
ه زهكشي ميشوند به عنوان مهمترين آلودهكنندههاي غيرنقطهاي آبهاي زيرزميني در اراضي با کشت آبي به شمار ميروند. نيترات حاصل از مصرف كودها با نفوذ عمقي آب از دست ميرود. غلظت نيترات در آبي كه نفوذ عمقي پيدا كرده وابسته به تغييرات رطوبت خاك مزرعه و توازن نيتروژن در سطح خاك است. در اين تحقيق، طريقه توليد پليگون HRUها با استفاده از قابليتهاي سيستم اطلاعات جغرافيايي و اتصال اطلاعات توليد شده توسط مدل SWAT به اين پليگون بررسي شده است. در مطالعات گذشته ساير محققين از حوضهها به منظور بررسي تغييرات نيترات استفاده شده است. همچنين روند توليد اطلاعات مربوطه ذكر گرديده و به صورت مطالعه موردي طريقه توليد اين اطلاعات در مورد دشت اراك ذكر گرديده است. نتيجه تحقيق نشان ميدهد با استفاده از اطلاعات توليد شده ميتوان به بررسي دقيقتر پتانسيل ورود نيترات به آب زيرزميني پرداخت.
قاهري و همکاران (1386) در مطالعهاي شبيهسازي كيفي آبخوان دشت تهران- شهريار با استفاده از مدل شبيه ساز PMWIN و كريجينگ براي دستيابي به مقادير نيترات را انجام دادند. استفاده از معادلات رياضي جهت حل دقيق روابط هيدروليكي انتقال آلاينده در آبخوانها، به منظور مدل نمودن آبخوانهاي پيچيده بسيار وقتگير ميباشد. اين موضع هنگام استفاده از مدلهاي بهينه ساز نظير GA كه در آن مدل هيدروليكي به دفعات اجرا ميشود قابل درك است. هدف از انجام اين تحقيق در ابتدا شبيهسازي آبخوان با مدل هيدروليكي PMWIN و سپس مقايسه آن با شبيه ساز كرينجينگ بمنظور پيشبيني مقادير نيترات در آبخوان دشت تهران- شهريار بوده است. مدلهاي كريجينك بكار رفته در انواع خطي، گوسي، نمايي، كروي و… بوده و نتايج نشان ميدهد كه استفاده از مدل كريجينك نوع نمايي، دقت بيشتري در تخمين مقادير نيترات در آبخوان مورد مطالعه دارد.
امجدي و همکاران (1388) در اين راستا به علت تمركز چاههاي آب آشاميدني در قسمت شرقي دشت زنجان، اين محدوده براي مطالعه و بررسي انتخاب گرديد. استان زنجان در شمالغرب ايران بين 48 تا 49 درجه طول شرقي و 36 تا 37 درجه عرض شمالي واقع گرديده است. مساحت كل محدوده مطالعاتي زنجان 4705 كيلومتر مربع ميباشد كه 1667 كيلومتر مربع آن را مناطق دشتي تشكيل داده و تقريباً 72 درصد از كل مساحت دشت مساحت آبخوان ميباشد. حدودا” 40 حلقه چاه آب شرب در قسمت شرقي دشت زنجان قرار گرفته كه با توجه به اهميت سالم بودن آبهاي آشاميدني، مطالعه ميزان غلظت نيترات اين آبها ارزش ويژهاي خواهد داشت. بنابر اين سعي شده با توجه به نتايج آزمايشات و محل قرار گرفتن چاههاي آب آشاميدني، روند تغييرات غلظت نيترات موجود در آبهاي زيرزميني تامين كننده آب شرب شهر زنجان مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد.
خسروي دهکردي و همکاران (1384) در تحقيقي آلودگي نيترات، توزيع و تغييرات آن در آبهاي زيرزميني حاشيه زاينده رود در منطقه خشك و نيمه خشك استان اصفهان را بررسي نمودند. بدين منظور از باغبهادران تا ورزنه حدود 100 حلقه چاه آب داير انتخاب و هر دوماه يکبار از مهرماه 1377 تا مهر ماه 1381 نمونه برداري انجام گرفته است. نتايج نشان ميدهد ميانگين غلظت نيتروژن نيتراتي در آب چاههاي باغبهادران با عمق متوسط 9 متر 28/5 ميليگرم بر ليتر، در منطقه فلاورجان با عمق متوسط 5/7 متر، 63/17 ميليگرم بر ليتر و در منطقه ورزنه با عمق متوسط 6 متر، 35/6 ميليگرم بر ليتر بوده است. بيشترين مقدار غلظت نيتروژن نيتراتي در آب چاه منطقه جلا آباد در فاصله يك كيلومتري ساحل زاينده رود و به ميزان 8/70 ميليگرم بر ليتر (7 برابر حد استاندارد 10 ميليگرم بر ليتر) اندازهگيري شده است. ميانگين غلظت نيتروژن نيتراتي چاه آب آشاميدني روستايي باغ ملك (چاه شماره 1) با چاه آب شهر ورزنه (چاه شماره 100) در طول مدت مطالعه تفاوت معني داري نداشته ولي اين غلظت در منطقه لنجان (كله مسيح، چمگردان، زرين شهر، فلاورجان و درچه) به علت فعاليت زياد كشاورزي (عمدتاً برنج كاري) با نقطه شروع (چاه شماره1) و نقطه پايان (چاه شماره 100) داراي تفاوت معني داري بوده است. همچنين مشخص گرديده كه غلظت نيترات با هيچيك از پارامترهاي شيميايي اندازهگيري شده در نمونههاي آب زيرزميني همبستگي معنيداري ندارد.
شيرافروس (1386) در تحقيقي به بررسي اثر روشهاي مختلف آبياري بر آلودگي رواناب سطحي و زهاب زيرزميني به نيترات و فسفر در دشت قزوين پرداخت. با عنايت به اينکه در دشت قزوين كه يكي از هشت دشت بزرگ كشور ميباشد، كودهاي شيميائي نيتراته، فسفره و پتاسه مصرف قابل توجهي دارند. در اين تحقيق تاثير سه روش مختلف آبياري برشسته شدن نيترات و فسفر از طريق رواناب سطحي و زهاب زيرزميني، مورد بحث و تفسير قرار گرفته است. در اين تحقيق كه در شركت كشت و صنعت مگسال در شرق قزوين در سال 1384 به انجام رسيده است، جهت تعيين ميزان نيترات و فسفر در رواناب مزارع تحت سه روش مختلف آبياري از ابتدا، وسط و انتهاي مزرعه در سه تكرار نمونهگيري شده است، همچنين جهت برداشت نمونههاي زهاب از ظروفي پلاستيكي كوچك كه درب آنها با مته 2 ميليمتر و در فواصل منظم مشبك شده و درب قوطي با فيلتر ژئوتكستال پوشانيده و در عمق توسعه ريشه قرار گذاشته شده، استفاده گرديده است. نتايج اين تحقيق نشان ميدهد، كه ميزان انتقال نيترات و فسفر در رواناب سطحي، در روش آبياري نواري نسبت به روش آبياري جويچهاي بيشتر بوده است. ميانگين غلظت نيترات مشاهده شده در رواناب روش آبياري نواري، جويچهاي و باراني از نوع لينير129 (آبياري خطي) به ترتيب 91/11، 47/8 و 0 ميليگرم بر ليتر و در مورد فسفر به ترتيب 74/0، 58/0 و 0 ميليگرم بر ليتر به دست آمده است. همچنين انتقال نيترات و فسفر، در زهاب زيرزميني آبياري نواري نسبت به آبياري جويچهاي و آبياري باراني از نوع لينير خطي بيشتر است، كه دو روش آبياري سطحي نسبت به آبياري باراني در مورد انتقال نيترات اختلاف معنيداري را نشان ميدهند. ولي در مورد انتقال فسفر در هر سه روش اختلاف معنيداري مشاهده ميگردد، هرچند كه تلفات فسفر بسيار پايين بوده است. ميانگين غلظت نيترات مشاهده شده در زهاب روش آبياري نواري، جويچهاي و باراني از نوع لينير خطي به ترتيب 32/21، 58/14 و 38/20 ميليگرم بر ليتر و در مورد فسفر به ترتيب 38/0 ، 43/0 و 39/0 ميليگرم بر ليتر اندازهگيري گرديده است.
نعمتي و همکاران (1386) به بررسي اثر كاربري اراضي بر ميزان نيترات و فسفات آب رودخانه زايندهرود پرداختند. بدين منظور تعداد 8 ايستگاه نمونه برداري در بخش ميانه رودخانه كه بيشترين تنوع كاربري اراضي را دارد (از باغبهادران تا زيار) انتخاب و به وسيله نرم افزار Arcview به كمك DEM و نقشه كاربري اراضي منطقه، مرز زيرحوزه آبخيز و نسبت كاربريهاي اراضي مختلف مربوط به هر ايستگاه تعيين گرديده است. دو پارامتر اساسي سنجش كيفيت آب شامل فسفات و نيترات محلول به صورت ماهانه در طي يك دوره يكساله از مرداد ماه 1385، مورد پايش قرار گرفته است. نتايج نشان ميدهد كه روند تغييرات ميزان نيترات و فسفات محلول در طول مسير رودخانه افزايشي است. غلظت فسفات در آب رودخانه از نظر زماني روند مشخصي نداشته اما نيترات در آب رودخانه روند منظمي را نشان ميدهد به طوري كه كمترين ميزان نيترات (اصلاح شده نسبت به ميزان دبي) در فصل زمستان (بهمن ماه) مشاهده شده است و از آن پس سير صعودي داشته تا اينكه در فصل تابستان (شهريور ماه) به حداكثر ميزان خود رسيده و سپس كاهش پيدا کرده است. ميانگين سالانه نيترات با كاربريهاي كشاورزي و شهري همبستگي مثبت (به ترتيب 74/0=r و 81/0= r) و با كاربريهاي زمين باير و جنگل همبستگي منفي ( به ترتيب 76/0-= r و 74/0-=r) در سطح 05/0 داشته است. ميزان فسفات با هيچ كدام از كاربريهاي اراضي همبستگي معنيداري نشان نداده است.
فتحي و همکاران (1385) به بررسي آلودگي زيست محيطي ناشي از مصرف كودهاي نيتروژن در حوضه زايندهرود اصفهان پرداختند. كودهاي شيميايي مصرفي در بخش كشاورزي شامل اوره، نيترات آمونيوم، فسفات، سولفات پتاسيم سوپر فسفات تريپل و سولفات آمونيوم است که مقداري از اين كودها به صورت روانابهاي سطحي، از طريق فرسايش خاكهاي زراعي و جريانهاي برگشتي مجدداً وارد رودخانهها ميگردند و مقداري نيز به صورت نفوذ عمقي به آبهاي زيرزميني ميپيوندند. آلاينده نيترات به علت داشتن بار منفي و جذب نشدن بر روي سايتهاي تبادلي خاك به سرعت از لايههاي خاك شسته شده و به منابع آبهاي سطحي و زيرزميني راه پيدا ميكند. اين آلاينده در خاك از كودهاي نيتروژني طي فرآيندهاي بيولوژيكي بوجود ميآيد. عوامل گوناگون در خاك مانند درجه حرارت، تهويه، رطوبت و واكنش خاك بر شدت توليد نيترات از كودهاي نيتروژن مؤثر است همچنين نحوه مديريت مصرف كود بر اين روند تأثيرگذار است. نتايج تحقيق نشان داده است كه مصرف يكباره كود اوره باعث دوبرابر شدن ميزان آبشويي نيترات در مقايسه با مصرف سرك گرديده است. در جريانهاي سطحي و رودخانهها بسته به وسعت مناطق كشاورزي بالادست، به تدريج با نزديك شدن به انتهاي مسير رودخانه غلظت نيترات نيز افزايش مييابد. نوع كود نيتروژني مصرف شده نيز بر ميزان نيترات آبشويي شده مؤثر است بطوريكه در يك بررسي كودهاي فرم نيترات تلفات به مراتب بيشتري از فرم آمونيومي داشته است. ارقام مختلف محصولات زراعي نيز در ميزان جذب نيترات و جلوگيري از آبشويي آن با يكديگر تفاوت دارند.
ناصري و همکاران (1385) به بررسي عوامل مؤثر در تغييرات مکاني غلظت نيترات آبهاي زيرزميني حوضه آبخيز قرهسو، استان گلستان پرداختند. جهت بررسي وضعيت آبخوانها از نظر غلظت نيترات و همچنين يافتن منابع آن، از 30 حلقه چاه کم عمق در سفره آزاد و همين تعداد چاه عميق در آبخوان تحت فشار منطقه مورد مطالعه در دو مرحله، آغاز فصل کشاورزي (ارديبهشت 1379) و پايان فصل کشاورزي (شهريور 1379)، از طريق شبکهبندي نمونهبرداري صورت گرفته است. بر اساس تجزيه نمونههاي جمعآوري شده از چاههاي موجود در سفره آزاد يا سطحي با عمق سطح آب 5 تا 35 متر و چاههاي عميق حفر شده در سفرههاي تحت فشار يا عميق، متوسط غلظت نيترات در آبخوان تحت فشار در فصول مرطوب و خشک به ترتيب 26/7 و 56/12 ميليگرم بر ليتر بوده است در حاليکه اين مقدار براي آبخوان آزاد به ترتيب 79/10 و 7/33 ميليگرم بر ليتر است. که نشان ميدهد چاههاي آبخوان آزاد نسبت به سفره تحت فشار بيشتر در معرض خطر آلودگي قرار دارند. از طرف ديگر نتايج تحقيق نشان ميدهد که پساب حاصل از آبياري زمينهاي زراعي و فاضلاب شهري گرگان به همراه جريانهاي سطحي محدوده مطالعه، مهمترين نقش را در افزايش نيترات آبخوان دارند.
ناصري و همکاران (1387) به مدل سازي انتقال آلاينده نيترات آبهاي زيرزميني در محدوده چاههاي آب شرب همدان پرداختند و براي تأمين دادههاي مورد نياز در محدوده مطالعاتي از 23 منبع آب زيرزميني در دو نوبت نمونهبرداري نمودند و با سنجش نمونهها غلظت کاتيونها و آنيونهاي اصلي نظير کلسيم، منيزيم، سديم، نيترات، بيکربنات، کلر و سولفات و استفاده از کدهاي MODFlow و MT3D به شبيه سازي هيدروليک جريان و انتقال آلودگي در آبهاي زيرزميني منطقه براي تعيين منشأ آلايندهها پرداختند. نتايج نشان ميدهد فاضلاب شهرهاي همدان و بهار، کشتارگاههاي صنعتي دام همدان- مرغداريها و کشاورزيهاي وسيع تأثير بسزايي در آلودگي نيترات آبهاي زيرزميني منطقه دارد. بيشترين آلودگي نيتراته در حوالي روستاي يکن آباد بدست آمده که حاصل انتقال نيترات کودهاي شيميايي به آب زيرزميني است و ضخامت کم آبرفت و وجود رسوبات ريزدانه (سيلت و رس) از عوامل مهم افزايش شديد غلظت نيترات در محل و مناطقي مانند کشتارگاه صنعتي ميباشد. ايجاد حريم کيفي و ضخامت زياد آبرفت در حوالي چاههاي آب شرب شهر همدان منجر به کاهش آلودگي در اين نواحي شده است
