
خدا، بزرگترين گناهان شمرده شده است. از آيات قرآن و روايات استفاده ميشود كه انسان مؤمن بايد خود را هميشه بين ترس از عذاب الهي و اميد به رحمت او نگه دارد؛ نه چنان خود را از عذاب خدا ايمن بداند كه به هر خلافي آلوده گردد و نه از رحمت الهي مأيوس شود كه در اثر اين يأس، از حركت و خودسازي باز بماند.95 اگر انساني از رحمت خدا مأيوس شود چنانكه اين آيه از قول يعقوب(عليهالسّلام) ميفرمايد- به خدا كافر شده است، زيرا قدرت نامحدود خدا را محدود كرده و پنداشته است كه ديگر خداوند نميتواند او را ببخشد و رحمت و لطف بيپايانش را شامل او كند».96
امام صادق(عليهالسّلام) ميفرمايد:
«بزرگترين گناهان، شرك به خداوند است… و بعد از آن يأس از رحمت خدا…»97
1-6-2- ارزشها و ضد ارزشهاي تحقيق
اما در حوزهي افعال اخلاقي شارع مقدس براي برخي از محاسن اخلاقي ارزش و اعتبار ويژهاي قايل شده و برابر اعتقادات ما به تصريح آيات و روايات معتبر آثار وضعي خاصي به ترك اين افعالحسنهي اخلاقي مترتب است، برخي از اين محاسن اخلاقي، به نام«واجبات98اخلاقي» از آنها در اين تحقيق ياد ميكنيم، مانند: «احترام به پدر و مادر» و «وفاي به عهد».و… .این ارزشها مطلوب دین و واجب هستند(نباید ترک شوند) و ساير ارزشهـا نيز تحت عنـوان «رفتارهاي پسنديدهياخلاقي» نام برده ميشوند مانند: «محبت» و «سپاسگزاری» این ارزشها مطلوب دینند ولي واجب نيستند.
همانطور كه پيشتر ازحوزهي محاسن اخلاقي به ارزشها و اعتبار ويژهی برخي اعمال اخلاقي اشاره شد بايد گفت كه در حوزه مناهي اخلاقي نيز به استناد آيات روايات معتبره، شارع مقدس برخي افعال را متضمن بار ضد ارزشی خاص دانسته است.در فرهنگ اسلامي از اين دسته از افعال كه با شدت وتأكيد بسيار زياد، نهي شده، به عنوان گناهان كبيره ياد شده است. «درتعیین گناهان کبیره میان علما اختلاف بسیار است بعضی آنها را هفت گفتهاند و بعضی بیشتر و از بعضی روایات هفتصد مستفاد میشود و ظاهر آنست که هر گناهیکه در قرآن مجید وعدهي عذاب بآن شده کبیره است»(نراقی بيتا،ص520). دستغيب(بيتا)درتعريف گناهان كبيره ميگويد:
«1- هرگناهي كه در قرآن و حديث به كبيره بودن آن تصريح شده باشد.
2- هرمعصيتي كه درقرآن مجيد يا سنّت معتبره وعدة آتش بر ارتكاب آن به طور صريح رسيده باشد.
…حضرت اماممحمدباقر وامامجعفرصادق(عليهماالسّلام) فرمودهاند: «گناهكبيره، هرگناهي است كه خداي تعالي وعدهي آتش بر آن داده باشد99…
3 – هرگناهي كه در قرآن يا سنّت معتبر از گناهي كه كبيره بودنش مسلّم است، بزرگتر شمرده شود آن هم كبيره است، مثلاً قتل نفس از جمله گناهاني است كه كبيره بودنش به دو راه گذشته ثابت گرديده است، حال اگردر قرآن مجيد يا سنت تصريح شود كه فلان گناه از قتل نفس بزرگتر است آن گناه هم كبيره ميشود مانند فتنه كردن. در قرآن مجيد ميفرمايد:
وَالْفِتْنَه اَشَدُّ مِنَ الْقَتْل
فتنه از قتل بدتر است.100
پس يقيناً فتنه هم از گناهان كبيره است.
4-هرگناهي كه نزد متدّينين و متشرعين بزرگ شمرده شود به طوري كه يقين حاصل شود كه بزرگي (کبیره بودن) آن منتهي به زمان معصوم ميگردد مانند… پرتاب كردن و انداختن قرآن مجيد به قصد هتك آن»(صص 46-45).
«…همچنين چند عنوان است كه با هر گناه صغيرهاي همراه شود آن را كبيره ميكند:
اول:«كوچك شمردن گناه:حضرت امير مؤمنان علي(عليهالسّلام) ميفرمايد:
سختترين گناه آن است كه به جا آورندهاش آن را خوار شمارد.
دوم: خوشحالي برگناه: شاد شدن به انجام آن و يا قدرت يافتن بر فعل آن.
سوم: آشكاركردنگناه:بدون جهت شرعي گناهي راكه مرتكب شده اظهارنمايد.
چهارم: اصراربرآن: يعني به طور مكرر مرتكب آن شود»(نراقي، بيتا، ص521).
پنجم: «موقعيت اجتماعي شخص: طوري كه گفتار و كردارش در حالات مردم مؤثر باشدمانند اهل علم و مشهورين به قدس وتقوا …»(دستغيب، بيتا، صص 46-45).
بنابراین با توجه به اهمیت اجتناب ازگناهان کبیره(مانند:دروغ) نسبتبه ترک گناهان صغیره(مثل: بيمحبتي)دردین اسلام ما نیز درسريال این ضدارزشها را بصورت جداگانه بررسی ومحاسبه میکنیم.
7-2-کارکرد رسانه از دید رهبران انقلاب اسلامي:
صداوسیما به عنوان رسانهای که بیشترین مخاطبان را به خود جذب میکند از نظر امام خمینی(ره) دانشگاهی است که فضایل و ارزشهای اسلامی را در جامعه ترویج میکند. ایشان تأکید بسیار زیادی در مورد رادیو و تلویزیون داشتند. امام خميني ميگويد:
«صداوسیما بایستی تمام ملت را مبارز بار بیاورد و همه را متفکر و مستقل بار بیاورد، آزادمنش بار بیاورد و از غربزدگی بیرون کشد»(صحیفه نور، 1366، ص203).
«رسانههای گروهی به ویژه صداوسیما، این مرکز آموزش و پرورش عمومی میتواند خدمات گرانمایهای را به فرهنگ اسلام و ایران ارائه کند»(صحیفه نور، 1366، ص95).
«ما بوسیلهي همین صداوسیما میتوانیم اسلام را آن طور که هست معرفی کنیم و اگر این کار را بکنیم همین خودش از هزار توپ و تفنگ بیشتر میتواند مؤثر باشد»(صحیفه نور، 1366، ص 243).
«رادیو و تلویزیون بایستی در خدمت خدا باشد، در خدمت اسلام باشد، کوشش نماید تا برنامههای اصولی و منطبق با موازین اسلام را ارائه نماید و حیثیت ملت و مذهب خودشان را حفظ کند، باید برنامه بر اساس بینش و فرهنگ اسلام تنظیم شود»(صحیفه نور، 1366، ص174).
«صداوسیما کوشش کند مردم متدین شوند»(خامنهاي،1381، سخنرانی)(مشايخ،1388،ص62).
«ما در مورد اسلامی بودن یک فیلم دو چیز را میخواهیم یکی اینکه ارزشهایی را که آن فیلم تلقین میکند ارزشهای اسلامی باشد، پس هر چیزی که این ارزشها را آموزش دهد یک محتوای اسلامی را آموزش داده اسـت. دوم اینکه فیلم با نـمودارها و نمادهای غیراسـلامی همـراه نباشد»(خامنهاي،1381، سخنرانی)(مشايخ،1388،ص62).
همچنین درسیاستهای اجرایی افق رسانه، اهداف و محورهای برنامههای صدا وسیما، چنین عنوان شده است:
– «ارتقای آگاهی عمومی به مبانی، معارف و ثمرات گرانبار دین مبین اسلام.
– تعمیق علایق و تشدید احساسات نسبت به مفاهیم، مکانها و شخصیتهای مقدس دیني.
– ترویج رفتارها، آداب، عادات و سنن اسلامی.
– خنثی سازی و مقابله با تهاجم مادی گرایانه رسانههای استکباری.
– ترویج و حفظ و گسترش ارزشهای انسانی و فضایل اخلاقی در جامعه»(سیاستهای اجرایی افق رسانه، 1386).
8-2- نقد محتوايي سريال
در حال حاضر با ارايه تعاريف موضوعي طرح تحقيق، مباحث نظري بحث، مباني علمي تحقيق برآنيم تا باياري خداوند متعال به نقد محتوايي مجموعه تلويزيون «مدار صفر درجه» بپردازيم، سريالي كه در يك نگاه كلي به دلايل از پيش گفتهاي مانند «خوش ساخت بودن101، جذابيتهاي ديالوگ، موسيقي102 و موضوع103» و نمايش از رسميترين شبكهي سيماي جمهوري اسلامي يعني شبكه يك، سريال مهمي است، كه «تاحد قابل قبولي در جذب مخاطب موفق بوده104»(رتبهي دوم متوسط ميزان بيننده در سريالهاي غير مناسبتي با متوسط4/42درصد ميزان مخاطب) است.
موارد مثبت سريال
«مدار صفر درجه» از لحاظ طرح و داستان جذاب بوده و از نظر پردازش قوت خوبي دارد و شخصيتها به خوبي داستان را براي مخاطب ترسيم كرده اند. تنوع شخصيتها و بازي خوب برخي از بازيگران، از جمله «شهاب حسيني»(بازيگر نقش حبيب پارسا) و «پير داغر لبناني»(بازيگرنقش سرگرد فتاحي) جذابيت اين اثر را دو چندان كرده است.
فضاسازي خوب دوران جنگ دوم در ايران و مجارستان و تصوير سالهاي قبل از 1320 هجري شمسي در پاريس از نقاط قابل تقدير سريال محسوب ميشود.
موسيقي فاخر اين سريال يكي ديگر از نقاط قوت آن محسوب ميشود و «فردين خلعتبري» (آهنگساز)، نيز بسياري از مفاهيم دشوار از قبيل مصيبت فقدان عزيز، اشغال وطن و عشق را با موسيقي بجا، در ذهن مخاطب حك ميكند.
در اين سريال تلاش شده كه تفاوت ميان يهود و صهيونيسم برجسته شود، يعني حقيقت يهود به عنوان ديني كه توسط حضرت موسي(عليهالسّلام) آورده شده است، يقيناً با صهيونيسم با عنوان جعلي جنبش مـلي يهود كه حركتي بسيار مخرب براي منطقه و بشريت است، تـفاوت دارد. نتایج اثرسنجی105 سریال «مدار صفر درجه» نیز مؤید همین مطلب است.
رو كردن اسنادي متقن كه به ارتباط نزديك سران دغل كار صهيونيسم و آلماننازي ميپردازد يكي از نكات مثبت اين سريال است.
يكي ديگر از امتيازات قابل اعتناي اين اثر دوبلهي ستودني اين مجموعه تلويزيوني بود كه با مديريت بهرام زند اجرا شد. بهرام زند خود معتقد است: «كاري كه در دوبله سريال «مدار صفر درجه» انجام شد، بينظير بود و شايد براي اولين و آخرين بار در يك سريال تلويزيوني ايراني، دوبله، با اين كيفيت اجرا شده باشد».106
موارد منفی سريال
دركنار اين نـقاط قوّت نقـدهايي نيز به ايـن سـريال وارد شده اسـت، از جـمله نقدي كه دكتر عليرضا سلطانشاهي، رئيس مركز مطالعات فلسطين107 طرح كرده است. او(1386) ميگويد:
«ما اصل تفكيك (ميان يهود و صهيونيسم) را قبول داريم… امّا يك جايي به آن مصداق بدهيم و بگوييم زماني اين افراد با هم در ايران درگيري داشتهاند اشتباه بزرگي است، اصلاً چنين چيزي وجود نداشته است. ما اساساً در دوره پهلوي، يهود و صهيونيسم را با هم يكي ميدانيم يعني در دوره پهلوي در جامعه يهوديان ايران جريان عمدهاي يافت نميشود كه در تضاد با صهيونيسم و عقايد صهيونيستي باشد، پس اين بخش سريال تحريف تاريخ است. اين كه در داستان سريال عدهاي يهودي واقعي پيرو حضرت موسي (عليهالسّلام) وعدّهي ديگر يهوديان راستين را ميكشند و اين يهودي هم يك خاخام است، حقيقت ندارد و همه تماماً ساختگي است…108 با مطالعه تاريخ معاصر كشورمان متوجه اين موضوع ميشويم كه يهوديان ايران در سده اخير دو خاخام برجسته داشتهاند، يكي خاخام «يديديا شوفط» است، او مدت مديدي خاخام بزرگ يهوديان ايران بود و يكي دو سال بعد از انقلاب، به آمريكا مهاجرت ميكند در سال 1385 ازدنيا ميرود «شوفط» مرام و تفكر صهيونيستي داشته و در خاطراتي كه از او منتشر شده است، كاملاً از عقايد صهيونيستي دفاع ميكند… او در زمان پهلوي كاملاً با رژيم صهيونيستي همسويي و همكاري داشت، حجم اسناد و مدارك اين همكاري و همسويي او با رژيم صهيونيستي به حدي است كه جايي براي تشكيك و افكار مرام و صهيونيستي «شوفط» باقي نميماند. درجامعهي يهوديان ايران بعد از شوفط خاخام بزرگ ديگري وجود داشته به نام خاخام «اوريل داودي» كه خاخام بزرگ يهوديان ايران بود. او چند سالي پس از انقلاب در ايران ميماند و بعد به دلايلي به اسرائيل مهاجرت ميكند و در سرزمين اشغال شده فلسطين ميميرد. به اين ترتيب هر دو خاخام برجسته يهوديان ايران در سدهي اخير گرايشهاي جدي صهيونيستي داشتهاند و اتفاقاً بنده به عنوان محقق بسيار خوشحال ميشوم كه خاخامي را معرفي كنند كه داراي گرايشات ضد صهيونيستي بوده و در اين موردتحت فشار آنها هم قرار گرفته باشد… ولي وقتي چنين چيزي نيست، ما نميتوانيم آن را خلق كنيم… . اما نقد ديگر اين كه كارگردان محترم در سريال قصد داشته مظلوميت يهود را بسيار بارز و برجسته كند و اتفاقاً اين شيوه بسيار مورد پسند صهيونيستها است. در كل سريال يهوديها آدمهاي مظلوم، آرام، قابل ترحم، بيگناه، محجوب و بيآزار و اذيت هستند. در دستگاه تبليغاتي صهيونيسم، چيزي را كه همواره شاهدش بوده و در ساخت آثار هنري از آن بسيار استفاده كردهاند، مظلومنمايي مفرط نزد افكار عمومي جهانيان است، به صورتي كه مظلوميت يهوديها، به هر ترتيب اثبات شود و در مديوم سينما ملموس و ديدني باشد، طوري كه وقتي همگان فيلم را ميبينند، واقعاً دلشان براي يهود بسوزد يا حداقل احساس بدي نسبت به اين موجودات بيآزار و اذيت نداشته باشند».109
نقد دوم درمورد موضوع «عشق» است. به تعبير شهيد مطهري «معمولا جوامع از گرايش صددرصد
