
كنفرانس در دعوت نامهاي كه براي آمريكا فرستاد، اعلام كرد كه يكي از مسائل ملموس كنفرانس، رويارويي با بنيانگذاران سازماني است كه در آينده بايد بهطور دائمي زير پوشش يك شخصيت عام و كلي قرار بگيرد و مبلغ اعتلاي همكاريهاي بينالمللي در مسائل تربيتي بعد از جنگ باشد. اين دعوت با پذيرش ايالات متحده آمريكا واقع شد. دولت آمريكا در پاسخ خود تأكيد كرد كه كنفرانس وزيران آموزش كشورهاي متفق، يك امر مهم و مقدماتي را به انجام رسانده و در ترغيب همكاريهاي بينالمللي بهمنظور تجديد بناي آموزش و فرهنگ، نقشي مفيد داشته است و دولتهاي علاقمند بايد براي بنيانگذاري يك سازمان تربيتي و فرهنگي طبق قواعد دموكراسي، تشريك مساعي كنند. 31
ايالات متحده كه در كنفرانس 1942 شركت نكرده بود، در كنفرانس 1944 شركت نمود و با پيشنهادهايي در مورد سازمان ملل متحد براي تجديد بناي تربيتي و فرهنگي وارد لندن شد. در مجموع واكنشها نسبت به پيشنهادات ايالات متحده مساعد بود، اما لازم بود كه كنفرانس «دمبارتن اوكس»32 اين پيشنهادها را تنفيذ كند. كنفرانس «دمبارتن اوكس»، وثيقهاي احتياطي براي تحقق آرمان تشكيل يك سازمان تربيتي و فرهنگي بود. اما هنگاميكه منشور سازمان ملل متحد در آستانه تصويب نهايي بود، همه چيز به كنفرانس «سانفرانسيسكو»33 وابسته شد. اين كنفرانس در پايان كار خود نه تنها منشور سازمان ملل متحد را مورد تصويب قرار داد، بلكه به پيشنهاد فرانسه، برگزاري كنفرانسي عمومي براي ايجاد سازماني بينالمللي در زمينه «همكاريهاي فكري و معنوي» را توصيه كرد. واژههاي اين پيشنهاد، نمايانگر تمايل فرانسه نسبت به احياء و تجديد «موسسه بينالمللي همكاريهاي معنوي» و ادامه فعاليتهاي آن بهعنوان سازماني جديد بود.34
سرانجام گردهمايي تاسيس يونسكو از يكم تا شانزدهم نوامبر 1945 با شركت 44 كشور در لندن و طي فراخوان مشتركي كه دولتهاي بريتانياي كبير و فرانسه انجام داده بودند، برگزار گرديد.35 كشور ايران نيز يكي از شركتكنندگان در اين كنفرانس بود. در اين كنفرانس علاوه بر نمايندگان كشورها، نمايندگان سازمانهاي بينالمللي از جمله سازمان بينالمللي كار، كميسيون همكاري علمي جامعه ملل، اتحاد پان آمريكن، دفتر بينالمللي تعليم و تربيت و موسسه بينالمللي همكاريهاي معنوي نيز حاضر بودند.36 رياست اين كنفرانس را آقاي «الن ويلكنسون»37، وزير آموزش بريتانيا بر عهده داشت. آقاي «كلمنت اتلي» نخستوزير بريتانيا در نطق افتتاحيه خود چنين اظهار داشتند كه: «امروز مردم جهان همانند جزايي هستند كه از وراي اقيانوسهاي عدم تفاهم يكديگر را ميخوانند…يك ضربالمثل قديمي هست كه ميگويد: تو خود را بشناس، اما از اين پس بايد گفت كه همسايه خود را بشناس و تمامي مردم جهان همسايه ما هستند. »38
دولت آمريكا كه از دول با نفوذ در اين كنفرانس بود، بيشتر به تأسيس يك سازمان صرفاً آموزشي39 با هدف بازسازي مراكز آموزشي نظر داشت. اما ديري نپاييد كه فرهنگ40 نيز بهعنوان بخشي از برنامههاي اين سازمان در نظر گرفته شد. همچنين شايان ذكر است كه در لوايح اوليهاي كه به اين كنفرانس فرستاده شده بود، نامي از «علم»به عنوان يكي از حوزههاي صلاحيت اين سازمان آورده نشده بود، اما اصرار برخي دانشمندان بهخصوص «ژوزف نيدهام» و «جوليان هاكسلي»، واقعه بمباران اتمي هيروشيما به موازات اينها، توجه اذهان بشري به نقش مهم يافتههاي علمي در حيات بشري باعث شد تا حرف S به نمايندگي از صلاحیت «علمي»41 در نام اين سازمان گنجانده شود تا تأكيدي باشد بر مسئوليت دانشمندان در قبال جوامع بشري.42 در سومين نشست كامل، بالاخره علامت اختصاري UNESCO به تصويب نهايي رسيد. اين كنفرانس، در 16 نوامبر 1945، در مورد تأسيس يك سازمان آموزش و علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو)، معاهده را به امضا رساند. بدين ترتيب، سازمان يونسكو با هدف كمك به صلح و امنيت بينالمللي از طريق ترويج تشريك مساعي ميان ملل در امور تعليم و تربيت و علوم و فرهنگ، فعاليت خود را آغاز نمود.
در واقع در روز 16 نوامبر، اساسنامه يونسكو توسط 37 كشور به امضا رسيد و تصويبنامه نهايي توسط 44 كشور به امضا رسيد. 43 در اين كنفرانس رقابت سختي بين بريتانيا و فرانسه براي تعيين مقر دائمي اين سازمان درگرفت كه نهايتاً فرانسه توانست بحث را به سود خود پايان دهد و نتيجتاً شهر پاريس بهعنوان مقر دائمي اين سازمان در نظر گرفته شد. همچنين در نخستين اجلاس شوراي اجرايي، آقاي «جوليان هاكسلي» از كشور بريتانيا بهعنوان نخستين دبيركل سازمان انتخاب شد و بدين ترتيب سازمان آموزشي و علمي و فرهنگي سازمان ملل متحد (يونسكو) شروع به كار خويش را آغاز نمود.
گفتار دوم: تشكيلات يونسكو و نحوه رأيگيري در اين ارکان
طبق ماده 1 اساسنامه سازمان، هدف يونسكو كمك به استقرار صلح و امنيت در جهان از طريق ترويج تشريك مساعي ميان ملل در امور تعليم و تربيت و علوم و فرهنگ و همچنين تقويت احترام جهاني به عدالت، حاكميت قانون، حقوق بشر و آزاديهاي اساسي ميباشد. لازم به ذكر است كه اين اهداف نيز بهموجب منشور ملل متحد براي مردم جهان بدون تمايز از حيث نژاد، جنس، زبان يا مذهب مورد تأئيد قرار گرفته است.44 يونسكو در راستاي اجراي اهدافش، داراي ساختار و تشكيلاتي ميباشد كه اين اهداف به وسيله اين اركان اجرا ميشود. كه اين اركان عبارتند از:
1- كنفرانس عمومي
2- شوراي اجرايي
3- دبيرخانه.
بند 1- كنفرانس عمومي
كنفرانس عمومي مركب از نمايندگان دول عضو، اعضاي وابسته، ناظران دول غيرعضو، سازمانهاي بينالدولي و سازمانهاي غيردولتي است كه هر 2 سال يك بار تشكيل ميشود. 45
مطابق بند 1 ماده 14 اساسنامه يونسكو: «كنفرانس عمومي از نمايندگان دول عضو سازمان تشكيل ميشود. هر يك از دول عضو پس از مشورت با كميته ملي، در صورت وجود آن، يا با موسسات و هيأتهاي آموزشي، علمي و فرهنگي، حداكثر 5 عضو انتخاب ميكند.»46
كنفرانس عمومي در راستاي اجراي اهداف اصلي يونسكو داراي يك سري وظايف ميباشد كه اين وظايف مطابق قسمت «ب» ماده 4 اساسنامه سازمان از اين قرار است:
1- كنفرانس عمومي خطمشي و جهت كلي حركت سازمان را تعيين و نظر خود را درباره برنامه پيشنهادي شوراي اجرايي ابراز ميكند.
2- در صورت لزوم، كنفرانس عمومي، طبق مقرراتي كه خود وضع كرده است، كنفرانسهاي بينالمللي دولتها را در مورد آموزش، علوم، مسائل انساني و يا نشر دانش تشكيل ميدهد. كنفرانس عمومي و يا شوراي اجرايي مطابق مقررات كنفرانس عمومي ميتوانند كنفرانسهاي غيردولتي با موضوعات مشابه تشكيل دهند.
3- هنگام اعلامنظر در مورد تصويب طرحهاي پيشنهادي به دول عضو، لازم است كنفرانس عمومي توصيههاي ارائه شده به كشورهاي عضو را از كنوانسيونهاي بينالمللي- كه بايد به تصويب اعضا برسد- جدا كند. در مورد اول، تنها اكثريت ساده كفايت ميكند؛ در مورد دوم، دو سوم آرا لازم است. هر كدام از اعضا پيشنهادها يا كنوانسيونها را در ظرف يكسال از تاريخ خاتمه اجلاس كنفرانس عمومي كه طي آن تصويب شدهاند، به مقامات صلاحيتدار كشور خود ارائه ميدهد.
4- با توجه به مفاد بند «ج» شماره 6 ماده پنج47، طبق شرايط و روند تعيين شده از سوي مقامات صلاحيتدار دو سازمان48 كنفرانس عمومي در زمينههاي آموزشي، علمي، فرهنگي و مسائل مورد علاقه ملل متحد، طرف مشورت سازمان ملل متحد قرار ميگيرد.
5- كنفرانس عمومي گزارشهاي دول عضو به سازمان را مورد پيگيريهاي پيشنهادها و كنوانسيونهاي مورد نظر بند 4 بالا، و يا اگر بخواهد خلاصه تحليلي از اين گزارشها را دريافت و بررسي ميكند.
6- كنفرانس عمومي، اعضاي شوراي اجرايي را برميگزيند و با معرفي شوراي اجرايي، كنفرانس عمومي مدير كل را نيز منصوب ميكند.
در واقع كنفرانس عمومي عاليترين مرجع تصميمگيري يونسكو است كه همانطور كه در اساسنامه آورده شده است با شركت نمايندگان كشورهاي عضو سازمانهاي وابسته به ناظران بينالمللي بهمنظور تعيين سياستها و خطمشيهاي سازمان و موارد ديگري كه در اساسنامه تعيين شده، تشكيل ميشود. 49 از ديگر وظايف كنفرانس عمومي، تنظيم برنامهها و بودجه سازمان است. همچنين كنفرانس عمومي، اعضاي شوراي اجرايي را براي مدت 4 سال و مدير كل سازمان را براي مدت 6 سال انتخاب مينمايد. مصوبات كنفرانس در ارتباط با كنوانسيونها به دو سوم اكثريت آرا نياز دارد در حالي كه در مورد توصيهنامهها و اعلاميهها اكثريت ساده كافي است.50
آئين كار كنفرانس عمومي بدين ترتيب است كه اجلاس عادي كنفرانس عمومي هر 2 سال يكبار تشكيل ميشود. با فراخوان كنفرانس عمومي يا با فراخوان شوراي اجرايي و يا درخواست حداقل يك سوم دول عضو، اجلاس فوقالعاده نيز تشكيل خواهد شد. اجلاس عادي كنفرانس عمومي معمولاً در مقر يونسكو در پاريس و با شركت هيأتهاي نمايندگي كشورها و سازمان هاي وابسته تشكيل ميشود و بنا به رويه جاري 3 هفته به طول ميانجامد. اما چنانچه كنفرانس عمومي خواستار برگزاري اجلاس فوقالعاده باشد، محل برگزاري آن را خود مشخص ميكند در غير اينصورت شوراي اجرايي اين كار را انجام ميدهد.51
در كنفرانس عمومي هر عضو تنها يك رأي دارد. در تصميمگيريهاي عادي اكثريت ساده كافي است اما در مواردي مانند ذيل، اكثريت دو سوم راي دهندگان لازم است:
1- پذيرش اعضاي جديد غيرعضو سازمان ملل متحد، طبق پيشنهاد شوراي اجرايي،
2- پذيرش اعضاي پيوسته،
3- تصويب كنوانسيونهاي بينالمللي كه براي تصويب از سوي دول عضو تصويب ميشوند،
4- پذيرش ناظراني از سوي سازمانهاي غيردولتي يا نيمه دولتي،
5- اضافه كردن اصلاحات و تبصرههايي به اساسنامه، و
6- تصويب مقررات حاكم بر روند كار انجام اصلاحات در اساسنامه.
در اين مورد اكثريت دو سوم اعضاي حاضر و رأي دهنده لازم است.52
همچنين عضويت در يونسكو منوط به نظر موافق شوراي اقتصادي اجتماعي و موافقت دو سوم اعضاي شركت كننده در كنفرانس عمومي است. هر دولت عضو هم ميتواند با يك پيش آگهي يكساله از سازمان خارج شود. بهعنوان مثال، بهدليل سياستهاي مستقل يونسكو نسبت به قدرتهاي بزرگ، ايالات متحده در تاريخ 31 دسامبر 1984 و دولت انگلستان و سنگاپور يك سال بعد در 31 دسامبر 1985 از عضويت يونسكو خارج شدند.53
بند 2- شوراي اجرايي
شوراي اجرايي، مهمترين ركن سازمان پس از كنفرانس عمومي است. فعاليتهاي شوراي اجرايي زيرنظر كنفرانس عمومي انجام ميشود و لذا شورا در مقابل اجراي برنامههاي مصوبه كنفرانس عمومي مسئول است. همچنين شورا، مسئوليت نظارت بر برنامههاي مصوب كنفرانس عمومي را توسط مدير كل برعهده دارد. بهعبارت ديگر، مدير كل نسبت به اجراي مطلوب برنامهها در مقابل شوراي اجرائي مسئول و پاسخگو است. شورا سالانه 2 بار در فصلهاي بهار و پائيز تشكيل جلسه ميدهد.
شوراي اجرايي از تركيب 51 عضو تشکیل میشود كه كنفرانس عمومي از ميان نمايندگان دولتهاي عضو انتخاب ميكند. هر چند اساسنامه اوليه يونسكو پيشبيني كرده بود كه اعضاي شوراي اجرايي نماينده دولتهاي متبوع خود نخواهند بود و به نمايندگي از طرف كنفرانس عمومي در شورا فعاليت خواهند داشت، اما در سال 1954 اساسنامه شورا به پيشنهاد ايالات متحده تغيير كرد و از آن پس اعضاي شورا به نمايندگي از طرف دولتهاي متبوع خويش در شورا شركت ميكنند. 54 اصلاح اساسنامه موجب اين تأسف شد كه شوراي اجرايي بهجاي اينكه انجمني از شخصيتهاي علمي برجسته جهان باشد، بهصورت مجمعي بينالدولي درآمد. 55
هر يك از اعضا و شوراي اجرايي، نماينده دولت كشوري هستند كه آنها تبعه آن كشور هستند. همچنين رئيس كنفرانس عمومي به اعتبار سمت و مقامي كه دارد بهعنوان مشاور در شوراي اجرايي حضور مييابد. كنفرانس عمومي در انتخاب اعضاء شوراي اجرايي كوشش به عمل خواهد آورد كه شورا شامل اشخاصي باشد كه در قلمرو هنر، ادبيات، علوم، تربيت و نشر افكار صلاحيت داشته و براي انجام وظايف اداري و اجرايي شورا
