
هدفهايي كه يك مكتب ارائه ميدهد به تعقيب آنها دعوت ميكند، راه و روشهايي كه تعيين ميكند، بايدها و نبايدهايي كه انشا ميكند، همه بر طراحي و تدوين نظامهاي اجتماعي و ادارة امور سازمانها تأثير ميگذارد. دين با ارائة اصول موضوعة خاصي، كه متناسب با جهانبيني است، در نظريههاي علوم اثر ميگذارد. مهم ترين اثري كه علوم كاربردي از دين ميپذيرد، اثري است كه از نظام ارزشي آن حاصل ميشود. اين اثر نظام رفتاري و ذهني افراد و كاركنان را هدايت ميكند و بدان جهت ميدهد ( مکارم شیرازی، 1368).
بنابراين، تدوين و ارائة الگوي مؤلّفههاي معنويت و هوش معنوي در نظام اسلام، تابع جهانبيني و ايدئولوژي اسلام در محيط كسب و كار و سازمان است. با توجه به آن، لازم است در ابتدا به مباني فكري و جهانبيني اسلامي توجه شود و با مطالعة عميق منابع غني دين مبين اسلام همچون قرآن، نهجالبلاغه و سيرة اهلبيت عليهمالسلام كه در حد اعلاي معنويت و پارسايي قرار دارند، مؤلّفههاي معنويت و هوش معنوي در محيط كسب و كار استخراج و شناسايي شود و با بهرهگيري از نظرات خبرگان و كارشناسان حوزه و دانشگاه، الگويي برآمده از آموزههاي اسلامي به سازمانها و نهادهاي جامعة اسلامي ارائه شود ( زارعی متین، 1388).
اگر روش اولياي دين اسلام را مطالعه كند متوجه ميشويم كه چقدر بر اصول دقيق رهبري منطبق است و نتايج شگرفي از طريق مديريت و رهبري آنها براي ما بهدست ميآيد.
براي استخراج و شناسايي مؤلّفهها و كاركردهاي معنويت و هوش معنوي، بجاست محققان و پژوهش گران دانش مديريت ـ با توجه به مباني و جهانبيني اسلامي ـ به مطالعة عميق و دقيق منابع ديني، بخصوص قرآن و نهجالبلاغه، بپردازند و با تلاش و كوشش خويش، به بوميشدن نظريههاي مديريت كمك شاياني نمايند. تربیت دینی و معنوی با استفاده از اخلاق مذهبی، به دنبال هدایت و ترسیم افق های روشن برای رستگاری و هدایت بشری است (زنگویی و نبی زاده، 1393).
به دليل آنكه در فرهنگ اسلامي، متون فراواني وجود دارد كه در آنها از عميقترين صفات، حالات و كيفيت معنوي صحبت شده، اين توقّع چندان آرماني و دور از واقعيت نيست.
براي مثال، خداوند در قرآن كريم، سورة «مؤمنون» آيههاي 2 تا 10 ويژگيهاي مؤمن را چنين برشمرده است:
ـ مؤمنان در نمازشان فروتنند و خشوع دارند؛ يعني توجه آنها كاملاً به خداوند جلب ميشود. (توانايي تجربة هشياري عميق و مراقبه)
ـ كسانياند كه از كار و سخن بيهوده رويگردانند؛ هدفمندي در زندگي براي رسيدن به رضاي خداوند. (هدفمندي و تقدّس بخشيدن به امور زندگي)
– آنان كه زكات ميپردازند و بر عهد و پيمان خويش پايبندند و در انجام نماز خويش دقت نظر دارند. (ظرفيت براي رفتارهاي پرهيزگارانه)
در توضيح رفتارهاي پرهيزگارانه بايد گفت: در آيات قرآن كريم 2436 واژة «تقوا» به صورت اسمي و فعلي و به عنوان صفت به كار رفته، و بيشتر به صورت «اتقوااللّه» آمده است. برخي از اين موارد، به صورت «إتقوا رَبّكم» يا «إتقوا اللّه الّذي خَلقكم» به كار رفته است. اين تعداد فعل امر به صراحت نشان ميدهد كه تا چه حد رعايت تقوا اهميت دارد و تا چه حد انسان از تقوا غفلت ميكند.
از جملة اوامر اين است كه ميفرمايد: «پس اي خردمندان عالم! از خدا بترسيد. باشد كه رستگار شويد.» (مائده: 100).
شهيد مطهّري ميفرمايد: تقواي ديني و الهي يعني اينكه انسان خود را از آنچه دين در زندگي معين كرده و خطا و گناه و پليدي و زشتي شناخته شده، حفظ و صيانت كند و مرتكب آنها نشود ( مطهری، 1376).
به عقيدة ايشان، ما دو نوع تقوا ميتوانيم داشته باشيم: تقوايي كه ضعف است و تقوايي كه قوّت است. نوع اول اين است كه انسان براي آنكه خود را از آلودگيهاي معاصي حفظ كند، از موجبات آنها فرار كند و خود را هميشه از محيط گناه دور نگه دارد.
نوع دوم آن است كه در روح خود حالت و قوّتي به وجود آورد كه به او مصونيت روحي و اخلاقي دهد كه اگر به فرض در محيطي قرار گيرد كه وسايل و موجبات گناه فراهم باشد، آن حالت و بعد معنوي، او را حفظ كند.
آيت اللّه فاضل لنكراني مينويسند:
اگر «تقوا» به معناي خوف و ترس باشد، مگر روزهداري در انسان خوف ايجاد ميكند؟ و چه تناسبي بين خوف و روزه ميباشد؟ در حالي كه اگر تقوا به معناي خودنگهداري و تحفّظ باشد (كه هست)، بين تحفّظ و روزهداري ارتباط مستقيم وجود دارد؛ زيرا روزه كلاس تمرين براي تحفظ و خودنگهداري است، و يا در آية «اتَّقوا اللّه حقَّ تُقاتِه»؛ از خدا بترسيد، چنانچه شايسته خدا ترس بودن است، روشن است كه اگر «تقوا» را به معناي خوف بگيريم، آيه معنا و مفهومي پيدا نخواهد كرد، ولي اگر «تقوا» را به معناي تحفّظ و خودنگهداري بگيريم، آيه منظوري روشن و هدفي مشخص خواهد داشت (فاضل لنکرانی، 1366).
معناي تقوا در انديشة اميرمؤمنان(ع) گسيخته از معناي قرآني تقوا نيست. براي نمونه ايشان در نهجالبلاغه ميفرمايند: «اي بندگان خدا! شما را به تقواي الهي سفارش ميكنم، كه زاد و توشه سفر قيامت است. تقوا توشهاي است كه به منزل ميرساند.» (نهج البلاغه، خطبه 113).
در كلامي ديگر ميفرمايند: «عملي كه همراه با تقوا باشد كم نيست (هرچند به نظر ناچيز آيد.) چگونه كم خواهد بود عملي كه مقبول درگاه خداست؟» (نهج البلاغه، حکمت95).
