
مستقل پرداخته نشده است.
2- نقد و بررسی محتوایی
1- عملکرد موفق
2- عملکرد ناموفق
2-1- عملکرد موفق
1- اعتقاد به تکمیل فرآیند انتقال توسط رسول خدا 9
2- ارائهی مبحث تحریف ناپذیری در حوزه انتقال پیام
2-1-1- اعتقاد به تکمیل فرآیند انتقال توسط رسول خدا 9
“پیامبر بندهی مأموری است که فرمان را اجرا میکند و پاسخگوست، ابلاغ میکند بدون اینکه چیزی اضافه نماید.” (ص: 15) “و درنهایت دقت، آنچه دریافت میدارد بر یاران تلاوت میفرماید.” (ص: 21) و “او وحی را از فرشته دریافت میکند و آنچه را وحیشده همانگونه که شنیده انتقال میدهد.” (ص: 22 و 29) و “پیامبر 9 این بار سنگین را در فرو فرستادن و ابلاغ و آمادهسازی به دوش کشید.” (ص: 37) “هنگامیکه پیامبر اعظم 9 آیهای را تلاوت مینمود در سینهها جای میگرفت تا مدون شود.”(ص: 76)
بالاخره شواهدی از تعلیم قرآن (ص:76 و 88)، تلاوت قرآن (ص: 78 و 79)، حفظ، مصحف نویسی (ص: 72)، املای رسول خدا 9 بر کاتبان (ص: 75 و 85)، حدیث ثقلین (ص:77 و 78) و… نمایانگر انتقال کامل آیات وحی توسط رسول خدا 9 است.
2-1-2- ارائهی مبحث تحریف ناپذیری در حوزه انتقال پیام
“محمد 9 بندهی مأموری است که از او حسابرسی میشود و او تنها فرمان را اجرا نموده پیام را میرساند درحالیکه چیزی بدان نمیافزاید.”(ص: 15 و 21 و 22 و 37 و 46 و 86 و …) در فصل پایانی میگوید: “لازم نیست بگوییم قرآن آنگونه که نازلشده به ما رسیده است، صحبت از سالم ماندن قرآن جزء بدیهیات است و اعتقاد به عدم دخل و تصرف توسط رسول خدا 9 از ضروریات است. بنابراین قرآن در دسترس ما در تمامی وجوه از وحی و نزول گرفته تا جمع و … به عنایت الهی کامل و دستنخورده است.”(ص: 147)
مبحث زیادت و نقصان در انتقال وحی، از امانتداری پیامبر در ابلاغ رسالت پرده برمیدارد. این موضوع که معرکهی آراء قرآنپژوهان مسلمان و مستشرق قرارگرفته و از طرفی در حوزهی تحریف جای میگیرد، بهطور خاص در فصل سلامة القرآن پی گیری شده است.24
2-2- عملکرد ناموفق
1- ناتوانی در اثبات ادعای بیسواد بودن پیامبر 9
2- تناقضگویی در بازتعریف واژهی امیون
2-2-1- ناتوانی در اثبات ادعای بیسواد بودن پیامبر 9
«صغیر» بارها در خلال پرداختن به موضوعات مختلف به امی بودن پیامبر 9 به معنای نادرست بیسواد اذعان کرده است.
در ابتدای فصل نزول با ارائهی دلیل عقلی پذیرش آیات نخست سورهی علق بهعنوان اولین آیات نازلشده میگوید: قرآن بر فردی امی نازل شد که خواندن نمیدانست.(ص 36)
در ادامه به دنبال برشمردن یکی دیگر از حکمتهای نزول تدریجی به امی بودن پیامبر 9 اشارهکرده میگوید: “ایشان کمترین بهرهای از خواندن و نوشتن معمولی سایر مردم نداشتند.” (ص 46)
سپس در بررسی شیوهی نگارش قرآن، آنجا که از توقیفی بودن یا نبودن خط سخن به میان میآید، حدیثی را که از آگاهی رسول خدا 9 به فن خط حکایت میکند بهنقد کشیده، امی بودن پیامبر 9 را دلیلی بر جعلی بودن حدیث دانسته و میآورد: “پیامبر 9 امی بوده، پس هیچگونه شناختی از حروف و تفاوت نوشتن آنها نداشته، درواقع ایشان فاقد چنین توانایی بوده و آنگونه که میگویند: «فاقد الشیء لایعطیه25». البته این عدم توانایی نقص حضرت 9 یا چشمپوشی از منزلت ایشان بهحساب نمیآید.
امی بودن پیامبر 9 -که قرآن نیز از آن یاد میکند- بهعنوان حقیقتی که در کل زندگانی ایشان جریان داشته، نقص محسوب نمیشود؛ برعکس، حکمت خداوندی جهت دفع تهمتهای مشرکان و شک و تردید دروغپردازان چنین اقتضا میکند؛ بنابراین بیسوادی نهتنها نقص و ضعف نبوده، بلکه دلیلی بر کرامت و شرافت پیامبر 9 و بزرگداشت ایشان محسوب میشود.” (ص: 133 و 134)
بنابراین «صغیر» با بدیهی دانستن دلالت واژه امی بر بیسواد، بدون ارائهی کوچکترین دلیل و مدرکی به نانویسا و ناخوانا بودن رسول خدا 9 نظر میدهد و حتی وقتی میخواهد ادعای خود را قرآنی جلوه دهد، تنها به این استدلال میکند که قرآن میگوید: «پیامبر 9 امی ست». آنچه محرز است برداشت نادرست «صغیر» از واژهی امی است، چراکه با توجه به آیه 48 سوره عنکبوت (وَمَا کنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیمِینِک إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ): تو هرگز پیشازاین کتابی نمیخواندی و با دست خود چیزی نمینوشتی(مکارم شیرازی، 1373 ش) میتوان گفت فعل (وَمَا کنتَ تَتْلُو) : نمیخواندی. بازمان ماضی استمراری منفی نشان میدهد که پیامبر 9 درگذشته (قبل از بعثت) چیزی نخواندهاند و با عطف ( وَلَا تَخُطُّهُ) به فعل (وَمَا کنتَ تَتْلُو) و ایجاد معنای نمینوشتی، این نتیجه حاصل میشود که پیامبر 9 درگذشته (قبل از بعثت) چیزی ننوشتهاند26 و اینها صرفاً بیانگر این است که این کارنشده و دلالتی بر ناتوانی نیست.
2-2-2- تناقضگویی در بازتعریف واژهی أُمِّیون
وی معتقد است در مسئلهی کتابت اغراق صورت گرفته و در آماری که مورخان ارائه دادهاند، تردید وجود دارد. او میگوید: بدون شک قرآن بر مردمی امی نازل شد، لکن این موضوع که «تعداد کسانی که قبل از اسلام در قریش سواد نوشتن داشتهاند به بیست تن نمیرسیدند»، با حجم گستردهی یادکرد قرآن از کتابت، ابزار نگارش و مشتقات آن در تعارض است. سپس با توجه به روایتی از امام صادق 7 در تفسیر (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ…)27، امی را نه بیسواد بلکه بیکتاب معنی میکند که در این صورت کمی نویسندگان و ابزار نگارش مانعی برای تدوین قرآن به شمار نمیرود. (ص: 74 و 75)
قبلتر، ذیل تعلیل عقلی اولین آیات نازلشده میگوید: “قرآن بر فردی بیسواد نازل شد تا آن را به مردمیامی که خواندن نمیدانستند، برساند.”(ص:36) گویا خود او نیز کاملاً تفسیر فوق را نپذیرفته زیرا مانند بسیاری پژوهندگان این حوزه، در خلال موضوعات به بیسواد بودن مردم استناد میکند و این تناقضگویی وی را بیان میدارد.
3-2-3-2-4-3- نقد و بررسی نحوه عملکرد «صغیر» در عرضه مباحث حفظ و نگهداری قرآن28
1- عملکرد ناموفق در نقد و بررسی شکلی
2- نقد و بررسی محتوایی
1- عملکرد ناموفق در نقد و بررسی شکلی
1- تداخل مباحث حفظ و نگهداری و سازماندهی
2- عدم رعایت ترتیب در عرضهی موضوعات اصلی
3- پراکندگی مطالب مربوط به حفظ و نگهداری
4- عدم بررسی مستقل مفاهیم اصلی
1-1- تداخل مباحث حفظ و نگهداری با سازماندهی
«صغیر» اگرچه خود در فصل سوم میان حفظ و تدوین قرآن تمایز قائل شده و اصطلاح فراگیر جمع را در روایات به گردآوری و تألیف تعبیر میکند، اما گویا لزوم عرضهی مستقل بحث حفظ و نگهداری را احساس نمیکند. وی با توجه به نگاه محوری به گردآوری قرآن در زمان رسول خدا 9 – آنگونه که در فصل سازماندهی بدان خواهیم پرداخت- موضوعات مربوط به حفظ و کتابت وحی را ذیل عنوان جمع القرآن بهمثابه دلیلی جهت اثبات گردآوری و تنظیم قرآن در زمان رسالت قلمداد کرده است. (ص: 6)
1-2- عدم رعایت ترتیب در عرضهی موضوعات اصلی
همانطور که گفته شد مباحث حفظ و نگهداری با بخش سازماندهی ادغامشده(ص: 74-78) و در این ادغام نیز اولویت موضوع در نظر گرفته نشده است. ازآنجاکه بنا به ترتیب تاریخی، موضوع کتابت و حفظ، مقدم بر سازماندهی رخداده، میبایست این موضوع بعد از مباحث انتقال و قبل از سازماندهی قرار میگرفت.
1-3- پراکندگی مطالب مربوط به حفظ و نگهداری
مؤلف جستهوگریخته به مناسبت سایر موضوعات، ذیل فصل جمع القرآن به حافظه پیامبر 9(ص: 79)، کتابت، کاتبان و نظارت پیامبر 9 (ص: 75) عرضهی محفوظات بر پیامبر 9 (ص: 79)، تعلیم قرآن توسط صحابه (ص: 76) و در فصل سلامة القرآن (ص: 166 و 167 و 171 و…) به حفظ و کتابت کامل آیات وحی بهعنوان یکی از عوامل تحریف ناپذیری… اشاراتی داشته است.
1-4- عدم بررسی مستقل مفاهیم اصلی
حفظ و نگهداری در زمان پیامبر شامل: حافظه پیامبر 9 و اطرافیان، وضعیت خط و کتابت هنگام بعثت پیامبر 9، اسامی کاتبان، کیفیت عملکرد کاتبان، ابزار نگارش قرآن در عهد رسولالله 9 است؛ بنابراین لازم بود نویسنده بهصورت مجزا به هر یک میپرداخت تا اهمیت آن ملموس گردد. حالآنکه بر اساس متن فوق، در اشارهٔ بسیار مختصری تنها میتوان به کلیت عقیدهی وی پی برد و از نظم در ساختار خبری نیست.
الف) نقش حافظه پیامبر 9و اطرافیان
«صغیر» در فصل جمع قرآن و در تمایز جمع و حفظ میگوید:
“برخی گمان کردهاند جمع قرآن در زمان رسول خدا 9 به معنای حفظ در سینههاست. درحالیکه شاهدی بر این مدعا ندارند، زیرا کثرت متن در دسترس و انتقال آن بهمنظور مقایسه بین محفوظات و نوشته از سادهترین لوازم حفظ قرآن به شمار میرود؛ و دلیلی ندارد که آنها مستقیماً هنگام تلاوت پیامبر 9 حفظ کرده باشند چراکه این شاخصهی پیامبر 9 بود که بهطور مستقیم از فرشتهی وحی شنیده و به خاطر میسپردند و خداوند نیز حفظ آن را ضمانت کرده بود.”(ص: 78)
دربارهی استفادهی اطرافیان پیامبر 9 از حافظه بهمنظور صیانت از قرآن، میتوان به شواهدی از عرضهی محفوظات بر پیامبر 9 (ص: 79)، تعلیم قرآن توسط صحابه (ص: 76)، ختم قرآن (ص: 73) و … اشاره کرد.29
نیروی حافظه بهعنوان اولین ابزار و حافظهی پیامبر 9 بهمنزلهی نخستین مخزن الفاظ وحی، نقش بسیار مهمی در دریافت، انتقال و نگهداشت پیام دارد و از مختصات اولیهی رسالت محسوب میشود.30 “همه همت رسول خدا 9 بر آن گماشته بود که خود، قرآن را فراگیرد، حفظ کند، سپس آن را با درنگ و تأنّی بر مردم فرو خواند تا آنان نیز آن را فراگیرند و حفظ کنند. بدان عمل کنند و به آیندگان بسپارند.” (رامیار، 1369، ص: 222)
ب) ابزار کتابت و بهویژه کاغذ
قرآن پژوه، در توضیح معنای استخلاف و بجا گزاردن کتاب در حدیث ثقلین میگوید: آیا استخلاف به معنی رها کردن قرآن بین شاخههای خرما، ورقپارهها و چرم پارهها، الواح، چوبهایی که بر پشت شتر مینهادند، استخوانهای شانه شتر و سنگهای پهن و نازک است، یا شایسته بود که کتاب خدا در مجموعهای منظم و درخور مفهوم بجا گزاردن و جانشینی وجود داشته باشد تا مصداق بر لفظ تطبیق یابد. (ص: 78)
چیستی و چگونگی ابزار نگارش قرآن، همچنین اثبات رواج کاغذ یا نوشتافزاری قابلانعطاف شبیه به آن، برای کتابت وحی، مسئلهی بسیار مهمی است31 که بهطورقطع اشراف بر آن میتواند در دفع شبههی تحریف قرآن در اثر ضعف حفظ و نگهداری مؤثر باشد؛ اما همانطور که ملاحظه شد تمام جستجو دربارهی توجه «صغیر» به چنین بحث زیربنایی را در کل کتاب نمییابیم مگر در تفسیر حدیث فوق. باید گفت نویسنده هیچ بحث منظم و مستقلی دراینباره نیاورده و اگر بخواهیم تنها به اشارهای گذرا در فرعیترین مباحث دلخوش کنیم، میتوان متن بالا را شاهد گرفت.
2- عملکرد موفق در نقد و بررسی محتوایی
1- اعتقاد به حفظ و نگهداری قرآن در زمان پیامبر 9
2- بررسی حفظ و نگهداری بعد از پیامبر 9
3- رد ادعاهای مخالفان
2-1- اعتقاد به حفظ و نگهداری قرآن در زمان پیامبر 9
1- توجه
