
اسلامی برچیده شود حضرت امام خمینی، با الهام از قرآن و سیره ائمه معصوم، مکتب تربیتی اسلام را دوباره زنده ساخت و با تأکید بر این نکته، میفرمود: “تربیت کامل از اهم مسائل است، اما هرگونه تربیتی را نمیتوان تربیت مفید و کامل دانست، بلکه تربیت کامل فقط در پرتو ایمان به خدا و به وسیله تعالیم انبیا امکانپذیر است زیرا غیر از انبیا و پیروان آنها، دیگران اعتقادی به جهان آخرت و صراط مستقیم ندارند.” همچنین میفرمود:” اگر بچه دارید، تربیت الهی کنید، تربیت شیطانی نکنید. خودتان را تهذیب کنید و کودکان خود را اسلامی بارآورید.”
داستان و داستانگویی بهترین ابزار و کاربردیترین وسیله برای تربیت کودکان و نوجوانان است. فرهنگ رضوی در ابعاد شخصیتی و شیوه زندگی امام هشتم و اهلبیت (ع)اصحاب و یاران ایشان نهفته است. کلام و شیوه زندگی حضرت امام رضا (ع) و اهلبیت، سبک زندگی اسلامی با تکیه بر سیره رضوی، نشاط و شادابی و سلامت زندگی، آشنایی با مهارتهای زندگی با بهرهگیری از آداب و احکام اسلامی، تقویت فضایل دینی و اخلاقی موضوعاتی هستند که در آیینه ادبیات کودک و نوجوان نیازمند توجه ویژه است. توجه به چگونگی بیان و انتشار مناسب آثار اسلامی و رضوی مقدمهای برای تربیت صحیح کودکان و نوجوانان و اعتلای جامعه ایرانی و برخورداری از فرهنگ اسلامی و رضوی است. تقویت ادبیات بومی مناسب در این زمینه جاودان سازی و گسترش فرهنگ اسلامی و رضوی در اقصای عالم است چراکه هر داستان خوب حامل ایدهها، آرزوها و در یککلام فرهنگی است که با خود آن را به همراه میبرد و در اندیشهها جاودان میسازد.
در تعلیم و تربيت، قصهگویی روشي است که به وسيله آن به طور غیرمستقیم در اعماق روح کودک و نوجوان تأثیر میگذارد. داستاننویس و قصهگو، ضمن بيان وقايع مهم اقوام، ملل و شخصیتهای مهم تاريخ، روح خواننده و شنونده را به همراه خويش تا عمق تاريخ میبرد و الگوهايي را برايش مجسم میسازد تا از گفتار و رفتارشان سرمشق بگيرند و پيروي کنند. تأثيرات قصه و داستان غیرمستقیم و نامرئی است. به طور غیرمستقیم راه را نشان میدهد و هدايت میکند، عبرت میدهد، موعظه میکند، تشويق مینماید، میترساند، اميدوار میکند. همهی اینها به طور غيرمستقیم القا میشود و به همين جهت پايدار خواهد بود. درواقع شنيدن قصه يکي از کارهاي موردعلاقهی کودکان و نوجوانان است. آنها با هيجان زياد به داستان گوش میدهند. و خود را در اختیار قصهگو قرار میدهند که در اين صورت بهصورت غیرمستقیم تأثيرات لازم را میپذیرند. قصه، نهتنها پیامهای مفيدي براي کودک دارد، بلکه اگر به گونهای جذاب و مناسب طراحي و بيان شود، کودک و نوجوان میکوشند خود را با شخصیتهای آن قصه همانند سازند.
والدين و مربيان میتوانند با بيان داستانهای قرآنی، زمینهی رشد شناختی کودک را فراهم سازند و با ارائهی قصههای آموزنده و جذاب به ساخت الگوي ذهني آنان با گرایشها معنوي بپردازند و زمینهی علاقه و انگیزهی آنان را به مسایل دینی را فراهم آورند، در اين صورت نوعي اشتياق در آنان ايجاد میشود و درنتیجه كودك و نوجوان از انجام اعمال ديني احساس رضايت میکند كه اين رضايت باعث دروني شدن عمل اخلاقي در آنان میشود.
فصل اول
کلیات
1-1-بیان مسئله
کتابهاي کودک و نوجوان موجبات آشنايي با تاريخ اديان، زندگينامه پيامبران، امامان، معصومين و ائمه اطهار (ع) براي کودکان و نوجوانان فراهم میآورند. باید اذعان کرد کتاب بهترين ابزاري است که بهراحتی، اطلاعات صحيح و موثق ديني و مذهبي را در اختيار بچهها ميگذارد بنابراين بايد تلاش کرد دسترسي کودکان به کتابهاي خوب افزايش يابد.
با توجه به علاقه اغلب کودکان به کتابهای مذهبی باید شرایطی فراهم کرد تا مطالب ارائهشده در این زمینه حالت تصنعي و تکراري نداشته و جذابيت زیادی براي کودکان و نوجوانان امروزي دارا باشد زیرا ميتوان مسايل مذهبي را در قالب شعر و داستانهای جذاب در کتابهايي با تصاوير زيبا به آنها ياد داد.
آموزش مسايل مذهبي به طور غیرمستقیم تأثیر بيشتري بر کودکان و نوجوانان دارد. چون در کتابهایی که کاملاً موضوع ديني و مذهبي داشته باشند و در قالب شعر و داستانهای آموزنده و موردعلاقه کودکان باشند هم ميتوان با گنجاندن پيامهاي اخلاقي و رفتاري، تعاليم گسترده قرآني و مهارتهاي زندگي را به بچهها آموزش داد.
کودکان ما به دلیل اينکه در جامعهاي مذهبي زندگي ميکنند، شناخت نسبي از موضوعات ديني و مذهبي دارند اما کتابها نيز در تشويق کودکان به فراگيري آموزههاي ديني و بالا بردن اطلاعات مذهبي نقش بسيار تعیینکنندهای دارند و ميتوانند باراهنماییهایشان اشتياق و انگيزه لازم را براي خريد و مطالعه آثار مذهبي در بچهها ايجاد کنند. همچنين الگو گیری از دوستان خوب نيز در اين باره بسيار مهم است.
اگر گرايش کودکان به سمت کتابهاي مذهبي کم است بايد دليل آن را در جامعه و خانواده جستجو کرد، معمولاً بچهها خودشان کتاب را انتخاب نميکنند و والدين آنها يا اولياي مدرسه کتابهاي مذهبي را براي مطالعه در اختيار آنها قرار ميدهند.
همچنين بچهها بهشدت از والدين، دوستان و معلمان خود الگوپذيري دارند. اگر بزرگترها يا دوستان آنها به سمت مسايل مذهبي گرايش داشته باشند قطعاً کودکان نيز به اين سمت کشيده خواهند شد.
پایاننامهی حاضر تلاش دارد تا سیمای ائمه معصومین ع را در آثار داستانی کودک و نوجوان بررسی و تحلیل کند.
1-2-سابقه و ضرورت انجام تحقيق:
تاكنون در مورد تحليل و بررسي ارتباط ائمه اطهار و آثار داستانی کودک و نوجوان کمتر نوشتهای به چشم میخورد و بهطور مستقل و با چنين ديدگاهي در مورد آثار داستانی کودک و نوجوان تاكنون پژوهشی انجامنشده است اما در خصوص برخی موارد مرتبط میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
“عيسي نيا (1385)” در پژوهشی با عنوان امام و ادبيات پايداري بیان میدارد ادبیات يعني فرهنگي که با وضع موجود در ستيز است و ادبيات پايداري يعني فکر و فرهنگي که به دفاع از حق و نفي باطل میپردازد. پرسش اصلي اين نوشتار آن است که مقدمات ادبيات پايداري امام چيست؟ اين پرسش در چهار عنوان دنبال میگردد: 1)دگر 2) مباني 3) مؤلفهها 4) موانع ادبيات پايداري امام چه هستند؟
در عنوان اول، ادبيات پايداري امام خميني در تقابل با ادبيات شرق و غرب قرار میگیرد. عنوان دوم، به مباني ادبيات قيام و مقاومت دنيوي که صرفاً بر عقل معاش ابتنا دارد، با ادبيات قيام و مقاومت الهي که بر اقتضاي عقل و دستورات الهي پایهگذاری شده، اختصاصیافته است. در عنوان سوم، ادبيات پايداري امام با مؤلفههايي چون خداباوري، خودباوري، بيداري، الگو داشتن و … شناخته میشود. در عنوان چهارم، بر همراهي ادبيات پايداري با ادبيات قيام تأکید شده است. ادبيات قيام، نافي ادبيات موجود است و ادبيات موجود موانعي را بر ادبيات قيام و به تبع آن براي ادبيات پايداري ايجاد میکند. در اين مقاله، اساسیترین مانع، عدم همراهي پيروان و رهبران قيام دانسته شده است.
“ميرقادري (1384)” در مقالهای با عنوان ادبيات سخنان امام سجاد (ع) و صحيفه سجاديه چنین بیان میکند: “نیایشهای امام سجاد (ع) در صحيفه، سرشار از مضامين لطيف و دلپذير است. اين دعاها نشانه ذوق سرشار، روح متعالي، بزرگ شخصيت و دردآشنایی آن حضرت (ع) است. خواننده اين دعاها با اندكي ژرفنگری و تأمل، لذتي معنوي و روحاني احساس میکند که همه لذتهای مادي با آن برابر نيست و درمییابد که اين کتاب، صحيفه معرفت است.”
با وجود پژوهشهای فراواني که پيرامون اين کتاب انجام پذيرفته است، جنبه ادبي و هنري آن کمتر مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مقاله پس از مقدمه و نگاهي به اوضاع سياسي – اجتماعي زمان امام سجاد (ع) ضمن تبيين ادبيات عصر امام سجاد (ع) ادبيات کلام امام (ع) در صحيفه سجاديه مورد بررسي قرار میگیرد.
“ميرزايي (1383)” در مقالهای با عنوان قيام امام حسين (ع) و شعر نو ادبيات معاصر عربي به بررسي قيام امام حسين (ع) در شعر شاعران نوپرداز عرب پرداخته است. از نظر آنان امام حسين (ع) رمز حق و عدالت و تجربه تاريخي است.
از نگاه شاعري چون “احمد دحبور”راه نجات، راه بازگشت به کربلا است و هر انساني میتواند به محض اراده خود، وارد آن شود.
“أمل دنقل” و “محمدعلي خفاجي” اعتقاد دارند که اوضاع کنوني مانند اوضاع و شرايط زمان امام حسين (ع) و کوفي مسلکي نيز در قرن بيستم جاري و ساري است، لذا اميدي به تغيير شرايط و اوضاع نيست.
قاسم حداد سر مبارک حسين را بسان پرچمي از حق و عدالت میداند که به هر سرزميني برود، آن را پر از مهر محبت میکند.
مظفر نواب حاکمان امروزه عرب را مانند يزيد میداند لذا به حسين و شمشيرش در اين زمان نياز است.
عبدالرحمن شرقاوي میگوید بايد ياد حسين در دلها زنده بماند و هرگاه ملتي بخواهد عدالت را بگستراند بايد حسين را به ياد آورد؛ و اگر در مقابل ستم قيام نکند و عدالت را برقرار ننمايد گويي دوباره حسين را کشته است.
از نظر محمد عفيفي امام حسين قيام نکرد تا انتقام ستمديدگان را از ستمگران بگيرد، بلکه قيام کرد تا راه و رسم ستمستیزی را به ستمديدگان بياموزد.
اُدونيس قيام حسين را با کل هستي هماهنگ میداند. از نظر وي کل هستي از قيام حسين متأثر گشته است. سنگها بر او میگرید و گلها بر شانههایش میروید و رودخانهها بر جنازه حسين روان است و درختان خم شدهاند تا بر حسين نماز بگذارد. پس تا هستي است حسين هم هست.
فرهنگ رضوی در ابعاد شخصیتی و شیوه زندگی امام هشتم و اهلبیت (ع)اصحاب و یاران ایشان نهفته است، کلام و شیوه زندگی حضرت امام رضا (ع) و اهلبیت، سبک زندگی اسلامی با تکیه بر سیره رضوی، نشاط و شادابی و سلامت زندگی، آشنایی با مهارتهای زندگی با بهرهگیری از آداب و احکام اسلامی، تقویت فضایل دینی و اخلاقی در آیینه ادبیات کودک و نوجوان بازتاب فعالیتهای ما در این زمینه است.
گفتیم که قصه و داستانگویی پدیدهای است که قدمت آن به قدمت پیدایش زبان و گویایی آدمیزاد است. آنچنانکه تقریباً هیچ قوم و ملت کهنی را نمیتوان یافت که دارای داستانها و حکایتهای مذهبی،حماسی ،اجتماعی و امثال آن نباشد. در همه قرون گذشته داستان یک نوع وسیله برای ارضای نیازهای روانی کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان بوده است. بهطورکلی داستان بیش از سایر وسایل تربیتی در رفتار کودک مؤثر است بهشرط آنکه درست و دقیق انتخاب شود. داستان میتواند ریشه بسیاری از انحرافات را در کودکان و نوجوانان بخشکاند و تأثیرات عمده تربیتی بر آنها داشته باشد. بچهها میتوانند با خواندن و شنیدن داستانها به سرمایههای تمدن و میراث فرهنگی خود دست یابند، با آداب و سنن جامعه خویش و جامعه جهانی آشنا شوند و خود را برای زندگی آینده آمادهتر سازند.
ادبیات دینی بیان هنرمندانه حقایق و معارف اسلامی است که عنصر ادبیات باشکوه تمام در آن جلوه میکند.( حکیمی وکاموس،1382: 576)
“حجواني (1387)”معتقد است کتاب مذهبی کتابی نیست که اطلاعات مذهبی ارائه کند. ارائه اطلاعات مذهبی به جای پرورش حس مذهبی وایمان و باور فقط سواد مذهبی را بالا میبرد. از این دیدگاه کتاب مذهبی و بهویژه داستانهایی در زمینه فرهنگ رضوی زمانی مناسبند که وقتی بچههایی که در محیطهای غیرمذهبی بزرگ شدهاند آن را میخوانند از آن تأثیر مثبت بگیرند.
“محمدی (1390)” در تحلیل محتوا و نقد داستانهای دینی منتشرشده برای کودکان و نوجوانان آثار چاپشده در خصوص ائمه و امام رضا(ع) را در دو گروه فضایل و کرامات و سرگذشت نامهها تقسیم نموده و رتبه آثار چاپشده در مورد امام رضا (ع) را در بین سالهای 1380تا 1385 در مرتبه پنجم قرار داده است و به تمرکز کتب بر فضایل و کرامات، اشاره به اطلاعات مداری به جای احساسات مداری، در نوشتن داستانها و آثار دینی دارد.
“آهاری (1379)” بیان میکند حتی در اشعار مذهبی بیشتر اشعار به جای اینکه به شعور نزدیک باشند به شعار نزدیک هستند. ا
