
مفهوم گستردهتر از نقدینگی است. توانایی پرداخت تعهدات برای تداوم فعالیت شرکت ضروری است. عدم پرداخت تعهدات ممکن است سبب ورشکستگی، تسویه اجباری، زیان برای صاحبان سهام و بستانکاران گردد (لاو، 2003).
2-1-6) طبقهبندي داراييهاي جاري و جريانهاي نقدي
اطلاعات مربوط به وضعیت نقدینگی در ترازنامه نیز وجود دارد (بائوم و همكاران، 2006).. طبقهبندی ترازنامه به داراییهای جاری و داراییهای غیر جاری میتواند در مورد وضعیت نقدینگی تا حدود کمی راهنما باشد. دلیلش این است که این نحوه طبقهبندی اشکالاتی دارد از جمله: هزینه معوق و بستانکاران از اقلام جاری هستند ولی اثری در جريانهاي وجه نقد آتی ندارند (كيم و همكاران، 1998؛ ادگي، 2007). سایر داراییها نیز از قبیل موجودیها هم ممکن است به جريانهاي وجه نقد قابل تبدیل نباشند (هان و گيو61، 2007).
2-1-7) حرکت به سوی جریانهای نقدی
هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بررسیهای اولیه خود در سال 1980، صورت گردش وجوه نقد را به عنوان اطلاعاتی مطلوب که میبایست به همراه سایر صورتهای مالی ارائه شود، معرفی نمود.
دلایل پشتوانه این نظریه توسط هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی به شرح زیر بیان شده است:
1- باز خورد جریانهای نقدی واقعی را فراهم سازد.
2- کمک به تعیین رابطه بین سود حسابداری و جریانهای نقدی.
3- اطلاعاتی در مورد کیفیت و چگونگی سود فراهم آورد.
4- قابلیت مقایسه اطلاعات مندرج در گزارشگری مالی را ارتقاء دهد.
5- کمک به ارزیابی انعطاف پذیری و وضعیت نقدینگی.
6- کمک به پیشبینی جریانهای نقدی آتی.
کلیه دلایل فوق، هر یک به نوعی به محدودیتهای حسابداری تعهدی ارتباط مییابد. علیرغم وجود این محدودیتها نمیتوان گفت که اطلاعات حسابداری دارای بازده اطلاعاتی نمیباشد (يه و ودتكي62، 2005)، بلکه اطلاعات صورت جریانهای نقدی در کنار سایر صورتهای مالی گزارش شده اطلاعات بیشتری را به منظور تکمیل اطلاعات قبلی فراهم مینماید. در صورت اینکه جریانهای نقدی، جریانهای وجوه یا سود حسابداری کدامیک در مورد پیشبینی جریانهای نقدی آتی بهترند، نمیتوان نظر قطعی داد (بيبكاك و همكاران63، 199). فلسفه افشاء بر این اساس استوار است که اطلاعات مفید بالقوه به هزینه مربوط به تهیه و افشاء آن اطلاعات مورد بررسی قرار گیرد و در صورتی که منافع ناشی از ارائه آنها به مراتب بیش از هزینه تهیه و گزارش آنها باشد، افشاء شوند. بر این اساس صورت گردش وجوه نقد به عنوان یکی از مبانی اطلاعاتی سودمند مطرح است که هزینه تهیه و ارائه آن نیز بسیار اندک است، زیرا اطلاعات مندرج در این صورت مالی چیزی بیش از تلخیص و طبقهبندی مجدد اطلاعات حسابداری مربوط به یک دوره مالی به شکل دیگر نیست (زاهدی، 1386).
2-1-8) جریانهای نقدی جاري و جریانهای نقدی موردانظار سرمایهگذاران
بدیهی است که سطح جریانهای نقدی در ارزیابی جریانهای نقدی گذشته ضروری میباشد، همچنین این موضوع میتواند ابزاری برای پیش بینی جریانهای نقدی آتی باشد (گانگ64، 2009). این مسئله از این بعد حائز اهمیت است که جریانهای نقدی موردانظار سرمایهگذاران و بستانکاران مستقیماً به جریانهای نقدی واحد تجاری مربوط میشود. (نکته اول) همانطور که جریانهای نقدی در فهم جریانهای نقدی واقعی که از عملیات جاری بدست آمده نیز ضرورت دارد. (نکته دوم) به عبارت دیگر، رابطه بین سود حسابداری و جریانهای نقدی میباشد. (نکته سوم) مربوط به اجزای نقدی سود حسابداری میباشد (زاهدی، 1386). بالاترین و بیشترین همبستگی میان سود حسابداری و جریانهای نقدی، کیفیت سودآوری است (ادگي، 2007). مفهوم کیفیت سودآوری انعکاس این واقعیت است که سود حسابداری درآمد و هزینههای تعهدی را نیز شامل میشود. به عبارت دیگر کیفیت سود اصطلاحی است که به وسیله تحلیلگران مالی در توصیف و تشریح این رابطه به کار برده میشود. همبستگی و رابطه بالا میان سود حسابداری و جریانهای نقدی به مفهوم بهتر بودن کیفیت سود میباشد (گاني و همكاران، 2007).
2-1-9) جريانهاي نقدي و سود خالص
پابلو فرناندز65 (2002)، اعتقاد دارد، یک اصل حسابداری و مالی وجود دارد که اگر چه نمیتوان آن را بهطور مطلق صحیح دانست، اما میتوان آن را به عنوان دیدگاهی خوب به شمار آورد. آن اصل، این است که «سود خالص فقط یک عقیده، اما جریان وجوه نقد یک واقعیت است». امروزه تجزیه و تحلیلهای زیادی درباره سود خالص به عنوان عامل اصلی و تنها عامل معتبر برای تشریح عملکرد شرکتها وجود دارد. براساس این رویکرد ساده، شرکت با افزایش سود خالص، بهتر و با کاهش آن، بدتر کار میکند. به طور کلی، چنین گفته میشود شرکتی که در سال قبل سود خالص بیشتری داشته، نسبت به شرکتهای دارای سود خالص کمتر، ثروت و رفاه بیشتری را برای سهامداران خود خلق کرده است (دشو66، 1994؛ دفوند و هانگ67، 2003؛ كال68، 2008). همچنین، براساس همین منطق، شرکتهای دارای سود خالص مثبت، موجب افزایش و شرکتهای دارای زیان، باعث کاهش ارزش (سهامداران) شرکتها میشوند (گاولي و همكاران69، 2009). البته، همه این نظریهها ممکن است اشتباه باشد. در بسیاری از تجزیهوتحلیلها با افزودن استهلاک به سود خالص، اغلب رقمی به دست میآید که جریان نقدی حسابداری یا جریان نقد حاصل از عملیات نامیده میشود (پرون و پيترسن70، 2009؛ گات چيو و همكاران71، 2010). اما نکته مهم در این است که بسیاری از افراد، با این که از این مسائل آگاهند، اما جریان وجوه نقد را بهجای سود خالص در نظر میگیرند. تعریف کلاسیک سود خالص، درآمد دوره منهای هزینههای تحصیل درامد در طول دوره است و این مفهوم ساده، بر اساس این نظر است که در مواقع تحصیل درامد باید به شناسایی هزینههای ضروری برای تحصیل این درامدها پرداخت (پين گوتز و همكاران، 2006). این کار همیشه ساده نیست و اغلب مفروضات پذیرفته شده زیادی برای محاسبه آن بهکار میرود. محاسبه و ارائه هزینههای واقعی، روش استهلاک، محاسبه بهای تمام شده محصول و ذخیره مطالبات مشکوکالوصول، نمونه تلاشهایی است برای شناسایی بهترین روشهای ممکن برای شناخت میزان اتلاف منابع برای کسب درامد. اگر چه این شاخص مورد قبول اكثر انديشمندان حسابداري و به کارگیری آن میتواند اطلاعات کافی درباره نحوه عملکرد شرکت ارائه دهد، اما اغلب کاربرد رقم سود خالص بهدست آمده، بدون داشتن دانش کافی از فرضیات استفاده شده در محاسبه آن، موجب سردرگمی استفادهکنندگان اطلاعات مالی میشود (اورپورت و زنگ، 2009).
2-1-10) انواع جریانهای نقدی
در مورد جریان وجوه نقد، سه مفهوم اساسی شامل جریان نقدی حقوق صاحبان سهام72، جریان نقدی سرمایهای73 و جریان نقدی آزاد74 وجود دارد. همواره گفته میشود با بهبود جریان وجوه نقد، شرکت بهتر کار میکند و ثروت سهامداران آن افزایش مییابد (اسماعیلی،1390).
2-1-10-1) جریان نقدی حقوق صاحبان سهام
جریان نقدی است که پس از تأمین نیازهای سرمایهگذاریهای انجام شده، نیازهای سرمایه در گردش، پرداخت هزینههای مالی، هزینههای کارکنان و ایجاد بدهی جدید، در شرکت باقی میماند (فریرا و ویلیا، 2004). جریان نقدی حقوق صاحبان سهام، جریان نقدی در دسترس سهامداران در داخل شرکت را نشان میدهد که برای تقسیم سود یا بازخرید سهام به کار میرود. جریان نقدی حقوق صاحبان سهام در هر دوره مالی به سادگی، تفاوت بین جریان وجوه نقد ورودی و جریان وجوه نقد خروجی درآن دوره را نشان میدهد.
(2-1) جریان وجوه نقد ورودی دوره – جریان وجوه نقد خروجی دوره = جریان نقدی حقوق صاحبان سهام
جریان نقدی حقوق صاحبان سهام به شرح جدول 2-1 محاسبه میگردد (ديتمار و همکاران، 2003):
جدول 2-1 محاسبه جریانهای نقدی حقوق صاحبان سهام
شــــرح
مبلغ
سود خالص پس از کسر مالیات
XXX
اضافه (کسر) میگردد:
استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود
XXX
افزایش در سرمایه در گردش
(XXX)
پرداخت اصل بدهیهای مالی
(XXX)
افزایش در بدهیهای مالی
XXX
افزایش در سایر داراییها
(XXX)
سرمایهگذاری ناخالص در داراییهای ثابت
(XXX)
ارزش دفتری داراییهای ثابت فروخته شده و کنار گذاشته شده
XXX
جریان نقدی حقوق صاحبان سهام
XXX
2-1-10-2) جریان نقدی سرمایهای
جریان نقدی سرمایهای، جریان وجوه در دسترس برای همه بستانکاران و سهامداران است و شامل جریان نقدی حقوق صاحبان سهام و جریان نقدی بستانکاران است. جریان نقدی بستانکاران شامل مجموع وجوه پرداخت شده برای بهره بهعلاوه بازپرداخت اصل وام (یا پس از کسر افزایش در اصل وام) است (ديتمار و همکاران، 2003).
(2-2) جریان نقدی بدهی + جریان نقدی حقوق صاحبان سهام = جریان نقدی سرمایهای
2-1-10-3) جریان نقدی آزاد
جريانهاي نقد آزاد، عبارت است از مانده وجوه نقد در دسترس شركت براي پرداخت به صاحبان سهام و اعتباردهندگان پس از پرداخت كليه هزينههاي عملياتي (شامل ماليات) و انجام سرمايهگذاريهاي ضروري در داراييهاي ثابت و سرمايه در گردش ميباشد. به عبارت ديگر جريانهاي نقدي آزاد عبارت است از جریان نقدی حاصل از عملیات پس از کسر مالیات بدون احتساب بدهیها و هزینههای بهره شرکت.
بنابراین جریان نقد آزاد، وجوه نقدی است که بعد از پوشش دادن نیازهای سرمایهگذاری و سرمایه در گردش و با فرض نبود بدهی، در دسترس شرکت قرار میگیرد. در شرکتهای بدون بدهی یا فاقد اهرم مالی، جریان نقد آزاد، همان جریان نقدی حقوق صاحبان سهام است (دوکاس و همکاران، 2000).. جريانهاي ورود وجه نقد و جريانهاي خروجی وجه نقد يك واحد انتفاعي، جزء اساسيترين رويدادهايي است كه شالوده بسياري از تصميمگيريها و قضاوتهاي سرمايهگذاران، اعتبار دهندگان و برخي ديگر از گروههاي عمده استفاده كننده از اطلاعات مالي درباره آن واحد را تشكيل ميدهد. سرمايهگذاران و اعتبار دهندگان، به سرمايهگذاري و اعتباردهي به واحدهايي كه گردش وجوه نقد آزاد بالا دارند، علاقه نشان ميدهند و از اعتباردهي و سرمايهگذاري در آن گروه از واحدهايي كه فاقد وجه نقد آزاد هستند پرهيز مينمایند (رضوانی و حقیقت،1384).
بنابراین جریان نقدی آزاد، برابر با جریان وجوه نقد شرکتی است که هیچ بدهی در سمت بدهیهای ترازنامه خود نداشته باشد. محاسبه جریان نقدی آزاد، طبق محاسبات جدول 2-2 صورت میگیرد.
جدول 2-2 محاسبه جریان نقدی آزاد
شــــرح
مبلغ
سود خالص پس از کسر مالیات
XXX
اضافه (کسر) می گردد:
استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود
XXX
افزایش در سرمایه در گردش
(XXX)
افزایش در سایر داراییها
(XXX)
سرمایهگذاری ناخالص در داراییهای ثابت
(XXX)
بهره دریافت شده
XXX
ارزش دفتری داراییهای ثابت فروخته شده و کنار گذاشته شده
XXX
جریان نقدی آزاد
XXX
با توجه به نحوه محاسبه جریانهای وجوه نقد یاد شده، اگر شرکت هیچگونه بدهی نداشته باشد، جریان نقدی حقوق صاحبان سهام و جریان نقدی آزاد آن یکسان میگردد (اسماعیلی،1390).
2-1-11) تفاوت بین جریانهای وجوه نقد
همانگونه که مشاهده گردید بین جریانهای وجوه نقد تفاوتهایی وجود دارد که در ذیل به طور کلی به آن اشاره شده است (اسماعیلی،1390).
نمودار2-1 تفاوت بین جریانهای وجوه نقد
2-1-12) ماهيت و مفهوم جريان نقد آزاد
زماني كه شركتها براي افزايش سرمايه وارد بازار سهام ميشوند، آنها بر مبناي اين احتمال فعاليت مينمایند كه توانايي ايجاد جريانهای نقد آتي بيشتر براي سهامداران را خواهند داشت.
زمانيكه اين جريانهای نقد بطور مستقيم (معمولاً به شكل سود تقسيمي) پرداخت نشوند، به اين وجوه، وجوه انباشته شده (مازاد) گفته ميشود. بهطوري كه اين وجوه (سودها) ممكن است كه در فرصتهاي سودآور بالقوه آتي مجدداً سرمايهگذاري گردند. وقتي كه سهامداران به مديران شركت اجازه انباشت وجوه را ميدهند، براي مديران فرصتهايي براي استفاده از وجوه به وجود ميآيد. مثلاً آنها
