
دارند اگر قرار دادی باشند. (همان، 15 )
ب: میزانسن ( رمزهای شکل گرایانه سازه )
وسایل صحنه پردازی
وسایل صحنه
رمزهای ارتباط غیر کلامی
رمزهای لباس
(سلبی و کاودری، 1380، 28)
ج: رمزهای فنی
اندازه نما
زاویه دوربین
نوع عدسی
ترکیب بندی
وضوح
رمزهای نورپردازی
رمزهای رنگ و فیلم خام
(همان، 32)
اندازه نما
نمای بسیار دور: در این نما، محیط به خودی خود مهم است و باید دیده شود و سوژه تنها بخش کوچکی از نما را اشغال می کند. (همان، 72)
نمای دور: محیط همچنان بخش عمده نما را اشغال کرده است اما به قدری به سوژه نزدیک شده است که می توانیم هنوز تمام هیکل سوژه را ببینیم. (همان، 72)
نمای متوسط: در این نما محیط و سوژه هر دو به یک اندازه نما را پر می کنند. سوژه از کمر به پایین در نما حذف می شود. از نماهایی است که بیشترین کاربرد را دارد. (همان، 72)
نمای درشت: سوژه بخش عمده نما را پر می کند و صرفا اندکی از محیط اطراف را می توانیم ببینیم. نمای درشت از نظر فاصله فضایی به گونه ای است که حس صمیمیت راپدید می آورد و معمولا برای موقعیت های خاصی مثل عناوین اخبار مهیج یا جدی از آن استفاده می شود. اغلب معروف به نمای سر و شانه است و این امکان را می دهد که موضوع با دقت بیشتری بررسی شود. (همان، 72)
نمای بسیار درشت: بخشی از یک کل مثلا عضوی از صورت را نشان می دهد. برای آشکار کردن حالات درونی سوژه معمولا در درام و ملودرام به کار می رود. (همان، 72)
زاویه دوربین
نمای سرازیر: احساس همذات پنداری در این نما بیشتر است. دوربین (مخاطب ) از بالا به سوژه می نگرد. پس بیننده به نحو اجتناب ناپذیری احساس قدرت می کند و حتی گاهی احساس تاسف برای سوژه می کند.
نمای همسطح چشم: در ترازی مشابه با سوژه قرار می گیرند و تعاملی است که هر دو طرف برابرند.
نمای سربالا: سوژه بر فراز بیننده حضوری توام با هیبت دارد، حالتی قاطع و اطمینان بخش که میتواند سردرگمی هم ایجاد کند و حس ناراحتی به وجود بیاورد. (همان، 77)
نوع عدسی
باز: پرسپکتیو در نمای زاویه باز، نسبت به نمایی که با عدسی معمولی گرفته می شود جنبه دراماتیک تری دارد. ( برای نمایش فاصله به جای صمیمیت مفید است)
عادی: به موضوع ها یا آدم های مختلف نما، از جنبه فاصله تقریبا همان تناسب هایی را می دهد که در زندگی واقعی شاهد آن هستیم.
عدسی تله فتو: اشیا دور را به چشم نزدیک می کند. به همین علت از چنین عدسی هایی اغلب در مستندهای طبیعت وحش، عکس های ورزشی و تصاویر خبری استفاده می شود.
دال
مدلول
اندازه نما
نمای بسیار درشت
نمای درشت
نمای متوسط
نمای دور
زاویه دوربین
سرازیر
هم سطح چشم
سربالا
نوع عدسی
باز
عادی
تله فتو
ترکیب بندی
متقارن
نامتقارن
ایستا
پویا
وضوح
وضوح انتخابی
وضوح ملایم (حالت کانونی محو )
عمق میدان(حالت کانونی عمیق )
نورپردازی
مایه روشن
مایه تیره
پر تضاد
کم تضاد
رنگ
گرم (زرد، نارنجی، قرمز، قهوه ای)
سرد( آبی، سبز، بنفش، خاکستری)
سیاه و سفید
رمزهای سینمایی
زوم به جلو
زوم به عقب
حرکت افقی( به چپ یا راست)
حرکت عمودی (سربالا یا سرازیر)
ظهور تدریجی(فید این)
محو تدریجی(فید اوت)
همگذاری(دیزالو)
روبش(وایپ)
عنبیه بسته (آیریس اوت)
برش (کات)
عاطفه (احساس)، لحظه حیاتی، درام
نزدیکی (صمیمیت)
رابطه شخصی با سوژه
زمینه (بافت)، فاصله عمومی
سلطه، قدرت، حاکمیت
برابری
ضعف، ناتوانی
دراماتیک
روزمرگی، زندگی عادی
چشم چرانی
دارای حالت آرام، حالت مذهبی
زندگی روزمره طبیعی
فقدان تضاد
آشفتگی و سردرگمی
توجه را جلب می کند “به این نگاه کن”
رابطه عاشقانه، غم غربت (نوستالژی)
تمام عناصر مهم هستند: “به همه چیز نگاه کن”
خوشبختی
یاس (حزن)
تاتری (دراماتیک)
واقع گرایانه، مستند
خوش بینی، شوق، انگیزش
بدبینی، آرامش، عقل
واقع گرایی، واقعیت، بالفعل شدن
بررسی
زمینه (بافت)
مرور، پیگیری
مرور، پیگیری
آغاز
پایان
گذر زمان، ارتباط صحنه ها
نتیجه گیری تحمیلی
فیلم های قدیمی
همزمانی، توجه
جدول شماره3-4
3-6تاکتیک های پوشش خبری
«پوشش خبري مجموعهاي از فعاليتهايي است که بر روي خبر صورت ميگيرد تا ارزش يک خبر و جايگاه آن از وضعيت واقعي آن بالاتر، يا پايينتر مطرح شود و ارزش آن خبر در مجاورت مطالبت ديگر داراي ارزش کمتر، بيشتر و يا در حد صفر شود.» (سلطاني فر و هاشمي، 1382، 14)
«الوين تافلر فيلسوف و دانشمند آمریکایی معتقد است که در بحرانهاي سياسي نقش اول را تاکتيکهاي اطلاعاتي ايفا ميکنند. او ميگويد محور مانورهاي تبليغاتي قدرت را اين تاکتيکها و شيوههاي ارتباطي و هنري را که استفاده از اين روشها ايفا ميکنند، خواهند داشت. همچنين عنوان مينمايد که ماهيت حقيقي تاکتيکهايي که امروزه توسط رسانههاي خبري اعمال ميشود، همانا دستکاري در اخبار و اطلاعات ميباشد که در اکثر موارد بخش عمده آن پيش از آنکه اين اطلاعات به رسانهها برسد، انجام ميشود.» (همان، 15)
تاکتیک های پوشش خبری به شرح زیر است:
3-6-1 سابقهنويسي يا پيشينهنويسي
تاکتيک سابقهنويسي از متداولترين و پرکاربردترين تاکتيکهاي رسانههاي خبري است. در اين تاکتيک روزنامهنگار با تکيه بر حوادثي که در گذشته اتفاق افتاده و خاطره آن همچنان در اذهان عمومي به جا مانده، آنها را به گونهاي به حوادث و موضوعات جديد ربط ميدهد و پيام مورد نظر خود را به مخاطب القا ميکند. استفاده از اين تاکتيک به منظور تأکيد يا ايجاد يک جريان مخالف فکري نسبت به يک رويداد يا موضوع صورت ميگيرد.
3-6-2 تاکتيک اطلاعات سري
در اين تاکتيک از ارائه خبر براي افکار عمومي جلوگيري شده و سعي ميشود، اخبار به گونهاي طبقهبندي شود تا چنانچه ردههاي مختلفي نياز به اين اطلاعات داشته باشند، مرحله به مرحله يا طبقه به طبقه در اختيار آنان قرار گيرد. به همين دليل به اين نوع اخبار، طبقهبندي شده نيز اطلاق ميشود.
3-6-3 تاکتيک ماساژ پيام
انواع بيشماري از فريب و خودفريبي در انبوه دادهها و اطلاعات و دانشي که هر روز از کارخانه فکري دولت به بيرون جريان مييابد، ديده شده است که به ماساژ پيام معروف است. تاکتيک خلاف تاکتيک کليبافي، تاکتيک زمانبندي، تاکتيک قطرهچکاني، تاکتيک موجي و تاکتيک تبخير از تاکتيکهاي ماساژ پيام به شمار ميآيند.
3-6-4 تاکتيک حذف
بر اساس اين تاکتيک قسمتهاي مهمي از خبر به دلايلي که از پيش طراحي شده و به شکلي که هدفمند صورت گرفته است، حذف ميگردد تا زمينه را براي پخش تاکتيک شايعه مهيا نمايد. در اين تاکتيک پخشکننده خبر (رسانه) ميداند که با پخش قسمت ناقصي از خبر سؤالاتي در ذهن مخاطبان ايجاد ميشود که اين سؤالات چنانچه پاسخ گفته نشود، زمينه پخش شايعات را فراهم ميکند.
3-6-5 تاکتيک کليبافي
تاکتيک کليبافي تاکتيکي است که در آن جزئياتي که ممکن است مخالفت اداري يا سياسي را برانگيزد را با لعابي از مطالب غيرواقعي ميپوشانند. در پخش اين تاکتيک سعي ميشود بدون توجه به مسايل اصلي و عميق در خبر و بدون ريشهيابي به موضوعي که منعکس ميشود به حواشي آن پرداخته شده به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه کنند و خواننده را در سطح نگه دارد و توجه وي را کمتر معطوف به عمق مطالب نمايند. اين تاکتيک بيشتر در پخش بيانيههاي وزارت امور خارجه و يا دستگاه ديپلماسي خارجي کشورها مورد استفاده قرار ميگيرد، که در آنها از شيوه بيحسسازي مغزي استفاده شده است.
3-6-6 تاکتيک زمانبندي
مرسومترين مصداقي را که ميتوان براي تاکتيک زمانبندي مثال زد، تأخير در پخش خبر ميباشد، به نحوي که ديگر پيامگير نتواند کاري بکند. اين شيوه در بسياري از موارد التهاب و اشتياق مخاطبين براي شنيدن خبر از منابع موثق مهيا نموده و در بخشي ديگر، زمينه پخش شايعات را نيز فراهم ميکند.
3-6-7 تاکتيک قطرهچکاني
دادهها، اطلاعات و دانش به جاي آنکه در سندي واحد نوشته شود در اين تاکتيک دستهبندي شده در زمانهاي گوناگون و به مقدار بسيار کم ارائه ميگردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پيدا کند و هم نسبت به آن اعتياد پيدا کند و منتظر پخش اخبار از مجراي مورد نظر گردد. در اين شيوه الگوي رخدادها تجزيه ميشوند و از ديد گيرنده مخفي ميماند.
3-6-8 تاکتيک موجي
وقتي کسي شکايت ميکند که از موضوعي بياطلاع نگه داشته شده است، بازيکن زيرک تا جايي که ميتواند مطلب و خبر بر سر او ميريزد تا آنچنان غرق شود که ديگر نتواند واقعيتهاي اساسي را دريابد.
3-6-9 تاکتيک تبخير
تاکتيک تبخير بيان بخشي از خبر براي ايجاد شايعه در جامعه ميباشد. شايعاتي بياساس همراه با واقعيتهاي حقيقي پخش ميشود به طوري که پيامگيران نتوانند آنها را از همديگر تشخيص دهند.
3-6-10 تاکتيک بازگشتي
اين تاکتيک بيشتر براي جلب فيدبکها و بازخورد و واکنشهايي است که يک جامعه در قبال پخش خبر از خود نشان ميدهد و در معني دوم و عميقتر آن ساختن دروغ براي آزمودن حريف ميباشد.
3-6-11 تاکتيک دروغ بزرگ يا استفاده از دروغ محض
اين تاکتيک قديمي و سنتي ميباشد، اما هنوز هم مورد استفاده فراواني در رسانهها دارد و عمدتاً براي مرعوب کردن حريف و يا حتي براي مرعوب کردن افکار عمومي مورد استفاده قرار ميگيرد. بدين معني که پيامي را که به هيچ وجه واقعيت ندارد را بيان ميکنند. معروفترين مورد استفادهاي که از اين تاکتيک شده، در زمان هيتلر و توسط گوبلز بوده است. گوبلز ميگويد: دروغ هرقدر بزرگتر باشد، باور آن براي تودههاي مردم راحتتر است.
وي ميگويد اين تاکتيک هم براي مرعوب کردن دشمن و هم براي تهييج افکار عمومي، تشويق نيروي دفاعي و دروغهايي که در خصوص توان نظامي و تکنيکي به کار گرفته ميشود که در واقع، استفاده از آن دچار بيماري خودباوري و خودبيني نيز ميگردد. گوبلز ميگويد دروغ را به حدي بزرگ بگوييد که هيچکس جرأت و فکر تکذيب آن را نکند. او ميگفت: بعضي مواقع دروغهايي ميگفتم که خودم از آنها ميترسيدم.
3-6-12 سانسور
سانسور عبارت است از حذف عمدي موادي از جريان عبور آگاهيها، به منظور شکل دادن عقايد و اعمال ديگران است.
در بسياري از موارد شاهد هستيم که مطبوعات از طرق گوناگون سعي دارند به مخاطبان خود القاء کنند که سانسور شديدي بر آنها حاکم است.
ستونهاي سفيد مطبوعات در برخي روزها پيام خاصي را القا مينمايد که با دنبال کردن اخبار همان روز و يا روزهاي قبل و يا بعد از آن ميتوان از پيام مورد نظر مطلع شد. اينگونه درج پيام در برخي موارد در صورتي که درست و به جا به کار گرفته شود رسايي بيشتري را براي پيامهاي تبادلي بين نگارنده و مخاطب دارد.
طبيعي است که هر رسانه اين امکان را ندارد که تمامي اخباري که به آن ميرسد را منتشر کند. ضرورتي هم ندارد که اين کار انجام شود. از اين نظر رسانهها سعي ميکنند با اعمال سياستهاي مشخص و ويژهاي نسبت به دستهبندي و يا انتخاب اين خبرها اقدام نمايند. رسانهها دو روش عمده در انتخاب خبر پيش ميگيرند. اول آن که بر اساس سياستهاي خبرمداري سخت خبر (سخت خبر اخبار خالص و بدون دستکاري را گويند که در مقابل نرم خبر قرار دارد که اخبار را با تفسير و تحليلها مطرح ميکند را به شکلي کاملاً خالص و بر اساس درجهبندي اهميت آنان تقسيم نموده و با در نظر گرفتن نياز مخاطبان ويژه خود نسبت به انعکاس آنها اقدام ميکنند. نوع دوم انتخاب اخبار آن است که بر اساس سياستهاي کلان رسانه که از پيش تعريف شده اخباري را که در راستاي سياست خود ميباشد گزينش و به آن اهميت ميدهند. اين شيوه بيشتر در رسانههاي دولتي کاربرد دارد. در اين نوع برخورد، اصطلاحاً با مأموريت ويژه، اخبار را سورت ميکنند (انتخاب کرده و کنار هم ميچينند).
3-6-13درشتنمايي پيام
استخراج يک پيام از ميان ديگر پيامها يا به عبارتي ديگر از ميان عبارتهاي يک پيام و آگرانديسمان کردن آن، در حالي که اخبار ديگر کوچک و کماهميت جلوه کند، يکي ديگر از شيوههاي کار مطبوعاتي است. بزرگنمايي يا اغراق، مقابل
