
تنيسور) و 10 نفر غير ورزشکار تشکيل دادند. روش نمونهگيري از نوع در دسترس بود. مشخصات گروههاي مختلف تحقيق را در جدول زير مشاهده مينماييد.
جدول 3-1: مشخصات گروههاي مختلف تحقيق
متغير
شنا
هندبال
تنيس
غير ورزشکار
سن (سال)
5/1±9/19
5/2±6/22
1/2±8/21
5/2±5/22
قد (سانتيمتر)
3/3 ±3/181
7/4 ±3/183
2/4 ±7/182
2/3±6/178
جرم (کيلوگرم)
8/3± 5/78
1/3± 5/81
9/3± 4/80
3/2±1/83
شاخص توده بدني (کيلوگرم بر مترمربع)
72/0± 5/21
51/0± 2/22
62/0± 04/22
64/0± 7/22
تعداد جلسات تمرين در هفته
91/0± 8/4
* 6
56/0± 1/4
–
**سابقه حضور در ليگ برتر (سال)
73/0± 1/4
082/0± 3/4
8/0± 7/3
–
* چون هندباليستها بهصورت تيمي تمرين ميکردند تمامي آنها 6 جلسه تمرين در هفته (بهاضافه مسابقه) را گزارش کردند، ** شناگران و بازيکنان تنيس، سابقه شرکت مستمر در مسابقات قهرماني کشور در نظر گرفتهشده بود.
3-2-2-1 روند گزينش آزمودنيها
3-2-2-2-1 شرايط ورود به مطالعه
1. سن آزمودنيها (دامنه سني 25-18).
2. تجربه (سابقه باشگاهي 5-3 سال براي ورزشکاران).
3. نداشتن درد در هنگام الويشن بازو (حداکثر الويشن) با و بدون اعمال بار خارجي.
4- نداشتن تاريخچهي صدمه يا جراحي مجموعهي شانه، ناحيه بالاي سينه، بالاي پشت، آرنج، دست، ساعد و بازو در طي سال گذشته (اين اطلاعات از طريق پرسشنامه محقق ساخته کسب شد) (پيوست الف).
5- افراد غير ورزشکار هيچگونه فعاليت بدني منظم نداشتند و مشاغل آنها ازجمله فعاليتهاي بالاي سر نبود.
3-3 متغيرهاي پژوهش
3-3-1 متغير مستقل
1. رشته ورزشي (هندبال، تنيس، شنا، غير ورزشکار)
2. بار خارجي
3. دست برتر و غير برتر
3-3-2 متغير وابسته
1. الگوي فراخواني عضلات
2. سطح فعاليت عضلات
3. نسبت هم انقباضي عضلات
4. ريتم اسکاپولوهومرال
3-4-3 ابزار تحقيق
1. دستگاه EMG سطحي 16 کاناله (ME6000 T-16) ساخت کشور فنلاند43، براي ارزيابي فعاليت الکتريکي عضلات.
2. مترونوم براي کنترل ريتم حرکت الويشن بازو.
3. دوربين عکاسي ديجيتالي (Sony Cybershot DSC-WX200 ( براي تعيين ميزان چرخش بالايي کتف با استفاده از تعيين لندمارکهاي استخواني بر روي کتف و ستون فقرات آزمودني و گرفتن عکس از پشت آزمودني در زواياي مختلف ابداکشن بازو.
4. دو اينکلينومتر (Acumar Digital Inclinometer Serial- MT3738) براي اندازهگيري ميزان چرخش بالايي کتف و مقدار ابداکشن گلنوهومرال.
5. دينامومتر دستي (Nicolas MMT- Lafayette Instrument, MODEL-01160) براي اندازهگيري قدرت ايزومتريک ابداکتورها و تعيين مقدار بار خارجي براي گروههاي مختلف تحقيق.
5. متر نواري براي اندازهگيري طول سگمنتهاي بدن.
6. ترازو براي اندازهگيري جرم آزمودنيها.
7. پايه فلزي براي کنترل حرکت الويشن بازو در سطح اسکاپشن (30 درجه قدام نسبت به سطح فرونتال)
3-5 روش جمعآوري اطلاعات
3-5-3 مرحل? اول جمعآوري اطلاعات
در ابتدا براي انتخاب آزمودنيهاي ورزشکار، به هيئتهاي ورزشي استانهاي مرکزي، قزوين، همدان، گيلان و فارس مراجعه شد. بازيکنان هندبال از بازيکنان دو تيم هپکوي اراک و کاسپين قزوين که در ليگ برتر 93-92 کشور حضور داشتند انتخاب شدند. شناگران و بازيکنان تنيس از ورزشکاران تنيس و شناي استانهاي فارس، همدان و گيلان که سابقه قهرماني يا سابقه شرکت در مسابقات قهرماني کشور (حداقل سه سال) داشتند، انتخاب شدند. تمامي ورزشکاران حداقل 4 جلسه تمرين در هفته به مدت حداقل 90 دقيقه علاوه بر انجام مسابقات داشتند. افراد غير ورزشکار از دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان که در فعاليتهاي ورزشي منظم شرکت نداشتند، همچنين مشاغل آنها ازجمله فعاليتهاي بالاي سر نبود انتخاب شدند. پس از توضيح در مورد موضوع، اهميت و روش پژوهش و کسب اطلاعات در مورد ويژگيهاي فردي آزمودنيها (اطلاعاتي در مورد سن، جرم، قد، سابقه ورزشي، ويژگيهاي آنتروپومتريکي، سابقه آسيبديدگي و …)، افراد واجد شرايط شرکت در آزمايش انتخاب شدند. پس از انتخاب آزمودنيها رضايتنامه شرکت در پژوهش از آزمودنيها کسب شد (پيوست ب).
3-5-3-1 روش اندازهگيري قد
از آزمودنيها خواسته ميشد تا باحالت ايستاده و کاملاً راست (بدون کفش)، پشت به ديواري که قبلاً توسط متر نواري اندازهها مشخصشده بود قرار بگيرند، سپس با قرار دادن يک خط کش روي سر افراد، قد آنها برحسب سانتيمتر اندازهگيري ميشد.
3-5-3-2 روش اندازهگيري جرم
براي اندازهگيري جرم آزمودنيها از يک ترازوي ديجيتالي استفاده شد. روش اندازهگيري به اين صورت بود که آزمودنيها بدون کفش و با حداقل پوشش روي ترازو قرار ميگرفتند و سپس جرم آنها برحسب کيلوگرم اندازهگيري ميشد.
3-5-1-3 روش اندازهگيري حداکثر قدرت ايزومتريک ابداکتورها
براي اندازهگيري حداکثر قدرت ايزومتريک ابداکتورها از روش ارائهشده توسط کندال و همکارانش44 (2005) استفاده شد (Kendall et al, 2005). بدين منظور، آزمودني بر روي صندلي مينشست و شانه موردبررسي در 75 درجه ابداکشن در صفحهي فرونتال قرار ميگرفت. آزمونگر با يک دست مانع بالا رفتن شانهي آزمودني و با دست ديگر دينامومتر را بين شانه و آرنج او روي بازو حفظ کرده و از فرد ميخواست که با حداکثر نيرو در جهت بالا به دينامومتر نيرو وارد کند (شکل 3 -1) (Kendall et al, 2005). حداکثر نيروي توليدي ثبت ميشد. آزمودني سه بار اين حرکت را انجام ميداد. هر آزمون شامل 3 انقباض 5 ثانيهاي با 50 ثانيه استراحت براي هر انقباض بود و ميانگين تکرارها براي تحليلهاي آماري مورداستفاده قرار ميگرفت. از اين آزمون براي تعيين مقدار وزنه (بار خارجي) و غربالگري آزمودنيها استفاده شد. بهطوريکه در هر گروه ميانگين 25 درصد حداکثر قدرت ايزومتريک ابداکتورها بهعنوان مقدار وزنه (بار خارجي) در نظر گرفته شد. اين مقدار براي افراد غير ورزشکار بهطور ميانگين 5/2 کيلوگرم و براي افراد ورزشکار بهطور ميانگين 5/3 کيلوگرم بود.
شکل 3-1: روش اندازهگيري حداکثر قدرت ايزومتريک ابداکتورها
3-5-2 مرحله دوم جمعآوري اطلاعات
بعد از کسب رضايتنامه شرکت در پژوهش و آشنايي آزمودني با آزمايشهاي مربوطه، آزمونهاي مربوط به پايايي ابزارهاي اندازهگيري انجام شد.
3-5-2-1 آزمونهاي پايايي ابزارهاي اندازهگيري
3-5-2-1-1 پايايي آزمونهاي EMG
بدين منظور تعداد 10 نفر آزمودني در جلسه اول، آزمودنهاي حرکت ابداکشن در سطح اسکاپشن (در ادامه توضيح داده خواهند شد) را با دست برتر و غير برتر در شرايط اعمال بار و بدون اعمال بار خارجي (با توجه به 25 درصد حداکثر قدرت ايزومتريک ابداکتور آنها) در زواياي مختلف ابداکشن بهصورت تصادفي با دو تکرار انجام دادند. بعد از تجزيهوتحليل دادههاي الکتروميوگرافي در پارامترهاي مربوطه که در ادامه توضيح داده خواهند شد در جلسه دوم (چهار روز بعد از اولين جلسه هر آزمودني) نيز همان افراد آزمونهاي مربوطه را مجدداً با دو تکرار انجام دادند و بعد از تجزيهوتحليل دادههاي الکتروميوگرافي آنها در پارامترهاي مربوطه، نتايج دو جلسه با استفاده از نرمافزار SPSS موردبررسي قرار گرفت و پايايي (93/0-85/0 ICC=) براي الگوي فراخواني عضلات، پايايي (97/0-82/0 ICC=) براي سطح فعاليت عضلات گزارش شد.
3-5-2-1-2 پايايي آزمونهاي چرخش بالايي کتف براي محاسبه ريتم اسکاپولوهومرال
در اين مطالعه از دو روش جهت اندازهگيري ميزان چرخش بالايي کتف استفادهشده است. 1. تکنيک عکس گرفتن و 2- با استفاده از اينکلينومتر که در ادامه در مورد دليل استفاده از دو روش و نحوه اندازهگيري توسط آنها توضيح داده خواهد شد. در اين قسمت ما قصد بررسي پايايي هرکدام از اين دو روش و تعيين روايي را داريم.
براي تعيين پايايي هر روش تعداد 20 آزمودني در جلسه اول، ابداکشن شانه برتر و غير برتر را در شرايط اعمال بار و بدون اعمال بار در زواياي مختلف ابداکشن شانه در سطح اسکاپشن را بهصورت تصادفي انجام دادند. هر آزمودني هر آزمون را دو بار با 30 ثانيه استراحت تکرار ميکرد و ميانگين تکرارها جهت محاسبه استفاده ميشد. در جلسه دوم (يک هفته بعد از جلسه اول) همان آزمودنيها، همان آزمونها را مجدداً باهمان شرايط تکرار کردند و نتايج اين جلسه با جلسه اول با استفاده از نرمافزار SPSS براي تعيين پايايي در هر دو روش مورد مقايسه قرار گرفت و نتايج پايايي (095/0-85/0ICC=) براي تکنيک عکس گرفتن و پايايي (95/0-85/0ICC=) براي اينکلينومتر و روايي اين دو روش را (98/0-90/0ICC=) نشان داد (نتايج پايايي و روايي ابزارها در فصل چهارم بهطور کامل آورده شده است).
3-5-2-2 اطلاعات الکتروميوگرافي
در اين مطالعه فعاليت الکتريکي عضلات دلتوئيد مياني و قدامي، تحت خاري، پشتي بزرگ، ذوزنقه فوقاني، مياني و تحتاني، دندانهاي قدامي طي الويشن بازو در سطح اسکاپشن (30 درجه قدام نسبت به سطح فرونتال) با و بدون مقاومت خارجي (25 درصد حداکثر قدرت ايزومتريک ابداکتورها) در دست برتر و غير برتر بهصورت جداگانه ثبت شد.
براي ثبت فعاليت الکتروميوگرافي عضلات مجموعه شانه از دستگاه EMG سطحي 16 کاناله (ME6000 T-16) ساخت کشور فنلاند با فرکانس نمونهبرداري 2000 هرتز استفاده شد. پس از آماده کردن پوست، براي کاهش امپدانس با تراشيدن موهاي زائد و شستشوي پوست با الکل طبي، الکترودهاي چسبنده يکبارمصرف از جنس Ag-AgCl بافاصله مرکز تا مرکز 20 ميليمتر بر روي عضلات دلتوئيد مياني و قدامي، تحت خاري، پشتي بزرگ، ذوزنقه فوقاني، مياني و تحتاني، دندانهاي قدامي نصب شدند.
3-5-2-2-1 محل قرارگيري الکترودها
محل قرارگيري الکترودها براي تمامي عضلات بر اساس راهنماييهاي کريسول (Criswell, 2011) صورت گرفت و الکترودهاي رفرنس بر روي زائده اکروميون و مهره هفتم گردني (Jaspal et al, 2008) قرار گرفتند.
3-5-2-2-1-1 دلتوئيد مياني
الکترودها تقريباً 3 سانتيمتر زير اکروميون در جهت موازي با تارهاي عضلاني دلتوئيد مياني قرار گرفت.
شکل 3-2: محل قرارگيري الکترودها براي عضله دلتوئيد مياني
3-5-2-2-1-2 دلتوئيد قدامي
پس از لمس ترقوه در انتهاي سمت خارجي، بر روي قسمت قدامي بازو، 4 سانتيمتر پايينتر از ترقوه الکترودها بهصورت موازي در جهت تارهاي اين عضله قرار گرفت.
شکل 3-3: محل قرارگيري الکترودها براي عضله دلتوئيد قدامي
3-5-2-2-1-3 عضله تحت خاري
بعد از لمس خار کتف، الکترودها تقريباً 4 سانتيمتر زير خار کتف (نزديک لبه خارجي کتف) بالاي حفره تحت خاري کتف در جهت موازي با تارهاي اين عضله قرار گرفت.
شکل 3-4: محل قرارگيري الکترودها براي عضله تحت خاري
3-5-2-2-1-4 ذوزنقه فوقاني
الکترودها در فاصله ميان مهره هفتم گردني و اکروميون در جهت موازي با تارهاي اين عضله قرار گرفت.
شکل 3-5: محل قرارگيري الکترودها براي عضله فوق خاري
3-5-2-2-1-5 ذوزنقه مياني
لبه داخلي کتف (ريشه خار کتف) لمس و الکترودها در جهت موازي با تارهاي اين عضله (بهصورت افقي) در فاصله بين ريشه خار کتف و مهرههاي پشتي قرار ميگرفت.
شکل 3-6: محل قرارگيري الکترودها براي عضله ذوزنقه مياني
3-5-2-2-1-6 ذوزنقه تحتاني
از آزمودني خواسته ميشد تا عمل ريترکشن و دپرشن را در کتف خود انجام دهد و باز و را تا 90 درجه خم کند. سپس لبه داخلي پاييني کتف لمس و سپس الکترودها بهصورت مايل تقريباً 5 سانتيمتر پايينتر از خار کتف در جهت موازي با تارهاي اين عضله (زاويه تقريباً 55 درجه) قرار ميگرفت.
شکل 3-7: محل قرارگيري الکترودها براي عضله ذوزنقه تحتاني
3-5-2-2-1-7 دندانهاي قدامي
از آزمودني خواسته ميشد تا فلکشن
