
منفي در ذهن مخاطب از اين تاکتيک استفاده ميکنند.
تکرار در استفاده از اين واژهها معناي مورد نظر رسانه را به مخاطب القا ميکند اين رسانهها سعي ميکنند با قرينهسازي واژهها و متصل کردن آنها به افراد صاحب نام و يا جريانهاي فکري مشخص منظور خود را از اين واژهها بيان کنند.
3-6-36تکرار و تأکيد پيام
گاهي براي زنده نگهداشتن يک موضوع با تکرار زمانبندي شده آن سعي ميکنند اين موضوع تا زماني که نياز هست زنده بماند. از اين تاکتيک بيشتر زماني استفاده ميشود که حساسيت جامعه نسبت موضوعي بالا باشد.
اين روش با تکرار پيام سعي در القاي مقصودي معين و جا انداختن پيامي در ذهن مخاطب دارند. استفاده از اين اصل نفوذ را بيشتر ميکند.
با تکرار پيام، همچنين گيرنده پيام به تدريج منبع پيام را فراموش کرده، فقط توجه خود را به خود پيام معطوف مينمايد.
3-6-37 محک زدن
براي ارزيابي اوضاع جامعه و طرز تفکر مردم جامعه درباره موضوعي خاص که نسبت به آن حساسيت وجود دارد و يا دريافت بازخورد نظر حاکمان و يا گروهي خاص يا صنفي از اصناف جامعه، خبري منتشر ميشود که عکسالعمل به آن، زمينه طرح سوژههاي بعدي قرار ميگيرد. عوامل تبليغاتي سعي ميکنند براي دريافت بازخورد نظر گروهي خاص و يا حتي افراد جامعه، با انتشار يک موضوع عکسالعمل آنها را مورد ارزيابي قرار دهند و سياستهاي آينده خود را نسبت به آن طراحي کنند.
اين شيوه يکي از شيوههاي جنگ رواني است.
3-6-38 ادعا به جاي واقعيت
رسانههاي خبري براي دستيابي به اهداف مورد نظر خود گاهي ادعاهايي عليه افراد، گروههاي مختلف و رسانههاي رقيب مطرح ميکنند و آنان را مجبور به پاسخگويي مينمايند.
اين شيوه از جمله شيوههاي جنگ رواني است که در آن نوعي ادعا در اخبار منتشر ميشود. و سپس اين ادعا تأييد يا تکذيب ميشود. اين شيوه در حقيقت مانند يک برگ دو طرف برنده است. استفادهکنندگان از آن، چه ادعا را رد و چه آن را تأييد نمايند، در هر دو صورت منبع جواب خود را گرفته است.
3-6-39 ارائه نظر به عنوان يک واقعيت
گاهي خبرگزاريها در مورد رويداد و واقعيتي، يک نظر شخصي و خاص دارند که ممکن است با آن رويداد و واقعيت فاصله داشته و مغاير باشد. ولي سعي ميکنند نظرات خود را به آن واقعيت متصل کنند. در اين موارد ابتدا خبري به مخاطبان ميدهند تا اعتماد مخاطب را جلب نمايند. خبري را که ميدانند مردم در مورد آنها اطلاع کامل دارند. پس از ايجاد اعتماد، خبر مورد نظر خود را مابين اخبار درست انتشار ميدهند و به واقع مطالب غيرواقعي را با لعابي از واقعيت به خورد گيرنده پيام ميدهند.
3-6-40 تغيير موضوع با استفاده از سکوت
درباره اخبار و پيامهايي که در چهارچوب منافع گروه خاصي نميگنجد و يا انتشار جوابيه آن موجب تقويت جناح مقابل و تضعيف نيروهاي خودي ميگردد و يا پخش آن در زماني خاص ايجاد بلوا و يا آشوب ميکند، سکوت بهترين روش است.
3-6-41 فوريت بخشيدن ساختگي به خبر
تأکيد بر انتقال سريع و لحظه به لحظه پيام و افزايش کميت آن يکي ديگر از شيوههاي مطبوعاتي است. هدف از اين شيوه ايجاد نوعي طوفان مغزي براي مخاطب نسبت به سوژه مورد نظر و ايجاد نوعي ايزوله کردن خبري مخاطب نسبت به ديگر منابع خبري از طريق ايجاد اين اطمينان در مخاطب است.
اين تاکتيک براي کمتر تعمق کردن مخاطب بر اخبار نيز به کار گرفته ميشود. از طرفي نيز، رسانههاي خبري با شتاب بخشيدن به گزارش حوادث و رويداد سعي ميکنند از فرصت ايجاد شده براي دستيابي به بسياري از اهداف خود (که تا کنون مهيا نبوده) استفاده کنند.
3-6-42 پيشگوييهاي مغرضانه
يکي ديگر از روشهاي اين نوع مطبوعات، پيشگوييهاي مغرضانه براي ايجاد زمينه و ذهنيتسازي اجتماعي در مورد موضوع مورد نظر است. اين روش عمدتاً اميال و آرزوهاي سياسيون جامعه را در قالب پيشگويي مطرح ميکند.
3-6-43 استفاده از کنايه و اشاره
(کنايه از رساتر از صراحتگويي است) زماني که رسانهها ميخواهند از تکنيکهاي پيشرفته براي دادن پيام استفاده کنند، هرگز مستقيماً به هدف نميزنند سعي ميکنند با کنايه و اشاره، به نوعي پيام را به شکلي غير مستقيم القا کنند. از اين روش ميتوان بدون زير سؤال رفتن و با ايجاد ابهام و برخورد دوپهلو مطلب خود را بيان نمود.
3-6-44 عدم استفاده تعمدي از اشارات دستور زبان
3-6-45 استفاده از شيوه طنز و فکاهي و کاريکاتور
زماني که رسانههاي تبليغاتي شخصيتي را مورد تهاجم قرار ميدهند، سعي ميشود در موضوع با لوث کردن زمينه اصلي و با استفاده از داستان و فکاهي مسير را منحرف سازند. يعني با ريشخند و تمسخر موضوع را پاسخ گويند.
يعني قضاوتهاي کلي و يکنواختي را نشان بدهيم و اين قضاوتها را به مخاطب القا نماييم. زماني که بخواهيم نفوذ و سلطه پيام را زياد کنيم، از اين روش استفاده ميکنيم.
3-6-46 استفاده از اصل همفکري
در اين شيوه سعي ميشود تبليغات بر روي نقطه اتکايي که مردم به آن نقش ذهني ثابت دارند، انجام شود. در واقع تبليغات بر روي احساسات ملي، مذهبي، افسانهاي و خرافهاي، که ايجاد همفکري مينمايد صورت ميگيرد.
3-6-47 تاکتيک خارج از متن
در اين تاکتيک سعي ميشود تصاويري که ارتباطي با يکديگر ندارند را با پلهاي ارتباطي به يکديگر به گونهاي متصل کنند که در نهايت هدف تهيهکننده آن مطرح و تأمين شود.
3-6-48 تاکتيک انتخابي
قسمتهايي مشخص و هدفدار از يک موضوع بلند را برداشته و با چيدن اين قسمتها در کنار هم سعي ميکنند ذهنيت کاملي را در مخاطب القا نمايند.
روش دوم روشي است که قسمتهاي بريده شده از متن همراه با تصاوير بينابين آن کامل ميشود و جريان فکري را در ذهن مخاطب کامل ميکند تا هدف از پيش طراحي شده خود را القا کنند.
3-6-49 خبر همراه با ديدگاه
در اين روش سعي ميگردد حد فاصل بين خبر و تفسير به گونهاي مطرح شود که وضوح آن براي مخاطب نيز ملموس گردد. فيلمهاي خبري مؤيد موضوع خبر و تفاسير تحليلگران کاملکننده مسير فکري خبر را تشکيل ميدهند.
3-6-50ارسال تأثيرگذار پيام با عکس حتي کاملتر از متن
در دنياي روزنامهنگاري امروز اعتقاد بر اينست که تصوير ميتواند کاملتر و جامعتر از متن، پيام را منتقل نمايد.
3-6-51 ترور تصويري
قابليت اين تاکتيک عمدتاً به روشهاي تصويري آن هم از طريق تلويزيون برميگردد. به طور مثال زماني که يک طرح مهم در مجلس در حال مطرح شدن از تريبون اصلي ميباشد ميبينيم که دوربين روي نمايندگاني زوم ميکند که بدون توجه به مطالب گفته شده توسط ناطق يا در حال خوابيدن و يا در حال خواندن روزنامه و يا پرداختن به موضوعاتي نظير شوخي و يا گفتگو با ديگران هستند اين موضوع خود نتايج منفي را براي آن نماينده و يا طرفداران طيف مورد نظر را در نزد مخاطبان آنها خواهد داشت.
3-6-52 القا پيام مورد نظر با استفاده از عکس بدون ارتباط با سوژه اصلي خبر
برخي مواقع در صفحات روزنامهها به عکسها و طرحهايي برميخوريم که به ظاهر هيچ موضوعيتي با تاريخ چاپ و يا عناوين مطروحه در آن صفحه ندارند، اما با يک نگاه موشکافانه و زيرکانه ميتوان به سياستي که طراح و اديتور صفحه در پشت اين نوع کاربرد عکس، اعمال کرده است پي برد. اين تاکتيک بيشتر در مواقعي به کار ميرود که بيان مستقيم خبر ممکن نميباشد. در اکثر موارد در ساخت اين تاکتيک از ربط دادن موضوعات داخلي به موضوعات تاريخي گذشته، که سابقه آن را به راحتي ميتوان در اذهان مخاطبان نشريه زنده ساخت استفاده کرد. در استفاده از اين روش بايد دقت شود که حتيالامکان از روشي استفاده کرد که ذهن خوانندگان به راحتي و بدون کمترين فکر روي آن نکته متمرکز شود.
3-6-53تاکتيک عکسهاي جعلي
3-6-54 پخش کامل اخبار بدون هيچگونه دخل و تصرف
اين روش براي بيطرف نشان دادن يک رسانه مورد استفاده کامل قرار ميگيرد. در اين روش سعي ميشود اخبار به طور کامل و پشت سر هم فقط به جهت اطلاعرساني براي مخاطب ارسال شود و زماني که اعتماد مخاطب به رسانه جلب شد در بخشهاي تفاسير خبري نيز مطالب تحليلکننده و تکميلکننده در ارتباط با آن بيان شود.
3-6-55 پيچيده کردن خبر براي عدم کشف حقيقت
اعتقاد بر اينست زماني که يک رسانه قصد دارد يک خبر را پنهان کند لازمست با دادن اطلاعات متنوع و زياد، حقيقت و موضوع را به گونهاي پيچيده کند که مخاطب از پيگيري آن خبر صرفنظر کند.
براي پنهان ماندن حقيقت، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقيض، پيچيده و مغلق بيان ميشود که مخاطب نتواند از لابلاي مطالب به حقيقت دست يابد.
3-6-56 قاطعيت بيان در ارائه اخبار
در اين تاکتيک آمار و ارقام دقيق داده ميشود و بدون در نظر گرفتن عواقب و تأثيرات يک خبر، آن خبر را اعلام ميکنند.
3-6-57 اعمال نفوذ روي بيطرفها و يا مرددها
رسانهها سعي ميکنند نوعي ارتباط گروهي غيرمحسوس بين اهداف سياسي خود و نياز اکثريت خاموش به گونهاي برقرار کنند که در مواقع حساس از آراي آنها بهرهبرداي کنند. اين افراد در طبقات مختلف مانند کارگران، دانشجويان، زنان و ديگر طبقات و اقشار جامعه وجود دارند. در اين شيوه تلاش ميشود تا خواستههاي طبقات مردد و بيطرف برجسته شود و توجه آنان به تيترهايي که به نفع آن طبقات است بيشتر جلب گردد.
3-6-58 افزايش قابليت تصديق خبر از طريق چيدن خبر ساختگي و نادرست در ميان چند خبر درست
در اين شيوه، نظر مخاطبان به اخباري کاملاً صحيح جلب ميشود و پس از ايجاد اطمينان اوليه نسبت به اين منبع، يک خبر نادرست اعلام و القاء ميشود.
3-6-59تحتالشعاع قرار دادن يک خبر مهم از طريق مطرح کردن يک خبر غيرمهم
مثلاً صدام همزمان با اصابت موشکهاي آمريکايي به هواپيماي مسافرتي ايرباس ايران، سالگرد جشنهاي استقلال آمريکا را تبريک ميگويد.
3-6-60 استفاده از دو خبر واقعي براي طرح يک خبر ساختگي
ارتباط بخشيدن بين دو واقعه، نتيجهگيري غلط و غيرواقعي از آن، از شيوههاي ديگر در مطبوعات و خبرگزاريها و راديوها به شمار ميرود.
3-6-61دسترسي
تاکتيک دسترسي بيشتر در خصوص کساني مطرح ميشود که قصد دارند، عوامل تأثيرگذار در سيستمها را به تصميمگيريهايي وادارند که مد نظر خودشان ميباشند. يعني شيوه به جاي اينکه از بالا به پايين اعمال شود، مربوط به سيستمهايي است که قصد تأثيرگذاري از پايين به بالا را دارند.
آنان ميتوانند با قرار دادن فيلترها در مسير رسيدن به اخبار و اطلاعات به مديران سعي کنند در تصميمگيريهاي آنان به طور مؤثر وارد شده و نگذارند برخي از اطلاعات به آنها منتقل شده و اجازه دهند برخي ديگر از اطلاعات، با شدت و وسعت بيشتري براي تأثيرگذاري بيشتر منتقل شوند.
3-6-62 نياز به دانستن
از طريق اين تاکتيک که بيشتر مورد علاقه مأموران اطلاعاتي، تروريستها و جنبشهاي سياسي زيرزميني است، دادهها، اطلاعات و دانش بخش ميشود و به دقت از دسترس همگان به جز دريافتکنندگان خاصي که واقعاً به اطلاعات نياز داشته باشند دور نگاه داشته ميشود. وجه تشابه يک مأمور اطلاعاتي و يک خبرنگار هم همين است که هر دو به اطلاعات نياز دارند با اين تفاوت که مقاصد پخش اطلاعات آنان متفاوت است. به همين دليل ميتوان به راحتي يک خبرنگار را يک جاسوس و يا يک مأمور اطلاعاتي قلمداد کرد گاه يک جاسوس و يا مأمور اطلاعاتي نيز براي رسيدن به اهداف خود سعي ميکند در پوشش خبرنگار قرار گيرد.
3-6-63 نياز به ندانستن
اين تاکتيک، عکس تاکتيک نياز به دانستن است. تاکتيک نياز به ندانستن توسط زيردستان براي حفظ مافوق نيز به کار ميرود و رهبر را در موقعيتي قرار ميدهد که اگر دردسري درست شد بتواند ادعا کند که بيخبر بوده است. در اثناي واقعه ايران گيت لطيفهاي دهان به دهان ميگشت که اين نکته را به خوبي بازگو ميکند.
سؤال: براي وصل کردن لامپ در کاخ سفيد چند وردست لازم است؟
پاسخ: هيچي، همه دوست دارند ريگان را در تاريکي نگه دارند.
3-6-64پيشدستي کردن
يعني زودتر از کشور يا دشمني که ميخواهد عليه ما تبليغات کند، عمل کنيم. مثلاً حقوق بشر اعلام
