
ف نموده است.
از جمله فعالیتهای فوق برنامه که لیست آن ازمعاونت فرهنگی وزارت علوم وتحقیقات وفناوری گرفته شده:1-کانون های فرهنگی وهنری 2-انجمن های علمی 3-تشکل های سیاسی می باشد.
تعاریف عملیاتی
سرمایه اجتماعی: نمره ای است که نمونه تحقیق از پرسشنامه سرمايه اجتماعي ناهاپيت و گوشال (1998) به دست می آورند
فعالیتهای داوطلبانه فوق برنامه: نمره ای است که نمونه تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته فعالیتهای داوطلبانه فوق برنامه به دست می آورند
پیشرفت تحصیلی:منظور معدل ترم گذشته نمونه تحقیق می باشد.
فصل دوم:
مروری بر مطالعات انجام شده
2-1-مبانی نظری تحقیق
2-1-1-سرمایه اجتماعی
اگر سرمایه فیزیکی چیزی است که در ساختمان، زمین یا تجهیزات و مواد وجود دارد، سرمایه مالی چیزی است که یک فرد در بانک دارد(پول) و سرمایه انسانی هم چیزی است که در ذهن وجود دارد (آموزش مهارتهای مختلف)، سرمایه اجتماعی چیزی است که در روابط یا شبکههای خود با دیگر افراد داریم. از این حیث سرمایه اجتماعی آنگونه که از اسم آن پیداست، به مشارکت اجتماعی و همبستگی بیشتر ملی کمک میرساند. بر این اساس هماکنون دانشمندان علوم انسانی بر اهمیت این نوع سرمایه در حفظ انسجام اجتماعی تأکید دارند. در مطلبی که از پی میآید، پس از تاریخچه این مفهوم نزد جامعهشناسان بزرگ معاصر به اهمیت آن در معادلات اجتماعی اشاره میشود.
بحث سرمایه اجتماعی در سال1919 در مقالهای توسط هنیفن6 از دانشگاه ویرجینیای غربی برای نخستینبار مطرح شد. وی یک تصویر اجمالی از سرمایه اجتماعی ارائه داد که بیشتر متوجه ابعاد انسانی و تربیتی این واژه بود اما با وجود اهمیت آن در تحقیقات اجتماعی تا سال1960 میلادی که توسط جین جاکوب در اثرش به نام مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی در برنامهریزی شهری به کار برده شد، شکل جدی بهخود نگرفت. به اعتقاد او، برای یک شهر شبکهها نقش اجتماعی را دارند.
جین جاکوب سرمایه اجتماعی را شبکههای اجتماعی فشردهای میداند که در محدودههای قدیمی شهری در ارتباط با حفظ نظافت، نبودن جرم و جنایات خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی، پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان میدهند. سپس این مفهوم در اقتصاد مورد استفاده قرارگرفت ولی در واقع این جیمز کلمن و تحقیق او در زمینه مشارکت در امر مدرسه در شهر شیکاگو بود که سبب جلب توجه امروزی به این مفهوم شد. سپس بوردیو و بعد در دهه1990 پاتنام7 از این مفهوم برای مطالعه نهادهای دمکراتیک در ایتالیا استفاده کردند. اکنون در ذیل به تعریف این مفهوم از نگاه اندیشمندان میپردازیم
2-1-2-مفهوم سرمایه اجتماعی از نگاه اندیشمندان
2-1-2-1-پاتنام
اولین توصیههای پاتنام به بحثهای سرمایه اجتماعی از اواخر مطالعات وی در طرح دولت محلی در ایتالیا آغاز شد. او با بهکارگیری مفهوم سرمایه اجتماعی میخواست تفاوتهای موجود در التزام شهروندی را با وضوح بیشتری به نمایش درآورد. او ابتدا به ارائه بحثهای مفصل شواهد خود در مورد عملکرد نهادهای نسبی و سطوح التزام شهروندی پرداخت و سپس تعریف خود را از سرمایه اجتماعی ارائه کرد: سرمایه اجتماعی اشارهکننده به مشخصات تشکیلات اجتماعی است؛ مشخصاتی چون اعتماد، معیارها و شبکهها که میتوانند با تسریع فعالیتهای هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. تعریف سرمایه اجتماعی توسط پاتنام در دهه 1990 کمی تغییر یافت. او در سال 1996 بیان داشت: منظور من از سرمایه اجتماعی، مشخصات زندگی اجتماعی- شبکهها، معیارها و اعتماد – است که سبب میشود تا شرکتکنندگان در فعالیت مشترک کاراتری برای تعقیب اهداف مشترک خود وارد شوند. 3عنصر اصلی اولیه از سال1993 تغییری نیافتهاند اما عنصر جدید ارائه شده « شرکتکنندگان» است که در واقع به جای جامعه از منافع سرمایه اجتماعی سود میجوید. پس از این پاتنام در اثر معروف خود اینگونه میگوید: هسته اصلی سرمایه اجتماعی همان شبکههای با ارزش است… ارتباطات اجتماعی بر مولدیت افراد و گروهها تأثیرگذار است. از نظر او، ارتباطات اجتماعی یعنی ارتباطات بین افراد، شبکههای اجتماعی و معیارهای تعامل و اعتمادی که ایجاد میشود.
2-1-2-2-بوردیو8
بوردیو به آسانی به مفهوم سرمایه اجتماعی دست یافت و در حالی که کلمن و پاتنام با سنت آمریکای شمالی مشغول جستوجو در افکار سیاسی و اجتماعی بودند، بوردیو در واقع یک جامعهشناس اروپایی علاقهمند به مسئله دوام طبقه اجتماعی و دیگر انواع تعدی در مسئله بیعدالتی به شمار میآمد.
تعریف واژهها توسط بوردیو، با توجه خاصی که به مفهوم سرمایه فرهنگی داشت، متفاوت از تعریف دیگران بود. وی در تحقیق به یادماندنی خود در مورد ذائقه و تشخیص در میان طبقه متوسط فرانسویها، که توجهی خاص به شاخصهای عملی سرمایه اجتماعی کرده بود، فقط یک شاخص سرمایه اجتماعی را ارائه داد؛ عضویت در باشگاههای گلف که چرخهای زندگی حرفهای را روغنکاری میکرد.بوردیو برای نخستینبار در سال 1973سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف کرد: سرمایه اجتماعی عبارت است از سرمایه ارتباطات اجتماعی که درصورت لزوم حمایتهای مفید را ایجاد میکند؛ سرمایهای از مقبولیت و احترام که غالبا زمانی که شخص میخواهد توجه مردم را در یک موقعیت اجتماعی مهم جلب کند، ضروری است و شاید مانند پول در حرفه سیاسی بهکار آید. او بعدا این تعریف را اصلاح کرد و گفت: سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموع منابع فیزیکی در دسترس فرد یا گروهی که دارای شبکه نسبتا بادوامی از ارتباطات نهادینه شده با آشناییهای دوجانبه محترم هستند.
2-1-2-3-کلمن 9
همانند بوردیو، علاقه کلمن به سرمایه اجتماعی ناشی از کوششهای وی در تشریح ارتباطات فیمابین نابرابری اجتماعی و توفیقات در تحصیلات است. کلمن تعریف گستردهتری از سرمایه اجتماعی را در تالیف جامعهشناسی منطقی ارائه کرد. او سرمایه اجتماعی را به قرار زیر تعریف کرد: مجموعه منابعی که همراه ارتباطات فامیلی و مؤسسات اجتماعی جامعه است و در توسعه اجتماعی و ادراکی کودک یا فرد جوان مفید واقع میشود. این منابع برای افراد مختلف یکسان نبوده و در توسعه سرمایه انسان، کودکان و جوانان مزیت فوقالعادهای به حساب میآید. کلمن، اعتماد و تعهد را لازمه سرمایه اجتماعی یک گروه میداند. بهنظر او، سرمایه اجتماعی ترکیبی از ساختارهای اجتماعی مانند اشکال سرمایه مولد است و بدون آن نیل به برخی از اهداف میسر نیست.
سرمایه اجتماعی منبعی برای کنش افراد است. برای مثال، گروهی از افراد که واقعا به یکدیگر اعتماد دارند در قیاس با گروهی که فاقد چنین اعتمادی در بین خود هستند از قوای همکاری بیشتری با یکدیگر برخوردارند. در یک اجتماع روستایی یک کشاورز علوفه را از کشاورز دیگر میگیرد و ابزار و ادوات کار کشاورزی را بهطور گسترده به یکدیگر قرض میدهند. سرمایه اجتماعی اجازه داده که هر کشاورز کارش را با حداقل سرمایه فیزیکی در قبابل ابزارها و تجهیزات لازم انجام دهد.کلمن تأکید میکند که سرمایه اجتماعی ضرورتا از بافت ویژهای برخوردار است. در واقع سرمایه اجتماع در رابطه اجتماعی و هنجارهای اجتماعی موجود بین گروههایی که کار مشارکتی را تسهیل میکنند وجود دارد اما این ضرورتا قابل انتقال به دیگر بافتها نیست.کلمن بر سودمندی سرمایه اجتماعی بهعنوان منبعی برای همکاری، روابط دوجانبه و توسعه اجتماعی تأکید میورزد. بهنظر کلمن، عواملی چون کمک، ایدئولوژی، اطلاعات و هنجارها به ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی کمک میکنند.
2-1-3-سطوح سرمایه اجتماعی
برخی نویسندگان، سرمایه اجتماعی را در 2سطح سازمانی و ملی بررسی و مطالعه کردهاند:
سطح ملی :
سرمایه اجتماعی در این سطح، اشاره به شبکهها، تعاملات و هنجارهایی دارد که کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی را شکل میدهد. سرمایه اجتماعی فقط مجموع نهادهایی که جامعه را تشکیل میدهند، نیست بلکه سبب انسجام این نهادها نیز میشود. سرمایه اجتماعی مجموعهای از هنجارهای موجود در سیستم اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه شده و موجب پایین آمدن سطح هزینهای تبادلات و ارتباطات میشود.
سطح سازمانی:
در تحقیقات کوهن و پروساک (2001) به ایده بررسی سرمایه اجتماعی در سطح سازمانها اشاره شده است. افرادی مانند کوهن و پروساک اعتقاد دارند که سرمایه اجتماعی میتواند به توسعه اقتصادی کمک کند. برخی از مزایای مورد اشاره توسط این افراد به شرح زیر است:
“به اشتراک گذاشتن بهتر دانش، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد، ایجاد روح تعاون (درون سازمان، بین سازمان و مشتریان و شرکا)، کاهش نرخ جابهجایی، کاهش هزینه های استخدام، کمک به آموزش، ابقای دانش سازمانی، کاهش تغییرات نیروی کار، افزایش فعالیت مرتبط با ثبات سازمانی و درک مشترک”.
کلارک سون سرمایه اجتماعی را بهعنوان فرایند حل مشکل توصیف میکند. یک شخص به تنهایی نمیتواند سرمایه اجتماعی را ایجاد کند، ولی منبعی است برای افرادی که در شبکه روابط اجتماعی کم و بیش بلندمدت قرار میگیرند.اهمیت سرمایه اجتماعی سازمانی در این است که سبب اجتماع افرادی میشود (گروهها، تیمها، سازمانها و…) که با همدیگر بهطور موفقیتآمیز کارها را به پایان میرسانند.
سرمایه اجتماعی در تعریفی دیگر در سه سطح مطرح و بررسی شده است:
الف) سطح فردی ب) سطح گروهی ج) سطح اجتماعی
پاتنام و فوکویاما در مطالعاتشان بیشتر به سطح اجتماعی پرداختهاند. از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی موجب شده تا نهادهای دمکراتیک حکومتی بهتر وظایف خود را انجام دهند و از نظر فوکویاما، سرمایه اجتماعی نظم اجتماعی را به طریق مؤثر و کارآمد حفظ میکند و تداوم میبخشد.
2-1-4-نقش سرمایه اجتماعی در پیشرفت سازمان
1- تشويق و تقويت نهادهاي اجتماعي، صنفي و حرفهاي:
تشويق به ايجاد و تقويت نهادهاي اجتماعي يكي از راهحلهاي ساختاري براي افزايش سرمايه اجتماعي است. نتيجه فعاليت گروهي موفق تقويت شبكههاي اعتماد است. ايجاد چنين نهادهايي در سطوح سازماني نيز امكانپذير است. تشكيل گروهها و انجمنهاي تخصصي و حرفهاي در سازمانها با مشاركت داوطلبانه كارشناسان و متخصصان ميتواند موجب افزايش سرمايه اجتماعي در سازمانها شود. بنابراين نقش مديران رسمي سازمان در اين رابطه را ميتوان تشويق و هدايت كلي ايجاد و تقويت چنين نهادهايي دانست.
2- برنامهريزي براي غنيسازي فرهنگ اجتماعي و سازماني: سرمايه اجتماعي منتج از ويژگيهاي فرهنگي يك سيستم اجتماعي است. به بيان ديگر سرمايه اجتماعي تبلور اقتصادي فرهنگ اجتماعي يا سازماني مبتني بر اعتماد و مشاركت افراد است. بنابراين هرگونه اقدامي از طرف مديران براي غنيسازي فرهنگ سازماني ميتواند موجب افزايش سرمايه اقتصادي شود.
3- توجه به ارتقاي سرمايه اجتماعي در آموزشهاي عمومي و آموزش كاركنان:
يكي از مهمترين فرايندهاي موجود در جوامع براي ايجاد سرمايه اجتماعي، نظامهاي آموزشي است. گذر افراد از آموزشهاي عمومي در تمامي سطوح و نيز آموزشهاي دانشگاهي، نقش اصلي را در ايجاد اين نوع سرمايه داراست. مؤلفههاي فرهنگي در سطح جامعه به شدت متأثر از عملكرد نظامهاي آموزشي و تربيتي هستند. در سطح سازماني نيز دورههاي آموزشي كاركنان ميتوانند بستر مناسبي براي تقويت سرمايه اجتماعي باشند.
يكي از مسائلي كه موجب از ميان رفتن سرمايه اجتماعي در سازمان ميشود، جدايي مديران از كاركنان و سازمان (نظير ساختار سلسله مراتبي) است. مديران از راههاي مختلف ميتوانند به ايجاد توسعة سرماية اجتماعي در سازمان ياري رسانند كه بعضي از آنها مربوط به جامعه (در سطح كلان) و بقيه مربوط به درون سازمان (در سطح خرد) است كه عبارتند از:
1- پايبندي به اخلاقيات:
مديراني كه اصول اخلاقي را در عملكردها و تصميمات سازماني به كار ميگيرند، با ايجاد روابطي مبتني بر اخلاقيات سرمايه اجتماعي ايجاد ميكنند. البته در تعريف و تبيين اصول اخلاقي دشواريهاي
