
عین حال بسیار کلی به روشن کردن روابط میان یک پدیده، دلایل پیدایش پدیده، راهبردهایی که برای تعامل با پدیده به کار میرود و پیامدهای آن، زمینه و شرایط مداخلهگر کمک میکند. مقوله محوری، پدیده محسوب میشود و سایر مقولهها، دلایل، راهبردها، پیامدها، زمینه یا شرایط مداخلهگر هستند. این مدل کشف یا روشن کردن ساختار روابط میان پدیدهها، مفاهیم و مقولهها را تسهیل میکند. مقولات بسط یافته و روابط میان آنها چندین بار در مقابل متن و دادهها قرار داده میشوند و محقق پیوسته میان تفکر استقرایی( ایجاد مفاهیم، مقولات و روابط بر اساس متن) و تفکر قیاسی ( آزمون مفاهیم، مقولات و روابط در قبال متن، به ویژه در قبال عبارتها و متونی متفاوت با متن قبلی) در رفت و برگشت است[109].
در این تحقیق از الگوی پارادایم کوربین و اشتراوس( 1990) برای کد گذاری محوری استفاده شده است. در این الگو، مفاهیم حول مقولهی محوری، شرایط علی، بستر حاکم، شرایط مداخلهگر، کنشها و تعاملات ( استراتژیهای عملی) و پیامدها متمرکز میشوند.
کدگذاری انتخابی: در مرحله کدگذاری انتخابی، مقولات به مقوله مرکزی مرتبط میشوند و نظریه را شکل میدهند. یک یا دو مقوله اصلی که همه مقولههای به آن باز میگردد، بنیان چارچوب نظریه را خواهد ساخت. برقراری نوعی یکپارچگی در کدها و مقولهها برای یکپارچگی در نظریه نهایی مفید است. در این مرحله، روایت داستان کشف مقوله مرکزی که با سایر مقولهها ارتباط دارد، اعتباربخشی به روابط بین مقولهها در تقابل با دادههای خام، پرکردن جاهای خالی و تکمیل مقولههای فرعی که به اصلاح و بسط نیاز دارند و توضیح خط اصلی داستان انجام میشود[103].
3-5-4- ارائه نظریه و مقایسه با ادبیات
نظريهپردازان داده بنياد، نظريه خودشان را در سه شكل ممكن ارائه ميدهند: يك. الگوي كدگذاري بصري70؛ دو. مجموعهاي از قضايا (يا فرضيهها) و سه. داستاني كه به شكل روايي71 نوشته ميشود. قضاياي نظري نيز همان قضايا يا فرضيههايي هستند كه روابط بين مقولهها، مثلا روابط بين شرايط علي را با پديده محوري بيان مي كنند [103].
گرچه ممكن است شناسايي نظريه داده بنياد در هنگامي كه نويسنده آن را به عنوان الگوي كدگذاري بصري يا مجموعهاي از قضايا ارائه ميدهد، ساده باشد، بحثي كه به شكل يك داستان نوشته ميشود، ممكن است براي خواننده كمتر واضح باشد. در فرآيند يكپارچهسازي مقولهها، نظريه پرداز داده بنياد، ادراك يا احساسي از آنچه كه پژوهش راجع به آن است، ايجاد كرده و شروع به نگارش داستاني توصيفي در مورد آن فرآيند ميكند. استراوس و كوربين پيشنهاد كردند كه پژوهشگر: «بنشيند و تعداد كمي جملات توصيفي در خصوص« آنچه به نظر ميرسد كه در آنجا روي ميدهد»، بنويسيد. ممكن است كه نياز باشد دو، سه دفعه يا بيشتر شروع كنيد تا قادر شويد افكار فرد را به طور دقيق تشريح كنيد. سرانجام، داستان ظاهر ميشود.» پس از اصلاح و چندبار نوشتن، نظريه پردازان داده بنياد اين داستانها را در گزارش پژوهششان به عنوان وسيلهاي براي تشريح نظريه فرآيندشان وارد ميكنند[110].
3-5-5- اعتبار سنجی نظریه
درنهايت اين مهم است كه مشخص شود كه آيا تبيين نظري شما براي مشاركتكنندگان معنا دارد و معقول است و برگردان دقيقي از وقايع و توالي آنها در [خود] فرآيند است. در نظريه پردازي داده بنياد، اعتبارسنجي72، بخشي فعال از فرآيند پژوهش است. براي مثال، در خلال روال تطبيق مستمر در كدگذاري باز، پژوهشگر، بين دادهها و اطلاعات و مقولههاي در حال ظهور، كثرت ايجاد ميكند. همين فرآيند امتحان كردن دادهها در برابر مقولهها، در مرحلهی كدگذاري محوري روي ميدهد. پژوهشگر پرسشهايي مطرح ميكند كه مقولهها را ربط ميدهد و سپس به بين دادهها برگشته و به دنبال مدرك، پيشامد و وقايع ميگردد. پس از تدوين يك نظريه، نظريهپرداز داده بنياد، فرآيند را به وسيلهی مقايسهی آن با فرآيندهاي موجودي كه در پيشينهی تخصصي يافت ميشود، اعتبارسنجي ميكند. همچنين، مرورگران خارجي 73نظير مشاركتكنندگان74 در اين طرح كه با استفاده از «محکهای» علم خوب، نظريه داده بنياد را مورد قضاوت قرار ميدهند، ممكن است اثبات كنند كه نظريه مشتمل بر روايي و اعتبار دادههاست[110].
3-6- روش نمونهگیری و حجم نمونه
به دلیل گستردگی جامعه آماری، امکان شناسایی و تعامل با همه افراد جامعه ممکن نمیباشد. از این رو انتخاب یک نمونه آماری به عنوان نماینده جامعه مورد نظر اجتنابناپذیر است. نمونهگیری تئوریک یا نظری مناسبترین شیوه انتخاب نمونه در پژوهشهای کیفی است. این نمونهگیری عبارت است از فرایندگردآوری دادهها برای نظریهپردازی که از این طریق تحلیلگر به طور همزمان دادههایش را گردآوری و کدگذاری و تحلیل میکند و تصمیم میگیرد که چه دادههایی را در مرحله بعدی گردآوری کند و آنها را کجا پیدا کند تا بدین وسیله نظریهاش را در حین شکلگیریاش تدوین کند. نظریه در حال تدوین، فرایند گردآوری دادهها را کنترل میکند. استفاده از نمونهگیری نظری به منزله یک استراتژی تنها زمانی امکانپذیر و عملی است که اقتضای آن را بپذیریم که تمامی مصاحبهها در یک مرحله انجام نشوند و تفسیر دادهها پیش از پایان مصاحبهها آغاز شود. تفسیر فوری دادههای گردآوری شده مبنای تصمیمگیری درباره نمونهگیری است. این تصمیمگیری تنها به حوزه انتخاب موارد نمونه محدود نمیشود، بلکه تصمیمگیری درباره نوع دادههایی که در ادامه باید گردآوری شوند و در موارد حاد تغییر روش را نیز شامل میشود[28].
نمونهگيري تا زماني ادامه خواهد يافت كه طبقهاي به اشباع75 برسد. اغلب تصور بر اين است كه اشباع نظري زماني اتفاق ميافتد كه ديگر، طبقهي تازهاي از دادهها استخراج نميشود؛ اما در اصل، اشباع نظري چيزي وراي اين موضوع است. به بيان ديگر، هدف از اين نوع بررسي صرفا، رسيدن به مجموعهاي از طبقات نيست؛ بلكه اشباع نظري به توسعهي طبقهبنديها بر مبناي ويژگيها و ابعادشان اشاره دارد كه شامل تنوعات و روابط ممكنشان با ديگر مفاهيم است[28].
نمونه این تحقیق، خبرگان و افراد صاحب نظر در این حوزه شامل اساتید دانشگاه، مدیران منابع انسانی و مدیران و مجریان کانونهای ارزیابی در سازمانهای مختلف و همچنین ارزیابان در کانونهای مختلف میباشند، که نسبت به موضوع، آگاهی کافی و وافی داشتند. در طول نمونهگیری نظری سعی شده است از نظرات افراد مجرب که دارای سابقه کاری در زمینه کانونهای ارزیابی و تجربه کافی بودهاند و همچنین اساتید دانشگاه و خبرگانی که در این حوزه صاحب نظر بوده و دارای سوابق پژوهشی مرتبط بودهاند، استفاده شود.
برای نمونه، گروهی از افراد یا موقعیتها ( معمولا 8 تا 20 نفر) که جنبههای گوناگونی از این پرسش را نشان میدهند، انتخاب میشوند. کمتر از 8 آگاهی دهنده منجر به رویکردی میشود که اساسا متکی بر مطالعه موردی است. بیش از 20 نفر آگاهی دهنده، احتمالا دادههای زیادی تولید میکند که به تحلیل کامل نیاز دارند و به گردآوری دادههای اضافی و غیر لازم منجر میگردد. در این مطالعه تعداد 26 نفر به مرور انتخاب شدهاند. هر مصاحبه به فراخور میزان جذابیت و اطلاع مصاحبه شونده از موضوع، از 30 دقیقه تا 2 ساعت و 30 دقیقه طول کشیده و در یک جلسه انجام شده است. به جز دو مورد مصاحبه ها با اجازه قبلی از آگاهی دهندگان به صورت کامل ضبط شده است. علاوه بر این در برخی موارد، آگاهی دهندگان، اقدام به ارائه شواهد و مستندات نموده اند که مورد بررسی و مشاهده محقق قرار می گرفت. تعداد شرکت کنندگان بر حسب تحصیلات، سابقه کار و تخصص آنان در جدول 3-3 ارائه شده است:
جدول 3-3: ویژگیهای مصاحبه شوندگان
ردیف
تحصیلات/رشته تحصیلی
نوع فعالیت در کانون
سابقه کار در زمینه کانون
1
دکتری مدیریت بازرگانی
مدیر پروژه استعدادیابی مدیران شهرداری تهران- ارزیاب در کانون های های سازمان های مختلف
3 سال
2
کارشناسی ارشد مدیریت
طراح کانون – ارزیاب
4سال
3
دکتری مدیریت دولتی
مدیر مرکز ارزیابی و توسعه مدیران شهرداری تهران
5سال
4
کارشناسی ارشد منابع انسانی
محقق و ارزیاب آینده گروه خودروسازی بهمن
2سال
5
دکتری مدیریت کارآفرینی
طراح ومجری کانون
4سال
6
دکتری مدیریت منابع انسانی
مدیر سیستم ها و برنامه ریزی منابع انسانی گروه مپنا
18سال
7
کارشناسی ارشد منابع انسانی
محقق و ارزیاب کانون مپنا وسایر سازمان ها
2سال
8
کارشناسی ارشد روانشناسی
مسئول مرکز ارزیابی ایران خودرو
15سال
9
دکتری مدیریت منابع انسانی
طراح کانون توسعه، ارزیاب
2سال
10
کارشناس منابع انسانی
ارزیاب کانونهای ارزیابی و توسعه
5 سال
11
دکتری مدیریت منابع انسانی
طراح˓ مجری و ارزیاب کانون ارزیابی و توسعه
10سال
12
دکتری مهندسی شهرسازی
مشاور مدیرکل انتصابات شهرداری تهران
23سال
13
کارشناسی ارشد مهندسی صنایع
مدیر کل دفتر مدیریت عملکرد راه آهن
16سال
14
کارشناسی ارشد مدیریت منابع انسانی
طراحی و اجرای کانون و ارزیاب
4سال
15
دکتری منابع انسانی
مدیر منابع انسانی گروه پرداخت نوین – ارزیاب
4سال
16
مهندس کامپیوتر
ارزیاب
18سال
17
فوق لیسانس مدیریت آموزشی
مدیر پروژه منابع انسانی گروه بهمن
10سال
18
کارشناسی ارشد روانشناسی صنعتی سازمانی
مدیر کانون ارزیابی توسعه ی مدیران و رؤسای بانک رفاه
6سال
19
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی باتمرکز برحوزه سازمان
مسئول کانون ارزیابی گروه مپنا- ارزیاب در سازمان های مختلف
5سال
20
فوق لیسانس مدیریت منابع انسانی
مدیر برنامه ریزی منابع انسانی گروه بهمن – مشاور و ارزیاب
10سال
21
فوق لیسانس مدیریت منابع انسانی
مسئول کانون گروه بهمن- ارزیاب
7سال
22
دکتری منابع انسانی
مشاور منابع انسانی و امور توسعهی مدیران- مجری˓ طراح و ارزیاب کانون
10سال
23
کارشناسی ارشد مدیریت منابع انسانی
محقق- ارزیاب
3سال
24
دکتری مدیریت منابع انسانی
رئیس اداره توسعه مدیریت درصنعت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران
12سال
25
دکتری مدیریت منابع انسانی
عضو هیات علمی گروه مدیریت دانشگاه یزد
4سال
26
دکتری مدیریت منابع انسانی
عضو هیات علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران- مدیر گروه، گروه منابع انسانی و علوم رفتاری
10سال
3-7- روایي تحقيق76
روایي، در تحقيقات كمي به اين موضوع اشاره دارد كه آيا ابزار و فنون مورد استفاده براي تحقيق، مناسب براي رسيدن به نتايج مورد انتظار هستند يا خير. به عبارت ديگر آيا اين ابزار، همان موضوعي را مورد آزمون قرار ميدهد محقق خواهان بررسي آن است؟
در تحقيقات كيفي، روایي نسبت به تحقيقات كمي، برجستهتر77 است. ماكسول (1996)، اظهار ميدارد كه اين برجستگي به دليل توصيف78 ، توضيح79 و تفسير80 تحقيق است. دو نوع روائي در اين تحقيقات مطرح هستند. روائي داخلي81 و قابليت تعميم82 [28].
3-7-1- روایي داخلي
اين كار از طريق ارائه نتايج به دست آمده به آزمون شوندگان (مشاركتكنندگان در تحقيق)، انجام ميگيرد. اگر آنها نيز يافتهها را مورد تأييد قرار دهند، ميتوان نسبت به روائي تحقيق بيشتر مطمئن گرديد[28]. در اين تحقيق، ارائه بازخورد به آزمون شوندگان و قراردادن آنها در مسير تحقيق بطوري كه بر نحوه پاسخگوئي آنها تاثير نگذارد بمنظور افزايش روائي داخلي اقدام گرديد. ضمنا پس از انجام هر مصاحبه الگوی بدست آمده تا آن مرحله ارائه میشد و در صورتی که مصاحبه شونده نکاتی را نسبت به الگو داشت مورد بحث قرار میداد. این کار پس از انجام مصاحبه انجام میشد تا مصاحبه خالی از هر گونه پیش فرض و جهتگیری انجام شود.
3-7-2- تعميمپذيري
به عبارت دیگر همان روایي بيروني83 تلقي ميگردد. تعميمپذيري، اصطلاحي است كه برآمده از تحقيقات كمي مبتني برنمونهگيري بوده و هدف آن رسيدن تحقيقات مجدد به يافتهاي مشابه ميباشد. تعميمپذيري مربوط به رويكرد واقعيتگرا84 بوده و براي تفسيرگرا، به شكل ديگري
