
ن را رقم میزند (عاطفی و نوبخت، 1390: 73). به بیان دیگر نسبت اشخاص شرکتکننده در کنش ارتباطی، نوع رابطة آنها با یکدیگر، نقش آنها در کنش ارتباطی و دیدگاهشان نسبت به این کنش در نقش بینافردی زبان تجلی مییابد (صالحینیا و روحی، 1392: 2).
مشارکین کنش کلامی در چهارچوب نقشهای زبانی با هم ارتباط برقرار میکنند و هر یک ایفاگر نقشی میشود، خبر میدهد، فرمانی میدهد، سؤالی میپرسد و ارائة خدماتی را پیشنهاد میکند (عاصی و نوبخت، 1390: 73).
در فرانقش بینافردی «بند به مثابه تبادل» تلقی میشود. به عبارتی بند از تعامل گوینده یا نویسنده با مخاطب شکل میگیرد (اعلایی و همکاران، 1389: 214).
از منظر معنی میانفردی ساختمان جمله به دو بخش وجه و باقی عناصر تقسیم میشود. وجه عنصری است که در ساختمان بند بسیار مؤثر است و از منظر میانفردی، هستة اصلی گفتگو را تشکیل میدهد و تعیینکنندة نوع تعامل است، همچنین نمایانگر نگرش گوینده در تعامل اجتماعی است (پهلواننژاد و وزیرنژاد، 1388: 53). «عنصر وجه جایگاه تبلور تعامل بینافردی و تأثیر و تأثر دوسویه است و سه جزء «فاعل» و «عنصر خود ایستای فعل» و «ادات وجهنما» را در بر میگیرد. فاعل یک گروه اسمی یا یک ضمیر شخصی است که به لحاظ شخص و شمار با فعل همخوانی دارد.» (مهاجر و نبوی، 1376: 52-51)، اصطلاح «فاعل»، در نظریة نقشگرایی هلیدی عبارت از عنصری است که گوینده میخواهد او را مسئول درستی گزارهای که در بند مطرح شده، قلمداد کند و آنچه در بند میآید پیرامون آن است (پهلواننژاد و وزیرنژاد، 1388: 54).
در نظریة نقشگرا فاعل یک مقولة صرفاً دستوری در فرم نیست بلکه مانند سایر مقولات نقشگرا منشأ معنا دارد (هلیدی، 1985: 115 به نقل از مهاجر و نبوی، 1376: 53).
عنصر خود ایستای فعل دوسویه دارد: زماننمایی و وجهنمایی. از یک سو زمان رویداد نسبت به زمان گفته معین میشود. یعنی زمان حال، آینده یا گذشته در گزاره مشخص میشود و از سوی دیگر وجه فعل قضاوتکننده نسبت به وقوع فعل یعنی قطعی یا غیرقطعی بودن آن و یا امری بودن آن را نشان میدهد (صالحینیا و روحی، 1392: 3).
«ادات وجهنما خود به دو گروه «ادات احتمال»، همچون «احتمالاً، قطعاً، مسلماً» و «ادات تناوب» همچون «معمولاً، همیشه، به ندرت و هیچگاه» تقسیم میشوند» (مهاجر و نبوی، 1376: 53). و باقی عناصر، سازههای دیگر بند هستند که ممکن است نقشهای «گزارهساز»، «متمم» و یا ادات را داشته باشند (بلور10، 1997: 45 نقل از پهلواننژاد و وزیرنژاد، 1388: 54).
گزارهساز یا فعل واژه عبارت است از گروه فعلی منهای کارگزاران زمانی یا وجهی آن؛ متمم هر چه گروه اسمی غیرِ فاعلی است؛ و ادات غیروجهنما عناصریاند که به وسیلة گروههای قیدی و حرف اضافهای بیان میشوند (هلیدی، 1985: 68-100 به نقل از مهاجر و نبوی، 1376: 53).
2-1-3-3- فرانقش متنی
زبان میان خود و بافت ارتباط برقرار میکند تا به تناسب بافتی که در آن جاری میشود و با توجه به ویژگیهای مترتب بر آن بافت متنآفرینی کند، چون متن واحد معنا و وسیلة انتقال آن است (احمدزاده، 1387: 18). «از این رو از رهگذر ایجاد این ارتباط به پدیدة کلامی، موضوعیت و وحدت میبخشد و به شکل یک پیام در میآید و به واسطة آن زمینة عمل دو نقش پیشگفته را فراهم میکند» (مهاجر و نبوی، 1376: 28).
ساخت متنی بستری است که دو ساخت اندیشگانی و بینافردی در قالب آن شکل میگیرند و مبتنی بر چگونگی ترتیب و آرایش اطلاعات اندیشگانی و بینافردی است که در بند آمدهاند (فرهنگی، 1385: 74).
هلیدی ساخت متنی بند را به دو ساخت متمایز «آغازگر ـ پایان بخش»11 و «ساخت اطلاعاتی»12 و یک بخش غیرساختاری یعنی انسجام13 تقسیم میکند (عاصی و نوبخت، 1390: 75).
آغازگر، موضوع و مسئلة اصلی پیام است و پیام هر چه باشد، دربارة آن است (فرهنگی، 1385: 74). آغازگر را میتوان بخش آغازین جمله دانست و گوینده میتواند آغازگر را از سازههای گوناگون بند انتخاب کند. پایانبخش آن چیزی است که دربارة آغازگر گفته میشود و همة عناصر بند را به جز عناصر سازندة آغازگر شامل میشود (عاصی و نوبخت، 1390: 75).
اگر ویژگی دربارگی14 را اساس ساخت آغازگر ـ پایانبخش بدانیم، پویایی ارتباط و شناختگی اساس ساخت اطلاعاتی است. این تمایزی است که هلیدی میان این دو ساخت قائل شد (مهاجر و نبوی، 1376: 59). اگرچه این ساختها، هر دو، نقش متنی دارند. این نظام به بند مرتبط نمیشود بلکه با واحد دستوری مجزایی مرتبط است که واحد اطلاعاتی15 نامیده میشود (هلیدی، 2004: 88؛ نقل از مهاجر و نبوی، 1376: 59).
ساخت اطلاعاتی، حاصل کنش متقابلی است میان آنچه تا کنون بر شنونده دانسته و شناخته شده است (صالحی، 1386: 37). این ساخت دارای دو عنصر کارکردی است: «اطلاع نو» و «اطلاع کهنه» (مهاجر و نبوی، 1376: 59). این نو یا کهنگی اطلاعات آنجا معنا میدهد که از منظر مخاطب به پیام بنگریم و نه از منظر سخنگو، چرا که نزد سخنگو هر اطلاعی کهنه است، از این رو ساخت اطلاعاتی، ساختی «مخاطب محور» است (صالحینیا و روحی، 1392: 3).
اطلاع نو اطلاعی است که پیش از عرضة آن، در متن سخنی از آن به میان نیامده است و یا آنکه نمیتوان آن را از سخن پیش استخراج کرد (فرهنگی، 1385: 74). بنابراین اطلاعی است که به صورت نو عرضه میشود (عاصی و نوبخت، 1390: 77). «اطلاع کهنه، اطلاعی است که پیش از آن که بیان شود به نحوی بر مخاطب آشکار است، یا گوینده آن را نزد مخاطب آشکار میپندارد. این اطلاع یا از بافت موقعیتی قابل استخراج است یا از بخشهای پیشین سخن» (مهاجر و نبوی، 1376: 59)، بنابراین ساخت اطلاعاتی، ساخت مخاطبمحور16 و ساخت آغازگر ـ پایانبخش گویندهمحور است (عاصی و نوبخت، 1390: 77).
نحوة توزیع اطلاع نو و اطلاع کهنه به این صورت است که نخست اطلاع کهنه ظاهر میشود» (مهاجر و نبوی، 1376: 59) که حالت بینشان آن را رقم میزند (عاصی و نوبخت، 1390: 77)، «سپس بر مبنای این اطلاع کهنه، یعنی بر مبنای دانستههای شنونده اطلاع نو بیان میشود» (مهاجر و نبوی، 1376: 59).
انسجام به مناسبات معنایی موجود میان عناصر یک متن اشاره دارد و به واسطة عمل آنها تعبیر برخی از عناصر متن امکانپذیر میگردد. برخی از گونههای انسجام در دستور زبان تبلور مییابند و برخی دیگر در واژگان (احمدزاده، 1387: 18). انواع انسجام «عبارت است از: ارجاع، حذف و جایگزینی، ادات ربط و انسجام واژگانی» (مهاجر و نبوی، 1376: 63).
الف. ارجاع: رابطهای است که میان یکی از عناصر متن و عنصری دیگر برقرار میشود. یا ارجاع به آن چیزی دیگر است که آن عنصر میتواند تعبیر و تفسیر شود. برای ارجاع میتوان انواع درونمتنی و برون متنی قائل شد (عاصی و نوبخت، 1390: 78).
«ارجاع درون متنی به گونهای است که طی آن یک عنصر متن با ارجاع به عنصر متنی دیگر تعبیر میگردد. در ارجاع برون متنی آن چه مورد ارجاع قرار میگیرد عنصری است از دنیای خارج یا بافت موقعیتیای که رخداد کلامی در آن واقع شده است» (مهاجر و نبوی، 1376: 605).
ب. حذف و جایگزینی: این دو عامل رابطهای معنایی میان عناصر برقرار نمیکنند، بلکه رابطهای واژی ـ دستوری را بنیان مینهند، رابطهای که طی آن، عنصری حذف میگردد و یا عنصری جایگزین عنصر دیگر میشود (عاصی و نوبخت، 1390: 78-79).
ج. ادات ربط: ادات ربط به لحاظ معناهای ویژهای که دارند، پیوندهای معنایی گوناگونی میان عناصر متن برقرار میکنند، به گونهای که رابطهای سازمند میان عناصر گوناگون زنجیرة سخن به وجود میآورند و در انسجام متن ایفای نقش میکنند و در واقع این ادات پارههای پسین متن را همچون توضیح، گسترش و یا افزونهای به پارههای پیشین پیوند میزنند» (مهاجر و نبوی، 1376: 67).
د. انسجام واژگانی: این نوع انسجام مبتنی بر رابطهای است که واحدهای واژگانی زبان به لحاظ محتوایی با یکدیگر دارند، و متن به واسطة این روابط میتواند تداوم و انسجام به خود بگیرد (مهاجر و نبوی، 1376: 68). از جمله این روابطاند: هم معنایی17، تضاد معنایی18، شمول معنایی19، رابطه جزء و کل20، تکرار21 و با همآیی22 (عاصی و نوبخت، 1390: 79).
2-2- زندگینامة پونه نیکوی
پونه نیکوی نویسنده، شاعر و ترانهسرایی است که در سال 1364 در بندرانزلی متولد شد و کودکی خود را در کنار سنگهایی گذراند که قهر و آشتی کردن را از دریا و ساحل آموخته بودند. او دوران ابتدایی خود را در مدرسة شهید معانیجو گذراند و همچنین دورة راهنمایی خود را در مدرسه امفاطمیه سپری کرد و ادامه تحصیلش در هنرستان شرف بود. در سال 1377 اولین کیهان بچهها را خرید و فکر نمیکرد که روزی شعرهایش در کیهان بچهها برای کودکان و نوجوانان منتشر شود. او رشتة تحصیلی گرافیک را انتخاب کرد و با همة وجود مینوشت و داستانهای کوتاه و قدیمیاش را گاهی میخواند. در سال 1382 بود که درسش تمام شد و با مدرسه و زنگهای شیرین تفریح خداحافظی کرد.
او پانزده سال داشت که به این نتیجه رسید که باید روی پای خود بایستد و گلیم خود را از آب بیرون بکشد. او ادامة تحصیلاتش را در رشتة مدیریت امور فرهنگی رقم زد.
نیکوی بعد از اینکه تحصیلاتش را تمام کرد با کتابخانة جهاد دانشگاهی بندر انزلی در سالهای 85 تا 89 همکاری کرد. همچنین تجربة کار در مدیریت امور دانشگاهی بندر انزلی را داشت. او در سال 89 به عنوان مربی ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول به کار بود و در فعالیتهای فوق برنامة خود به عنوان مربی ادبی مدارس ابتدایی و راهنمایی بندرانزلی فعالیت میکرده است. او رتبههای مهمی را در سالهای اخیر در کشور به خاطر کتابهایی که منتشر کرد کسب کرده است. کتابهایی که او منتشر کرده است عبارتند از: انار سبز زیتون سرخ، مسافر کوچولو، دستهای تو جوانه میزنند، گیلان پایان ندارد و 6410 روز تنهایی.
مجموعه شعر «انار سبز زیتون سرخ» یکی از آثار پونه نیکوی است که در سال 1390 برندة جایزة بهترین کتاب جشنوارة گام اول، کتاب شعر جوان انقلاب و نیز برندة جایزه سال پانزدهمین دورة کتاب دفاع مقدّس شده است. نیکوی در این کتاب به بیان درد دلهای خانوادههای شهدا و جانبازان دفاع مقدّس و بیان صحنههایی از دفاع و مقاومت ملل میپردازد. بخشهایی از این کتاب دربرگیرندة غزلیات عاشقانه و شرح فراق همسران و مادران شهداست و اشعاری نیز حاوی درد دل فرزندان شهدا با پدرانشان است.
يكپارچگي غزلهاي اين كتاب، بارزترين شاخصة آن است. معمولاً در هر مجموعه شعر، هر غزل حرف خودش را ميزند، در حالي كه همة غزلهاي این كتاب، يك داستان را روايت ميكنند. اشعار اين كتاب علاوه بر وحدت موضوع، داراي تكثّر زاوية ديد و بيان عاطفياند و به همين سبب، مخاطب تكراري در موضوع اشعار حس نميكند.
نيكوي در مورد اشعار مجموعه انار سبز زيتون سرخ گفته است: من شعر دفاع مقدّس را انتخاب نكردم، بلكه انتخاب شدم. اين اشعار ناخوداگاه در من جريان پيدا كرد. وي در مورد اينكه چرا به عاشقانههاي دفاع مقدّس پرداخته، پاسخ داد: همانطور كه گفتم، اين من نيستم كه انتخاب ميكنم. وقتي خاطرات همسر شهيد جهانآرا را مطالعه ميكردم، فهميدم كه شهداي ما فقط مرد رزم نبودهاند. آنها به فرزندانشان، همسران و مادرانشان عشق ميورزيدهاند. وي يادآور شد: ديدم به يك بُعد از جنگ پرداخته نشده. ليلاييهاي من – كه اشعار عاشقانة دفاع مقدّس است- از همين جا نشئت گرفت. نيكوي خاطرنشان كرد: همسر شهيد، جانباز و آزاده چيزي از شهيد كم ندارد، ولي ما او را در آثار هنري بهويژه شعر كمتر ميبينيم. به اعتقاد اين شاعر، شهيد را نيز مانند شعر نميشود تعريف كرد و هر دو را تنها با يك حسّ دروني است كه ميتوان درك كرد.
2-3- زندگینامة مجید سعدآبادی
مجید سعدآبادی شاعر جوانی است که در بیست و دوم خرداد سال 1362 در محلة پایین شهر تهران به دنیا آمد. حدود سالهای 77 و 78 بود که نیمنگاهی به خود
