
به رفع نواقص احتمالي سيستم بپردازند.
کاشاني و زارع (1391)، در پژوهش خود به مطالعهي جمعيتشناختي شبکههاي اجتماعي مجازي با تأکيد بر کاربران فيسبوك در ايران پرداختند. آنها با بهرهگيري از شيوه تحقيقات توصيفي و تجزيه و تحليل اسناد، آمار و مستندات جمعيتي، همراه با تکنيکهاي خاص جمعيتشناختي و انواع شاخصهاي جمعيتي به مطالعه جمعيت شناختي کاربران شبکههاي مجازي، با تاکيد بر فيسبوک و ضريب نفوذ اينترنت در گروههاي اجتماعي در سه سطح کلان (جهاني)، مياني (ايران) و خرد (شهر تهران) پرداختند. نتايج بررسي آنها نشان دادد که از جعيت حدود هفت ميلياردي جهان، حدود دو ميليارد نفر از اينترنت استفاده ميکنند و آمار ميانگين ضريب نفوذ اينترنت در سطح جهان معادل 7/28 درصد است و در ايران از مجموع جمعيت 75 ميليوني کشور، 11ميليون نفر کاربر اينترنت بودهاند. بر اين اساس ضريب نفوذ اينترنت در کشور 7/14 درصد کل جمعيت کشور و در شهر تهران 9/31 درصد کل جمعيت بوده است. براساس يافتههاي پژوهش مشخص شد، در مجموع درصد رشد کاربران اينترنت چه در ايران و چه در کشورهاي ديگر در حال افزايش است. همچنين ترکيب سني کاربران فيس بوک بيشتر شامل جوانان ميباشد که در شهر تهران 20 تا 24 سال و در ساير کشورهاي جهان 18 تا 25 سال ميباشد و گروههاي سني بالاتر درصد کمتري را به خود اختصاص دادهاند. از نظر تحصيلات نيز بيشتر کاربران فيس بوک داراي تحصيلات عاليه دانشگاهي هستند که اين امر حاکي از کارايي بيشتر اين شبکه در اين گروه از کاربران ميباشد. از نظر جنسيت بيشتر کاربران فيسبوک زن هستند، اما در تهران بيشتر کاربران اين شبکه مردان ميباشند.
جدول 2-3 پيشينه پژوهشهاي انجام شده در داخل کشور را به طور خلاصه نشان ميدهد.
جدول 2-3 پژوهشهاي انجام شده در داخل کشور
مقاله
هدف
جامعه آماري
يافتههاي اصلي
(جوادينيا، و همکاران، 1391)
تأثير استفاده از شبكههاي اجتماعي مجازي بر عملكرد تحصيلي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بيرجند
210 نفر از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي بيرجند
دانشجويان با معدل و عملكرد تحصيلي پايين تر نسبت به دانشجويان با عملكرد و معدل بالاتر، بيشتر از شبكههاي اجتماعي استفاده ميكنند.
(حميدي و همکاران، 1388)
کاربرد فناوري اطلاعات در توانمندسازي شغلي كاركنان كتابخانه منطقه پنج دانشگاه آزاد اسلامي
کليه کارکنان شاغل در کتابخانه اعم از مديران، کارشناسان و کارمندان
کاربرد فناوري اطلاعات موجب افزايش سرعت ارائه خدمات توسط پرسنل كتابخانه گرديده و موجب جذابيت شغلي يا دستيابي به شغل دلخواه شده و موجب هدفمند شدن كارها و وظايف، مسئوليت پذيري و كنترل فردي كار توسط كتابداران گرديده است. همچنين فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات منجر به رضايت مندي شغلي و تغييرات و تنوع شغلي و در نهايت خلاقيت حرفهاي کتابداران مورد مطالعه ميشود.
(موسويمدني و نوروزي، 1385)
بررسي تاثير اتوماسيون اداري بر ارتباطات سازماني
40 نفر از کارکنان يک شرکت که با اتوماسيون کارميکردند.
وجود سيستم اتوماسيون اداري بر برخي از ابعاد ارتباطات سازماني تأثيرگذار است. اين تأثير بيشتر در حوزههاي ارتباطات و مراودات رسمي سازماني و مکاتبات دفتري مشاهده ميشود.
(کاشاني و زارع، 1391)
مطالعه جمعيتشناختي کاربران مجازي با تاکيد بر کاربران فيسبوک در ايران
گروههاي اجتماعي در سه سطح کلان (جهاني)، مياني (ايران) و خرد (شهر تهران)
در مجموع درصد رشد کاربران اينترنت چه در ايران و چه در کشورهاي ديگر در حال افزايش است. همچنين ترکيب سني کاربران فيس بوک بيشتر شامل جوانان ميباشند و گروههاي سني بالاتر درصد کمتري را به خود اختصاص دادهاند. بيشتر کاربران فيس بوک داراي تحصيلات عاليه دانشگاهي هستند که و از نظر جنسيت بيشتر کاربران فيسبوک زن هستند، اما در تهران بيشتر کاربران اين شبکه مردان ميباشند.
(کماليان و همکاران، 1392)
بررسي تأثير فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات بر توانمندسازي کارکنان اداره کل فني وحرفهاي استان سيستان و بلوچستان
کارکنان اداره کل فني وحرفهاي استان سيستان و بلوچستان
کاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات تأثير مستقيم و معنيداري بر کليه ابعاد توانمندسازي کارکنان اين سازمان دارد.
2-8-2 پيشينه پژوهش در خارج از کشور
ژنگ81 و ونکاتش82 (2013) در پژوهش خود به بررسي تاثير شبکههاي ارتباطي محيط کاري آنلاين و آفلاين بر عملکرد شغلي کارکنان پرداختند. با تمايز بين شبکههاي ارتباطي آنلاين و آفلاين کارکنان، آنها تکنولوژي را در نظريه شبکه اجتماعي جاي دادند تا عملکرد شغلي کارکنان را درک کنند. آنها در پژوهش خود روابط شبکهاي همچون ارتباطات مستقيم و غيرمستقيم را در هر دو شبکه ارتباطي محيط کاري آنلاين و آفلاين در نظر گرفتند که به ارتباطات مستقيم وغيرمستقيم در محيط آنلاين وآفلاين منتهي ميشد و استدلال کردند که ارتباطات کارکنان در شبکههاي ارتباطي محيط کاري آنلاين و آفلاين منابع مکملي هستند که تعامل آنها بر عملکرد شغلي تاثير ميگذارد. آنها مطالعه زمينهاي با استفاده از پرسشنامه در ميان 104 نفر از کارکنان دانشي يک سازمان بزرگ مخابراتي انجام دادند و نتيجه بررسي آنها نشان داد که روابط مستقيم و غير مستقيم آنلاين و روابط مستقيم آفلاين به طور قابل توجهي با عملکرد شغلي مرتبط هستند. و تمايز بين شبکههاي ارتباطي در مقايسه با عدم تمايز بين آنها تغييرات بيشتري را در عملکرد شغلي نشان داد.
اسکايز83 و همکاران (2014) در پژوهش خود به بررسي نقش شبکههاي مشورتي در پياده سازي سيستم سازماني و عملکرد شغلي پرداختند. هدف پژوهش آنها درک بهتر نقش شبکههاي مشورتي کارکنان در برابر تغييرات سازماني مانند پيادهسازي سيستم خبره و ارتباط اين شبکهها با عملکرد شغلي پس از پيادهسازي سيستم بود و شبکههاي مشورتي را از نظر توصيهها و مشورتهاي جريانکاري و نرمافزاري مورد بررسي قرار دادند. آنها از نظريه شبکه اجتماعي مخصوصا شبکههاي مشورتي به منظور درک نتايج شغلي پس از پيادهسازي سيستم استفاده کردند و شبکههاي مشورتي را به شبکههاي ارسال و دريافت مشورت تقسيم کردند تا درک بهتري از چگونگي ارتباط انواع مختلف مشورتها با عملکرد شغلي پس از پيادهسازي سيستم دست يابند. آنها مطالعهاي در ميان 87 کارمند انجام داده و دادهها را قبل و بعد از پياده سازي ماژولهاي سيستم ERP در يک واحد کسبوکاري يک سازمان بزرگ مخابراتي جمعآوري کردند. نتايج بررسي آنها نشان داد که انواع مختلف شبکههاي مشورتي و تعاملات آنها پس از پياده سازي سيستم سازماني بر عملکرد شغلي تاثير ميگذارند و از اين ايده که انواع متفاوت مشورتها و توصيهها و تعاملات آنها بر عملکرد شغلي پس از پيادهسازي سيستم موثر هستند پشتيباني شد.
آهوجا84 (2000)، در پژوهش خود به بررسي تاثير شبکه ارتباطي شرکت بر نوآوري پرداخت. پژوهش او چارچوب نظرياي را شرح ميداد که سه جنبه از شبکه اگو شرکت يعني روابط مستقيم، روابط غيرمستقيم و حفرههاي ساختاري (عدم ارتباط کارکنان شرکت) را به نتايج نوآورانه شرکت مرتبط ميکرد. وي فرض کرد که روابط مستقيم و غيرمستقيم هر دو تاثير مستقيم بر نوآوري دارند، اما تاثير روابط غيرمستقيم از طريق تعداد روابط مستقيم شرکت تعديل ميشود و حفرههاي ساختاري هر دو تاثير مثبت و منفي را بر نوآوري دارند. نتايج مطالعه توصيفي او در شرکتهاي صنايع بينالمللي شيميايي، از پيشبينيهاي او در مورد روابط آنلاين و آفلاين پشتيباني کرد، اما در شبکههاي مشارکتي بين سازماني، افزايش حفرههاي ساختاري تاثير منفي بر نوآوري را نشان داد.
انجي و چو85 (2005) در پژوهش خود به بررسي ارتباط بين ويژگيهاي شبکه و عملکرد شغلي پرداختند. آنها با نمونهاي از 121 نفر از مديران مياني در چين به بررسي اين موضوع پرداختند که چگونه ويژگيهاي فردي و شغلي، تاثيرات شبکهها را بر خودارزيابي عملکرد تعديل ميکنند. نتايج بررسي آنها نشان داد که تنوع اطلاعات تاثير منفي بر عملکرد شغلي مديران زن داشت و زنان کمتر از اندازه شبکه و روابط سطوح بالاتر سود ميبرند. همچنين نتايج نشان دادند که وجود همکاران بيشتر در يک شبکه به عملکرد مديران مرد کمک ميکند اما براي مديران زن زيانآور است. همچنين مديران سطوح بالاتر با شبکههاي داخلي، عملکرد ضعيفتري دارند. همچنين نتايج پژوهش آنها نشان داد که دسترسي گسترده به اطلاعات هيچ مزيتي را براي مديران سطوح بالاي سازمان نسبت به زيردستان آنها به وجود نميآورد.
در پژوهشي که توسط کالينز86 و کلارک87 (2003)، انجام شد به بررسي جعبههاي سياه88 بين فعاليتهاي منابع انساني و عملکرد شغلي پرداخته شد. آنها ارتباط بين يک مجموعه از فعاليتهاي ايجاد شبکه توسط منابع انساني، جنبههاي شبکههاي داخلي و خارجي تيمهاي مديران ارشد و عملکرد شغلي را بررسي کردند. نتايج مطالعه زمينهاي ميان 73 شرکت نشان داد که ارتباط ميان فعاليتهاي منابع انساني و عملکرد شغلي (افزايش فروش و افزايش سهام) از طريق شبکههاي اجتماعي مديران ارشد تعديل ميشود.
گرنام89 و همکارانش (2012)، در پژوهش خود با هدف درک مشارکت شبکهها در نوآوري و عملکرد شغلي، به بررسي 1435 شرکت کوچک و متوسط پرداختند. نتايج پژوهش آنها نشان داد که روابط ناهمگن قوي، نوآوري را در سازمانهاي کوچک و متوسط بهبود ميبخشد. با اين وجود ارتباطات ميان روابط شبکهاي و عملکرد شغلي بسيار پيچيده هستند. درنتيجه اگر سازمانهاي کوچک و متوسط قصد بهبود نوآوري دارند، فقط بايد بر ترويج و نگهداري شبکهها متمرکز شوند.
جانونن90 و جانسون91 (2011)، در پژوهش خود به دنبال درک اين موضوع بودند که چگونه فرايندهاي مختلف مديريت دانش و الگوهاي شبکه اجتماعي بر عملکرد تيم تاثير ميگذارند. آنها دادههاي پژوهش خود را از نمونهاي شامل 76 تيم و 499 کارمند در سازمانهاي مختلف در هر دو بخش خصوصي و دولتي در فنلاند به دست آوردند. نتايج پژوهش آنها نشان داد که اگرچه اعضاي تيم فرايند ايجاد دانش را در مرکز عملکرد شغلي ميبينند، مديران ارشد بر اهميت شبکههاي اجتماعي در ايجاد ارزش تاکيد دارند. همچنين نتايج ارتباط مثبت بين درونيسازي، اجتماعيسازي و ترکيب را نشان دادند. آنها مشاهده کردند که حجم شبکههاي ارتباطي داخلي کارکنان و گفتگوهاي اعضاي تيم براي عملکرد شغلي سودمند است و تيمهاي با اندازه کوچک عملکرد بهتري دارند.
يانگ92 و تانگ93 (2003)، در پژوهش خود به بررسي تاثير شبکههاي اجتماعي در عملکرد تحصيلي دانشجويان در آموزش آنلاين پرداختند. آنها از شبکه به عنوان يک وجه فرعي براي ارتقاء آموزش سنتي و رو در رو استفاده کردند و دادههاي خود را از 40 دانشجوي رشته سيستمهاي اطلاعاتي پيشرفته جمعآوري و به طور تجربي بررسي کردند که چگونه شبکههاي اجتماعي (دوستي، مشورتي و رقابتي) با عملکرد دانشجويان مرتبط هستند. نتايج نشان داد که متغيرهاي شبکههاي مشورتي با عملکرد دانشجويان در کلاس درس و در اجتماع ارتباط مثبت داشتند و متغيرهاي شبکه رقابتي با عملکرد همه دانشجويان ارتباط منفي داشتند. متغيرهاي شبکههاي مشورتي و رقابتي پيش بيني کنندههاي خوبي براي عملکرد تحصيلي دانشجويان بودند. با اين وجود متغيرهاي شبکه رقابتي داراي قدرت نفوذ در عملکرد دانشجويان در اجتماع نبودند. متغيرهاي شبکه دوستي تعيين کننده عملکرد دانشجويان نبودند.
کو 94و همکاران (2005) در پژوهش خود به بررسي ارتباط بين سبکهاي ارتباطي، شبکههاي اجتماعي و عملکرد يادگيري در انجمنهاي يادگيري مشارکتي به کمک کامپيوتر پرداختند. با استفاده از تحليل شبکه اجتماعي و جمع آوري پيمايشي دادهها آنها تحليل کردند که چگونه 31 يادگيرنده زماني که بايد با يکديگر با استفاده از ابزارهاي مشارکتي آنلاين در طراحي سيستمها همکاري کنند، شبکههاي اجتماعي يادگيري مشارکتي را توسعه ميدهند. آنها به منظور گردآوري دادههاي مورد نياز از دو پرسشنامه در آغاز و پايان سال تحصيلي استفاده کردند. اولين پرسشنامه
