
د دارد.
2- بین سبک های فرزند پروری والدین با رشد اجتماعی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
1-5 اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه با وجود تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی توانایی لازم و اساسی را ندارند و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر ساخته است (کلینکه، ترجمه محمد خانی،1392). افراد ناتوان در مهارت اجتماعی با مشکلات متنوعی در روابط بین فردی، کار، محیط اجتماعی و حوزه های عاطفی- رفتاری روبرو می شوند (مهدویان، 1388).
تحقیقات دراز مدت (کاگان و ماس 18، 1362) حاکی از آن است که نارسایی های دوران کودکی در زمینه روابط اجتماعی به دوران بزرگسالی منتقل می شود (نظری نژاد، 1387). مثلا بعضی از نوجوانان وقتی وارد اجتماع و گروه می شوند نمی دانند چگونه رفتار کنند و چه بگویند. رفتارهایی از خود نشان می دهند که خیلی زود با واکنش منفی گروه مواجه می شوند. این گونه افراد معمولاً با مشکلاتی در گروه یا جامعه از قبیل ترس از برخورد با مردم، احساس ناتوانی برای گفتگو با مردم و عدم همکاری با آنها، احساس ناشیگری در روابط با همسالان، عدم قدرت تصمیم گیری در مسائل روزمره برخورد می نمایند. این مشکلات یا باعث گوشه گیری، انزوا طلبی، اضطراب و افسردگی در آنها می شود یا باعث ترشرویی، خشونت، حسادت و بروز حالات ضد اجتماعی می گردد که اجتماع نیز آنها را طرد خواهد کرد (خدایاری، 1383).
بنابراین با توجه به پیچیدگی جوامع و بروز نابهنجاری های روانی و رفتاری در بین کودکان و نوجوانان، لزوم پرداختن به فرآیند اجتماعی شدن آنها و ارائه راهبردهای صحیح برای تقویت و شکوفایی این پدیده بیش از پیش احساس می شود. از آنجائی که نیروی انسانی سالم، توانمند، سازنده و کارآمد برای هر کشوری سرمایه عظیمی محسوب می شوند و نیروی نالایق و نا کارآمد موجب تضعیف بهداشت روانی خانواده و جامعه می گردد و در نهایت برروی کارکرد و پیشرفت جامعه اثر منفی می گذارد، و با توجه به اینکه ارتقاء هر کشور بسته به مسئولیت شناسی اعضای ملت است در کشوری که مردم وظیفه خود را ندانند و عمل نکنند امیدی به سعادت آن کشور نیست. امروزه ما نیز شاهد کودکانی هستیم که در برابر رفتارهای خود هیچ مسئولیتی نداشته و در حال ورود به مرحله نوجوانی هستند اگر نگرش ها و رفتار مثبت خیلی زود به کودکان آموخته نشود مشکلات رفتاری می تواند خیلی سریع رشد کرده و تا زمانی که آنها بزرگتر شوند این مشکلات نیز بزرگ و بزرگ تر خواهند شد (انگجی، 1390).
اطفال اگر چه امروز کودک اند ولی جزو جامعه فردا هستند. بنابراین باید برای عضویت در آن آماده گردند. بر این اساس، دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده است. لذا با توجه به اهمیت نقش و تاثیر خانواده و روابط حاکم میان والدین و فرزندان در رشد اجتماعی کودکان، با اجرای این پژوهش، می توان گامی موثر و مفید در جهت شناسایی بهترین شیوه های فرزند پروری در رشد مهارت های اجتماعی و ارتقاء میزان مسئولیت پذیری در کودکان برداشت. چه بسا والدینی که به دلیل عدم آشنایی با شیوه های فرزند پروری مطلوب، مانع از رشد اجتماعی فرزندان خود و نیز مسئولیت پذیری آنها شده اند. در نتیجه پژوهش در این زمینه و رسیدن به بهترین نوع فرزند پروری و گذاشتن نتایج این بررسی در اختیار خانواده ها و دیگر نهاد های تربیتی، از ضروری ترین پژوهش ها بشمار می آید.
1-6 تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
تعریف نظری
سبک فرزندپروری، نحوه ی مدیریت والدین و نوع ارتباطی است که با کودک در منزل برقرار می شود (بامریند، 1991).
تعریف عملیاتی
مجموع نمره ای است که فرد از پرسشنامه شیوه های فرزند پروری والدین بامریند به دست می آورد.
تعریف نظری
مسئولیت پذیری یعنی قابلیت پذیرش، پاسخگویی و به عهده گرفتن کاری که از کسی درخواست می شود و شخص حق دارد که آن را بپذیرد و یا رد کند (رفعتیان، 1392).
تعریف عملیاتی
نمره ای است که فرد از پرسشنامه مسئولیت پذیری نوجوانان به دست می آورد.
تعریف نظری
رشد اجتماعی یکی از جنبه های رشد آدمی است و منظور از آن این است که فرد بتواند روابط اجتماعی برقرار کند یا رشد و نمو لازم برای برقراری روابط اجتماعی بدست آورده باشد و به عبارت دیگر وقتی فرد یاد گرفت که با معیارها، خلقیات و سنتها همنوایی کند و به مرحله ای رسید که توانست با جامعه اش ارتباط و تعاون داشته باشد می گوییم از لحاظ اجتماعی به رشد و تکامل رسیده شده است (شعاری نژاد، 1387).
تعریف عملیاتی
نمره ای است که فرد از پرسشنامه رشد اجتماعی وایتزمن به دست می آورد.
بخش اول: مبانی نظری
2-1 رشد اجتماعی
رشد، عبارت است از تغییراتی که به طور منظم در ارگانیسم موجود زنده پدید میآید و با پیشرفت و تکامل همراه است و هدف مشخصی را در بر میگیرد. رشد، عبارت است از یک سلسله تغییرات جسمی و روانی که از طریق این تغییرات، فرد، پیوسته در حالت تعادل جسمانی و روانی باقی بماند و به کمال برسد. این تغییرات به طور منظم در طرح منظم و معینی صورت میگیرد. بعضی از روانشناسان، رشد را جریانی میدانند که در آن تغییرات درونی یا فیزیولوژیکی با جنبههای روانی ترکیب میشوند و فرد را برای روبرو شدن با محیط یا موقعیت جدید قادر میسازند. رشد و تکامل بطور کلی ابعاد زیر را در برمیگیرد: رشد بدنی، رشد ذهنی، رشد عاطفی و در نهایت رشد اجتماعی. (هاشمیان، 1391). انسان اصالتاً موجودی است اجتماعی و جنبه اجتماعی رشد فرد، پایه و اساس زندگی انسانی او را تشکیل میدهد لازمه زندگی اجتماعی، آمادگی روانی، برخورداری از مهارت های اجتماعی، اعتماد به نفس و قدرت سازگاری اجتماعی است (افروز، 1391).
جنبههای اجتماعی رشد، اساس زندگی انسانی فرد را تشکیل میدهد. انسان به معنی دقیق حیوانی فرهنگی است، جنبههای عقلانی حیات وی نیز در زمینه اجتماعی رشد میکند. ادامه زندگی انسانی جز در جامعه جریان پیدا نمیکند. فرد باید با دیگران به سر ببرد و نقش خود را در خانواده و جامعه ایفا نماید. (هاشمیان، 1391).
رشد اجتماعی، تکامل روابط اجتماعی فرد است در واقع رشد اجتماعی مستلزم هماهنگی با گروه اجتماعی و پیروی از هنجارها، (موازین سلوک اجتماعی) و سنتهای آن است. احساس وحدت با گروه اجتماعی، درک روابط متقابل میان اعضای آن و همکاری با دیگران از دیگر ملزومات رشد اجتماعی است. برای رسیدن به این مرحله از رشد اجتماعی، کودک میبایست علایق خود را دگرگون کرده، به شیوههای جدید، رفتار را فرا گیرد و دوستان جدیدی برگزیند (احدی و بنی جمال، 1388). در تعریف دیگری از شعاری نژاد (1392)، چنین عنوان شد « منظور از رشد اجتماعی، رشد و تکامل فرد در روابط اجتماعی است به طوری که بتواند با افراد جامعهاش هماهنگ و سازگار باشد ». زمانی فرد را اجتماعی میخوانند که نه تنها با دیگران باشد، بلکه با آنها همکاری کند. به عبارتی اجتماعی شدن به آن شکل یادگیری گفته میشود که به سازگاری با جامعه و محیط فرهنگی منجر میشود.
رشد اجتماعی فرایندی است که از طریق آن فرد آگاهیها، ارزشها، برقراری روابط اجتماعی و مهارت های اجتماعی را کسب میکند و این اکتسابات او را قادر میسازد تا با جامعه وحدت یا به نحوی انطباق یافته، رفتار کند (ستوده، 1386). رشد اجتماعی یکی از ابعاد مهم رشد است که بر تمامی جوانب زندگی تأثیر میگذارد. افرادی که از مهارت های اجتماعی لازم برخوردارند، در مسیر زندگی با سهولت بیشتری با مسائل کنار میآیند و به طور کلی در موقعیتهای زندگی موفقتر عمل میکنند. رشد اجتماعی بر مجموعه متوازنی از مهارتهای اجتماعی و رفتارهای انطباقی مربوط است که فرد را قادر میسازد با افراد دیگر روابط متقابل مطلوب داشته باشد، واکنشهای مثبت بروز دهد و از رفتارهایی که پیامدهای منفی دارند، اجتناب ورزد. وجود مهارت هایی چون همکاری، مسئولیتپذیری، همدلی، خویشتنداری و خود اتکایی از مولفههای رشد اجتماعی به شمار میروند. (نظری نژاد، 1387).
اجتماعی شدن افراد به معنای همسانی و همخوانی آنها با قواعد، ارزشها و نگرشهای گروهی و اجتماعی است. در این فرایند افراد مهارتها، دانشها و شیوههای سازگاری را میآموزند و امکان روابط متقابل را در یک فعل و انفعال مستمر به دست میآورند (اخوان تفتی و موسوی، 1386). مهارت اجتماعی، مجموعهای از رفتارهای آموخته شده است که نقطه شروع موفقیت و تداوم بر همکنش های اجتماعی مثبت مانند: کمک کردن، شروع روابط، کنترل خلق و خو و به عبارتی رشد اجتماعی میشود (گریشام19، به نقل از بری و ارین20، 2010). کسانی که در زمینه رشد اجتماعی به شکوفایی رسیدهاند، به سطحی از مهارت در روابط اجتماعی دست یافته اند که میتوانند به راحتی با دیگران زندگی سازگارانهای داشته باشند (ماسن21و همکاران، ترجمه یاسایی، 1390).
الیس وایتزمن (1981) تشخیص رشد اجتماعی را از رشد ذهنی هم دشوارتر و آن را سطحی از مهارت در روابط اجتماعی میداند که با آن میتوان با مردم به راحتی زندگی کرد و سازگار باشد. رشد اجتماعی مهمترین جنبه رشد وجود هر شخص است که نه فقط در سازگاری با اطرافیانی مؤثر است که هم اکنون با آنها سروکار دارند، بلکه در میزان موفقیت و پیشرفت تحصیلی نیز تأثیر دارد. این جنبه رشد یک کیفیت پیوسته است و به تدریج به کمال میرسد (فرخی، 1381، به نقل از کریمی زیوه، 1392).
رشد اجتماعی یکی از جنبه های رشد آدمی است و منظور از آن این است که فرد بتواند روابط اجتماعی برقرار کند یا رشد و نمو لازم برای برقراری روابط اجتماعی به دست آورده باشد و به عبارت دیگر وقتی فرد یاد گرفت که با معیارها، خلقیات و سنت ها همنوایی کند و به مرحلهای رسید که توانست با جامعهاش ارتباط و تعاون داشته باشد میگوییم از لحاظ اجتماعی به رشد و تکامل رسیده شده است (شعاری نژاد، 1388).
یکی از خصایص مهم افرادی که از رشد اجتماعی کافی برخوردارند، این است که آنها واجد مهارت های اجتماعی هستند، به عبارت دیگر میدانند چگونه کنش کنند تا خوشایند دیگران باشند، بسیاری از روانشناسان بر این باورند که رشد ناکافی مهارت های اجتماعی نقش بسزایی در ناکامی و شکست های آتی افراد دارد. افرادی که تواناییهای ضروری برای کارکردهای بین فردی مؤثر را یاد نگرفتهاند، پرخاشگر، تندخو و منزوی هستند، و مورد تنفر دیگران قرار گرفته و توان همکاری مؤثر با دیگران را ندارند و به شدت در معرض خطرات جسمی، روحی و غیره میباشند (وارد22، 2004).
در اینجا لازم است تفاوت بین رفتار جمعی23و رفتار اجتماعی24را بیان کنیم رفتار جمعی مبتنی بر تمایل شدید موجود زنده به زندگی در میان گروه همنوع خود و دلتنگی از تنهایی از موجوداتی که چنین رفتاری دارند. همین که خود را در میان همنوعان خود بیابند هر چند تماسی برقرار نکنند، غریزه جمع دوستی آنها ارضا میشود. اما در رفتار اجتماعی، موجود زنده، افزون بر تمایل به حضور در میان همنوعان، با آنها رابطه برقرار کرده و به تشریک مساعی با آنها میپردازد. بدین ترتیب سه نتیجه از بحث فوق حاصل میشود.
1. هر موجودی به صرف داشتن زندگی جمعی، موجودی اجتماعی نمیشود.
2. رفتار اجتماعی که بر اساس آن موجود زنده با یکدیگر ارتباط برقرار کرده، با یکدیگر همکاری، تشریک مساعی و علایق مشترک دارند، نه تنها با رفتار جمعی، که چنین کیفیتی را در بر ندارد، متفاوت است بلکه در تضاد با آن است.
3. رفتار اجتماعی از خصیصههای بارز جانوران عالی و نوع انسان است. اما رفتار جمعی مختص جانوران پستتر است (احدی و بنی جمالی، 1388).
معیار
