
27).
2-3-9-2- رابطه ایران و روسیه در سطح بین الملل
در روابط میان ایران و روسیه طی چند قرن گذشته عنصر بین المللی به گونهای پیوسته برجسته بوده است عواملی از قبیل جغرافیای استراتژیک، تمایلات استراتژیک ایران و روسیه و پیوند ژئوپلتیک روابط ایران و روسیه با مناسبات قدرتهای جهانی علت اهمیت عنصر بینالمللی در روابط دو کشور است. جایگاه جغرافیایی ایران و ویژگیهای گوناگون جغرافیایی این کشور، به همراه شرایط و مقتضیات محیطهای پیرامونی ایران از جمله آسیای مرکزی و قفقاز، ترکیب جغرافیایی روابط دوجانبه را ماهیتی بینالمللی بخشیده است. تسلط استراتژیک بر ایران و محیطهای پیرامونی، موضوعی بینالمللی و رقم زننده رقابتهای فشرده جهانی است (سنایی 1387، 23).
روسیه بطور پیوسته از قرن هیجدهم به بعد خواستار نقش بین المللی بوده و توانسته است این نقش را کمابیش بازی کند. اگرچه درجه و شدت نقش بین المللی روسیه متغیر و تابعی از سامان قدرت آن بوده اما تمایل استراتژیک به ایفای نقش بین المللی در سیاست خارجی روسیه همواره پایدار مانده است. در نتیجه ایفای چنین نقشی با در نظر گرفتن جغرافیای ایران و نزدیکی جغرافیای روسیه با آن، مستلزم توجه به ایران به عنوان موضوعی بین المللی برای طراحان و مجریان سیاست خارجی روسیه بوده است (سنایی 1387، 21).
از سوی دیگر تمایل استراتژیک ایران در دوران مورد نظر متمرکز بر حفظ استقلال و تمامیت ارضی و ایفای نقش منظقهای بوده و با عنایت به جایگاه جغرافیایی و توجه جهانی به این عنصر، ایران در موقعیتی پرچالش قرار گرفته است. این چالشها به ایران موقعیتی بینالمللی بخشیده و موضوع مناسبات با ایران را به موضوعی جهانی تبدیل کرده است.روابط ایران و روسیه پیوسته عنصر سومی در مناسبات بین المللی به همراه داشته است و این عنصر سوم در قرن هیجده، نوزده و اوایل قرن بیستم، انگلیس است. در سالهای جنگ جهانی اول و دوم، عنصر سوم آلمان و متحدان آن بود. از پایان جنگ دوم تا پایان جنگ سرد، و حتی تا حال حاضر که بیش از بیست سال از فروپاشی نظام دوقطبی میگذرد، عنصر سوم آمریکاست. چگونگی روابط روسیه با عنصر سوم یعنی آمریکا سایه سنگینی بر مناسبات دوجانبه دارد و از این رو، مناسبات دوجانبه در پرتو ماهیت عملکرد عنصر سوم متغیر ولی حضور عنصر سوم پایدار، قابل تحلیل است (کرمی 1388، 30). در رابطه با زمینههای همکاری نیز به مواردی اشاره میشود:
۱- دو کشور ایران و روسیه با نظام بین المللی تک قطبی، هژمونی و یکجانبه گرایی آمریکا مخالفت جدی دارند. جلوگیری از فشارهای آمریکا برای منزوی ساختن ایران و روسیه، دستیابی به قدرت مانور بیشتر در سطح بین المللی با همکاریهای دولتهای مستقل یا ناراضی از وضع موجود و جلوگیری از گسترش ناتو از مهمترین موضوعات مشترک در حوزه سیاست خارجی ایران و روسیه است.
۲- ایران و روسیه نسبت به برخورد دوگانه غرب در زمینه حقوق بشر و دموکراسی معترضند و در بیانیههای متعدد به وجود استاندارد دوگانه در غرب برای مواجه با این موضوع اشاره کردهاند و از آن انتقاد میکنند همین دیدگاه مشترک در مورد استاندارد دوگانه در زمینه حقوق بشر باعث شده است که از مواضع یکدیگر حمایت کنند. از سال ۱۹۹۶به بعد روسیه همواره به قطعنامه هایی که علیه حقوق بشر در ایران مطرح شده رای منفی داده است و ایران نیز از مواضع روسیه حمایت کرده است.
۳- هر دو کشور مخالف تضعیف سازمان ملل در حل و فصل بحرانهای جهانی هستند و این مسئله زمینه را برای همکاری دو کشور مهیا میکند. هر دو کشور همکاری نزدیکی در سازمان ملل با همدیگر دارند و در خصوص موضوعات مهم بین المللی رایزنی مستمر و نزدیکی بین آنها وجود دارد (کرمی 1388، 31).
روسیه بدلیل برخورداری از توان هستهای و هم چنین حق وتو در شورای امنیت به رغم تمامی مشکلاتی که پس از فروپاشی شوروی دامنگیر این کشور بوده است، کماکان در زمره قدرتهای بزرگ و نقش آفرین جهان قرار دارد و جمهوری اسلامی ایران نیز بدلیل موقعیت برجستهای که در منطقه ژنو استراتژیک خاورمیانه و جهان اسلام دارد در واقع یک قدرت منطقهای با تأثیر گذاری جهانی است. به همین دلیل برای ایران داشتن رابطه مطلوب با روسیه یک الزام تاریخی محسوب میشود. چرا که ایران به همکاریهای روسیه در خیلی از موارد نیاز مبرم دارد و همین طور روسیه به ایران نیاز دارد. هردو کشور به راهبرد تغییر وضع موجود جهت رسیدن به جایگاه مطلوب متعهدند و این تعهد از آنجا ناشی میشود که این دو کشور از جایگاه و نقش که برای این کشورها درعرصه جهانی تعریف شده اند. ناراضی هستند. نارضایتی ایران و روسیه از منزلت خود در راهبرد اتخاذ شده مبتنی بر باز تعریفی است که این دوکشور از خود دارند (کرمی 1388، 162). هم چنین هر دو کشور از نظام تک قطبی ناراضی هستند و خواهان نظام چند قطبی شده اند.
لذا همین دیدگاه مشترک دو کشور در مسائل مختلف لزوم همکاری را ضروری ساخته است که بعضی از موارد آن اشاره میگردد.
1. حمایت و پشتیبانی از عقیده و اقدامات در جهت ایجاد جهان چند قطبی و مخالفت با جهان تک قطب؛
2. اعتقاد به عدم استفاده ابزاری از حقوق بشر در مجامع و سازمانهای بین المللی؛
3. همکاری در سازمان بین المللی انرژی اتمی و ایستادگی در مقابل اقدامات یکجانبه ایالات متحده؛
4. حمایت دو کشور از مواضع یکدیگر جهت محوریت سازمان ملل در بحرانها و مخالفت با اقدامات یکجانبه؛
5. حمایت از روسیه به عنوان کشور ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی؛
6. حمایت از ایده گفتگوی تمدنها و اقدامات لازم در این زمینه؛
7. رایزنی ومشورت پیوسته درخصوص مسائل امنیت بین الملل، خلع سلاح، تروریسم بین المللی، قاچاق مواد مخدر و جنایات سازمان یافته (صفری 1384، 140).
2-3-9-3- موانع و چالشهای روابط دو کشور در سطوح منطقهای و بین المللی
الف) در سطح منطقهای
۱- همکاری دو کشور در سطح منطقهای بیشتر دایر بر عدم مزاحمت بر هم دیگر بوده و کمتر به مسائل پویا، سازنده و آینده نگرانه تعلق گرفته است. نمونه عینی آن را در فقدان تشکیلات و سازوکاری برای حل و فصل مسائل منطقهای خزر، آسیای مرکزی و قفقاز میتوان دید.
۲- روسیه با اعمال سیاست اوراسیاگرایی و در راستای تثبیت هژمونی سنتی، کمتر مایل بوده که ساختارهایی شکل بگیرد کشوری دیگری چون ایران در آن نقش داشته باشد و منطقه را حیاط خلوت و حوزه ی انحصاری منافع خود دانسته و انتظار دارد که ایران نیز این وضعیت را محترم بشمرد این در حالی است که در مناطق مذکور کشورهای ترکیه، چین، آمریکا و اروپا و کشورهای عرب بطور جدی فعال هستند. در رابطه با اهمیت ایران در نگاه روسیه میتوان به این مسئله اشاره کرد پوتین در مقاله هفتم خود در رابطه با سیاست خارجی تأکید میکند که تمام تحریمهای موجود علیه ایران از جمله تحریمهای یکجانبه در مقابل قرار گرفتن تمام فعالیت هستهای ایران تحت کنترل مطمئن و همه جانبه آژانس بین المللی انرژی اتمی لغو شود. با توجه به دستور کار سیاست خارجی روسیه در سال ۲۰۱۲ فرصتهای و چالشهای متعددی در سطوح مختلف روابط یعنی دوجانبه، منطقهای و بین المللی برای همکاری دو کشور مهیا میشود (حدادی 1387، 321).
۳- در رابطه با دریای خزر نیز روسها در توافقات آشکار و پنهان خود با کشورهای ساحلی دریای خزر، چندان خواستههای ایران را در نظر نگرفته اند. از نظر مسکو، خط فاصل بین ایران و کشورهای همسایه همان خط آستار-حسینقلی است که در زمان شوروی بطور یک جانبه و بر اساس توافق داخلی میان جمهوریهای اتحاد شوروی ترسیم شده است.عملکرد روسها در طی ۲۰ سال گذشته نیز چیزی غیر از این نبوده است و کمتر حاضر به اظهارنظر، بیانیه و یا توافقی بودهاند که فراتر از این خط را برای ایران در نظر بگیرد.
۴- دو کشور نسبت به عبور خطوط انتقال انرژی از مبدأ دریای خزر به سمت بازارهای مصرف نگاه متفاوتی دارند. مسکو به شکلهای مختلف کوشیده است تا کشورهای منطقه را وادار به انتخاب مسیر شمالی کند و جمهوری اسلامی ایران نیز بطور طبیعی، مسیر جنوبی را به عنوان نزدیکترین و کم هزینهترین مسیر انتقال انرژی مطرح میکند. در حال حاضر بیشتر انرژی منطقه از طریق مسیر شمالی و سپس مسیر باکو- تفلیس- جیحان انتقال مییابد (حدادی 1387، 322).
ب) در سطح بینالملل
۱- روسیه اولویتهای مهمتری نظیر سیای اس، اروپا، آمریکا و شرق دارد و ایران در درون اولویت پنجم (خاورمیانه) مطرح است. روسها انتظار دارند هر جا که اشاره کنند، ایران باید مخالفتهای ضدسیستمی خود را خاتمه دهد تا آنها بر سر دو راهیهای دشوار انتخاب یک طرف قرار نگیرند. در واقع آنها ایران را یک کشور جهان سومی میپندارند که برای ایجاد برخی دردسرها برای آمریکا در سیاست بین المللی موجود اهمیت دارد اما این وضعیت نباید برای روسیه هزینه ایی ایجاد کند.
۲- سیستم بین المللی، اتحاد استراتژیک ایران و روسیه را بر نمیتابد. در دوران جنگ سرد توجه به چنین اتحادی تبادل سیستم را به هم ریخت. احتمالاً در حال حاضر نیز چنین اتحادی توسط قدرتهای بین المللی قابل تصور و تحمل نیست. مرز دوستی ایران و روسیه تا هر کجا رود از نظر بازیگران بین المللی نمیتواند وارد مرحله ائتلاف و اتحاد استراتژیک شود. به نظر میرسد روسها با وقوف از مرزهای نانوشته روابط از درجه تحمل سیستم بینالملل آگاهی دارند و ایران با عنایت به شرایط بین المللی، پیوسته روابط دوستانه ایی با همسایه شمالی خود داشته است.
۳- متشنج بودن مناسبات ایران با غرب: سیاست خارجی روسیه در حال حاضر مبتنی بر دو اصل مهم واقعگرایی و عملگرایی است. بر اساس همین دو اصل، روسها به دنبال رفع تنش در مناسبات خود با غرب هستند از این رو نمیخواهند با گسترش بیش از حد نیاز مناسبات خود با ایران، منافع خود را در غرب به خطر بیندازند.
۴- یکی از اساسیترین چالشها در رابطه با روسیه در عرصه نظام بین الملل، نبود حالت موازنه برای ایران در رابطه با این کشور است. بخاطر این رابطه یکطرفه و نبود اهرم فشار بر روی روس ها، دست این کشور برای درهم شکستن توافقات و پیشبرد منافع خود بدون ملاحظه ایران و کارت بازی قرار دادن ایران باز است (حدادی 1387، 323).
2-3-9-4- پیشنهادها برای تسهیل و گسترش روابط ایران و روسیه
الف) در سطح منطقهای
۱- توسعه همکاری در رابطه با مسیرهای انتقال انرژی: علی رغم سیاست اوراسیاگرایی و حفظ استیلای سنتی روسیه در مناطق و مطرح بودن ایران به عنوان رقیب برای این کشور، امکان همکاری میان روسیه و ایران در رابطه با مسیرهای انتقال انرژی وجود دارد سیاست روسیه در راستای دستیابی به مکانهای بیشتر در آسیا از قبیل هند و پاکستان و بهره وری از نزدیکی و مجاورت ایران با این کشورها، امکان این همکاری را میسر میسازد.
۲- شکستن تحریم ها: در صورت برداشتن تحریمها از ایران، این کشور به مهمترین بازیگر منطقهای و محتملترین مسیر برای روابط اقتصادی خواهد بود (با توجه به این که همه کشورهای عضو سازمان ملل براساس منشور ملل متحدد موظف به رعایت و اعمال قطعنامههای شورای امنیت هستند وجود تحریمها نقش اساسی را در انزوای ایران و عدم تعامل سازنده با روسیه و سایر کشورهای منطقه ایفامی کند)
۳- با توجه به اینکه دستیابی ایران به موقعیت مهم در منطقه برخلاف منافع طولانی مدت دولتهایی خاصی از قبیل روسیه و آمریکاست در نتیجه ایران باید قدم به قدم بدون ایجاد هراس در میان شرکا و رقیبان، روابط خود را با روسیه ادامه دهد با توجه به اینکه در شرایط حاضر بین المللی و انزوای ایران تنها کانون کسب تکنولوژی و فناوری و دستیابی به تسلیحات مدرن از طریق روسیه میسر است و نقش مهمی را این کشور در آینده توسعه ایران ایفا میکند.
البته باید این نکته را هم در نظر گرفت در شرایط فعلی با توجه به افزایش کنشگری و تأثیری گذاری ایران در میانجیگری و حل و فصل مناقشههای خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز، روسیه هم حداقل در کوتاه مدت یا میان مدت به همکاری استراتژیکی
