
عباسي و حتي بررسي دعا در شعر شعراي عرب در ساير اعصار نيز يافت نگرديد .
1-07 اهميت و ضرورت انجام تحقيق
بحث دعا از موضوعاتي است كه در مباني اديان الهي داراي اهميت فراوان بوده و دعا يكي از مهمترين راههاي ارتباط موحدان و خدا پرستان با معبود خويش و رسيدن آنان به آرامش روحي و رواني مي باشد. دين مبين اسلام نيز بعنوان كاملترين دين آسماني توجه ويژهاي به موضوع دعا داشته و آموزههاي دين اسلام بصورت گسترده آن را بيان نموده است، محققان و پژوهشگران علوم انساني نيز به پيروي از شارع مقدس در حوزههاي دين، روانشناسي، جامعه شناسي و… بصورت مبسوط به آن پرداخته و آثار تحقيقي – پژوهشي گسترده اي را در اين رابطه تدوين و تحرير نمودهاند. لكن با وجود بيان موضوع بصورت پراكنده در آثار شعراي عرب، محققان و پژوهشگران علوم انساني بصورت جامع و مدون به اين امر خاص (بررسي دعا در شعر شاعران عرب) نپرداختهاند و در واقع ميتوان گفت که اين موضوع از نظر مغفول مانده است.فلذا توجه نداشتن محققين و پژوهشگران به موضوع و نبودن پژوهشي مدون و بررسي شده در اينباره و در نتيجه عدم اطلاع جامعه از ديدگاه شعراي عرب به اين موضوع اساسي، اهميت و ضرورت انجام چنين پژوهشي را ميرساند، از فوايد اين امر ميتوان علاوه بر شناخت نوع نگاه شعرا به دعا، زمينهسازي پژوهش و تحقيق علمي در ديگر موضوعات ديني از منظر شعر و شعرا نام برد.
1-8 0جنبه جديد بودن و نوآوري در تحقيق
با توجه به اينكه تاكنون تحقيق مدوني با اين عنوان خاص صورت نگرفته است تحقيق مورد نظر را ميتوان از لحاظ موضوع پژوهشي نو و بديع قلمداد نمود.
1-09 دامنه زماني و مکاني تحقيق
دامنه زماني پژوهش حاضر از سال 132(هـ. ق) از عصر خلافت ابوالعباس سفاح اولين خليفه عباسي تا سال 232 (هـ. ق) بوده و گستره مکاني آن در محدوده حاکميت خلفاي عصر عباسي اول شامل بغداد، خراسان، شام، مصر، يمن، طبرستان، و مراکش ميباشد.
1-010 مشکلات و موانع تحقيق
از مشکلات اساسي تحقيق حاضر ميتوان به کمياب بودن منابع فارسي، عدم دسترسي به برخي از منابع عربي موجود در اين راستا و نيز در دسترس نبودن ديوان برخي از شعراي موضوع تحقيق، همچنين نبود فرصت لازم جهتترجمه منابع عربي در اين زمينه را ذکر نمود.
فصل دوم
جايگاه دعا درآموزههاي اسلامي (قرآن و روايات اسلامي)
موضوع دعا در مکتب اسلام بسيار تأکيد و سفارش شده است حتي با نگاهي به ديگر اديان آسماني نظير مسيحيت، يهوديت، زرتشت و… و اديان غير آسماني در مييابيم که پيروان آنان نيز داراي دعاها، نيايشها و اوراد و اذکار خاص خويش بوده که در عبادات از آن استفاده کرده تا ارتباط خود را با معبود خويش برقرار نمايند لکن در ميان اديان آسماني اسلام براي دعا و نيايش اهميت ويژهاي قائل است زيرا دعا، سبب ارزش انسان در درگاه الهى ميشود و توجه خداوند به انسان، به واسطه دعا، راز و نياز و گريه و زارى به درگاه او مىباشد. و اگر انسان اهل مناجات نباشد براى وي هيچ ارج و منزلتي در درگاه خداوند وجود ندارد لذا اسلام تأکيد دارد که تمام انسانها بايد در طلب حاجات همتى والا و بلند داشته باشند تا در جهت خشنودى خداوند قدم برداشته و از درگاه حق حاجتهاي مهم از قبيل سلامتى دين و ايمان، زندگى سعادتمندانه، محشور شدن با پيامبر اکرم صلّى الله عليه و آله و خاندان پاکش، عاقبت به خيرى، حفظ و پايدارى اسلام، برخوردارى از درجات شهدا را از خداوند بلند مرتبه طلب نمايد.
طلب حاجت و دعا به درگاه خداوند بر دوگونه است:
1) دعاهاى مطلق: به اين معنا است که دعا کننده محتاج است و نيازهاى خود را به زبان خود با هر بيان و جملهايي که مىتواند، در پيشگاه خداوند متعال اظهار کند که اين گونه دعاها را دعاهاى غيروارد يا غيرمأثور مىنامند.
2) دعاهاى مأثور: به اين معنا است که دعاکننده الفاظ و جملات مخصوصى را که از طرف
معصومين عليهمالسلام رسيده است را بيان کند که براي بعضى از آنها وقت مثل شب قدر، روز جمعه، روز عرفه و… و محلّ مخصوصي مثل مساجد خصوصا مسجدالحرام و مسجدالنبي(ص) تعيين شده است زيرا مساجد برترين مکان مقدس جهت انجام دعا و نيايش است که داراي فضيلتي ويژه ميباشد چرا که مسجد خانه خدا بر روي زمين است و اگر به عنوان مهمان در خانه خدا برويم و با خلوص او را بخوانيم خداوند به احترام اين حضور و از باب ميزباني سهلتر و سريعتر زمينه اجابت دعاي ما را فراهم ميسازد و اوقات خاص مثل شب قدر که خداوند آن را در قرآن کريم بهتر از هزار ماه دانسته است. و براى بعضى ديگر زمان و مکانى معين نشده است. فرق بين اين دو گونه دعاها در اين است که ثواب و فضيلت دعاهاي مأثور براى کسى که به معناى آنها آشنا است بيش از دعاهاي غيرماثور است. چرا که معصومين عليهمالسلام به نقائص بشر مطلعاند و به روحيههاي فرد و جامعه آگاهتر و نسبت به کيفيت راز و نيازها بيناترند. از اينرو، سزاوار است دعا کننده، با چگونگى درخواستها آشنا باشد و اين مسئله را از ائمه معصومين عليهمالسلام فرا گيرد. (الهامينيا؛ بيتا:1/65)
2-10 دعا از منظر قرآن کريم
اينکه در هر مورد و موضوعي به آيات قرآن کريم تمسک ميکنيم به اين علت است که قرآن امالکتاب و جامعترين و کاملترين نسخه شفا بخش براي هدايت و سعادت هميشه بشر است که هر کسي علم و آگاهيش به قرآن بيشتر باشد قرآن هم بيشتر از او محافظت خواهد کرد از اينرو هرکه عالمتر و آگاهتر و قرآنىتر از ديگري بيشتر در پناه قرآن دارد.(غلامرضا؛ بيتا:147) و از طرفي نيايش و اهتمام به دعا در فطرت آدمى ريشه دارد همانطوري که اعتقاد به يگانگى خداوند امرى فطرى و وجدانى است و اين امر را در سوره زمر آيه 38 ميخوانيم: ?وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ?
و اگر از آنها بپرسى: “چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟” حتماً مىگويند: “خدا!”
قرآن کريم، نيايش در فطرت آدمى را در سوره عنکبوت آيه 65 با تشبيه جالبي تبيين کرده است و ميفرمايد: ?فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ?
هنگامى كه سوار بر كشتى شوند، خدا را با اخلاص مىخوانند (و غير او را فراموش مىكنند) امّا هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد، باز مشرك مىشوند.
2-1-01 اهميت دعا در قرآن
با نگاهي به آيات قرآن اهميت دعا و نيايش بهتر آشکار ميشود. قرآنکريم در آيات متعددي بندگان را دعوت به دعا و نيايش مينمايد و شرط اجابت دعا را راز و نياز و درخواست قلبي و زباني ميداند:
?وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ?(غافر/60)
پروردگار شما گفته است: “مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم! كسانى كه از عبادت من تكبّر مىورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مىشوند”.
ميبينيم که در اين آيهي شريفه خداوند متعال امر به دعا و طلب حاجت کرده و از طرفي در صورت دعا نمودن، تضمين اجابت فرموده و در صورت استکبار وعده ورود به جهنم با ذلت و خواري داده است.
?أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ?(نمل/62)
يا كسى كه دعاى مضطرّ را اجابت مىكند و گرفتارى را برطرف مىسازد، و شما را خلفاى زمين قرار مىدهد آيا معبودى با خداست؟! كمتر متذكّر مىشويد.
?وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ? (بقره/186)
و هنگامى كه بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مىخواند، پاسخ مىگويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)
2-1-20 معاني دعا در قرآن
بطور کلي از نظر لغوي و از ديد کتاب قاموس قرآن دعا به معناي خواندن، حاجت خواستن، استمداد و طلب کردن است.(قرشي؛ 1371:2/344)
2-1-2-10 خواندن
?هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاء? (آل عمران/ 38)
در آنجا بود كه زكريا، (با مشاهده آن همه شايستگى در مريم، ) پروردگار خويش را خواند و عرض كرد: “خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكيزهاى (نيز) به من عطا فرما، كه تو دعا را مىشنوى”
2-1-2-02 پرسشکردن
? قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَلاَ بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرونَ? (بقره/68)
“[بنياسرائيل به حضرت موسي عليهالسلام گفتند:] براي ما از پروردگارت بپرس، اين گاو چگونه گاوي باشد، براي ما روشن کند”
2-1-2-30 فريادرسي
? قُلْ أَرَأَيْتُكُم إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللّهِ تَدْعُونَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ? (انعام/40)
بگو: “به من خبر دهيد اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آيد، يا رستاخيز برپا شود، آيا (براى حل مشكلات خود، ) غير خدا را مىخوانيد اگر راست مىگوييد؟”
2-1-2-40 تشويق وترغيب کردن
?وَاللّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ? (يونس/25)
و خداوند به سراى صلح و سلامت دعوت مىكند و هر كس را بخواهد (و شايسته و لايق ببيند)، به راه راست هدايت مىنمايد.
? وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ? (غافر/ 41)
“[مؤمن آل فرعون گفت:]اي قوم! چرا من شما را به نجات تشويق ميکنم و شما مرا به آتش تشويق ميکنيد.
2-1-2-05 کمک خواستن
? وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ? (بقره/23)
و اگر درباره آنچه بر بنده خود [پيامبر] نازل كردهايم شك وترديد داريد، (دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را- غير خدا- براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مىگوييد!
2-1-2-06 نام گذاري کردن
? لَا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاء بَعْضِكُم بَعْضاً قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمْ لِوَاذاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ? (نور/63)
صدا كردن پيامبر را در ميان خود، مانند صدا كردن يكديگر قرار ندهى خداوند كسانى از شما را كه پشت سر ديگران پنهان مىشوند، و يكى پس از ديگرى فرار مىكنند مىداند! پس آنان كه فرمان او را مخالفت مىكنند، بايد بترسند از اينكه فتنهاى دامنشان را بگيرد، يا عذابى دردناك به آنها برسد!
2-1-03 موضوعات دعاهاي قرآني (واثقي؛ 1388: 135-119)
* آسان شدن کارهاي سخت
? قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي *وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي *وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي * يَفْقَهُوا قَوْلِي? (طه/25-28)
گفت: پروردگارا! سينهام را وسعت بخش * و کارم را براي من آسان ساز *و گره از زبانم بگشاي * تا سخنم را دريابند*
* آرزوي بهتر از آنچه از دست رفته
? عَسَى رَبُّنَا أَن يُبْدِلَنَا خَيْراً مِّنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ? (قلم/32)
اميد است که پروردگارمان بهتر از آن را به ما عوض دهد، ما به پروردگارمان روي آوردهايم.
* امنيت مکه
? وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَـذَا الْبَلَدَ آمِناً وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ? (ابراهيم/35)
و آنگاه که ابراهيم گفت: پروردگارا! اين شهر را ايمن گردان و من و فرزندانم را از پرستش بتان دور بدار.
* استعاذ
