
مرده شما همگي جمع شوند و هر کدام هر آنچه که آرزو دارند درخواست کنند به آنها خواهم داد و اين امر هيچ نقصان و کاهشي در ملک من ايجاد نخواهد کرد. (مجلسي؛ بيتا: 93/392).
همچنين در حديث قدسي ديگري آمده است که: اگر تمامي اهل هفت آسمان و زمين همگي از من درخواست کنند، درخواست هر کدام از آنها را برآورده ميکنم بدون اينکه ذرهاي از ملک من کم شود چگونه ملکي که من سرپرست آن هستم کم ميشود! (همان 93).
و نيز در دعاي سحر از امام زين العابدين(ع) آمده است که: الهي در تمامي کارهاي مهم مرا کفايت کن و مرا عاقبت به خير گردان و تمامي کارهايم را مبارک کن و تمامي نيازهايم را برآورده ساز، خداوندا هر آنچه که از سختي آن ميترسم برايم آسان گردان زيرا آسان گرداندند هر آنچه که از سخت شدن آن ميترسم بر تو آسان است و هر آنچه را که از آن بيم دارم بر من آسان گردان و هر انچه که از تنگي آن ميترسم بر من گشاده ساز و هر آنچه که ناراحتي آن ميترسم از من دور کن و هر آنچه که از بلاي آن ميترسم از من دور کن.
البته نبايد از اين نکته غافل شد بايد هنگام دعا در حيات اجتماعي امور را به تدبير الهي محول کرد چرا که:
محول کردن امور به تدبير الهي در دعا از جمله شاخصههاي دعا و طلب است. يعني اينکه از خداوند متعال بخواهيم که با تدبيرش ما را بي نياز کند و با رحمت و حکمت خود امور ما را سرپرستي کند و هيچ يک از کارهايمان را به خودمان واگذار نکند اين مطلب را ما از دعاي عرفه امام حسين(ع) که ميفرمايند: الهي، با تدبيرت نسبت به من مرا از تدبير خودم و از اختيار خودت مرا از اختيار خودم بي نياز کن. و نيز از مناجات شعبانيه که ميفرمايد: خدايا امور مرا با لطف و مرحمت خود سرپرستي کن. الهام گرفتهايم.
انسان در دعا چه چيزي براي خودش طلب کند؟
انسان اختيار دارد هر نوع حاجت شرعي که مباح است براي خودش درخواست نمايد لکن درخواست برخي از نعمتهاي خداوند قابل قياس با نعمتهاي مادي زندگي روزمره انسان نيست و چنان که از سيره اولياء الله بر ميآيد بهتر است که انسان در دعا آنها را براي خود طلب نمايد از جمله اين نعمتها ميتوان همنشيني با انبياء و اولياء الهي در بهشت ودرخواست وجه الهي نام برد .
توضيح اينکه ظريفترين، بزرگترين و مهمترين دعاها اين است که انسان از خداوند متعال نه دنيا را بخواهد و نه بهشت را بلکه درخواست وجه الهي را در دعاها خواستار شود و اين موارد را ما از سيره و سنت پيامبر و اهل بيت (ع) گرفتهايم. وجه خداوند در نزد عرفا مقامي است مخصوص اولياء الهي و شهدا و لذا به همين خاطر است که ما در بيانات بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني (ره) اين مطلب را که از کلام معصوم (ع) اخذ شده است ميبينيم که ميفرمايند: ” شهيد نظر ميکند به وجه الله”
2-2-2-02 چه چيزهايي نبايد در دعا از خدا طلب کنيم؟
2-2-2-2-01 دعا بر خلاف سنتهاي عامه الهي در زندگي و هستي
خداوند در سوره هود جريان نوح پيامبر را چنين بيان ميکند: حضرت نوح(ع) از پروردگار درخواست کرد که شفاعت او را در مورد فرزندش قبول کند و فرزندش را از غرق شدن نجات دهد، بر اين اساس که خداوند به او وعده داده بودکه خانوادهاش را نجات خواهد داد، و خاندان وي در اين حادثه از نجات يافتگان خواهد بود، اما خداوند متعال درخواست پيامبر و بنده خود را نپذيرفت. و فرمود ? يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ? فرمود: اى نوح! او از اهل تو نيست! (هود/46) داستان اين ماجرا در قرآن کريم بدين شرح است ? وَ نادى نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْني مِنْ أَهْلي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمينَ *هود قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلينَ *قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لي بِهِ عِلْمٌ وَ إِلاَّ تَغْفِرْ لي وَترحَمْني أَكُنْ مِنَ الْخاسِرينَ? (هود/47-45)
نوح به پروردگارش عرض كرد: پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است و تو از همه حكمكنندگان برترى
خداوند فرمود: اى نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است [فرد ناشايستهاى است! پس، آنچه را از آن آگاه نيستى، از من مخواه! من به تواندرز مىدهم تا از جاهلان نباشى!
نوح عرض كرد: پروردگارا! من به تو پناه مىبرم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم! و اگر مرا نبخشى، و بر من رحم نكنى، از زيانكاران خواهم بود!
حضرت نوح (ع) بر اساس عواطف پدري ميل داشت که خانوادهاش را نجات دهد اما کسي که اهليت اين را ندارد که جزء خانواده او قلمداد شود و داراي عمل غير صالح است تقاضاي نجات براي او از روي عدم آگاهي خلاف است و چون اين درخواست از روي عدم شناخت و بر خلاف دستور و حکم الهي بود لذا ميبينيم که بلافاصله پاسخ نوح (ع) در جواب امر الهي تغيير نموده و آن حضرت به عنوان يک بنده توبه کار فوراً در صدد کسب رضايت الهي برآمد و به خدا پناه برد از اين که درخواست چيزي کند که نسبت به آن علم ندارد و از خدا درخواست ميکند که با رحمت و مغفرت خود او را رستگار کند.
فهم سنتهاي الهي مطلبي است که بايد در دعا مد نظر قرار گيرد و دعا نبايد اين سنتها را بشکند و از آن تجاوز کند. درخواست و دعاي بنده بايد در چارچوب سنت و قوانين الهي باشد. سنتهاي الهي همواره مجسم کننده اراده تکويني خداوند متعال ميباشند. و امر مهم دعا طلب عطوفت اراده الهي است نه شکستن و تجاوز کردن از آن به همين خاطر است که خداوند متعال ميفرمايد: ?… وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْويلاً? (فاطر/43) و هرگز براي سنت خداوند تبديلي نخواهيد يافت.
نظام هستي يک تجسم و تبلور اراده الهي است که جايز نيست امر هستي چيزي غير از آن باشد و درست نيست که بنده در دعايش خواهان تغيير آن باشد. دعا از درخواست رحمت الهي براي بندگانش است و اراده الهي دائما منطبق با رحمت اوست و درست نيست که بنده خواهان تغيير و تحول آن باشد. از طرفي سنتهاي الهي بيانگر اراده الهي است و اراده الهي بيانگر رحمت و حکمت اوست. به عنوان مثال از جمله سنتهاي الهي، نياز مردم به يکديگر در امور ديني ودنيوي است و درست نيست که انسان از خداوند بخواهد که او را از ديگران بينياز کند و او را محتاج ديگران نکند، اين دعايي بر خلاف سنت و اراده خداوند متعال است. (آصفي؛ 1387:188 – 189)
روايت شده است که: شخصي بنام شعيب از امام صادق (ع) در خواست نمودکه: از خداوند بخواه که مرا از مخلوقاتش بي نياز کند امام. فرمود: خداوند روزي بعضي از افراد را در دست بعضي ديگر قرار داده است اما از خدا ميخواهم که احتياجت به افراد پست و شرور نيفتد. (کليني؛1362: 438- حر عاملي؛1104: 4/1170، ح 8946) با اين فهم از دعا در مييابيم که متون اسلامي يک دايره واقعي براي دعاترسيم کرده و دعا را از محدودههاي خيالي و غير واقعي خارج نموده است. و اين امر بر حقيقت مهمي در راه و روش زندگي انسان مسلمان تأکيد ميکند. پس همانگونه که لازم است تلاش و حرکت واقعي انسان و به دور از خيال باشد لازم است که دعايش هم در محدوده اين دايره واقعي باشد.
و لذا ميبينيم که وقتي پيرمردي از اهل شام از اميرالمومنين علي بن ابيطالب (ع) سؤال مي کند که: کدام دعا از همه گمراهتر است؟ حضرت ميفرمايند: دعا کند به آنچه که وجود ندارد. (مجلسي؛ بي تا: 93/325) آنچه که وجود ندارد آن چيزي است که خارج از دايره سنتهاي شناخته شده الهي در زندگي انسان است و فکر کردن و تلاش براي آن واقعي نيست. و باز در مورد دعا کننده از آن حضرت سئوال کردند فرمودند: هر کس بيش از توانش درخواست کند مستحق محروميت گردد. (مجلسي؛ بيتا: 93/327، ح 11.) و بر اين باور بودند که درخواست بالاتر از توان اين است که درخواستش واقعي نباشد.
2-2-2-2-02 دعا به آنچه که جايز و حلال نيست
همانطور که درخواست و دعا به آنچه که وجود ندارد جايز نيست، دعا به آنچه که حلال نيست نيز جايز نيست و هر دو از يک مقوله هستند، اولي خارج شدن در اراده تکويني الهي است و دومي خروج بر اراده تشريعي الهي. از امير المومنين(ع) روايت شده است که فرمودند: “لا تَسْألْ ما لا يَکُونُ وَ ما لا يَحِلْ” درخواست آن چيزي را که امکان ندارد و حلال نيست نکن. (آصفي؛ 1387:190)
2-2-2-2-03 آرزوي از بين رفتن نعمت ديگران
يکي ديگر از مواردي که در دعا جايز نيست اين است که فرد دعا کند که خداوند نعمت را از ديگران زايل و نصيب او کند ? وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ? (نساء/32) برتريهايى را كه خداوند براى بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد! (اين تفاوتهاى طبيعى و حقوقى، براى حفظ نظام زندگى شما، و بر طبق عدالت است. البته اين که انسان نعمتي مانند آنچه نصيب برادر مؤمنش شده بدون زوال آن نعمت از ديگري از خداوند بخواهد اشکالي ندارد، اما اشکال آنجا است که طلب سلب آن نعمت از برادر دينيش نمايد. ? وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا ? (طه/131) و هرگز چشمان خود را به نعمتهاى مادّى، كه به گروههايى از آنان دادهايم، ميفكن! اينها شكوفههاى زندگى دنياست.
خداوند دوست ندارد که بندهاش آرزوي انتقال نعمت از ديگران به خودش را داشته باشد زيرا که اين يک عمل زشت است که خداوند بر بندگانش نميپسندد اين نشانه تنگ نظري و در آرزوهاي انسان است و مورد پسند خداوند نيست.
از طرفي چون قدرت خداوند وسيع است و خزانه او بي پايان و تمام نشدني و ملک او بيحد، بنابراين اشکالي ندارد که انسان از خداوند هر چيزي را طلب کند و آرزو کند حتي بهتر از آنچه که به ديگران داده است به او بدهد بدون اينکه آرزو و طلب سلب آن نعمت از ديگري داشته باشد.
در دعا آمده است: خداوندا ما را برگزين و مرا از جهت بهره و نصيب از زمره بهترين بندگان در نزد خودت قرار ده و داراي نزديکترين جايگاه باشم. همه اينها اشکالي ندارد و خداوند آن را دوست ميدارد؛ اما اين که انسان آرزو کند که خداوند نعمتش را از ديگران بگيرد و به او بدهد. چيزي است که نزد خداوند ناپسند و نا خوشايند است. خداوند احتياجي به اين ندارد که هر گاه نعمتي به کسي بخشد آن را از ديگري بگيرد. (آصفي؛ 1387:191)
2-2-2-2-04 دعا بر خلاف صلاح و مصلحت انسان
از جمله چيزهايي که لازم است انسان آن را از خدا طلب نکند دعا بر خلاف مصلحتش است زيرا انسان به نفع و ضرر خود آگاه نيست و اين خداوند است که به آن آگاهي دارد. گاهي خداوند متعال استجابت دعا را با نعمتي ديگر يا دفع بلايي جايگزين ميکند و يا اين که اجابت دعا را به زماني که اجابت به نفع اوست به تاخير مياندازد.
در دعاي افتتاح آمده است که: خداوندا از تو درخواست ميکنم از روي انس به تو، نه از ترس يا بيم که دلالت دارد بر آنچه که از تو تمنا دارم اگر (خواستهام) دير برآورده سازي به سبب نادانيم از تو گلهمند هستم.
شايد آنچه که از آرزوهايم به تاخير افتاده و دير آمده به نفعم بوده است و دليل آن هم علم تو به عاقبت امور ميباشد، من هيچ مولايي بزرگوارتر و صبورتر از تو نسبت به بندهاي پست و بيارزش نديدهام. (قمي؛ بيتا: 3-372)
بر انسان لازم است که در چنين حالاتي در دعايش خداوند را بخواند و نتيجه کار را به او واگذار کند و هر آنچه را که او مصلحت ميداند بپذيرد اگر درخواست وي را به تأخيرانداخت و يا اينکه درخواستش را نپذيرفت زبان به اعتراض نگشايد. انسان به جهت ناآگاهي خود چيزهايي را از خداوند درخواست ميکند که شر است و به ضررش ميباشد. (آصفي؛ 1387: 192)
خداوند متعال ميفرمايند: ? وَ يَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً? (الاسراء/11) انسان (بر اثر
