
توجه قرار گيرد.
بلوم اهداف تعليم و تربيت و يادگيري را به سه حيطه شناختي، عاطفي و عملكردي تقسيم کرده است(سیف، 1393). حيطه شناختي که مدنظر تحقیق حاضر است به شش طبقه تقسيم شده است. این شش طبقه شامل دانش، فهم، به کار بستن، تجزیه یا تحلیل، ترکیب و ارزشیابی است.
دانش، شامل يادآوري (بازخواني و بازشناسي) امور جزئي و كلي است كه اين سطح، مربوط به حافظه میشود. تحقيقات نشان ميدهند زنان از حافظه قديمي قدرتمندي برخوردارند. از اين رو، دختران در دروس حفظ كردني، قويتر و موفقتر از پسران هستند. درك مطالب به گونهاي كه هدف اصلي مطلب موردنظر را بيابند و بفهمند، فهم است. از عوامل مؤثر در فهم بهتر، دانش، گذراندن تحصيلات دانشگاهي، سن و موقعيتهاي طبيعي مناسب است. زنان در مقايسه با مردان، از نظر فهم، سرعت كمتري دارند. نسبت به فهم سطحي، بهكاربستن، پيچيدهتر است و فرد بايد در اين قسمت، مفاهيم انتزاعي را در زمينههاي عيني بهكارگیرد. مردان به وقت كمتري براي پردازش نياز دارند. به همين دليل، از سرعت بيشتري در كاربرد برخوردار هستند، ولي سرعت زنان در اين زمينه، كمتر و دقتشان بيشتر است.
در مرحله تحليل يا تجزيه، فرد يك مطلب را شكسته و به اجزاي كوچك يا عناصر تشكيل دهنده آن تقسيم ميكند. اين مرحله نياز به تمركز زياد دارد، در اين مورد زنان از مردان قوي ترند، زيرا زنان هوشياري با حواس باز دارند و مردان هوشياري با حواس متمركز و از اين رو، كمتر قادر به ايجاد تناسب اجزاي يك كل هستند.
عناصر و اجزاي يك كل يكپارچه را كنار همگذاشتن و طرح جديدي توليد كردن تركيب است. همان فعاليت ذهني كه به آفرينندگي يا خلاقيت معروف است. قدرت خلاق زنان به طور قابل ملاحظه اي ضعيف تر و محدودتر از مردان است. ارزشيابي، مرحله داوري، نتيجهگيري و قضاوت است. به دليل آنكه زنان تفكر جزئيگرا دارند، در مرحله ارزشيابي موفقيت كمتري نسبت به مردان دارند. آنها براي استنتاج به سرعت انتقال و اطلاعات نياز دارند و چون در اين زمينه دچار نقص و مشكل هستند، در نتيجهگيري نيز با مشكل مواجه خواهند شد(احمدی،1384).
8-4-2 تفاوت زن و مرد در توانایی های شناختی از منظر قرآن
براي اثبات تفاوت ادراكي زن و مرد، به آيه 18 سوره زخرف (ترجمه مکارم شیرازی): آيا كسي ]را شريك خدا قرار ميدهند] كه در زر و زيور پرورش يافته و در مجادله، بيانش روشن نيست93، استدلال شده است. طباطبائي(1374) ويژگي اصلي زنان را برخورداري از عواطف و احساسات سرشار و ضعف تعقل در مقايسه با مرد دانسته و بر اين باور است كه دو صفت در زنان، مظهر اين ويژگي هستند نخست علاقه شديد به زيور و زينت و دوم عدم توانايي بر بيان مقصود خويش در استدلال و برهان. وي علت ويژگي دوم را چنين بيان مي كند که زن نميتواند اندیشههای درونی خويش را در مجادلهها بيان و اظهار كند. این به معنای این نیست که زن نيروي استدلالش كم است، بلكه زن منطق و استدلال را به كار ميگيرد، اما قدرت اظهار ندارد. آنچه باعث ميشود زنان نتوانند درونیات خود را در مقام استدلال بيان كنند و مانع حرف زدن آنها ميشود، شدت احساسات و عواطف آنان است. بنابراین ميتوان گفت از ديدگاه قرآن، بين زن و مرد نوعي تفاوت ادراكي وجود دارد. در تبيين منشأ اين اختلاف، برخي اصرار دارند كه اين تفاوت را از ضعف و كاستي در قدرت ادراكي زنان بدانند و برخي عوامل ديگري را در آن مؤثر ميدانند.
مصباح(1378) اين تبيين را ميپذيرد كه تسلط بر خود، ضبط و مهار عواطف و احساسات، شرط اول تفكر صحيح و سنجش و داوري درست است و زن در اين زمينه آسيبپذيرتر و ناتوانتر است، زيرا شدت عاطفه در زنان مانعي جدي از نگرش عقلاني به مسئله است، اما مرد چون عواطف ضعيفتري دارد، با سهولت بيشتري ميتواند بر خود تسلط يابد و با فرو نشاندن گرد و غباري كه عواطف و احساسات برميانگيزند، به روشني و وضوح واقعيات را ببيند و از سر واقع بيني، حكم و داوري كند. بنابراین، اينكه قدرت تعقل در مرد بيشتر است ناشي از قوت خود مرد نيست، بلكه معلول صفت دشمنان تعقل در اوست. در واقع، ميتوان گفت قدرت تعقل در هر دو جنس وجود دارد، ولي در مرد به لحاظ اينكه مانع كمتر ميباشد، اقتضاي تعقل بيشتر است.
9-4-2 تحقیقات مرتبط
جدول 5- 2: خلاصه ای از تحقیقات مرتبط
عنوان پژوهش
نویسندگان
سال انتشار
بررسي باورهاي برنامهريزان درسي درباره تفاوتهاي دختران و پسران در زمينه شناختي
صمدی
1384
ملاحظات جنسیتی در برنامه ریزی آموزشی با تأکید بر آموزه های قرآنی با محوریت تفسیر المیزان
جیریایی شراهی- علم الهدی
1391
جنسیت در تربیت اسلامی
علم الهدی
1388
قرائت انتقادی نظام آموزشی با رویکرد جنسیتی
دفتر مطالعات و تحقیقات زنان
1387
بررسی تفاوت های جنسیتی زنان و مردان در دو دیدگاه قرآن مجید و فمینیسم
شاهواروتی- علم الهدی- آشتیانی
1387
بررسي باورهاي جنسیتي در محتوای کتاب هاي درسي دوره ابتدایی
مجتهدی
1383
تفاوت های زن و مرد، نقش و کارکرد آن
حسین زاده
1391
تحلیل تفاوت های جنسیتی زن ومرد در علوم تجربی و آموزه های دینی
محمدی
1392
تأثیر واسطه ای جنسیت بر رابطه میان خودمختاری و صمیمیت دانشجویان متأهل ایرانی
قروقی- آیسا حسن- بابا- کلانترکوشه
2012
جنسیت در نقش واسطه گر در رابطه با خود باوری و حس خود مختاری دانشجویان ایرانی
کلانتر کوشه
2012
رابطه میان سرسختی شناختی در برابر فشارهای زندگی و شیوه های مقابله با آن با تأکید بر تفاوت های جنسیتی
قهرمانی- کلانتر کوشه
2014
تفاوت جنسیتی در تجربیات، علایق، و رویکرد های دانش آموزان نسبت به علم و دانشمندان
جونز- آن هو-
جی روآ
2001
تفاوت جنسیتی در سلایق دوران جوانی، مطالعه تجربی از ارمنستان
کاچاتریان
2012
تفاوت جنسیتی در آموزش
پکارینین
2012
در بحث تفاوتهای جنسیتی تحقیقات متعددی صورت گرفته است. از آنجا که بحث این تحقیق در حیطه آموزش قرار دارد سعی شده تحقیقاتی که مرتبط با بحث بوده مطرح شود. همانطور که خواننده گرامی ملاحظه مینماید اکثر قریب به اتفاق این تحقیقات، به صورت کتابخانهای و توصیفی است و کار میدانی شایستهای در این زمینه انجام نشده است.
پژوهشي جهت بررسي باورهاي برنامهريزان درسي درباره تفاوتهاي دختران و پسران در زمينه شناختي در سال 1384 توسط صمدي انجام شد. يافتهها نشان داد فراهم آوران كتاب هاي درسي به تفاوت جنسيتي ذاتي در زمينه شناختي اعتقادي نداشته و از نظر آنان هرگونه تفاوت دختران و پسران در زمينه شناختي، فرهنگي است و ريشه در چشمداشتهاي متفاوت جامعه، خانواده، گروه همسالان و روشهاي پرورشي والدين دارد. این در حالی است که معارف دینی و بالاخص قرآن (همانطور که ذکر شد)، این مطلب را تأیید نکرده و خلاف آن را میگوید.
پژوهشی توسط جیریاییشراهی و علمالهدی(1391) برای بررسی ملاحظات جنسیتی در برنامهریزی آموزشی با تأکید بر آموزههای قرآنی با محوریت تفسیرالمیزان انجام شد. مؤلفههای استخراج شده از دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون جنسیت حاکی از آن هستند که دیدگاه قرآنی، تفاوت جنسیتی یا تساوی جنسیتی را به طور مطلق برنمیتابد. به این معنی که زن و مرد از دیدگاه قرآنی دو صنف از نوعی واحدند و از این رو علاوه بر اشتراک در بسیاری از ویژگیهای جسمی و روحی، حقوق و تکالیف، دارای تفاوت هایی نیز در این موارد هستند. از نظر محقق نگاه توحیدی به مرد و زن باید مورد توجه برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد.
علمالهدی(1388) در پژوهشی جنسیت در تربیت اسلامی را بررسی کرده است. نتایج تحقیق بیانگر این مسئله است که تفاوتهای جنسیتی خواه مربوط به ذات و گوهر اصلی انسان باشد یا خارج از ذات، به ماهیت زن و مرد بازگشت کند یا به جامعه یا تعامل محیط و وراثت، در هر صورت به طور انکارناپذیری این تفاوتها وجود دارد و ملاحظه تفاوتهای فردی یادگیرندگان، از جمله تفاوتهای وابسته به جنس نقش تعیینکنندهای در برنامهدرسی خواهد داشت. دفتر مطالعات و تحقیقات زنان(1387) نیز در طرح پژوهشی با اشاره به اینکه بحث از نظام آموزشی مبتنی بر جنسیت تاکنون مورد غفلت واقع شده است با تحلیل نظرات مختلف، به لزوم لحاظ کردن تفاوت های جنسیتی در آموزش دختران و پسران تأکید کردهاند.
تحقیقی توسط شاهواروتی، علمالهدی و آشتیانی (1387) انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که باورهای موجود در خصوص تفاوتهای جنسیتی دارای محدودیتها و مشکلات فراوانی است. زنان امروز از کارکردها و نقشهای جنسیتی خود ابراز رضایت و شادمانی نمینمایند و همواره از مشکلات متعددی رنج میبرند.
در پژوهشي که توسط مجتهدي(1383) برای بررسي باورهاي جنسیتي در محتوای کتابهاي درسي دوره ابتدایی صورت گرفت مشخص گردیدکه تصاویر، فعالیتهاي مثبت، فراواني اسامی دخترانه و پسرانه، نسبت دادن توانمندي هوش در کتابهای این مقطع، به نفع پسران است. این موضوع باعث می شود که دختران و پسران از همان سنین کودکی باورهاي جنسیتي خود را شکل داده و جنسیت پسر را به عنوان جنس بهتر و جنسیت دختر را به عنوان جنسیت ضعیف تر قلمداد نمایند. نتیجه چنین برداشتی، کاهش عزت نفس و سایر پيآمدهاي منفي در این زمینه خواهد بود.
در تحقیقی که توسط حسینزاده (1391) انجام شد درک تفاوتها در ابعاد فیزیکی و طبیعی، جنسی، عاطفی و فکری برای مردان و زنان ضروری و شناسایی آنها در نقش و کارکرد هر یک تأثیرگذار است. آشنايى با این تفاوتها براى سازگارى، نشاط، سلامت و آرامش در زندگى بشرى كاركردهاي متفاوتی دارد که میتوان مهمترین آنها را درفضای خانواده و اجتماع نظاره کرد.
در پژوهشی که محمدی در سال 1392 برای تحلیل تفاوتهای جنسیتی زن و مرد در علوم تجربی و آموزههای دینی انجام داد، درباره تفاوتهای طبیعی و تکوینی زن و مرد بحث شده است. این بررسیها حاکی از این مسئله است که در عین وحدت انسانی آنها، ناهمگونی کارکردی در آنها به اثبات می رسد. این مسئله، علاوه بر آموزههای دینی در علوم پزشکی و روانشناسی نیز به اثبات رسیده است.
پژوهشی توسط کلانترکوشه، قروقی، سیتی آیسا حسن و مزنا بابا94(2012) برای بررسی تأثیر واسطهای جنسیت بر رابطه میان خودمختاری و صمیمیت دانشجویان متأهل ایرانی انجام شد. نتایج نشان دادند خودمختاری رابطه مثبتی با صمیمیت دارد. هرچند، با توجه به تفاوت جنسیتی، تفاوتهایی میان صمیمیت و خودمختاری وجود دارد؛ اما تفاوتهای جنسیتی لزوماً این نظریه را تأیید نمیکند که جنسیت تأثیر واسطهای بر رابطه بین خودمختاری و صمیمیت داشته باشد.
در پژوهشی دیگر، توسط کلانترکوشه(2012) به بررسی نقش واسطهای جنسیت در خودباوری و خودمختاری پرداخته شده است. نتایج نشان داد که دانشجویان مرد بر خلاف خودمختاری، به صورت معناداری در خودباوری از دانشجویان زن بالاتر هستند. به علاوه، دادهها نشان داد که همبستگی میان خودباوری و خودمختاری برای همه جنسیتها در سطح بالایی قرار دارد. همچنین عامل خودمختاری در خودباوری برای همه مردها و زنان به ترتیب 15، 13، و 16 درصد است. این بررسی نشان داد که عامل واسطهای جنسیت تأثیرگذاری معناداری در حس خودمختاری بر خودباوری نداشته است.
پژوهشی توسط کلانترکوشه و قهرمانی95(2014) برای بررسی رابطه میان سرسختی شناختی در برابر فشارهای زندگی و شیوههای مقابله با آن با تأکید بر تفاوت های جنسیتی انجام شد. نتایج بدست آمده رابطه معناداری را بین سرسختی، توانایی مقابله و تنش زندگی نشان میدهند. بنابراین، افزایش سرسختی روانی افزایش در توانایی مقابلهای هدفمند را بدنبال دارد. از سویی دیگر، رابطه منفی بین سرسختی و شیوه مقابلهای احساسیمحور وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که مردها بیشتر با مسائلی مواجه هستند که هدفمند بوده و شیوههای مقابلهای آنها اجتنابی است، این در حالی است که شیوه مقابلهای در زنان احساسیمحور بوده است.
پژوهشی توسط جونز، آن هو و ملیسا جی
