
بر منابع ناملموس، دارایيهاي ناملموس بحراني، و اهداف استراتژيك دارند(مريتوم،2001).
2-9-29-درجه بندي سرمايه فكري100
درجهبندي سرمايه فكري يكي ديگر از ابزارهاي مهم اندازهگيري سرمايه فكري است كه توسط ادوينسون توسعه داده شد .درجه بندي سرمايه فكري دورنماي كارایي، بازسازي و ريسكهاي اجزاء سرمايه فكري را براي پتانسيل درآمد آينده الگو برداري ميكند. اين روش در حال حاضر توسط بيش از 200 سازمان در اروپا و ژاپن استفاده میشود.
به نظر ميرسد كه اين روش جالب توجه سازمانهاي ملي و اجتماعي نظير مدارس و بيمارستانهاست كه بازار سهام عمومي ندارند تا بعنوان نقطه مرجع مورد استفاده قرار گيرد. اين رويكرد در حال حاضر همچنين براي درجه بندي سرمايه فكري شهرها و ملل استفاده ميشود. درجهبندي سرمايه فكري علاوه بر اينكه نقشهاي جهت الگو برداري با بهترين عملكرد ميدهد، پايگاهي نيز جهت ارزيابي توانائيهاي درآمدي در آينده فراهم ميكند(ادوينسون،2002).
2-9-30- اندازهگيري و حسابداري سرمايه فكري(مجیک)101
اندازهگيري و حسابداري سرمايه فكري، حاصل پروژهاي تحت همين عنوان با حمايت اتحاديه اروپائي است كه در حال توسعه يك روش اندازهگيري و نرمافزاري مبتني بر عوامل بحراني موفقيت با نگاه ويژه به سرمايه فكري است. ابزارهاي اندازهگيري و حسابداري سرمايه فكري، شركتها را قادر به اندازهگيري ارزشهاي غير مادي شان به روشي عملي و ساختار يافته ميكند. واگنر و همكاران سرمايه فكري را بصورت ارزش افزوده كليه منابع ناملموس يك شركت تعريف ميكنند.
سرمايه فكري شامل دانش تعيين كننده يك شركت است كه براي تامين مزيت رقابتي ضروري است. اين مدل مبتني بر اين عقيده است كه در اندازهگيري سرمايه فكري بايد مواردي از قبيل.
پتانسيل اصلي سازمان (سرمايه انساني)، توانائي جهت تبديل اين پتانسيل به محصولات و خدمات(سرمايه سازماني)، شايستگي جهت مديريت و يكپارچه سازي فصول مشترك بيروني با ذينفعان سازمان(سرمايه بازار) و قابليت توسعه و بهبود مستمر تمامي پتانسيل ها و متغيرهاي محيطي در نظر گرفته شود.
2-8-31- مدل رویهی مالي سنجش دارایي هاي نامشهود102
در روش مالي اندازهگيري دارایيهاي ناملموس، كه توسط رودو و لليارت توسعه داده شد، ارزش (و وزن) دارایيهاي ناملموس يك شركت بوسيله تفريق نمودن مجموع ارزشهاي استنتاجي دارایيهاي مالي و فيزيكي شركت از مجموع ارزش آن حاصل ميشود.
2-9-32- خطوط راهنماي دانمارك103
خطوط راهنماي دانمارك حاصل يك تحقيق است كه با حمايت وزارت علوم، فناوري و نوآوري دولت دانمارك جهت چگونگي گزارشدهي دارایيهاي ناملموس شركتهاي دانماركي در سال 1998 شروع شد و سرانجام در سال 2003 نسخه عمومي آن تهيه گشت. در حدود 100 شركت و سازمان دانماركي با اندازههاي مختلف اعم از عمومي و خصوصي در اين مطالعه شركت داشتند. خطوط راهنماي دانمارك براي اظهارنامههاي سرمايه فكري، يك مدل سرمايه فكري شامل چهار عنصر وابسته را تهيه نمود كه منابع دانش يك سازمان را توصيف ميكنند. اين عناصر شامل: كاركنان، مشتريان، فرآيندها و فناوريها ميباشد.
2-9-33- مدل هوش تجاری104
مدل هوش تجاری جزو مدلهای کارت امتیازی است، که در سال 2004 میلادی توسظ اگیل سندویک معرفی شده است. مدلی است که درآن تمرکز اصلی بر افراد(کارکنان)-سرمایهی انسانی-است. در این مدل، سنجش سرمایهی انسانی(به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی سرمایهی فکری) در قالب سامانهای فراگیر و سازگار استوار گردیده است.
مدل هوش تجاری از چهار شاخص عمده تشکیل شده است. در جدول زیر نمونهای از به کارگیری شاخصها و سنجههای مرتبط با هریک نمایانده شده است.
جدول(2-4)نمونه ای ازنحوهی به کارگیری شاخصهاوسنجههای مرتبط درمدل هوش تجاری(خاوندکاروهمکاران،1388)
اعتبار
دانش
انرژی
هویت
کامل و عالی بودن برای فرد
یادگیری مشتریان
توسعه دادن
ایجاد جذابیت
احترام آمیز بودن توسط فرد
یادگیری فرد
تعلق بخشیدن
ارزش دادن
باعث غرور بودن برای فرد
ایجاد امکان دسترسی
دیدن
ریشه دار کردن
اعتماد به شخص
توسعه توسط فرد
به کار گرفتن
اهمیت دادن
توصیه کردن به شخص
به کارگیری توسط فرد
اختیار دادن
آینده دار نمودن
رضایت بخش بودن برای شخص
به اشتراک گذاری توسط فرد
توجه کردن
معنا بخشیدن
2-10-در این تحقیق به دلایل زیر از بین مدلهای معرفی شده، از مدل ضريب ارزش افزوده سرمايه فكري پالیک(2003)، برای سنجش سرمایه فکری استفاده میشود:
مبنای سنجش در این روش ثابت است به گونهای که امکان مقایسه نمونههای بزرگ در صنایع مختلف را فراهم میکند. سایر روشهای سنجش سرمایه فکری از جهات زیر محدود هستند:
الف) از اطلاعاتی استفاده میکنند که خاص برخی از شرکتها یا ملل است، برای نمونه دادههای مرتبط با سهام.
ب) متناسب با ویژگیهای یک شرکت خاص هستند. از این رو، امکان استفاده از آنها برای انجام تحلیلهای مقایسهای در بین یک نمونه وسیع و متنوع از شرکتها کاهش مییابد.
کلیه دادههای مورد استفاده در روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری از صورتهای مالی حسابرسی شده استخراج میشوند. بنابراین، محاسبات انجام شده عینی و قابل رسیدگی هستند.
روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری یک تکنیک ساده و شفاف است. سادگی محاسبات این روش امکان استفاده از آن را توسط ذینفعان برون سازمانی فراهم میکند. سایر روشهای اندازهگیری سرمایه فکری از این جهت محدود هستند که صرفاً توسط گروههای درون سازمانی یا به وسیله مدلها، تحلیلها و اصولهای پیچیده قابل محاسبه هستند.
این روش در پژوهشهای متعددی، به عنوان نمونه، فایرر و ویلیامز، شیو، چانگ، کاماث بکار گرفته شده است(نمازی و ابراهیمی،88).
2-11-روشهاي كمي اندازهگيري سرمايه فكري
روشهاي كمي، جهت محاسبه ارزش سرمايه فكري به شرح زير مي باشد: (سراجي،6،1384)
روش اول:
IC_1=(R_c-R_I)/WACC
روش دوم:
IC_2=(μ_C-μ_I)T_A
روش سوم:
IC_3=(φ/WACC)(T_A/(1+I_nft ))
روش چهارم:
IC_4=(MV_t-BV_t)/(1+I_nft )
در فرمول ياد شده:
IC =سرمايه فكري
=R_I درآمد شركت
=R_Cدرآمد متوسط صنعت
WACC=متوسط موزون هزينه سرمايه شركت WACC=∑(WXKX)
KX,WX=درصد مشاركت و هزينه سرمايه هر يك از اجزاي سرمايه
C μ=بازده متوسط شركت طي Tدوره
I μ = بازده متوسط صنعت طي Tدوره
TA=متوسط داراييهاي شركت طيTدوره
I μ C -μ =φ
= I_nftنرخ تورم در دوره t
= MV_t,BV_tارزش دفتري و ارزش بازار شركت در دوره t
ارزش بازار شركت از حاصلضرب تعداد سهام در قيمت آخر دوره بدست ميآيد .
2-12-سرمايه فكري به عنوان يك مزيت رقابتي
سرمايه فكري شامل همه داراييهايي است كه در ترازنامه شركت نشان داده نميشود و شامل آن دسته از داراييهاي نامشهود مانند علایم تجاري، اختراع ها و امتيازها و برتريهاي انساني، ساختاري و ارتباطات محيطي است كه به روشهاي حسابداري در صورتهاي مالي منعكس نميشود .رشد داراييهاي نامشهود شركتها، قدرت رقابت و توسعه پايدار را تضمين ميكند(سيتارامن105،2002).
سازمانها براي اينكه بتوانند در دنياي تجارت و رقابت، حضور مستمر و پايدار داشته باشند بايد حول محور علم و دانش فعاليت كنند. علي رغم اينكه دانش به عنوان منبعي براي بقاي سازمان ضروري است و شرط موفقيت سازمانها در گرو دستيابي به دانش و فهم عميق آن در تمامي سطوح است، رقابت، اصل اول بقا و دانش، پيش شرط ورود به عرصه رقابت است. اگر سازمانها در ابعاد خرد و ملتها در ابعاد كلان از پيشرفت غافل شوند اقتصاد و توليد ثروت را به رقبا خواهند باخت(شجاعي و باغبان، 1388).
بر اساس ديدگاه مبتني بر منابع شركت، منابع شركت به عنوان مهمترين محرك رقابت و عملكرد محسوب ميشود. اين منابع شامل داراييهاي مشهود و همچنين داراييهاي نامشهود ايجاد شده در داخل شركت است كه به گونهاي كارا و اثربخش در راستاي اجراي راهبردهاي سود اور و رقابتي خاص به كار گرفته ميشود(رياحي بلكويي،2003).
بارني (1991) داراييهاي شركت را به دو گروه تقسيم ميكند: نوع اول داراييها(از قبيل اموال، ماشين الات، تجهيزات و فناوريهاي فيزيكي) عموماً مشهود، متداول، به راحتي تقليدپذير و قابل جايگزين است. به علاوه، اين نوع داراييها به راحتي در بازار آزاد داد و ستد ميشود. نوع دوم داراييها عموماً نامشهود، ارزشمند، نادر و اغلب بينظير و غير قابل جايگزين است. اين نوع داراييها، داراييهاي راهبردي است كه ميتوانند منجر به ايجاد مزيت رقابتي پايدار و عملكرد مالي برتر شوند(ستايش و كاظمنژاد،1388).
در عصر حاضر با رشد اقتصاد مبتنی بر دانش یا دانش محور، داراییهای نامشهود شرکتها و سرمایه فکری آنها کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار هستند.
موريتسن(1998) بر اين عقيده است كه با وجود اين كه اغلب داراييهاي نامشهود را نميتوان به عنوان داراييهاي راهبردي طبقهبندي كرد، سرمايه فكري يك دارايی راهبردي حياتي محسوب ميشود(رياحي بلكويي،2003). بنابراين، انتظار ميرود كه سرمايه فكري، توان ايجاد مزيت رقابتي و عملكرد مالي برتر را داشته باشد.
در زماني كه توليد محصولات به حد اشباع رسيده، سرمايه فكري منبعي مهم براي حفظ مزيت رقابتي است كه ميتواند مزاياي مهمي را براي حفظ مشتريان، دستيابي به مشتريان جديد و استمرار نوآوريها به دنبال داشته باشد. ارزشمند است كه سرمايه فكري خود را مميزي كنيد، جايگاه و اهميت آن را در زنجيره ارزشي خود درك كنيد و بتوانيد در مورد يك استراتژي جامع براي مديريت آن تصميمگيري كنيد. كليد عملي ساختن و تحقق چنين هدفي، تقويت شهرت، كاركنان و ديگر داراييهاي كليدي و همچنين تمركز بر نحوه استفاده كامل از منابع و رشد توسعه كسب و كار است(ادوينسون106، 1997).
2-13-گزارش سرمايه فكري
يكي از اولويتهاي تحقيقي رشته سرمايه فكري، تدوين اصول و هنجارهايي براي جمعآوري و سازماندهي اطلاعات مربوط به سرمايه فكري است به طوري كه بتوان سرمايه فكري شركتهاي مختلف در كشورهاي گوناگون را باهم مقايسه كرد. گزارش سرمايه فكري وضعيت سرمايه فكري شركت را نشان ميدهد. در گزارش سرمايه فكري، سه جزء سرمايه انساني، سرمايه ساختاري و سرمايه ارتباطي به مؤلفهها و شاخصهاي تشكيلدهنده تقسيم شده و شاخصها و مؤلفهها به صورت حسابها يا كدهاي معين تنظيم خواهند شد(بایبوردی،1389)(منابع خارجی ذکر شده در این بخش، منابع دست دوم میباشند).
جزء اول (سرمايه انساني)، شامل مؤلفهها و شاخصهاي زير ميباشد (اردونز پابلوس107، 2004):
الف) پروفايل كاركنان
1- تعداد كاركنان
2- توزيع كاركنان (توليد، توزيع كالا، تكنولوژي اطلاعات، فروش و بازاريابي، اداري)
3- تعداد مديران
4- درصد كاركنان تحقيقاتي
5- توزيع سن
6- توزيع جنسيت (مرد و زن)
ب) جابجايي كاركنان
1- جديدالاستخداميها
2- استعفادهندگان
3- درصد گردش پرسنل
ج) بازآموزي
1- تعداد برنامه توسعه شايستگي
2- تعداد برنامههاي توسعه پيشرفت شغلي
د) تعهد و انگيزش
1- درصد تحقق هدف فردي
2- متوسط ارشديت
3- درصد كاركنان خطاكار
4- درصد كاركنان ارتقا يافته
و) سرمايه تحصيلي
تخصص و تجربه پرسنل (ماهر، غيرماهر، اداري، بازرگاني)
ي) آموزش مستمر
1- درصد كاركنان آموزشديده
2- متوسط ساعات آموزش
3- سرمايهگذاري آموزش
4- متوسط هزينه آموزش
جزء دوم (سرمايه ساختاري) شامل مؤلفهها و شاخصهاي زير ميباشد (اردونز پابلوس، 2004):
الف) زيرساختار
1- سرمايهگذاري در تجهيزات ساختمان و دفتر
2- سرمايهگذاري در تجهيزات كامپيوتر
3- هزينه تكنولوژي اطلاعات به ازاء هر كارمند
4- زيرساختار مبتني بر دانش (تعداد تجارت برتر در اينترنت)
ب) پشتيباني مشتري
1- تعداد دفاتر ملي
2- تعداد دفاتر فراملي
ج) فرآيندهاي اداري
1- متوسط زمان پاسخ به تماسهاي صفحههاي سوئيچ
2- درصد مسائل رسيدگي در يك روز كاري
د) كيفيت و بهبود
1- جوازها و گواهينامهها
2- تعداد گواهينامههاي ISO9000
3- تعداد كميتههاي كيفيت
4- تعداد گروههاي بهبود
5- درصد مشاركت كاركنان در پروژههاي نوآوري
