
کاسته میشود ، در این حالت مشکلی که ممکن است وجود داشته باشد نبود کارشناسان خبره در دستگاههاست که میتوان با استفاده از روشهاي نهچندان تخصصی و عمومی (همچون روش مقایسه با طرحهاي مشابه و هم تکنولوژي) به بررسی طرحها پرداخت.
ب- عدم توجه متقاضیان به شرایط و مراحل پرداخت تسهیلات.
بسیاري از متقاضیان با مقررات طولانیشدن بهرهبرداري طرح و افزایش مدت مشارکت و مزایاي تسریع در بهرهبرداري زودهنگام کار ناآشنا هستند. با تبلیغ و اطلاعرسانی مناسب در این مورد میتوان به اجراي طرحها سرعت بخشید.
ج- عدم اطلاعرسانی مناسب در خصوص نحوه و شرایط پرداخت تسهیلات.
با تبلیغ مناسب و بایسته از یک طرف با افزایش تقاضا و تنوع طرحهاي پیشنهادي، قدرت انتخاب دستگاهها و بانکهاي عامل بالا میرود و از طرف دیگر مردم ضمن آشنایی با شرایط پرداخت، با توانسنجی و آمادگی پذیرش شرایط تبلیغ شده به بانکها مراجعه میکنند.
د- ارائه وثیقههاي بانکی.
بانکها جهت ضمانت پرداخت تسهیلات خود به بانیان طرحها درخواست ارائه وثیقههاي بانکی و ضامن معتبر میکنند .اینکار سبب میشود برخی افراد تحصیلکرده که انگیزه و تخصص لازم در زمینه خاصی را دارا میباشند بهدلیل فقدان وثیقههاي بانکی و ضامن معتبر نتوانند اقدام به شروع طرح کنند.
و- مشکلات بازپرداخت وامها.
مشکلات بازپرداخت وامها به دو حالت کلی برمیگردد:
1- بانیان طرحها از پرداخت اقساط امتناع میکنند.
2- بانیان طرحها توان بازپرداخت را ندارند.
در حالت اول دولت با تصویب قوانین سفت و سخت باید جلوي این سوء استفاده ها را بگیرد و در حالت دوم مشکل از آنجا ناشی میشود که طرحها تقریباً با مشکل مواجه شده و آن بازدهی مدنظر را ندارند، یعنی یا در تولید مشکل ایجاد شده و یا در فروش. در این حالت بیشتر مشکلات ناشی از موارد ذیل میباشد:
– عدم بازاریابی مناسب جهت فروش محصولات و شناخت بازار .
عدم شناخت بازار سبب شده که بنگاهها به تولید محصولاتی بپردازند که بازار داخلی آنها اشباع شده است و یا حتی براي صادرات مناسب نیستند. این محاسبه نادرست سبب شده که واحدها بهسرعت شکل گرفته و چون رقیب زیاد و قیمت تمام شده آنها بالا بوده، کالاي آنها خریداري پیدا نکرده و این واحدها نتوانسته به کار خود ادامه دهند. بنابراین افراد شاغل در این واحدها بیکار خواهند شد؛ اما این افراد به بیکاران بدهکار تبدیل شدهاند. چون با وجود تولید محصولات نامناسب بهدلیل عدم شناخت بازار نتوانستند تسهیلات را بازگردانند.
– عدم دسترسی به مواد اولیه.
– تولید محصول با فناوري کهنه و عدم دسترسی به فناوريهاي نوین.
3-2-6- اثرات منفی طرح بنگاههای کوچک زودبازده بر اقتصاد کشور
بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که طرح بنگاههای کوچک زودبازده دارای اثرات منفی بر اقتصاد کشور بودهاند. وحدت و داداشی در مقاله خود به بررسی این موضوع پرداخته و اثرات منفی این طرحها را بر اقتصاد کشور شامل موارد ذیل میدانند.
جابجایی منابع بین بخشها
دخالت در امور بانکها
فاصله با اهداف برنامههای توسعه و چشمانداز بیست ساله
غفلت از ظرفیتهای موجود هر شهر و استان
جابجایی منابع بین بخشها
صرفاً با تزریق منابع پولی موجود نمیتوان مشکل بیکاری را از بین برد. به عنوان مثال تزریق منابع پولی بانکها به همین بنگاهها، امکان استفاده از آنها در تأمین منابع سایر بخشها را سلب مینماید. محدودیت منابع در مقابل نیازهای نامحدود از اولین اصول پذیرفته شده اقتصادی است که همه مدیران، متخصصان و صاحبنظران (حتی شهروندان عادی) این اصل را پذیرفتهاند. پس طبیعی است که در این مبحث نه تخصیص منابع، که جابجایی منابع صورت میپذیرد. این واقعیت، خود اهمیت و ضرورت بررسیهای کارشناسانه در امر تخصیص منابع و حمایت از این بنگاهها را روشن میسازد. باید دقت کنیم که این جابجایی منابع و به تبع آن محرومیت سایر بخشها از منابع مالی چه عایداتی را به همراه دارد. به زبان سادهتر آیا تخصیص به صرفه است یا نه؟
دخالت در امور بانکها
دولت در اجرای این طرح انبوهی از تکالیف تسهیلاتی را (طبق ماده 3 آیین نامه اجرایی گسترش بنگاههای کوچک اقتصادی زودبازده و کارآفرین و تبصره 3 آن و ماده 6 آن) به نظام بانکی کشور تحمیل میکند که از یک سو استقلال بانکها و اتخاذ سیاستهای رقابتی در مقوله برنامهریزی برای اعطای تسهیلات با بازده بیشتر را از بین میبرد و از سوی دیگر با کانالیزه کردن منابع محدود بانکی از پرداختن آنها به امور زیربنایی جلوگیری میکند. به این موارد باید روند رو به افزایش مطالبات بانکی را هم اضافه کرد که این شکل تحمیل سیاست، باعث افزایش هرچه بیشتر این مطالبات میگردد. چرا که بسیاری از مالکان بنگاههای کوچک مورد نظر فاقد توان مالی برای پرداخت اقساط خود هستند و این یعنی کاهش روزافزون توان بانکها در تأمین نقدینگی برای بخشهای رها شده (حمایت نشده) اقتصاد.
فاصله با اهداف برنامههای توسعه و چشمانداز بیست ساله
در انتخاب واحدهای مشمول دریافت تسهیلات و یارانه تقسیمبندی، تقسیم مشخصی وجود ندارد و هرکس بر اساس علاقه و توانایی خود فعالیت مورد نظر را انتخاب کرده و با طی مراحل پیشبینی شده در دستورالعملها از تسهیلات مربوطه و حمایتهای دولت استفاده میکند. آنچه در این میان مغفول مانده این است که با توجه به اهداف برنامه چشمانداز بیست ساله و برنامههای توسعه کشور، لازم است چه رشته فعالیتهایی و به چه میزان از اولویت برخوردار شوند؟ به عبارت دیگر این طرح تنها بر کاهش آمار بیکاری تمرکز دارد که خود این فقره هم دارای نواقصی است. بررسی میزان همخوانی یا عدم همخوانی فعالیت بنگاهها با برنامههای کلان توسعه کشور اهمیت خود را از دست داده است.
غفلت از ظرفیتهای موجود هر شهر و استان
در بند (الف) ماده 1 آییننامه اجرایی گسترش بنگاههای کوچک اقتصادی زودبازده و کارآفرین، به عنوان اولین هدف اجرای این طرح چنین آمده: “توزیع عادلانه منابع در مناطق به ویژه در مناطق محروم” و در تبصره 3 ماده 5 نیز عنوان گردیده: “سهمیه یارانه سود تسهیلات به نسبت محرومیت و استعداد هر استان در چارچوب دستورالعمل موضوع ماده 5 این آییننامه توسط سازمان و وزارتخانه ذیربط تعیین میشود”.
آنچه در معنای واقعی توزیع عادلانه نهفته است، این است که توزیع باید بر اساس ظرفیتها و تواناییهای بالقوه هر منطقه یا شهر و استان باشد که نهایتاً در دید کلان در تمام کشور عادلانه توزیع خواهد شد. اما نوع پرداختها هیچ تناسبی با این عنوان ندارد و صرفاً بر اساس علاقه صاحبان بنگاهها صورت میگیرد. طبیعی است که در بخشهایی از کشور که توانایی کشاورزی وجود دارد خود به خود درخواست برای این رشته فعالیت (کشاورزی) بیشتر است. اما اینکه آیا این همه ظرفیت برای کشاورزی است یا نه و اینکه آیا همه تسهیلات کشاورزی صرف همینکار میشود یا نه هیچ تضمینی برایش وجود ندارد. این یعنی عدم تسهیم درست بین رشته فعالیتها که باید بر اساس اهمیت وزنی هر فعالیت در ارتقای جایگاه اقتصادی استان و نهایتاً تمام کشور صورت پذیرد.
3-3- شرح اصطلاحهای بهکار برده شده در تحقیق
در این پژوهش اصطلاحات زیر در معانی مشروح مربوط بهکار میروند:
دامنه شمول طرحهای زودبازده با استفاده از اطلاعات موجود:
طرحهای جدید: به طرحهایي اطلاق ميشود كه در ابتدافاقد هرگونه پيشينه بوده و اجراي آن منتج به توليد كالاي جديد خواهد شد.
طرحهای توسعهای: به طرحهایي اطلاق ميشود، كه داراي پيشينه فعاليت اقتصادي و توليدي بوده و اجراي آنها منتج به افزايش كمي يا كيفي توليد خواهد بود.
طرحهای نیمهتمام: به طرحهایي اطلاق ميگردد كه بخشهایی از مراحل اجرایي آنها انجام پذيرفته و بنا به دلايلي كه از جمله مهمترين آنها عدم تأمین مالي و ناتوانی فني و اجرايي متقاضي ميباشد، طبق برنامه زمانبندي به مرحله بهرهبرداري نرسيده و تكميل و بهرهبرداري از آنها نياز به احراز توجيهپذيري طرح و تأمین مالي خواهد داشت.
طرحهای سرمایه درگردش: به طرحهایی اطلاق میشود که صرفاً برای تثبیت اشتغال موجود و حل مشکل نقدينگي تسهیلات دریافت میکنند.
طرحهای خوداشتغالی28
دامنه شمول مجریان طرحها:
حقیقی (زنان و مردان).
حقوقی (شرکتها و تعاونیها).
دامنه شمول بخش فعالیت طرحها:
بخش صنعت: فعالیتهایی که در بخش صنعت انجام میشود.
بخش کشاورزی: فعالیتهایی که در بخش کشاورزی انجام میشود.
بخش خدمات: فعالیتهایی که در بخش خدمات انجام میشود.
بانک عامل: بانکی که بر اساس مصوبه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران یا در مواردی براساس توافق بین خود بانکها، برای پرداخت تسهیلات تکلیفی (تسهیلاتی که براساس تبصره بودجه یا تصویبنامه دولت یا کارگروههای آن باید پرداخت شود) تعیین میشود.
دستگاه اجرایی: طرحهایی که مستعد شرایط دریافت تسهیلات هستند را به بانک عامل معرفی میکند.
تسهيلات پرداختی بانكها: وامهاي اعطایي بانكها به اشخاص حقيقي وحقوقي.
اشتغال پیشبینیشده: میزان اشتغالی که قبل از اجرایی شدن طرح بر اساس نوع طرح توسط کارگروه اشتغال تعیین میشود.
اشتغال ایجادشده: میزان اشتغالی که با راهاندازی یک بنگاه حاصل میشود.
تسهیلات پیشبینیشده: میزان تسهیلاتی که توسط کارگروه اشتغال برای پرداخت به طرح بر اساس نوع آن، برای راهاندازی بنگاه تعیین میشود.
تسهیلات پرداختشده: میزان تسهیلاتی که به یک طرح اعطا میشود.
سهم تسهیلات: میزان تسهیلات پرداختشده به تسهیلات پیشبینیشده.
سرانه تسهیلات پیشبینیشده به ازای هر فرصت شغلی: تسهیلات پیشبینیشده به تعداد فرصت شغلی پیشبینیشده.
سرانه تسهیلات به ازای هر فرصت شغلی: تسهیلات پرداختشده به تعداد فرصت شغلی ایجادشده.
درصد اشتغال ایجادشده: اشتغال تحققیافته برای یک طرح نسبت به اشتغال پیشبینیشده برای همان طرح بر حسب درصد.
درصد تسهیلات پرداختی: تسهیلات تحقق یافته برای یک طرح نسبت به تسهیلات پیشبینیشده برای همان طرح بر حسب درصد.
درصد تسهیلات اعطایی به طور کلی: تسهیلات پرداختشده در یک بخش نسبت به کل بخشها بر حسب درصد.
انحراف از اشتغال ایجادشده: اختلاف بین اشتغال ایجادشده و اشتغال پیشبینیشده.
انحراف از تسهیلات پیشبینیشده: اختلاف بین تسهیلات پرداختشده و تسهیلات پیشبینیشده.
یارانه تسهیلات29: مبلغی است که بر اساس دستورالعمل اجرایی ماده 5 آییننامه گسترش بنگاههای کوچک اقتصادی زودبازده و کارآفرین در وجه بانک عامل بهمنظور کسر از تسهیلات دریافتی و یا مستقیماً به مجری طرح برای طرحهای با بیش از ده نفر اشتغال بهمنظور تأمین بخشی از نقدینگی مورد نیاز، بهعنوان آورده دولت پرداخت میشود30. مبلغ يارانه براساس امتيازي خواهد بود كه مجري طرح بدست ميآورد. اين مبلغ بهطورمتوسط از 3 تا 10 درصد كل تسهيلات دريافتشده ميباشد و تابعي از عواملي نظير منطقه اجراي طرح، سهم آورده، بخش فعاليت، تعداد اشتغال ايجادشده وغیره ميباشد.
توجیه اقتصادی: منظور از توجيه اقتصادي در يك سرمايهگذاري بدين معني است كه اگر در طرحي سرمايهگذاري ميشود بايد بازدهي آن بالاتر از نرخ سود باشد.
3-4- ارائه مدل
دادههای این پژوهش از اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمان که مربوط به طرحهای زودبازدهای که تسهیلات به آنها تعلق گرفته، میباشد. این مطالعه دادههای طرحهای کوچک و متوسط زودبازده سالهای 1385 تا 1389 را مورد بررسی قرار میدهد.
برای تخمین مدلهای این مطالعه از ویژگیهای تأثیرگذار بر انحراف از اشتغال طرحهای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان استفاده شده است. 7 مدل در این پژوهش برآورد میشود که این مدلها شامل: مدل تخمینی برای طرحهای کوچک و متوسط زودبازدهای که به آنها تسهیلات تعلق گرفته در تمامی مقاطع (سالهای 1385 تا 1389) بهطور کلی و نیز به
تفکیک سالهای 1385 تا 1389در نظر گرفته شده
