
قرار داد با دیگر کشورها با شرکتها برای استفاده از منابع این دریا قبل از تعیین رژیم حقوقی جدید، غیر قانونی است (حاجی یوسفی 1384، 128).
موضوع خزر و مباحث سیاسی و حقوقی مربوطه به آن را در رابطه کشورهای ساحلی مخصوصا ایران و روسیه، حفظ نمودند. بدنبال برگزاری اجلاس سران کشورهای ساحلی خزر، مذاکرات دنبال شد. اما دستاورد مشخص و ملموسی را در پی نداشت. تنها فقط نشست تهران بود که سران، در پایان این اجلاس، بیانیهای صادر شد که خزر را به عنوان (منطقهای صلح وثبات، توسعه و شکوفایی پایدار اقتصاد و حسن همجواری و تساوی حقوق در همکارهای بینالمللی میان کشورهای ساحلی مطرح کرد. برگزاری نشست سران به صورت منظم، گسترش راههای پیوند دهنده، عدم اجازه به کشورهای دیگر برای هجوم به کشورهای ساحلی و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر از دیگر محورهای بیانیه پایانی نشست بود.
در مورد خطوط انتقال انرژی نیز دو کشور با وجود توافق بر سر جلوگیری از ایجاد خطوط انتقال شرقی-غربی، اما هیچ توافقی برای بهره گیری از فرصتهای جغرافیایی یکدیگر به عمل نیاوردهاند تا جایی که روسها بیشتر به انحصار خطوط انتقال انرژی برای رسیدن به موقعیت ابرقدرت انرژی از نگاه پوتین اندیشیدهاند و ایران را به عنوان گزینه رقیب در این حوزه تلقی کردهاند (کیانی 1387، 59).
3) خاورمیانه
عواملی در تقویت همکاریهای ایران و روسیه در منطقه خاورمیانه نقش دارند یکی به توان بالای کنشگری ایران در کشورهای عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و فلسطین مربوط است و عامل دیگر مربوط به انقلابهای عربی و روی کار آمدن حکومتهای متمایل به غرب که در تعارض با منافع روسیه و ایران است و زمینه را برای همکاری بیشتر این دو کشور برای جلوگیری از سناریوهای همانند فراهم میکند. در سند تدبیر سیاست خارجی روسیه خاورمیانه در اولویت پنجم منطقهای سیاست خارجی مسکو قرار دارد. از دوران پوتین نگاه به منطقه خاورمیانه و احیای ارتباط با متحدین سابق جان گرفته و روابط با دیگر کشورها نیز از سر گرفته شده است. اولویتهای سیاست خارجی این کشور در منطقه، رابطه با کشورهای ایران، ترکیه، عراق و کشورهای جنوبی خلیج فارس بوده است. همچنین برای روسیه روابط با کشورهای سوریه، مصر، اردن، لبنان، فلسطین و اسرائیل اهمیت دارد. روابط روسیه و ترکیه میان همکاری، رقابت و رویارویی در نوسان بوده است. روابط با آنکارا از دو جهت برای روسیه حائز اهمیت است: آنکارا یک خریدار مهم گاز طبیعی و تجهیزات نظامی از مسکو و طرف تجاری مهم برای این کشور است و میزان مبادلات دو کشور ۱۰ میلیارد در سال است و از سوی دیگر ترکیه یک رقیب عمده در منطقه قفقاز و خزر است. نظام امنیتی قفقاز، مسأله انتقال انرژی، اختلاف بر سر تردد کشتیهای روسی از تنگه بسفر و حمایت ترکیه از مبارزان چچن از موضوعات بحث برانگیز در روابط دو کشور است (حدادی 1387، 329).
مواضع دو کشور ایران و روسیه نسبت به صلح خاورمیانه متفاوت بوده است. در حالی که ایران روند سازش را ناعادلانه میدانند روسها روابط گرمی با اسرائیل دارند. اسرائیل پس از ترکیه دومین شریک تجاری عمده روسیه در خاورمیانه است علاوه بر آن نزدیک به ۱ میلیون روسی در اسرائیل سکونت دارند و این عامل مهمی برای روابط فرهنگی روسیه و اسرائیل است روابط دیپلماتیک نزدیک و همکاری فنی-نظامی دو کشور نیز در وضع مساعدی است. با این حال موضع روسیه نسبت به خاورمیانه در دوره پوتین به نوعی موازنه برگشته است. و به دولت سوریه تسلیحات فروخته و با دولت خودگردان ارتباط دارد و حتی پس از پیروزی حماس در انتخابات سران آن را به مسکو دعوت کرد و این به رغم مخالفتهای آمریکا و اسرائیل بود مسکو معتقد است که باید به انتخاب مردم فلسطین احترام گذاشت. اما روابط رسمی با حماس را به شناسایی اسرائیل مشروط کرده است (حدادی 1387، 330).
در کل در منطقه خاورمیانه نیز سه عامل باعث شده تا فرصت جدیدی در این حوزه برای همکاری منطقهای ایران و روسیه فراهم شود. عامل اول تقویت جایگاه و نقش ایران در تحولات این منطقه به دلیل روی کار آمدن دولتی شیعه و طرفدار ایران در عراق و نیز پیروزی نیروی حماس در فلسطین، عامل دوم فعالتر شدن روسیه در روند تحولات خاورمیانه و خلیج فارس است که حمایت از حماس علی رغم فشار غرب نمونه آن است، عامل سوم بحران سوریه است (کولایی 1387، 216).
منطقه خاورمیانه و به ویژه بحران سوریه که تبدیل به بحران بین المللی شده است نمایانگر منافع مشترک دو کشور است و مشترکات فراوان میان سیاست ایران و روسیه در ارتباط با تحولات سوریه را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد:
۱- از دیدگاه ایران، سوریه خط مقدم جبهه توسعه طلبی اسراییل است و اگر دولتی غربی در سوریه بر سرکار آید به نفع ایران و جبهه مقاومت نخواهد بود، جمهوری اسلامیایران از دولتی حمایت میکند که متحد مقاومت است. از نگاه روسیه این وجه موضوع که نباید در سوریه با مداخله غرب حکومتی طرفدار آمریکا در دمشق به قدرت برسد با نگاه ایران نزدیک است. اما در باره وجه ضد اسرائیلی بودن آن و حمایت از مقاومت، مسکو دیدگاه متفاوتی دارد.
۲- هم ایران و هم روسیه ازانجام اصلاحات در ساختار نظام سیاسی کنونی سوریه به منظور ایفای نقش گسترده تر مردم سوریه برای تعیین سرنوشتشان حمایت میکنند و معتقدند از طریق مسالمت آمیز میتوان به راهکاری برای همکاری بین دولت و مخالفان دست یافت.
۳- روسیه و ایران با مداخلات سایر کشورها در زمینه مسلح کردن مخالفان اسد به شدت مخالف هستند و این اقدام را زمینهساز منطقهای شدن بحران در خاورمیانه میدانند.
روابط روسیه با جمهوریهای خارج نزدیک اصولاً تأثیرات فوری بر سیاست داخلی روسیه و میزان شفافیت، توانایی و قدرت نفوذ آن در تنظیم رابطه با خارج دارد. در دکترین سیاست خارجی روسیه تشکیل کمربندی از همجواری مسالمت آمیز پیرامون مرزهای این کشور و تلاش برای نابودی زمینههای تنش و درگیری و پیشگیری از پیدایش مشکلات در مناطق نزدیک به روسیه به عنوان یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی روسیه تعریف شده است.
۴- روسیه و ایران از طرح کوفی عنان حمایت کردند اما در همین حال درباره عملکرد نیروهای ناظر صلح و گرایشهای نفوذی بین آنها نگران هستند.
۵- روسیه و ایران با به قدرت رسیدن گروههای اسلامی تندرو وهابی که با عربستان ارتباط نزدیک دارند مخالف هستند. روسیه و ایران با مداخله نظامی در سوریه تحت هر پوشش و عنوانی مخالف هستند و با هراقدام مداخله جویانهای که مردم سوریه را از حق تعیین سرنوشت خود محروم سازد، مخالف هستند. ایران و روسیه سطح بحران در سوریه را نه یک بحران داخلی محدود بلکه به طور بالقوه یک بحران منطقهای و بینالمللی میبینند که تنها در سایه همکاری همهجانبه قابل حل و فصل خواهد بود (حدادی 1387، 240).
4) منطقه قفقاز
از زمان فروپاشی اتحاد شوروی دریای خزر و قفقاز به دلیل منابع غنی نفت و گاز و موقعیت استراتژیکی و ژئوپلتیکی، مورد توجه بین المللی واقع شده است. این منطقه پس از حمله روسیه به گرجستان و به رسمیت شناختن یک جانبه استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی، موقعیت استراتژیکی جدیدی به خود گرفته است. این حمله نشان داد روسیه توانایی به انزوا کشیدن کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و منابع خزر و نیز تقویت انحصار انرژی اش بر اروپا را دارد. و این مسئله عامل اصلی تغییر در سیاست انرژی و نیز تغییر در ژئوپلیتیکی است که بر پایه این سیاست انرژی و انحصار انرژی روسیه بنیان گذاشته شده است (سنایی، 1387، 16).
در منطقه خاورمیانه سه عامل باعث شده تا فرصت جدیدی در این حوزه برای همکاری منطقهای ایران و روسیه فراهم شود. عامل اول تقویت جایگاه و نقش ایران در تحولات این منطقه به دلیل روی کار آمدن دولتی شیعه و طرفدار ایران در عراق و نیز پیروزی نیروی حماس در فلسطین، عامل دوم فعالتر شدن روسیه در روند تحولات خاورمیانه و خلیج فارس است که حمایت از حماس علی رغم فشار غرب نمونه آن است، عامل سوم بحران سوریه است. این جنگ ریسک پذیر بودن مسیر انتقال انرژی در قفقاز جنوبی و نیاز به تضمین گسترده تر امنیت برای منطقه که برای اروپا و امنیت انرژی جهانی ضروری است را نشان داد با تغییر ژئوپلتیکی منطقه قفقاز بعد از سال ۲۰۰۸ و احساس خطر کشورهای این مناطق و گرایش به سوی سیاستهای واگرایانه و در نتیجه نفوذ کشورهای غربی که به تقابل بیشتر روسیه و غرب در این مناطق میانجامد زمینه را برای بسط روابط ایران و روسیه فراهم میکند (سنایی 1387، 18).
قفقاز به دلایلی از جمله حلقه وصل قاره اروپا و آسیا، پل ارتباطی شمال-جنوب و شرق-غرب، محل تلاقی تمدنهای کهن، همسایگی جهان اسلام و مسیحیت، مسیر ترانزیتی نفت و گاز به اروپا، از اهمیت استراتژیک برخوردار است. قفقاز موزاییکی از اقوام مختلف است که هشت جمهوری خودمختار در شمال آن و سه جمهور مستقل و چهار جمهوری خود مختار در جنوب آن قرار دارد و مجاورت با دریای سیاه (با توجه به وضع اکراین و مسائل مربوط به گسترش ناتو و دیگر نهادهای غربی) آن را برای روسیه برجستگی ویژهای بخشیده است. سیاستهای منطقهای روسیه، در قبال قفقاز به نظر میرسد عمدتاً تابع ملاحضات امنیتی و استراتژیک است. برای ایران نیز مجاورت قفقاز ناامن و درگیر در مسائل قومی و هویتی بحران ساز، نگرانی هایی را به دنبال دارد. ایران و روسیه نسبت به بحرانهای قومی منطقه از جمله بحران قره باغ حساسیت داشته و آن را برای امنیت ملی و نفوذ منطقهای خود خطرناک دانسته اند، اما در ارتباط با این موضوع سیاستهای جداگانهای را دنبال کرده اند. روسیه به دلیل ارتباط ویژه با جمهوری ارمنستان و وابستگی این کشورها در عرصههای مختلف، ابزارهای متعددی برای نفوذ و فشار در این منطقه دارد. علاوه بر این روسیه ارتباطات گستردهای با اقوام داخل کشورهای منطقه مانند آبخازها، اوستیاییها و آجارها داشته و از آنها در برابر حکومت مرکزی حمایت میکند (کرمی 1388، 24).
منافع دیگر ایران و روسیه در منطقه قفقاز مخالفت با حضور قدرتهای خارجی و روابط کشورهای گرجستان و آذربایجان با ناتو است علی رغم این منافع مشترک دو کشور نتوانستهاند همکاری خاصی در این حوزهها داشته باشند. در مورد مسئله روابط آذربایجان-ایران، سایه دخالت روسیه غیرقابل انکار است. دولتمردان روسیه هموراه از کارت ملی گرایی در روابط با ایران استفاده میکنند کنترل ایران توسط مشکل آذربایجان مسئله تازهای در سیاست خارجی روسیه نیست، دولتمردان شوروی هم همانند تزارها از مسئله آذربایجان در سیاست خارجی در برابر ایران استفاده میکردند. مشکل ادغام و وحدت دو آذربایجان هموراه به عنوان اهرمی برای فشار به دولت ایران توسط روسیه باقی ماننده است (سنایی 1387، 19).
در خصوص چچن و تأثیر آن بر همکاری مسکو-تهران، رفتار ایران یکی از نقاط روشن سیاست خارجی ایران در قبال روسیه است. موضع اصولی ایران در هنگام ریاست سازمان کنفرانس اسلامی در مورد چچن برای دولتمردان روس احساس امنیت از جانب ایران و سایر کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی را به همراه داشت. مواضع دو کشور ایران و روسیه نسبت به صلح خاورمیانه متفاوت بوده است. در حالی که ایران روند سازش را ناعادلانه میدانند روسها روابط گرمی با اسرائیل دارند. اسرائیل پس از ترکیه دومین شریک تجاری عمده روسیه در خاورمیانه است علاوه بر آن نزدیک به ۱ میلیون روسی در اسرائیل سکونت دارند و این عامل مهمی برای روابط فرهنگی روسیه و اسرائیل است روابط دیپلماتیک نزدیک و همکاری فنی-نظامی دو کشور نیز در وضع مساعدی است (سنایی 1387، 21).
بعد از ۱۱ سپتامبر هم مطرح شدن بحران قفقاز شمالی به عنوان مسئله داخلی روسیه دست دیگر کشورها را از دخالت در امور روسیه در قفقاز شمال کوتاه کرد. نکتهای که در رابطه با مسئله چچن مطرح است این است که ایران نیز همانند ترکیه میتواند از مسئله چچن به عنوان اهرم فشاری علیه روسیه در راستای پیشبرد منافع ملی خود استفاده کند (کرمی 1388،
