
د که آنها را برای پذیرش نقشهای بزرگسالان در جامعه مهیا می کند (بیابانگرد،1384).
رشد اجتماعی مطلوب یعنی شخصیتی که بتواند در اجتماع به شکل منطقی ظاهر شده و نیازهای خود و دیگران را به شیوه مطلوب و منطقی ارضا کند. گروهگرایی و همسالگرایی از مظاهر آشکار تفسیر رشد اجتماعی در دوره نوجوانی است. رشد اجتماعی نهتنها میزان سازگاری شخص را با اطرافیان و دیگران نشان میدهد بلکه بر میزان پیشرفت تحصیلی، موقعیت شغلی و محبوبیت اجتماعی نیز مؤثر است (گرامی،۱۳9۰). به بیان دیگر فرد تمام احساسات و گرایشها و مفاهیم و مهارتهای خود را در سایه همکاریهای گروهی شکل میبخشد و این مسئله برای نوجوان بسیار دارای اهمیت است.
برخی عوامل مهم و مؤثر در رشد اجتماعی مطلوب در نوجوان شامل والدین، همسالان، رسانههای گروهی، مدرسه و دین میباشد. بسته به ماهیت تعامل بین این عوامل و نوجوان، رشد اجتماعی ممکن است تقویت یا بازداری شود(بیابانگرد،1384). در این میان، برنامهریزی دقیق از طرف دستاندرکاران تعلیم و تربیت در جهت جامعه پذیری و رشد اجتماعی نوجوانان عامل بسیار تأثیرگذاری است.
چهارم: رشد عاطفى
یکی دیگر از مباحث و موضوعات بسیار مهم در تربیت و آموزش نوجوان، آشنایی با رشد عاطفی و هیجانی اوست. این رشد در نوجوان به وضوح پیداست و بیشتر قضاوتهای دیگران از رفتار نوجوان بر اساس رشد عاطفی و نقص عاطفی او منعکس میشود. نوجوانی که در رفتارهای او دائم انتقاد و بدبینی وجود دارد یا رفتارهای حسادتی و خودخواهگونه دارد حکایت از عدم رشد عاطفی مطلوب است. در مقابل توانایی در تبادل محبت و ابراز وجود و کنترل هیجانات از مصادیق رشد عاطفی مطلوب است(گرامی،1390).
هیجان و عواطف تند و شدید، متأثر شدن از محرکهای هیجانی، تردید در بیان عواطف خود و ناپایداری در عواطف و گاه نسنجیده عمل کردن در این شرایط از ویژگیهای عاطفی نوجوانان است. اما مورد مهم در این مرحله، محبت متقابل است. آدمى از لحظه تولد تا هنگام مرگ در هر سن و شرایطى که باشد، نیازمند محبت است. او دوست دارد به دیگران محبت کند و مورد محبت آنها باشد، به خصوص در سنین نوجوانى و جوانى که در پى کسب هویت است. اگر احساس کند فردى بىفایده است هویت سالم او شکل نمىگیرد و اگر این نیاز او ارضا نشود، زندگىاش مختل مىگردد و نهتنها همیشه اضطراب و بدبینى و احساس تنهایى دارد، بلکه هرگز نمىتواند به دیگران محبت ورزد؛ زیرا خودش آن را تجربه نکرده است(شعاری نژاد،1377).
پنجم: رشد دینی
یکی دیگر از تغییرات دوره نوجوانی، تحول اخلاقی و دینی است که به موازات رشد شناختی، در حال تکامل و تعالی است. در دوره نوجوانی، معیارهای خوب و بد دچار تزلزل میشود و آنچه را که نوجوان در گذشته بعضاً به صورت کورکورانه و تقلیدی پذیرفته است در این دوره، مورد سؤال و بازسازی قرار داده و به عبارتی از حالت دگرپیروی به حالت خودپیروی در حال تکامل است. نوجوان به اصول و ضوابط اخلاقی به علت اینکه خود، ارزش آنها رادرک نموده و از لحاظ وجدانی خود را به رعایت آنها مکلف میبیند تن میدهد. گسترش روابط اجتماعی، گروه همسالان، الگوهای دوستیابی، ساختار خانواده، دستاندرکاران امور جامعه و مدرسه و رسانهها در ایجاد و تقویت باورهای اخلاقی و ارزشی بسیار مؤثر هستند. احساسات نوجوان در این رشد نیز نقش بسزایی دارد(گرامی،1390).
نوجوانى که در دوره تردید دینى به سر مىبرد و مىخواهد زیربناى دین خود را با عقل و استدلال بسازد، نیاز شدیدى به کمک دارد. فقدان ارشاد آنها یا ارشاد با شیوه غلط موجب مىشود نوجوان راه خطا در پیش گیرد. لذا محتوای درسی در کنار سایر عوامل میتواند نقش بسیار تعیین کنندهای را ایفا کند.
4-3-2 دغدغه های اصلی و نیازهای روانی نوجوان
با بررسی در مراحل رشد، میتوان گفت تا سنین 9- 8 سالگی تقریباً تمام شخصیت وجودی فرد چیزی است که دیگران(والدین و اطرافیان) و عوامل محیطی(از جمله ارث) از او ساختهاند و در ضمیر ناخودآگاه و نیمه خودآگاه فرد کاشته شده است اما در دوره نوجوانی به لطف رشد و نمو مغزی و پیدایش قوه تعقل و تفکر و سایر ابعاد رشدی که در این بخش توضیح داده شد، فرد میتواند کنترل اوضاع را، خود به دست گیرد و آنچه را که درست و خوب میپندارد از خود بسازد.
ساداتیان(1392)در این راستا مهمترین مراحلی که نوجوان طی میکند تا به این خودسازی برسد را شامل: جداشدن عاطفی از والدین- کشف هویت فردی- برقراری رابطه مجدد با دنیای خارج خود(شکل گیری هویت اجتماعی) و بدست آوردن مجدد یکپارچگی شخصیت وجودی و هویت نهایی میداند.
در طی کردن این مراحل است که نوجوان با چالشهایی روبروست. بیتابی بسیار در هر چه سریعتر بزرگ شدن و بالغ شدن، تقابل با والدین و ارزشهای آنها، عدم کنترل شدید توسط والدین، طغیان و سرکشی، تغییرات مکرر در علایق، سلایق و حتی رفتار، نیاز به تشویق و تحسین برای هر نوع تلاش، پیروی از گروه و همسالان، تصور اینکه دوستان درک بالاتری از والدین دارند، نیاز به تصمیمگیری فردی و بدون دخالت والدین از جمله این چالش هاست.
به طور کلی در تمام جستجوها، میتوان یک مطلب واحد را یافت و آن تلاش نوجوان برای اثبات وجود خود به عنوان یک شخصیت واحد و ممتاز میباشد. در خلال این کوششها نوجوان برای خود، هویت و شخصیت میسازد(احدی و محسنی،1388). به بیانی دیگر، دغدغه اصلی یک نوجوان برای بالغ شدن و گذر از مرحله نوجوانی و ورود به بزرگسالی، پیدا کردن یک شخصیت مستقل، ابراز لیاقت، اظهار وجود و بیان شایستگی خود است. اثبات شخصیت برای یک نوجوان مطلوبترین مسئلهای است که برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. دلیل اینکه اولیای دین اسلام به نوجوان نقش و مسئولیت وزارت دادهاند، نشان اهتمام اسلام به این مسئله در نوجوانان است. در این سن، او دنبال کسب هویت است و اگر به هر شکلی تحقیر شود هویت او درست شکل نمیگیرد و در آینده او، تأثیر منفی خواهد گذاشت.
شرفی(1376) اعتقاد دارد مدارس علاوه بر موضوع انتقال دانش و پرورش ذهن نقاد، متعهد ایفای موضوع سومی نیز هستند و آن پرورش صفات و روحیات ارزشمند از جمله شخصیت دادن به نوجوانان است. نوجوان قبل از آنکه دانشآموز یک دستگاه تربیتی حساب آید نوبالغی است که در پی کسب شخصیت است، هر جا که آن را بیابد جذب میشود و بالنده میگردد و با هر ضربهای که دریافت کند جریحهدار میشود و میگریزد.
قسمت دوم: محتوای دروس مقطع متوسطه
5-3-2 بایدها و نبایدهای محتوا
محتوای برنامه درسی به مجموعهای از مفاهیم، اصول، قوانین، روشها، فعالیتها، ارزشها و نگرشها اطلاق میشود که با آموزش آنها به دانشآموزان، زمینههای تحقق هدفهای یادگیری فراهم میگردد(ملکی،1387). محتوا به منزله غذا نسبت به معده و وجود آدمی است. همان تأثیری که تغذیه بر رشد یا انحطاط جسم باقی میگذارد، محتوای آموزشی نیز بر رشد یا انحطاط فکر و روان دانشآموز، همان تأثیر را دارد. شاید آیه 24 سوره عبس «پس آدمی باید به خوراک خود بنگرد74» ناظر به همین موضوع باشد که باید به نوع و کیفیت خوراک توجه کرد. محتوا را باید انتخاب کرد چرا که در هر مرحله از رشد، میبایست محتوای متناسب با امکانات و محدودیتهای آن مقطع سنی را در نظر گرفت.
ملکی (1387) با توجه به فلسفه تربیتی اسلام، اصولی را برای انتخاب محتوا بیان میکند: تناسب با ظرفیت یادگیرنده(کل نگری)، نافع بودن، نوگرایی مشروط و کهنهگرایی مبرهن، توازن، برانگیزانندگی، وحدت و آیهبینی پدیدهها در تنظیم محتوا.
6-3-2 خلاصه ای از محتوای کتب متوسطه
این قسمت با استفاده از برنامه درسی ملی، دبیران مربوطه و اطلاعات شخصی تدوین شده است.
قرآن و معارف اسلامی: آموزشهاي اين حوزه، شامل سه حوزه محتوايي قرآن كريم، معارف اسلامي و عربي ميشود. محدوده آموزش قرآن كريم شامل مهارتهاي لازم براي دستيابي به سواد قرآني و بهرهمندي مستمر و دائمي از این كتاب نورانی است و محدوده آموزش معارف اسلامي آن است كه دانشآموزان، دين را به عنوان راهنماي عمل و برنامه زندگي بشناسند و براساس آن، برنامهريزي و عمل نمايند. اين معارف شامل سه بخش اعتقادات، اخلاق و احکام است. آموزش این معارف با بهرهگیری از آیات قرآن و سیره معصومین بزرگوار انجام میشود. در دوره متوسطه دانشآموزان با اساسیترین موضوعات دین، هدف زندگی و مهمترین برنامههای آن آشنا میشوند و میآموزند چگونه دیدگاههای خود را درباره خدا و جهان و انسان و زندگی اخروی، پشتوانه برنامههای خود قرار دهند و با عزم و اراده محکم، مسیر صعود به قلههای کامیابی و سعادت را بپیمایند. محدوده آموزش عربی نیز به ميزاني است كه دانشآموز را در درك معناي آيات قرآن كريم و كلام معصومين كمك كند و در تقويت زبان فارسي او مؤثر باشد. دانشآموزان سال دوم و سوم رشته ریاضی در مقطع متوسطه، با گذراندن دروس دین و زندگی و عربی به یادگیری این متون میپردازند.
زبان و ادبیات فارسی: اين حوزه شامل دو بخش زبان و ادبيات است. زبان، فرايندي است که از درك و دريافت سخن آغاز ميشود و به توليد کلام معنادار ميانجامد. ادبيات، هم سطح آموزشی و هم جنبه هنري را شامل ميشود. كاركرد هنري زبان در قالب ادبيات ظاهر ميشود. در اين حوزه، زبانآموزان با پيكره نظاممند و عناصر سازهاي زبان به گونهاي روشمند و علمي آشنا ميشوند و توانايي خلق و نگارش و آفرينش در اين حوزه را کسب ميکنند. آموزش زبان و ادبيات فارسي بر چهار مهارت زباني گوش دادن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن تأکيد دارد. در اين حوزه، دانشآموزان به فهم زبان، باورها، ارزشها و نگرشها، ساختار زباني، جايگاه و گشتار زبان فارسی، و پيكره نظاممند و عناصر سازهاي و عوامل هنري و زيبايي در ادبيات كهن و معاصر دست مييابند. عناوين دروس و موضوعات زير مجموعه اين حوزه يادگيري، از ميان عناوين و موضوعات كنوني و عناويني از قبيل فن سخنوري، نقد كتاب، آشنايي با متون كهن فارسي (گلستان، ديوان حافظ، مثنوي، شاهنامه) است. دانشآموزان سال دوم و سوم رشته ریاضی در مقطع متوسطه، با گذراندن دروس زبان وادبیات فارسی به یادگیری این متون میپردازند.
علوم انساني و مطالعات اجتماعي: قلمرو حوزه علوم انساني و مطالعات اجتماعي شامل درک موقعيت و ابعاد آن در بُعد زمان (گذشته، حال، آينده)، مکان (خانه، محله، شهر، کشور، زمين، کيهان)، عوامل طبيعي (محيط طبيعي، محيط زيست)، عوامل اجتماعي(ساختارها و نهادهاي اجتماعي، هنجارها، رفتارها و روابط انساني، قراردادها) و تعامل آنها؛ درک چگونگي حاکميت سنتهاي الهي بر زندگي انسان در طول تاريخ و کسب مهارتهاي اجتماعي(مهارت در فعاليتهاي گروهي، توسعهي روابط انساني - بردباري، وفاق و همدلي و مسالمت جويي، نوع دوستي، رعايت حقوق و انجام تكاليف) و اقتصادي(داد وستد، توليد، توزيع، مصرف) به عنوان يك عضو مسئول جامعه ميباشد. دانش آموزان سال دوم و سوم رشته ریاضی در مقطع متوسطه، با گذراندن دروس مطالعات، جغرافیا و تاریخ به یادگیری این متون می پردازند.
ریاضیات: رياضيات ريشه در قوه تعقل انساني و نقشی مؤثر در درک قانونمندي طبيعت دارد. رياضيات به عنوان علم مطالعه الگوها و ارتباطات، هنری با نظم و سازگاری درونی، زبانی دقيق برای تعريف دقيق اصطلاحات و نمادها و ابزارکار در بسياری از علوم و حرفهها تعريف شده است. وجه مهم رياضی توانمندسازی انسان برای توصيف دقيق موقعيتهای پيچيده، پيشبيني و کنترل وضعيتهای ممکن مادي- طبيعي، اقتصادي و اجتماعي است. بنابراين، توانايي بهكارگيري رياضي در حل مسائل روزمره و انتزاعي، از اهداف اساسي آموزش رياضي ميباشد.
رياضيات، موجب تربيت افرادی خواهد شد که در برخورد با مسائل بتوانند به طور منطقی استدلال کنند و قدرت تجزيه و انتزاع داشته باشند. از اين منظر، رياضي علمي است كه نشاندهنده
