليلهاي کلان اقتصاد و 35 الگو در پاياننامههاي دانشجويان، يعني مجموعاً 55 الگوي کلانسنجي براي اقتصاد ايران طراحي گرديده است [8].
در هيچ يک از اين مدلها، انرژي نه در مرحلهي طراحي معادلات و نه در تحليل ابزارهاي سياستگذاريهاي کلان وارد نشده است. تنها در الگوهاي سالهاي اخير که توسط بانک مرکزي و سازمان مديريت و برنامهريزي کشور تهيه گرديدهاند به تاثير مصرف فرآوردههاي نفت در ميزان صادرات نفت اشاره شده است [8 و 9].
که البته طي همين مدت برخي مطالعات بارز و مرتبط با مقوله انرژي و اقتصاد ايران، تحت عنوان بررسي علوم اقتصاد منابع طبيعي انجام پذيرفته است. محور اصلي و پارهاي در اين سلسله مطالعات، بهينهسازي فرآيند بهرهبرداري از منابع طبيعي بوده است و مباحث از زاويه تئوريها و منطق اقتصاد خرد ارائه گرديده است. ولي بايد توجه داشت که حوزه تحليلي اين سطح از برنامهريزي در انرژي و اقتصاد محدود به مدلهاي خرد تعادلي ميگردد]10[.
نگاهي به روند تحولات در مدلهاي کلانسنجي ايران، تنظيم شده جهت به کارگيري در برنامهريزي و تحليلهاي اقتصادي توسط سازمان و موسسات پيش از انقلاببررسيهاي انجام شده نشان ميدهد که اولين الگوي کلانسنجي براي ايران در سال 1347 توسط آنکتاد تهيه شده است و اين الگو از 40 معادله تشکيل شده است که مرکب از 8 اتحاد و 32 رابطهي رفتاري است. در تخمين الگو از آمار دورهي زماني سالانه 1335 تا 1342 استفاده شده است که شامل 8 مشاهده است. در اين الگو از نوع مدلهاي اصطلاحاً دو شکافي استفاده شده است و به بررسي سرمايهگذاري و امکانات ارزي جهت رسيده به هدفهاي مورد نظر ميپردازد]11[.
4-2-1- پروژهي پيوند
پس از الگوي اقتصادسنجي آنکتاد که بيشتر با قصد پيشبيني روند تجاري ايران تهيه شده بود، دوباره در سال 1352، الگوي جديدي توسط آنکتاد به منظور شرکت در پروژهي پيوند ارائه شد. پروژهي پيوند که طرح تنظيم يک الگوي جهاني است ابتدا براي کشورهاي صنعتي غرب (به اضافه ژاپن) در نظر گرفته شده بود و مورد استفاده قرار گرفته بود. از آن پس، با توجه به هدايتهايي که در مرکز اين پروژه ر دانشگاه پنسيلوانيا و زير نظر کلاين صورت گرفت، سعي بر گسترش دامنهي اين پروژه به کل جهان شد. در اين راستا، آنکتاد مسئوليت تهيه الگوي ملي اقتصادهاي در حال توسعه را جهت شرکت در پروژهي جهاني پيوند، بر حسب گروههاي عمدهي اقتصادي و با منطقهبندي کشورهاي در حال توسعه به عهده گرفت. الگويي که در اين رابطه براي اقتصاد ايران نيز ارائه شد، دز قالب منطقهي خاورميانه به علاوهي ليبي است. از خصوصيات الگوهاي مورد نظر در يک چنين پروژهي جهاني، بسط بخش تجارت خارجي به منظور ايجاد حلقههاي ارتباطي ميان الگوهاي ملي کشورها است. اين الگو مجموعاً از ده معادله تشکيل شده است که از ميان، رفتاري بوده و تنها يکي تجارت خارجي آن گسترش خاصي يافته است.
اهميت بخش خارجي در اين الگو از آن جا معلوم ميشود که از ده معادلهي موجود در الگو، شش معادله به بخش تجارت و بقيه به متغيرهاي کلي و اقتصاد کلان همچون مصرف و سرمايهگذاري مربوط ميشود. اين الگو با داشتن ده متغير وابسته، براي اقتصاد منطقهاي ايران بر اساس دادههاي درهي زماني سالانه 1339 تا 1349 با يازده مشاهده بر آورده شده است. روش تخمين انتخابي براي جوابهاي ملي بر روش حداقل مربعات معمولي (ols) متمرکز بوده است و در ماتريس جهاني، با توجه به روش خاص شبيهسازي الگوهاي ملي و ترکيب آن در ماتريس تجارت جهاني صورت گرفته است. کاربرد نهايي الگو، علاوه بر شبيهسازي اقتصاد، بررسي ايجاد همگرايي ميان جوابهاي ملي حاصل از الگوي پيوند است ]11[.
4-2-2- الگوي سازمان برنامه و بودجه (1)
اولين تلاشي که در ايران جهت تنظيم الگوي کلانسنجي صورت گرفت، توسط سازمان برنامه و بودجه بود. اين سازمان در سال 1351 الگويي را با نه معادلهي رفتاري و شش اتحاد ارائه کرد تا به منظور پيشبيني و برنامهريزي براي اقتصاد ايران، مورد استفاده قرار گيرد. الگو 14 متغير درونزا و 7 متغير برونزا است و ضريبهاي الگو با استفاده از آمار دورهي زماني سالهاي 1338 تا 1349 به کمک 12 مشاهده و به روش حداقل مربعات معمولي برآورد شده است هدف اساسي از تدوين اين الگو آن بوده است که در تبيين هدفها و کاربردها و تنظيم برنامهي عمراني به عنوان يک ابزار مورد استفاده قرار گيرد ]11[.
4-2-3- الگوي سازمان برنامه و بودجه (2)
اين الگو، با مختصر تغييري دوباره توسط سازمان برنامه و بودجه با آمار دورهي زماني سالهاي 1338 تا 1349، مورد برآورد واقع شده است. تنها تفاوت اين الگو با الگوي قبلي در آن است که در الگوي اخير، يک رابطهي رفتاري براي صادرات غير نفتي در نظر گرفته شده است و يک اتحاد ديگر نيز براي درآمد قابل تصرف از طريق کسر مالياتها منظور شده است. اين الگو در مجموع، شامل 17 معادله است که از ميان آنها، نه معادله رفتاري و بقيه اتحاد هستند. الگو شامل 16 متغير دورنزا و 6 متغير برونزا است. از متغيرهاي با وقفه نيز براي پويا سازي الگو استفاده شده است]11[.
4-2-4- الگوهاي فيروز وکيل
در پي تنظيم اولين الگوي کلانسنجي توسط سازمان برنامه و بودجه، يکي از کارشناسان آن سازمان به نام دکتر فيروز وکيل در سال 1351 الگوي جديدي را براي اقتصاد ايران تنظيم کرد. اين الگو بر اساس تئوري سطح توليد و درآمد کينزي تنظيم شده بود و طبيعت دوگانهي اقتصاد ايران را چه از نظر دوگانگي سنتي و چه از نظر دوگانگي نفتي، مورد توجه قرار داده بود ]11[.
فيروز وکيل، الگوي خودش را در قالب 14 معادلهي رفتاري و 7 اتحاد ارائه کرده است. براي تخمين ضريبهاي الگو از آمار دورهي زماني سالهاي 1338 تا 1350 که شامل 13 مشاهده است، کمک گرفته شده است. روش مورد استفاده در برآورد ضريبها ،روش حداقل مربعات معمولي بوده است]11[.
مهمترين هدف از ارائه اين الگو، شكوفا سازي هر چه بيشتر هنر چگونگي ساخت الگوهاي کلانسنجي ايران، متناسب با ساختار خاص اقتصاد ايران و در نتيجه شناسايي سياستگذاريهاي اقتصادي لازم در جهت به هدفهاي ملي بوده است]11[.
4-2-5- الگوهاي حبيب آگهي
پس ز تلاشي که توسط دکتر فيروز وکيل براي تنظيم الگوي کلانسنجي ايران به عمل آمد، دکتر حبيب آگهي نيز در سازمان برنامه، مبادرت به ساخت الگوي کلانسنجي براي ايران کرد. حاصل کار وي تنظيم دو الگوي کلانسنجي است. الگوي اول که در سال 1353 ارائه شد ،يک الگوي کينزي است که با استفاده از دادههاي دورهي زماني سالهاي 1338 تا 1349 به کمک 12 مشاهده برآورده شده است. الگو از هشت معادلهي رفتاري و پنج اتحاد تشکيل يافته است و در مجموع داراي 12 متغير دورنزا، دو متغير برونزا است براي تخمين ضربهاي الگو از روش حداقل مربعات معمولي (ols) استفاده شده است ]11[.
الگوي دوم نيز با خصوصياتي شبيه به الگوي اول، داراي هشت معادلهي رفتاري و هفت اتحاد در سال 1352 ارائه شده است. تعداد متغيرهاي دورنزا الگو 16 و تعداد متغيرهاي برونزاي الگو 6 عدد است. الگو با استفاده از آمار دورهي زماني سالها 1338 تا 1349 به کمک 12 مشاهده و با استفاده از روش حداقل مربعات معمولي برآورده شده است ]11[.
ساختار کلي اين الگو همانند الگوي اول است ،با اين تفاوت که در برخي معادلههاي رفتاري تغييرهاي داده شده است. به عنوان مثال، در الگوي اول تابع مصرف خصوصي، تابعي از مصرف خصوصي سال قبل و تغييرهاي درآمد قابل تصرف سال قبل در نظر گرفته شده است، در حالي که در الگوي دوم، تنها مصرف خصوصي تابعي از درآمد قابل تصرف است. تغييرهاي ديگري نيز در متغيرهايي چون واردات کالاهاي واسطهاي به چشم ميخورد. نکته قابل يادآوري آن که، از اين الگو در برآورد کلي برنامه عمراني پنجم کشور پيش از انقلاب اسلامي استفاده شده است ]11[.
4-2-6- الگوي رابرت لوني
در سال 1356 رابرت لوني پس از بحثهاي مربوط به نحوهي برنامهريزي در برنامههاي عمراني گذشته ايران و تجزيه و تحليل آنها، مبادرت به ارائهي يك الگوي كلانسنجي براي ايران ميكند و بر اساس آن، روند حركت متغيرهاي عمدهي اقتصادي را پيشبيني مي كند. اين الگو، از 18 معادله تشكيل شده است كه شامل نه معادلهي رفتاري و نه اتحاد است. براي تخمين الگو از آمار دورهي زماني سال هاي 1338 تا 1351 يعني 14 مشاهده استفاده شده است]11[.
الگو داراي 18 متغير درونزا و 4 متغير برونزا است. علاوه بر اين از 9 متغير با وقفه نيز در الگو استفاده شده است كه جنبه پويايي بخشيده است. با مبنا قرار دادن سال 1351، متغيرهاي كلي ياد شده در الگو براي سالهاي 1352 تا 1379 با در نظر گرفتن پنج سناريوي مختلف در رابطه با متغيرهاي برونزا پيشبيني شده است.]11[.
4-2-7- الگوي سازمان برنامه و بودجه (3)
دفتر اقتصاد كلان سازمان برنامه در سال 1356 الگوي كلانسنجي تنظيم كرده است كه در تدوين برنامه ششم عمراني كشور مورد استفاده قرار گرفته است. اين برنامهي عمراني، براي سالهاي 1357 تا 1361 تنظيم شده بود كه با رخداد انقلاب اسلامي در سال 1357، به اجرا در نيامد. متأسفانه اطلاعات اندكي در خصوص الگوي اقتصادسنجي تنظيم شده در دست است. تنها اطلاعات موجود، 13 معادله است كه از اين ميان 5 معادلهي رفتاري و بقيه اتحاد هستند. ضريبهاي معادلههاي برآورد شده نيز در دست نيست. ولي الگو براي طول دورهي
