
تضعیف شود که مجدداً زمینه را برای مداخله و نقش آفرینی آمریکاییها مهیا کند. از طرف دیگر در رابطه با غرب روسها برای آنکه از یک سو به تهدیدهای آمریکا پاسخ دهند و همزمان از عرصه تعاملات جهانی قدرت بزرگ خارج نشوند مسئلهای نظیر برنامه هستهای ایران را بهترین گزینه برای مدیریت روابط خود یافتهاند. پس روسیه نمیخواهد و از ابتدا نیز قصد نداشته تا سریعتر و در زمان وعده داده شده پروژه بوشهر را انجام و این برگ برنده را از دست دهد. در این راستا یکی از اندیشمندان سیاسی روس اظهار داشته که قضیه هستهای ایران به هر کجا که ختم شود و نتیجه آن هر چه باشد ما به نفع خودمان خواهیم رسید و در واقع بحث هستهای ایران به گونهای در عرصه بین املل در آمده که برای ما نتیجه حادث از آن فرق چندانی ندارد و در آخر ما به خواسته و منفعت خودمان نائل خواهیم شد پس بدون عجله منتظر میمانیم تا این بحران فروکش نموده و به پایان برسد (مجتهدزاده 1390، 31).
3-7- نتیجه گیری
علیرغم محدودیتها و اختلافاتی که در روابط روسیه و ایران وجود دارد، اما این روابط برای هر دو کشور سودمند میباشد. راهکارهای لازم برای خروج از همکاری صرف هستهای با روسیه وجود دارد. به نظر میرسد ظرفیتهای همکاری دو کشور، بسیار فراتر از حجم فعالیتهای کنونی است. یکی از این موارد این است که منافع روسیه با ایران هیچ گاه نباید در تقابل با منافع روسیه و غرب، به خصوص آمریکا قرار گیرد که در این صورت روسیه مجبور به انتخاب گزینهای غیر از ایران خواهد بود. بنابراین، درگیر نمودن روسیه در آلترناتیوهای متعدد، قدرت مانور جمهوری اسلامی ایران را در سیاستگذاری خارجی افزایش خواهد داد. از طرف دیگر، به کارگیری فعالیت دیپلماتیک مؤثر ایران در مذاکرات 5+1 میتواند دولتمردان آمریکایی را متقاعد کند که ادامه سیاست یکجانبهگرایی این دولت به نفع دو دولت نخواهد بود. در صورتی که دولتهای غربی بر اساس اصل چهار معاهدهNPT، حقوق صلح آمیز هستهای ایران را به رسمیت بشناسند، به نظر میرسد هم جلو سوء استفاده روسیه در همکاریهای هستهای با ایران گرفته شود و هم از بهبود رابطه با دولتهای غربی؛ در اين صورت دیگر ایران برای روسیه گزینه پذیرش اجباری نخواهد بود.
فصل چهارم:
چرایی وجود بی اعتمادی در روابط ایران و روسیه
4-1- مقدمه
روسیه را باید میراثدار شوروی سابق ذکر کرد و همین امر از جایگاه مهم و حساس روسیه در منطقه حکایت دارد که نه جمهوری اسلامی ایران و نه هیچ کشور دیگری نمیتواند آن را نادیده بگیرد. مهمترین نکته امنیتی تحولات اخیر، ایجاد حائلی بین ایران و روسیه میباشد که از وجوه مختلف میتواند برای ما مؤثر ارزیابی گردد. بدین ترتیب مناسبات آتی ایران در قالب دو همسایه بدون مرز طراحی میشود که نسبت به وضعیت پیشین بهتر است. این مطلب با رجوع به پیشینه تاریخی مناسبات ما با روسیه قابل درک است. چرا که ما تصور تاریخی مثبتی از روسیه نداریم و بنابراین پیشنهاد صریح مؤلف آن است که در طراحی ساختار جدید به شکلی عمل کنیم تا بتوان از این مزیت حداکثر بهرهبرداری را برد. برای این منظور با بازشناسی اهداف اصلی روسیه از ایجاد رابطه با ایران پرداخته و سیاست تاریخی ایران را به شکل مبسوط به بررسی گزارده است تا از این طریق چشمانداز مناسبی را برای مناسبات آتی دو کشور به دست دهد. به هر حال شناخت روسیه ضرورتی است که سیاست خارجی ما برای نیل به حداکثر منافع ملی نباید از آن غفلت ورزد.
4-2- تحلیل عملکرد تاریخی روسیه در قبال ایران
با توجه به تاریخ تحلیلی روابط دو کشور میتوان از وجود چندین پدیده در زمینه نحوه فعالیت روسها در ایران، سخن گفت. به تعبیر دیگر، رویکردی انتقادی متوجه مسایل زیر است:
4-2-1- تناقض رفتاری
رفتار روسیه از آغاز تا به امروز یک رفتار متناقض و چند بعدی بوده، که یکی از ادله آن جنگهای ایران و روس است. در 1813 عباس میرزا شکست میخورد و تن به عقد قراردادهایی میدهد که به نفع ایران نیست و نوعی تضاد را در روابط طرفین دامن میزند. جنگهای ایران و روس اثر روانی و اجتماعی عظیمی در جامعه ایران داشت. ادبیاتی که برخی به آن ادبیات «حسرت» میگویند و معتقدند که قسمتهای جدا شده باید به ایران بپیوندد. این ادبیات، از همان موقع، آغاز شد، در دریغ از دست رفتن سرزمینهای وسیعی که هم ایرانی و هم شیعه هستند و اینها به تدریج در روح و روان مردم ایران، تأثیرات ناامیدکننده و درازمدت خودش را بر جای گذاشت (ملکی 1379، 4).
4-2-2- ارتباط دوگانه
شوروی و روسیه، همیشه این رفتار دوگانه را داشتهاند، یعنی در عین حال هم با حکومتهای مرکزی و هم با حکومتهای محلی همیشه خواستهاند در پیوند و ارتباط؛ باشند. البته باید گفت که بنای این رفتار از زمان شاه عباس و تشکیل حکومت ملی در ایران گذاشته شد؛ برای نمونه، در همان حال که روسیه با دولت ایران تماس داشت با میرزاکوچکخان هم در ارتباط بود؛یا قضیه حزب دمکرات و سایر تحولاتی از این قبیل که تماما مدعای ما را ثابت میکند.
4-2-3- دخالت
در زمان قاجاریه، سفرای روس و انگلیس همیشه در مورد تعیین پادشاه و ولیعهد و تعیین خطوط کلی سیاست ایران نقش داشتند؛حتی در برخی اوقات، نقش روسیه از انگلیس هم بالاتر میرفت. البته نفوذ انگلیس همه جانبه بود، اما روسیه با دربار ارتباط نزدیکی داشت.
4-2-4- حضور نظامی
حضور نظامی در ایران یکی دیگر از پدیدههای رفتاری روسیه است. پس از اشغال ایران در شهریور 1320، سه نیروی خارجی به بهانه این که ایران در دست آلمان نیفتد و آلمان از طریق ایران به منابع نفتی قفقاز دست پیدا نکند به ایران آمدند. آمریکا و انگلیس بعد از کنفرانس تهران، نیروهای خود را بیرون بردند ولی اتحاد شوروی ماند و یک حکومت محلی در آذربایجان ایران به نام حزب دمکرات به رهبری پیشهوری برپا ساخت، که با شکایت ایران به شورای امنیت و تهدید هستهای آمریکا در کنار سیاستهای قوام، روسها از ایران خارج شدند و حکومت دستنشانده برچیده شد. دخالت دیگرشان هم از طریق حزب توده بوده است بهگونهای که تا سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان ما با مسأله چپ و کمونیسم در ایران مواجه بودهایم (ملکی 1379 5-4).
4-3- تحلیل اصول علمی سیاست خارجی ایران در مورد روسیه
رفتار ایران در مقابل شوروی سابق و روسیه را باید ترکیبی از سکوت و مقابله دانست؛
4-3-1- مقابله
در جنگهای ایران و روس مردم فداکاری زیادی نشان دادند و عباس میرزا تمام نیرو و حتی زندگیاش را بر سر این مسأله گذاشت. بعضی قراردادها هم بعد از انقلاب اسلامی- مثلاً بندهای 6 و 7 عهدنامه 1921 که مربوط میشد به این که دولت شوروی اگر احساس کند نیروهایی در ایران بر ضد دولت شوروی کار میکنند، میتواند به ایران بیاید و دخالت نظامی کند-لغو گردید که خود نوعی مقابله را میرساند؛ ولی این مقابلهها فقط در جاهای مشخصی است.
4-3-2- احتیاط
دولت ایران همیشه در مقابل شوروی سیاست احتیاط در پیش گرفته و مقدار زیادی هم تحمل کرده است. مثلاً از 1921 تا الان ما اجازه داشتهایم که در دریای خزر کشتیرانی داشته باشیم، منتها پیش از انقلاب از این حق استفاده زیادی نمیشد. همچنین مشاع بودن دریای خزر به ما این اجازه را میداد که در کنار آستارا خان دکل حفاری بزنیم ولی هیچ وقت ایران، این کار را نکرد و سعی میکرد که یک مقدار فاصله را حفظ کند و به گونهای رفتار کند که روسها تحریک نشوند(ملکی 1379، 6).
4-3-3- کم اهمیت کردن مسأله
سومین روش ایران کم کردن یا کم اهمیت جلوه دادن برخی از بخشها بود؛مثلا در شمال ایران، منابع نفت و گاز فراوان وجود داشته است اما دولت ایران سعی کرده این مسأله را چندان مهم نشمارد تا حساسیت اتحاد شوروی را برنیانگیزد. دولت ایران پیوسته آمار منابع کشور را کم نشان میداده است، برای نمونه در 1343، یک چاه نفتی را به صورت گمانهزنی در نزدیکی قم برای یافتن احتمالی نفت حفر کردند به قدری فشار این چاه زیاد بود که به ارتفاع 100 متر نفت بدون هیچ وسایلی بالا میرفت و در کویر پخش میشد؛اما انعکاس این خبر در حد لازم نبود.
4-3-4- تاکید بر بعد حقوقی مسأله
دولت ایران کوشیده به علت ضعف نظامی در برابر روسها حداقل موارد حقوقی را لحاظ کرده تا هر چه کمتر بهانه به دست اتحاد شوروی بدهد و هر چه بیشتر منافع دولت ایران را صیانت کند. در مجموع از سال 1917 تشکیل اتحاد شوروی، تاکنون 90 پروتکل مانند پروتکل تحدید مرزی، قراردادهای حقوقی، عهدنامه، صورت مجلس و موافقتنامه و چیزهایی از این قبیل بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی یا روسیه منعقد شده است که بر گرایش حقوقی ایران برای تثبیت وضعیت دلالت دارد (ملکی 1379، 7-6).
4-3-5- ایران از نگاه نخبگان روسی
از این نظرگاه نخبگان روسی به 5 بخش تقسیم میشوند:یک بخششان کاملاً طرفدار آمریکا هستند مثل کوزیروف گروه دوم اگر چه طرفدار آمریکا و غرب میباشند ولی در عین حال به ایران هم توجه دارند. گروه اول «یورو آتلانتیست» و دوم «نیویوروایشین» هستند. گروه سوم دموکراتهای واقع بین هستند که پریماکف جزء آنهاست. گروه چهارم، گروه تولیدکنندهها میباشند که به این مسائل توجهی ندارند، مثل بانکدارها. گروهی هم هستند که طرفدار ایران میباشند اینها با فرهنگ ایران آشنا هستند. البته در نهایت مجموعهای از عوامل مختلف چون نگرش ایران، روسیه و عوامل منطقهای و جهانی در شکلگیری نوع رابطهها مؤثر است که پرداختن به همه آنها در اینجا میسر نیست (ملکی 1379، 7).
4-4- محورهای اصلی روابط ایران و روسیه
محورهای اصلی روابط میان ایران و روسیه که به منزله عوامل تأثیرگذار بر روابط چندین ساله دو کشور به حساب میآید، به شرح زیر میباشد.
از میان عواملی که مناسبات میان کشورها را شکل میدهد (جغرافیا، تهدید نیازهای داخلی و ساختار نظام بین الملل)، عامل جغرافیا پایدارترین عامل به شمار میرود. در مورد روابط ایران و روسیه نیز این عامل از اهمیت تعیینکنندهای برخوردار است. با وجود جدایی حاصل از پیدایی جمهوریهای جدید، دو کشور ایران و روسیه به عنوان همسایگان آبی در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز دارای مجموعهای از منافع مشترک و متعارض هستند. پیامدهای تحولات این منطقه برای امنیت دو کشور، همچنان امنیت ملی ایران و روسیه را مرتبط با یکدیگر حفظ کرده و به ویژه به جایگاه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی روسیه اهمیت خاصی بخشیده است (کرمی 1388، 66).
ايران و روسيه، دو كشور با اهميت در معادلات جهاني محسوب ميشوند كه هر يك به نحوي بر فضاي جهان نيز تأثيرگذار ميباشند. روسيه به دليل برخورداري از قدرت هستهاي و حق وتو در شوراي امنيت سازمان ملل متحد همچنان در زمره بزرگترين قدرتهاي جهان قرار دارد و ايران نیز به دليل موقعيت برجسته ژئوپلتيكي كه در منطقه ژئواستراتژيك خاورميانه و جهان اسلام دارد، يك هژمون منطقهاي با تأثيرگذاري جهاني محسوب ميشود. در حوزه انرژي نيز هر دو كشور ايران و روسيه در زمره بزرگترين توليدكنندگان و صادركنندگان به شمار ميآيند. به همين دليل، عموماً روابط ايران و روسيه علاوه بر ابعاد دوجانبه از جنبههاي منطقهاي و بينالمللي نيز برخوردار است. به خصوص با توجه به حساسيت غرب نسبت به روابط ايران، اهميت حضور در بازار هستهاي ايران به اندازهاي براي روسيه مهم است كه رئيس جمهور اين كشور، مدودف طي اظهاراتي اعلام داشت نبايد مسائل مربوط به برنامههاي هستهاي ايران مورد سوء استفاده قرار گرفته و به رقابت و مبارزه غير منصفانه در بازار فناوريهاي صلحآميز هستهاي منجر شود.
منوچهر مرادی در مقاله خود، اهمیت روابط ايران با همسايه شمالي (اعم از روسيه تزاري، اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و فدراسيون روسيه) را به درستی مطرح میکند (مرادی 1385، 18).
