
تعداد 9200 مشترک در سال 1373 آغاز به کار کرد. پس از تهران، هفت شهر بزرگ اصفهان، شيراز ، مشهد، تبريز، بندر عباس، همدان و کرمان در برنامه ايجاد شبکه تلفن همراه قرار گرفتند بطوري که تا سال 1378 يعني سال پاياني برنامه دوم توسعه، حدود 490 هزار مشترک تلفن همراه در کشور وجود داشت (علوي طوسي، 1387: 26). اکنون جالب است بدانيد که 58 ميليون نفر از جمعيت 75 ميليوني ايران مشترک تلفن همراه هستند (پايگاه خبري آي تي ايران).
تلفن همراه شخصي ترين و پرکاربردترين وسيله ارتباطي زندگي امروز است. اين ابزار ارتباط باواسطه درست مثل تلفن تسهيل کننده ارتباطات از راه دور بين فردي است با اين تفاوت که محدوديتهاي زماني و مکاني در اين ابزار مرتفع شده است و علاوه بر آن وجود گزينه هاي رفاهي غير از کاربرد ارتباطي، آن را کاملا از تلفن متمايز کرده است. اولين تلفن همراه به منظور مصارف تجاري و به منظور تسهيل امور تجاري و ارتباطات تجاري از راه دور در سال 1970مورد استفاده قرار گرفت. درسالهاي اوليه، تلفن همراه معمولاً از سوي طبقات بالا و متوسط به بالاي جوامع مورد استفاده قرار مي گرفت و بيشترين مصرف آن هم براي راه انداختن موارد شغلي و كاري بوده است.
در سالهاي اخير ، ارتباطات سيار سريع ترين آهنگ رشد و گسترش را در ميان ديگر تکنولوژي هاي ارتباطي در بين کشورهاي مختلف داشته است. هرچند اين رشد و گسترش که هم شامل تلفن همراه و هم شامل بقيه اشکال ارتباطات سيار مانند ارتباطات بي سيم مي شود، در تمام دنيا به يک اندازه نبوده است. در ميان دلايل اين اختلاف نرخ رشد و بکارگيري اين تکنولوژي ، بايد به فاکتورهاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، صنعتي و سياست گذاري هاي دولت ها اشاره کرد. در حال حاضر الگوي رشد و گسترش استفاده از تکنولوژي موبايل در سراسر دنيا کاملا منطبق با الگوي سنتي شکاف ديجيتالي بين کشورهاي فقير و غني است. اساساً بالاترين نرخ رشد و بهره برداري از اين تکنولوژي متعلق به اروپا، امريکاي شمالي، استراليا و کشورهاي خاص و محدودي در آسياست. در اين حال کشورهاي افريقايي، امريکاي لاتين و کشورهاي فقيرتر در رده هاي پايين تر در استفاده و بکارگيري از تکنولوژي ارتباطات سيار قرار دارند. هرچند که در حال حاضر تلفن موبايل در بعضي کشورهاي فقير، به دليل ارزان بودن و قابل دسترس بودن بيش از تلفن ثابت مورد توجه قرار گرفته است. بعنوان مثال بالاترين نرخ رشد تلفن موبايل در حال حاضر در آفريقا وجود دارد، اما اين رشد بصورت نامساوي و نامتوازن در اين قاره تقسيم شده و بعنوان مثال بالاترين نرخ دسترسي به اين تکنولوژي مربوط به کشورهاي بيشتر توسعه يافته اين قاره مانند افريقاي جنوبي و متعلق به مناطق شهري و پر جمعيت اين قاره است. درباره پراکندگي استفاده از تلفن موبايل در بين گروه هاي سني مختلف، طبق آمارهاي ارائه شده در ابتدا تلفن همراه در بين بزرگسالان و ميانسالان رشد يافت و همزمان با ارزان تر شدن اين تکنولوژي جوانان و نوجوانان هم از آن بعنوان وسيله اي براي تعاملات اجتماعي استفاده کردند. نکته قابل توجه اين است که در ميان اين گروه هاي سني، افراد بزرگسال معمولا استفاده کنندگان از تماس هاي تلفني هستند و جوانان و نوجوانان جزء استفاده کنندگان اصلي از پيامک و بقيه سرويس هاي ارائه شده هستند ( جولا، 1390: 111).
اکسمن و تورتيانن که استفاده جوانان فنلاندي از تلفن همراه را مورد مطالعه قرار دادهاند، معتقدند که براي اغلب جوانان فنلاندي، تلفن همراه بخشي ارگانيک از زندگي روزمرهشان را تشکيل ميدهد و تنها شاخص پايگاه اجتماعي آنان نيست.از همه مهمتر اينکه جوانان و نوجوانان از تلفن همراه براي حفظ شبکههاي اجتماعي خود و شکل دادن روابط جديد استفاده ميکنند.تلفن همراه به ابزار مهمي تبديل شده که جوانان از آن براي تعيين فضاي شخصيشان استفاده ميکنند.جنبههايي مانند گفتوگوهاي ظريف و متنوع از طريق سرويس پيام کوتاه، بازي با گيمهاي موبايل بخشي الزامي از فرهنگ تلفن همراه نوجوانان هستند (Oksman and Turtiainen,2004:6) .
در حقيقت تلفن همراه موجب شده پاسخگوتر باشيم، چه در برابر کنشهايمان و چه در برابر افرادي که فرض ميشود در برابر آنها مسئوليم. در نتيجه هر چه بيشتر به سوژه اي براي کنترل اجتماعي تبديل مي شويم. البته اين ويژگي ميتواند در مورد جوانان به اعمال کنترل و اقتدار بيشتر والدين و افزايش نظارت آنها منجر شود. بنظر مي رسد حداقل يکي از دلايلي که در ايران منجر ميشود والدين براي فرزندان جوان خود تلفن همراه خريداري نمايند، تمايل آنها به نظارت و کنترل بيشتر آنهاست (Katz,1999:17).
به گفته کارونيا و کارون، جوانان و نوجوانان براساس شيوه تبيين و روايتشان از کاربرد تلفن همراه الگوي فرهنگي خاص خودشان را از اين فناوري ارتباطي ميسازند. بر اين مبنا موبايل دلالتگر تفکر اجتماعي است که تفکر بازتابي درباره اخلاق، طرز رفتار و زيباييشناسي کنش روزمره و زندگي اجتماعي را برانگيخته ميسازد. جوانان از طريق منعکس کردن اشکال گوناگون کاربرد تلفن همراه در جستوجوي فرايندهاي هويتسازي، که در نمايش فرد در يک صحنه اجتماعي دخيلاند، نيز هستند. به معناي ديگر، آنها عمل استفاده از تلفن همراه را به منزله دستور زباني تفسير ميکنند که تصور ميشود از طريق آن، افراد خودشان و کساني که پيرامونشان هستند را متعين ميسازند (Caronia and Caron,2004:26) .
دلالتهاي اجتماعي تلفن همراه با الگوهاي تماس شخصي، شبکههاي اجتماعي و ملاقاتهاي رودررو مرتبط اند. پژوهشهاي گوناگون نشان داده که موبايل در ميان جوانان به منزله يک پيوند شخصي هميشه گشوده به روي شبکه محلي بزرگ دوستان درک شده و به کار رفته است.از طريق اين شبکه شخصي، جوانان بهسادگي ميتوانند تقريبا از هر مکان، از هر زمان و به هر دليلي، اقدام به برقراري تماس کنند.اين رسانه تماسهاي اضافي را برانگيخته ميکند که اين تماسها تکانشيتر (فاقد انگيزه قبلي)، کوتاهتر، تکهتکه و پخش شده در زمان و مکاناند.
دلالت دوم درباره تحرک فيزيکي افراد است، يعني اينکه رفتارها و الگوهاي سفر تحت تأثير تلفن همراه واقع شده است.تلفن همراه به مثابه يک مصنوع کوچگرانه و”نيروي محرک” براي سبکهاي زندگي سيالتر به تصوير کشيده شده و پيشبيني شده است که کاربرد فزاينده ارتباطات موبايلي و کاربردهاي بيسيم باعث توليد سفرهاي بيشتر ميشود و سبب ميشود تا جوانان زمان بيشتري را در حوزههاي عمومي شهري از قبيل رستورانها، کافهها و… به جاي خانهها بگذرانند. بنابراين موبايل موانع زماني و مکاني زندگي روزمره را کاهش ميدهد و سفرها و فعاليتهاي خارج از خانه بيشتري را ترويج ميکند.
دلالت سوم در مورد کاربرد موبايل، با زمانبندي فعاليتهاي روزانه، هماهنگي و کاربرد عملي زمان براي فعاليتها و کنشهاي اجتماعي است.گرچه پيش از اين، ساعت وسيلهاي براي زمانبندي فعاليتهاي روزمره بوده اما اکنون موبايل اين امکان را فراهم کرده است کهافراد بهطور دائم براي ترتيب دادن ملاقات چانهزني کنند و در زمان واقعي همراه با تغيير شرايط، فعاليتهاي خود را انجام دهند.برنامههايي که براي يک روز ترتيب داده ميشوند، انعطاف پذيرتر شدهاند و برنامههاي زماني کمتر به زمان و مکان متصلاند و امکان تصميمسازي آنيتر يا تکانشيتر را-دست کم در ميان جوانان-امکانپذير کردهاند (Thulin and Vilhelmson,2007:238-340).
اثر عاملي و همکاران (1387) با عنوان “مطالعات تلفن همراه” را شايد بتوان جامع ترين کتاب موجود به زبان فارسي قلمداد کرد که سعي دارد پديده تلفن همراه و در ذيل آن پيامک فارسي را مطالعه کند. از نظر آنان، تغيير پارادايمي که در حوزه “حکمراني” بوجود آمده است، پارادايم مديريتي”حکمراني الکترونيک” را، که بر ظهور رايانه ناظر بود، به “پارادايم حکمراني تلفن همراه” تبديل کرده است. اين تغيير معناي مبهم، تلفن همراه را از ابزار ساده ارتباطي به ابزار زندگي و ابزار حکمراني فردگرا نه صرفاً در قلمرو زندگي فردي، بلکه زندگي فرد به عنوان يک شهروند الکترونيک منتقل مي کند. با اين نگاه، تلفن همراه واسطه و کد ارتباطي فرد و خانواده، فرد و بازار، فرد و يادگيري، فرد و امور زندگي روزمره زندگي و سرانجام فرد و حکومت است (عاملي، 1387: 4). براساس پژوهش انجام شده در ايران در سال 1384 ، 32 درصد ارتباطات موبايلي بمنظور انجام کار است و مابقي ارتباطات مربوط به ارتباطات دوستانه است. پژوهش ياد شده نشان مي دهد که به رغم توسعه پيامک در ايران، همچنان جايگاه آن در فرايندهاي کار بسيار ضعيف است و بالاترين فراواني ها به جوک و پيامهاي معمولي متعلق است (عاملي، 1387: 176-142).
1-5-6- پيامک
سيستم ارسال پيام کوتاهShort Messaging System (SMS) ، در طي اوائل دههي 1990 ميلادي به عنوان متممي براي سيستم جديد تلفنهاي همراه يا سيستم جهاني ارتباطات همراه، گسترش يافت. مطابق با گزارش پايگاه وب موبايل، پيامک يک موفقيت تصادفي بود که تقريبا هرکسي را در صنعت موبايل تعجبزده کرد .اولين پيام متني تلفنهاي همراه، در سال 1992 به وسيلهي شرکت ودافون بين يک مهندس کامپيوتر و تلفنهمراه ارسال شد.اين سيستم به کاربران تلفن همراه اين امکان را ميداد تا پيامهاي متني کوتاه را با استفاده از همکنشگري که تسلط بر آن مشکل و کمسرعت است به ساير کاربران ارسال کنند (جوينسون، 2003: 7 به نقل از کيا، 1389: 6).
خدمات پيام کوتاه در واقع پروتکلي است که انتقال و تبادل پيامهاي کوتاه متني بين دستگاه هاي تلفن همراه، دستگاه هاي فکس وآدرسهاي آي پي را تسهيل مي کند . هنگامي که يک پيام کوتاه ارسال مي شود، ابتدا توسط يک مرکز خدمات پيام کوتاه، دريافت و سپس از طريق اين مرکز به تلفن همراه مورد نظر فرستاده مي شود. بر اساس استاندارد تعيين شده، طول پيام مبادله شده بين دو دستگاه تلفن همراه، مي تواند حداکثر 160 کاراکتر باشد که با توجه به چگونگي ذخيره سازي داده ها در 140 بايت ذخيره مي شود. اين سيستم قابليت فرستادن پيام از يک مشترک به مشترک ديگر و همچنين از يک مشترک به چند مشترک را داراست .
اکنون کاربردهاي اصلي پيام کوتاه يا در ميان دوستان رايج است يا در ميان شرکاي تجاري. درحالحاضر بسياري از بانکها حسابهاي مشتريانشان را از طريق پيام کوتاه به اطلاعشان ميرسانند و در برخي موارد، با همين سرويس ميتوان فعاليتهاي تجاري گوناگوني را پيگيري کرد.پيگيري ارسال بستههاي پستي، زمان پرواز هواپيماها، خلافي اتومبيل و همهپرسيهاي تلويزيوني را هم ميتوان به اين فهرست افزود.حتي مدارس و بيمارستانها هم ميتوانند براي تذکر به والدين دانشآموزان يا بيمارانشان از اين سرويس بهره بگيرند(محمودي بختياري، 1388: 178). اين سرويس اکنون در ميان جوانان و اهالي تجارت خواهان بسيار دارد و هماکنون پس از اروپا و آسيا، در ايالات متحده نيز به پديدهاي فراگير تبديل شده است. به اعتقاد برخي از محققان، سرويس پيام کوتاه ميتواند به سرعت در کنار پست الکترونيک به رسانهاي فعال و فراگير تبديل شود و دربسياري از موارد، جايگزين کاربرد سنتي تلفن گردد.با توانمندي رايانهها در دريافت مقادير بالايي از پيامهاي کوتاه بايد منتظر تحولات بعدي اين رسانه هم بود؛کما اينکه هماکنون استفاده از اين سرويس در نظرخواهيها و رأي دادنها کمکم رايج شده است. علاوهبراين، سرويس پيام چندرسانهاي(MMS)که اجازه ميدهد تا متون به همراه صدا و تصوير بر روي تلفنهاي همراه منتقل شوند، بر جذابيت سرويس پيام کوتاه نسبت به پست الکترونيک افزوده است. باوجوداين، آنچه پيام کوتاه را از پست الکترونيک متمايز ميکند، حجم دادههاي ارسالي است، بهطوري که فقط حد اکثر تا 160 حرف را ميتوان با اين سيستم منتقل کرد.
اين حجم فزاينده پيامک حاکي از محبوبيت وجهه آن در ايران است. دلايل محبوبيت اين فناوري نوين نزد ايرانيان عبارت است از:
1- صرفه جويي در هزينه ها
2- کمبود
