
معماری سرویس گرا
( توسعه چرخه عمر مدیریت فرایند کسب و کار و مدیریت منابع سازمان در جهت پوشش چرخه عمر معماری سرویس گرا
( افزایش چالاکی، کاهش هزینه برای سازمانهای تولیدی و ایجاد یکپارچگی بین سیستمهای اطلاعاتی و فناوری زیر ساختی
( رسیدن به مدل یکپارچه با اجماع ایده های مطرح در دو حوزه کسب و کار و فناوری اطلاعات
( کاربردی کردن مدل پیشنهادی با در نظر گرفتن حدود مطالعه موردی
( رسیدن به یک چارچوب و سکو5 جامع در جهت توسعه برنامهریزی منابع سازمان در سیستمهای سرویس گرا
( هوشمند سازی سیستم با در نظر گرفتن سیستمهای پشتیبان تصمیم در برنامه ریزیهای سازمانهای تولید و مونتاژ خودرو در ایران
( بهبود فرایندها با استفاده از مهندسی مجدد فرایندها و سوق دادن سازمان از ساختار گرایی به فرایند گرایی با زیر ساخت فناوری در صنعت خودرو سازی
1-4توجيه ضرورت انجام پروژه :
امروزه میتوان رشد اطلاعاتی در سازمان و پیچیدهتر شدن فرایندهای کسب و کار را مشاهده نمود؛ لذا این سازمانها به مدیریت و کنترل فرایندهای کسب و کارشان نیازمند میباشند. زیرا ساز و کارهای متنوع و مختلفی برای مدیریت بر فرایندهای کسب و کار تهیه و طراحی گردیده است. اما در این سیستمها شناسایی و نظارت بر فرایندها از یک سو و کنترل عملکرد آنها از سوی دیگر، همچنین ملموس شدن این فرایندها در دنیای واقعی مهمترین دیدگاههایی است که در فناوری اطلاعات مطرح میباشد و سیستمهای کنونی این دو را مجزا میدانند. چرا که در گذشته در یک سازمان تجاری، فرایندها به عنوان هسته مرکزی قرار داشتند و برای هر فرایندی سیستم مجزایی را تهیه میکردند که به آنها سیستمهای جزیره ای میگفتند. به دلیل عدم ارتباط بین این سیستمها و نداشتن یک مدل یکپارچه، اهداف کلی مدیریتی سازمان به نحو مناسبی پاسخ داده نمیشد. برای این منظور و رفع مشکلات، ایده های مدلهای یکپارچه و همکار شکل گرفت.
در یک نگاه جامع، یک سیستم کسب و کار، ممکن است از چندین زیر سیستم مرتبط با یکدیگر تشکیل شده باشد. اما میدانیم که طراحی و پیادهسازی این سیستمها حجم کاری زیادی را میگیرد. اما با توجه به ماهیتهای فرایند کسب و کار (شامل تحلیل و شناسایی، مدل سازی، طراحی و بهبود و پایش فرایندها) و معماری و چارچوب سرویس گرا (شامل طراحی و پیاده سازی فرایندهای کسب و کار به صورت سرویسهای کسب و کار) و سیستمهای پشتیبان تصمیم، از این حجم کاری کاسته میشود.
اگر چه معماری سرویس گرا و مدیریت فرایند کسب و کار مستقلند، اما آنها اهداف عمومی را به اشتراک میگذارند و باعث چابکی و چالاکی سازمان میشوند. پس برای کاستن حجم کاری در سازمانها، رسیدن به چابکی و چالاکی و کاهش هزینهها و داشتن یک سیستم یکپارچه و همکار و بنابراین کاهش زمان تولید در سازمانهای تولیدی و در نتیجه بهبود وضعیت نهایی سازمان در بازارهای رقابتی، نیاز به یک سیستم یکپارچه و سرویس گرا برای مدیریت منابع سازمان، خصوصاً در سازمانهای تولیدی امروزی الزامی میباشد.
بنابراین ضعفهای موجود به قرار زیر است:
– عدم وجود فرایند گرایی و سلب و ساختار گرا بودن سازمانها
– ضعفهای ارتباطی
– جامع و یکپارچه نبودن اطلاعات و وجود سیستمهای جزیره ای
– عدم وجود بستر و زیر ساخت مناسب فناوری
– نبود سیستم پشتیبان تصمیم که در تصمیم گیریهای کلیدی و در لایه های مختلف مدیریتی به عنوان سیستم همکار، سازمان را یاری نماید
– نامناسب بودن فرایند های کسب و کار و هم راستا نبودن با اهداف
– عدم تحقق استراتژیها و اهداف سازمانها
– برنامه ریزی نامناسب منابع سازمان
– نا هماهنگ بودن برنامه ریزیها و منابع سازمان با زنجیره تأمین، مشتریان و تأمین کنندگان
– هزینه های بالا و نامتناسب تولید
– عدم دستیابی به کیفیت مد نظر
– عدم هماهنگی با برنامه ریزیهای زمانی
که جهت رسیدگی به این نقاط ضعف، چارچوبی با اهداف بیان شده ارائه خواهد شد.
1-5 سوال تحقیق:
با توجه به نقاط ضعف بیان شده , این سوالات ذهن خطور می کنند :
آیا با توجه به ضعف زیر ساخت فناوری و سلب بودن ساختار فرایند ها , امکان یکپارچه سازی سازمان و سیستم ها وجود دارد یا خیر؟
آیا با توجه به اینکه اهداف سازمان های تولیدی کنونی به حد رضایت بخش محقق نمی شوند, امکان ایجاد بستر های فناوری برای تحلیل وضعیت موجود و بهبود فرایند ها در جهت دست یابی به اهداف وجود دارد یا خیر؟
آیا امکان پیاده سازی بستر سرویس ها با توجه به وضعیت کنونی سازمان ها وجود دارد یا خیر؟
و نهایتا آیا امکان پیاده سازی چارچوبی سروس گرا و مبتنی بر سیستم پشتیبان تصمیم برای برنامه ریزی منابع سازمان های تولیدی گسترده و همکار وجود دارد یا خیر؟
1-6 روش پژوهش و تکنیکهای اجرائي:
پس از مطالعات کتابخانه ای و مقالات موجود در سایتهای معتبر و نمایه شده مربوط به حوزه برنامه ریزی منابع سازمان در معماری سرویس گرا و در سازمانهای تولیدی همچنین تلفیق با مباحث سیستمهای پشتیبان تصمیم به ارائه مدل و یا چارچوب پایان نامه میپردازیم؛ و سپس الگوریتمها، گامها و روشهای مطرح شده در آن زمینه را توضیح خواهیم داد و با یک تحلیل به ارزیابی آن میپردازیم.
در این پروژه به صنعت خودرو به شکل میدانی وارد خواهیم شد و به دست یابی به اطلاعات در این حوزه خواهیم پرداخت، فرایندها را استخراج، تحلیل و مدل سازی و بعد از بررسیها در داخل چارچوب سرویس گرا با زیر ساخت فناوری، بهبود خواهیم داد.
1-7 روش تحقیق:
شكل 1-1 گام های تحقیق
فصل دوم
مرور ادبیات موضوع
2-1مقدمه:
با توجه به نیاز بشر به فناوری اطلاعات و پیشرفته شدن دانش در این زمینه، رویکرد و چشم انداز بسیاری از سازمانها به سوی بهکارگیری فناوری اطلاعات میباشد؛ لذا در زمینه معماری سرویس گرا تحقیقات ارزنده ای انجام شده است. اما در زمینه ترکیب این معماری با مدیریت فرایند کسب و کار و ایجاد سازمانهای یکپارچه، همکار، هوشمند و سرویس گرا به دلیل جدید بودن تجربیات زیادی وجود ندارد و در اغلب موارد شامل مثالهای ساده ای از پیاده سازی بخشی و جزئی از این موارد (با توجه به نیاز سازمان خاص) میشود و ارائه چارچوب کلان در این زمینه در زمره تحقیقات روز دنیا قرار میگیرد.
2-2 ERP 6
تاریخچه ERP و برنامه ریزی و مدیریت منابع سازمان به قبل از سال 1960 میلادی باز میگردد. [ 8]
در این برهه از زمان نرم افزارهایی به نام BOM PROCESSORS توسعه پیدا کردند. که هدف آنها استخراج مواد لازم برای تولید تعدادی محصول بود. این نرم افزارها توجه زیادی به حجم تولید و یا به تعبیری دیگر Lot Sizing نداشته و از سوی دیگر زمان تحویل را هم مد نظر نمیگرفتند. به همین دلیل با استفاده از آنها حجم موجودی در جریان افزایش پیدا نمیکرد.
بین سالهای 1960 و 1970 , در اوایل این دهه تمرکز نرم افزاری بیشتر بر روی سیستمهای کنترل موجودی بود. در این مدت همچنان بیشتر از مفاهیم سنتی کنترل موجودی برای توسعه نرم افزار های مرتبط استفاده میشد. اما در اواخر این دهه مفهوم MRP و یا برنامه ریزی مواد مورد نیاز معرفی و نرم افزار MRPΠ توسط IBM توسعه پیدا کرد. مهمترین مشکل این نرم افزار و نرم افزار های مشابه، اجرای آن بر روی main frame های گران قیمت مستقر در مراکز دانشگاهی و یا نظامی بود؛ و همین امر فاصله زمانی بین برنامه ریزیها را افزایش میداد. این سیستم به صورت بازگشتی زمان تحویل اقلام مورد نیاز برای ساخت یک محصول خاص را از زمان تحویل به مشتری تا زمان مورد نیاز برای مونتاژ، برنامه ریزی میکرد. سازمانها در اجرای MRPΠ مشکلات زیادی داشتند. این مشکلات بیشتر مشکلاتی سیستمی و ناشی از کاربران بود تا مشکلات تکنولوژیکی. از طرف دیگر این سیستم ارتباط بین تولید و استراتژیهای رقابتی سازمان را چندان مد نظر قرار نمیداد. ضمن ظرفیتهای تولید سازمان چندان در این سیستم لحاظ نمیشد.
بین سالهای 1970 تا 1980, تمرکز با توجه به برنامه کلان تولید یا MPS و توسعه MRP حلقه بسته بود. در این سیستمها، امکان بروز رسانی در زنجیره تولید به حد اقل رسید اما همچنان این سیستمها فقط برنامه ریزی تولید را انجام داده و حمایت چندانی از سایر منابع تولید نداشتند.
بین سالهای 1980 تا 1990, گسترش MRPΠ به سایر حوزهها و اضافه نمودن سیستمهای پشتیبان تصمیم به آنها توسعه در تمام عرصه های تولیدی، خدماتی، تجاری، توزیع و غیره، کارایی داشت؛ و نهایتاً ظهور ERP بود. مشکل عمده سیستمهای MRPΠ و توسعه یافته های آن، این بود که تنها سیستم تولیدی ساخت به منظور انبار یا MTS را پشتیبانی میکرد؛ و سایر سیستمهای تولیدی را چندان پوشش نمیداد. اما با ظهور ERP در حوزه تولید، تمامی سیستمهای تولیدی تحت پوشش قرار گرفتند. بخشها، فرایندها و وظایف مختلفی از جمله کنترل کیفیت، نگه داری و تعمیرات، حسابداری و مالی و غیره به سیستمهای تولیدی متصل شده و ERP به عنوان حد فاصل سیستمهای SCM و CRM مطرح گردید. این سیستم بیش از آنکه عنوان جدیدی برای MRPΠ باشد، به عنوان سطح بعدی در سطوح تکاملی سیستمهای کامپیوتری طراحی شده برای پشتیبانی از عملیات سازمان مطرح گردید.
در سال 1995 , مقوله اینترنت وارد ERP شد و در سالهای 1998 تا 2000 , EDI و ERP با یکدیگر پیوند خوردند. در سال 2000 اینترنت به عنوان جزئی تفکیک ناپذیر از ERP محسوب و سیستمهای ERP تحت وب توسعه یافتند که فناوری چند لایه ای در معماری سیستم اطلاعاتی را پشتیبانی میکنند. امروزه هم سیستمهای جدیدی با عنوان ERPΠ در حال توسعهاند که اساس آنها وب بوده و تمرکز زیادی بر حمایت از ماژول SCM دارند و عملاً در تعریف امروز ERP , آن را کاملاً مرتبط و جدایی ناپذیر از SCM تعریف مینمایند. قابل ذکر است که در سال 1998 , بیش از 20000 سازمان در سراسر جهان، مبلغی افزون بر 17 میلیارد دلار در زمینه ERP سرمایه گذاری نمودند که این رقم در سالهای بعد بین 30 تا 50 درصد رشد داشته و در سال 2003 به رقمی نزدیک به 100 میلیارد دلار رسیده است.
جدول2-1- پيشرفت سيستم ERP
ERP Π
2005
Extended ERP
2000
Enterprise resource planning (ERP)
1990
Manufacturing resource planning( MRP Π)
1980
Material require planning (MRP)
1970
Inventory control packages
1960
از طرفی، هزینه نگهداری و به روز رسانی سیستمهای پیاده سازی شده در سال 2000 به رقمی در حدود 21.5 میلیارد دلار بالغ شده که نرخ رشدی برابر 13.1% نسبت به 1999 داشته است. ضمناً طبق بررسیهای صورت گرفته در حال حاضر، بیش از 70 % از 1000 شرکت طراز اول جهان از دید مجله fortune, سیستمهای ERP را با موفقیت پیاده نمودهاند و یا در حال پیاده سازی آن هستند. [8]
لازم به ذکر است که از ERP به عنوان کاتالیزور7 و یا تسهیل کننده در BPR و یا مهندسی مجدد نام برده میشود. اما در مورد اینکه ERP و BPR کدام یک مقدم بر دیگری است، بحثهای زیادی مطرح شده است. برخی ERP و BPR را لازم و ملزوم هم دانستهاند و تاکید بسیار بر اجرای کامل BPR همزمان با پیاده سازی ERP و یا قبل از آن دارند در حالی که برخی دیگر بسیار تاکید بر عدم اجرای BPR سنگین در فرایند های سازمان به منظور افزایش احتمال موفقیت پروژه پیاده سازی ERP در سازمان دارند. تاکید گروه دوم بیشتر بر افزایش دقت در انتخاب ERP مناسب برای سازمان که دارای بیشترین انطباق با فرایند های سازمانی است، میباشد.
اما به هر حال باید اشاره کرد که در برخی موارد، نرم افزار ERP خریداری شده و منطبق با آن BPR صورت میگیرد. که به آن BPR منطبق بر بسته8میگویند؛ و در نوع دیگر BPR استاندارد، اعمال و سپس ERP منطبق با آن انتخاب میشود. هر کدام از این روشها مزایا و معایبی دارند.
نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه شود این است که پیاده سازی یک سیستمERP به صورت موف
