
2-12 نحوه طبقه بندی شرکتها به مراحل چرخه عمر
آنتوني و رامش در پژوهش خود به منظور تفكيك شرکتها به مراحل چرخهی عمر از چهار متغير: رشد فروش، مخارج سرمایهای، نسبت سود تقسيمي و سن شركت استفاده نمودند (آنتونی و رامش27، 1992).
در اين پژوهش تفكيك شرکتها به مراحل رشد، بلوغ و افول با استفاده از چهار متغير به صورت زير است:
1. نخست مقدار هر يك از متغيرهاي رشد فروش، مخارج سرمایهای، نسبت سود تقسيمي و سن (عمر) شركت براي هر سال شركت محاسبه میشود.
2. سال شرکتها بر اساس هر يك از چهار متغير مذكور و با استفاده از پنجك هاي آماري به پنج طبقه تقسيم میشوند كه با توجه به قرار گرفتن در پنجك (طبقه) مورد نظر، طبق جدول (2-6) نمرههای بين 1 تا 5 میگیرند.
3. سپس براي هر سال شركت، نمرههای مركب به دست میآید كه با توجه به شرايط زير در يكي از مراحل رشد، بلوغ و افول طبقه بندي میشود:
الف. در صورتي كه مجموع نمرات بين 16 و 20 باشد، در مرحلهی رشد قرار دارد.
ب. در صورتي كه مجموع نمرات بين 9 و 15 باشد، در مرحلهی بلوغ قرار دارد.
ج. در صورتي كه مجموع نمرات بين 4 و 8 باشد، در مرحلهی افول قرار دارد (شاهعلی زاده، 1391، 53).
جدول 2-5 طبقه بندی شرکتها به مراحل چرخه عمر
سود تقسيمي (DPR)
مخارج سرمایهای (CE)
رشد فروش(SG)
سن شركت(AGE)
پنجك ها
5
1
1
5
پنجك اول
4
2
2
4
پنجك دوم
3
3
3
3
پنجك سوم
3
4
4
2
پنجك چهارم
3
5
5
1
پنجك پنجم
نحوه محاسبه متغیرها:
رابطه شماره (2-1)
SG_it=[1-(SALE_it⁄SALE_(it-1) ) ]×100
رابطه شماره (2-2)
DPR_it=(〖DPS〗_it⁄〖EPS〗_it )×100
رابطه شماره (2-3)
〖CE〗_it=((دوره طی ثابت های دارایی (کاهش)اضافات )⁄(شرکت بازار ارزش))×100
AGE=شرکت تأسیس سال و t سال تفاوت
〖SALE〗_it=فروش درآمد
〖DPS〗_it=سهم هر تقسیمی سود
〖EPS〗_it=سهم هر سود
در اين پژوهش به دليل غير فعال بودن معامله (خريد و فروش) يا غير بورسي بودن شرکتهای نوظهور در بورس اوراق بهادار تهران، چرخهی عمر به صورت سه مرحلهی رشد، بلوغ و افول تعريف شده و از مرحلهی ظهور صرف نظر شده است (شاهعلی زاده، 1391، 55).
2-13 پیشینه تحقیق
2-13-1 پژوهشهای داخلی
تأثیر هموارسازی سود بر بازده شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (توجکی، 1382).
سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و تحلیل گران مالی علاقمندند اطلاعات بیشتری راجع به هموارسازی سود در شرکتهای سرمایه پذیر داشته باشند. به خصوص اینکه اگر این عمل بر ریسک و بازده شرکت موثر باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات این تحقیق نشان میدهد که هموارسازی اثری بر بازده های غیر عادی شرکتها ندارد ولیکن عامل صنعت توأم با هموارسازی بر بازده های غیر عادی شرکتها موثر است. هموارسازی و اندازه تواما بر بازده های غیر عادی بی اثر بوده ولی هموارسازی و افزایش سرمایه را تواما میتوان عاملی موثر بر بازده های غیر عادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دانست؛ و نهایتاً اینکه تأثیر هموار سازی سود بر بازده های غیر عادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ضعیف است.
آنها به این نتیجه میرسیدند که هموار سازی سود اثری بر بازده غیر عادی شرکتها نداشته ولی وجود هموارسازی سود را در بورس اوراق بهادار تهران تایید میکند.
بررسی کارایی نسبت دوپونت تعدیل شده و اجزای آن برای پیش بینی سودآوری شرکتها در هر یک از مراحل چرخه عمر (شاهعلی زاده، 1391).
برای بررسی این موضوع در مراحل چرخه عمر، نخست نمونه آماری با استفاده متغیرهای رشد فروش، نسبت سود تقسیمی و نسبت مخارج سرمایهای و عمر شرکت به شرکتهای در مرحله رشد، بلوغ و افول تفکیک شده و سپس متغیر مستقل نسبت دوپونت تعديل شده و اجزای آن مورد استفاده قرارگرفته است. در این تحقیق متغير وابسته تغييرات سودآوري يك سال بعد است كه تحت عنوان تغييرات بازده خالص داراییهای عملياتي سال بعد نام گذاري میشود، متغير مستقل تحقيق شامل نسبت دوپونت تعديل شده و اجزای آن میباشد که نسبت دوپونت تعديل شده از مجموعه نسبتهای سودآوري به حساب میآید؛ و از متغیرهای اندازه، رشد و بدهی به عنوان متغیرهای تعدیل گر استفاده میگردد. از این رو تعداد 111 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی 1383 تا 1390. در این پژوهش جهت دستیابی به اهداف مورد نظر تحقیق، 6 فرضیه اصلی به شرح زیر تدوین گردیده است:
نسبت دوپونت تعدیل شده، توانايي پيش بيني تغييرات سودآوري آينده را در مرحله رشد دارد.
نسبت دوپونت تعدیل شده، توانايي پيش بيني تغييرات سودآوري آينده را در مرحله بلوغ دارد.
نسبت دوپونت تعدیل شده، توانايي پيش بيني تغييرات سودآوري آينده را در مرحله افول دارد.
اجزای نسبت دوپونت تعدیل شده، توانايي پيش بيني تغييرات سودآوري آينده را در مرحله رشد دارد.
اجزای نسبت دوپونت تعدیل شده، توانايي پيش بيني تغييرات سودآوري آينده را در مرحله بلوغ دارد.
اجزای نسبت دوپونت تعدیل شده، توانايي پيش بيني تغييرات سودآوري آينده را در مرحله افول دارد.
نتايج به دست آمده حاکی از رابطه مثبت و معنی دار بین نسبت دوپونت تعدیل شده و اجزای آن با پیش بینی سودآوری شرکتها در دوره بلوغ و افول، و گردش خالص داراییهای عملیاتی در دوره رشد میباشد. همچنین مشخص شد که بین نسبت دوپونت تعدیل شده و حاشیه سود عملیاتی با پیش بینی سودآوری آتی شرکتها در دوره رشد رابطهای وجود ندارد.
بررسی تأثیر چرخه عمر شرکت و محافظه کاری بر ارزش شرکت (کرمی و عمرانی، 1389).
هدف اصلي اين پژوهش بررسي تأثیر چرخه عمر شركت و محافظه كاري بر ارزش شركت است. در اين پژوهش، تأثیر محافظه كاري بر واكنش سرمايه گذاران به خالص داراییهای عملياتي و سود عملياتي غيرعادي در مراحل مختلف چرخه عمر شركت مورد بررسي قرار گرفته است. تحليل داده هاي گردآوري شده در اين پژوهش در سه مرحله انجام شده است. نخست، شرکتهای عضو نمونه آماري به مراحل رشد، بلوغ و افول طبقه بندي شدهاند. سپس هر يك از شرکتهای مراحل رشد، بلوغ و افول با استفاده از مدل فلتهام و اوهلسون به شرکتهای محافظه كار و شرکتهایی كه از رويه هاي حسابداري متهورانه استفاده میکنند، تفكيك شده و در مرحلهی آخر با استفاده از روشهای آماري تحليل همبستگي و رگرسيون مقطعي فرضيه هاي پژوهش مورد آزمون قرار گرفتهاند. فرضیه های تحقیق شامل:
فرضیه اول: سرمایه گذاران اهمیت بیشتری به خالص داراییهای عملیاتی و سود عملیاتی غیر عادی شرکتهای در مرحله رشد نسبت به شرکتهای مراحل بلوغ و افول میدهند.
فرضیه دوم: در مرحله رشد، سرمایه گذاران اهمیت بیشتری به خالص داراییهای عملیاتی و سود عملیاتی غیر عادی شرکتهای محافظه کار نسبت به شرکتهایی که از رویه های متهورانه استفاده میکنند، میدهند.
فرضیه سوم: در مرحله بلوغ، سرمایه گذاران اهمیت یکسانی به داراییهای عملیاتی و سود عملیاتی غیر عادی شرکتهای محافظه کار و شرکتهایی که از رویه های متهورانه استفاده میکنند، میدهند.
فرضیه چهارم: در مرحله افول، سرمایه گذاران اهمیت کمتری به داراییهای عملیاتی و سود عملیاتی غیر عادی شرکتهای محافظه کار نسبت به شرکتهایی که از رویه های متهورانه استفاده میکنند، میدهند.
نتايج حاصل از بررسي 450 سال – شركت طي دوره زماني 1382 تا 1387 نشان میدهد كه سرمايه گذاران اهميت (وزن) بيشتري به خالص داراییهای عملياتي و سود عملياتي غيرعادي شرکتهای در مرحله رشد نسبت به شرکتهای مراحل بلوغ و افول میدهند. هم چنين نتايج نشان میدهد كه در مراحل رشد و بلوغ، سرمايه گذاران اهميت (وزن) بيشتري به خالص داراییهای عملياتي و سود عملياتي غيرعادي شرکتهای محافظه كار (نسبت به شرکتهایی كه از رويه هاي حسابداري متهورانه استفاده میکنند) میدهند و در مرحلهی افول عكس اين موضوع صادق است.
تحلیل دامنه شکاف عدم تقارن اطلاعاتی بین اعضای حرفه، تهیه کنندگان و استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری بر پایه ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی (وکیلی فرد و رستمی، 1389).
در این تحقیق با مدد جستن از ویژگیهای کيفي اطلاعات حسابداري و گزارشگري مالي، دامنه شکاف موجود بين برداشت اعضاي حرفه، تهيه کنندگان و استفاده کنندگان اطلاعات حسابداري از ارجحيت ویژگیهای کيفي آن براي بهبود و ارتقاي کيفيت گزارشگري مالي در وضعيت فعلي و همچنين حوزههایی از گزارشگري مالي که اين شکاف عمیقتر است، را مشخص نمودهاند. 281 پرسشنامه ميان حسابداران، حسابرسان، تحليل گران سهام، کارشناسان بانکي و دانشجويان حسابداري توزيع شده است. فرضیهها عبارتند از:
فرضیه اول: بین برداشت تهیه کنندگان، اعضاي حرفه و استفاده کنندگان اطلاعات حسابداري، از ارجحیت ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداري، شکاف وجود دارد.
فرضیه فرعی اول: از بین سه گروه مورد بررسی، تهیه کنندگان، استفاده کنندگان و اعضاي حرفه، سطح عدم تقارن اطلاعاتی استفاده کنندگان بیشتر از سایر گروهها میباشد.
فرضیه فرعی دوم: از بین سه گروه مورد بررسی، تهیه کنندگان، استفاده کنندگان و اعضاي حرفه، سطح عدم تقارن اطلاعاتی اعضاي حرفه بیشتر از سایر گروهها میباشد.
فرضیه فرعی سوم: از بین سه گروه مورد بررسی، تهیه کنندگان، استفاده کنندگان و اعضاي حرفه، سطح عدم تقارن اطلاعاتی تهیه کنندگان بیشتر از سایر گروهها میباشد.
فرضیه دوم: میزان شکاف و عدم تقارن اطلاعاتی بین گروههای مختلف استفاده کننده و تهیه کنندگان حوزه هاي مختلف حسابداري و مالی متفاوت است.
فرضیه فرعی اول: میزان شکاف عدم تقارن اطلاعاتی بین گروههای استفاده کننده، تهیه کننده و اعضاي حرفه، در حوزه قابلیت اتکاي اطلاعات حسابداري بیشتر از سایر حوزه هاي ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداري است.
فرضیه فرعی دوم: میزان شکاف عدم تقارن اطلاعاتی بین گروههای استفاده کننده و تهیه کننده و اعضاي حرفه در حوزه ارائه به هنگام اطلاعات حسابداري بیشتر از سایر حوزه هاي ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداري است.
فرضیه فرعی سوم: میزان شکاف عدم تقارن اطلاعاتی بین گروههای استفاده کننده و تهیه کننده و اعضاي حرفه در حوزه کفایت افشاي اطلاعات حسابداري بیشتر از سایر حوزه هاي ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداري است.
فرضیه فرعی چهارم: میزان شکاف عدم تقارن اطلاعاتی بین گروههای استفاده کننده و تهیه کننده و اعضاي حرفه در حوزه مربوط بودن براي تصمیم گیري استفاده کنندگان اطلاعات حسابداري بیشتر از سایر حوزه هاي ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداري است.
فرضیه فرعی پنجم: میزان شکاف عدم تقارن اطلاعاتی بین گروههای استفاده کننده، تهیه کننده و اعضاي حرفه در حوزه مقایسه پذیر ارائه شدن اطلاعات حسابداري بیشتر از سایر حوزه هاي ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداري است.
فرضیه فرعی ششم: میزان شکاف عدم تقارن اطلاعاتی بین گروههای مختلف استفاده کننده و تهیه کنندگان در حوزه مد نظر قرار دادن فزونی منافع بر مخارج تهیه اطلاعات مالی و حسابداري بیشتر از سایر حوزههای ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداري است.
نتايج تحقيق حاکي از اين بوده است که يک تفاوت معني دار بين برداشت تهيه کنندگان، استفاده کنندگان و اعضاي حرفه در رابطه با ارجحيت ویژگیهای کيفي اطلاعات حسابداري وجود دارد و به ویژه حسابرسان از وضعيت فعلي گزارشگري مالي ناراضیتر بودند. نتايج همچنين نشان داده است که از ميان 5 حوزه مختلف مورد بررسي، يعني: مربوط بودن، ارايه به هنگام، مقايسه پذير ارايه شدن، داشتن قابليت اتکاي کافي و در نهايت کفايت افشا پاسخ دهندگان بيشتر از وضعيت نبود افشاي کافي و قابليت اتکاي مناسب اطلاعات حسابداري شکايت داشتند.
بررسی رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس (احمدپور و عجم، 1389).
هدف این تحقیق،
