
(1375؛ به نقل از طباطبایی و همکاران،1390) پيشرفت تحصيلي را موفقيت دانشآموز در يك يا چند موضـوع درسـي ميداند. چنين موفقيتي را معمولاً با آزمونهاي استانداردشده تحصيلي اندازه گيري ميكننـد.
همچنين اين مفهوم بر پيشرفت در كلاس آنطور كه در كار مدرسه ارزيابي مـيشـود نيـز اطلاق ميشود. پيشرفت تحصيلي با ملاكهاي متفاوتي سنجيده ميشود. بعـضي مواقـع بـا معدل نمرات دانش آموز در يك ترم، گاهي معدل دروس در يك سال كامـل تحـصيلي (دو ترم)، گاهي با ميزان معدل دانش آموز در كل دورة يك مقطع تحصيلي خاص و گاهي نيز با از نمرات دانشآموز در يك يا چند درس خاص بهره گرفته ميشود (دودانگه، 1376؛ به نقل از طباطبایی و همکاران،1390).
تعریف پیشرفت تحصیلی:
براي پيشرفت تحصيلي تعاريف زيادي ارائه شده است: پيشرفت تحصيلي، انجام دادن كاري است براي به دست آوردن نتيجة مطلوب و برتري و تفوق در يك مهارت يا گروهي از معلومات (شعاري نژاد، ١٣٦٤؛ به نقل از آقامیرزایی و صالحیعمران، 1391). پيشرفت تحصيلي، معلومات يا مهارتهاي اكتسابي عمومي يا خصوصي در موضوعات درسي است كه معمولاً به وسيلة آزمايشها و نشانهها يا هر دو كه معلمان براي دانش آموزان وضع ميكنند، اندازهگيري ميشود (شعاري نژاد، ١٣٦٤؛ به نقل از آقامیرزایی و صالحیعمران، 1391).
اصطلاح پیشرفت تحصیلی به معنای موفقیت است و برای تعیین پیشرفت تربیتی به صورتی که از تستهای حساب، دیكته و غیره نتیجه میشود بهكار رفته است (منصور و دادستان،1365). پيشرفت تحصيلي، يكي از شاخصهاي مهم در ارزيابي آموزش و پرورش ميباشد كه با هدف كمك به زمينههاي گوناگون اعم از ابعاد شناختي، عاطفي و شخصيتي، به منظور رشد و تعالي افراد به كار ميرود. اتکینسون، پيشرفت تحصيلي را توانايي آموخته شده يا اكتسابي حاصل از دروس ارائه شده و يا توانايي آموخته شده يا اكتسابي فرد در موضوعات آموزشگاهي ميداند كه به روش هاي مختلف، اندازهگيري ميشود. پيشرفت تحصيلي از اين جهت اهميت دارد كه پيشرفت آموزشگاهي، در يادگيري اثر داشته و يادگيري آموزشگاهي، پيشرفت تحصيلي را تحت تأثير قرار ميدهد و معلم براي افزايش سطح انگيزش دانشآموزان، نسبت به يادگيري موضوعهاي مختلف درسي، بايد سعي كند تا شرايط يادگيري را بهبود بخشد و كيفيت روش آموزش را افزايش دهد تا از اين طريق دانش آموزان و دانشجويان، به موفقيت دست يابند و نسبت به توانايي خود در يادگيري، اعتماد به نفس كسب كنند(جعفرطباطبایی، بنی جمالی، احدی و احمدخامسان،1391).
مك كللند(بیتا؛ به نقل از روشه، 1370؛ به نقل از آقامیرزایی و صالحیعمران، 1391) نخستين كسي بود كه درباره ماهيت و اندازهگيري انگيزه پيشرفت مطالعه كرد. وي شرايط اجتماعي را در ايجاد انگيزة موفقيت دخيل ميداند كه برخي از آنها عبارتند از:
1- آموزش در خانواده: مك كللند مهمترين آموزش را در خانواده، آموزشي ميداند كه صفاتي نظير استقلال فردي، كنترل خويشتن، بلند پروازيهاي خاص و اعتماد به نفس را در كودكي تقويت نمايد. به نظر وي، درجه انگيزه موفقيت، براي هميشه در كودكي ثابت ميشود و پس از آن ديگر تغييري نميكند.
٢- طبقة اجتماعي والدين: به نظر مك كللند، طبقة اجتماعي انگيزه موفقيت را تحت تأثير قرار ميدهد و اين انگيزه در طبقة متوسط بيشتر از ساير طبقات است.
٣- تحرك اجتماعي: در افراد و گروههايي كه گرايش به تحرك اجتماعي دارند، انگيزه موفقيت بيشتر ديده ميشود.
٤- ايدئولوژي: عامل ديگري كه مك كللند به آن توجه داشته، تأثير تغيير ايدئولوژي بر انگيزه موفقيت است. وي اين مسأله را در زمينة پيدايش مذهب جديد، ايدئولوژي مذهبي بازسازي شده، ناسيوناليسم و… مطرح ميكند.
ارزشیابی پیشرفت تحصيلی یكي از مهمترین فعالیتهای آموزشی معلمان است. معلم باید در پایان، هر دوره آموزشی میزان یادگیری دانشآموزان خود را ارزیابی کند. این کار به معلم کمك خواهد کرد تا هم از چگونگی توفیق و شكست یادگیرندگان، در یادگیری و هم از نقاط ضعف و قوت فعالیتهای آموزشی خود آگاهی حاصل نماید. هدف آن بهبود شیوههای آموزشی خود و تشخیص و رفع نواقص یادگیرندگان، است (سیف، 1389). منظور از پیشرفت تحصیلی، موفقیت در امر تحصیل است که میتواند به مهارت در امری خاص يا تخصص در بخشی از دانش منجر شود. در نظام آموزش و پرورش منظور از پیشرفت تحصیلی دستیابی به اهداف آموزشی مورد نظر هر دوره آموزشی است(مهاجر،1371). وقتی صحبت از عملكرد مدارس است، بسیاری از والدین، سیاستگذاران دولت و دانشمندان، اثربخشی سازمانی را خیلی دقیقتر تسریع میکنند. معمولاً منظور آنان، نمرات دانشآموزان، در آزمونهای استاندارد شده است که مهارتهای شناختی را اندازه میگیرند.
عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی:
اصليترين عوامل تأثيرگذار بر پيشرفت تحـصيلي در دو دسـتة كلـي عوامـل درونـي و بيروني تقسيم بندي شده است (ملكمكان، 1378؛ به نقل از طباطبایی و همکاران، 1390):
1. عوامــل درونــي يــا عوامــل فــردي: ماننــد هــوش، انگيــزش، خودپنــداره، عــزت نفــس، خودكارآمدي، مكان كنترل و غيره.
2. عوامل بيروني يا عوامل محيطي: مانند خانوده، شرايط محيطي و جغرافيايي محل زندگي، تجهيزات و فضاهاي آموزشي و غيره.
دامنة بسيار گستردهاي از متغيرهـاي فـردي، اجتمـاعي و خـانوادگي و فرهنگي با پيشرفت تحصيلي مرتبط است. بعضي از پـژوهشگـران بـر اهميـت متغيرهـاي فردي در اين زمينه تأكيد مي كنند. به عنوان مثال كملير و همكاران (2005؛ به نقل از طباطبایی و همکاران، 1390) اعتقاد دارند كه فرد در دنياي امروزي براي ورود به جامعه و روبه رو شدن بـا موقعيـتهـاي مختلـف آن داراي ويژگيهاي شخصيتي و فردي خاصي است و اين ويژگيهاي فردي و شخصيتي هم تحت تأثير مسائل گستردهتر جامعه بوده و هم بر آنها تأثير ميگذارد. در جامعـة امـروزي تحصيلات و به تبع آن پيشرفت تحصيلي به دغدغههـاي اصـلي والـدين بـراي كودكـان و نوجوانان خود بدل شده است. در حقيقت ميتوان گفت براي جوامع امـروزي تحـصيلات مناسب به هدف دستيابي به موقعيتهاي اجتماعي، شغلي و اقتصادي بالاتر يكي از اهداف اصلي براي والدين و سياست گذاران كشورها تلقي مـيشـود و مـلاك اثربخـشي موفقيـت آموزش نيز پيشرفت تحصيلي دانشآموزان است. بنابراين شناخت ابعاد مختلـف پيـشرفت تحصيلي و متغيرهاي مرتبط با آن گام نخست و اصلي براي اين هدف است.
به طور کلی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی را می توان به سه دسته کلی تقسیم نمود:
1) مدرسه و نظام آموزش و پرورش:
سالها این چالش بر سر راه محققین وجود داشته است که در جستجوی مواردی مشخص در سطح مدرسه که بر موفقیت دانشآموزان تاثیر دارند، به بررسی ویژگیهایی فراتر از وضعیت اجتماعی-اقتصادی دانشآموزان بپردازند. یافتههای کولمن در مورد این که مشخصات و ویژگیهای مدرسه تاثیر اندکی روی موفقیت تحصیلی دانشآموزان دارد، سبب تعجب مربیان شد (کولمن و همکاران، 1966؛ به نقل از هوی، تارتر و وول فولک هوی102، 2006). وی مدعی بود که مدرسه تأثیری قابل اغماض روی عملکرد دانشآموزان دارد و در عوض عامل بیشترین تفاوتها در یادگیری دانشآموزان، تفاوتهای موجود در پیشزمینه خانوادگی آنان میباشد. ادموندز (1979؛ به نقل از هوی و همکاران، 2006) نخستین کسی بود که نتیجهگیریهای کولمن را مورد انکار قرار داد. وی لیستی از مشخصات و ویژگیهای تاثیرگذار مدرسه را مشخص کرد که به نظر میآمد، ردی بر مدعای کولمن میباشد. برخی از این مشخصات و ویژگی های مدرسه عبارتند از رهبری قوی مدیر، انتظارات سطح بالا برای موفقیتهای دانش آموزان، تاکید روی مهارتهای اساسی، وجود محیطی منظم و با انضباط، و ارزیابی مستمر و سیستماتیک دانش آموزان. از سوی دیگر هدف بسیاری از تحقیقات در زمینه مدیریت و رهبری این بوده است که تاثیر رهبران در مدرسه و بر روی دانش آموزان را نشان دهد. اما تأثیر مستقیم رهبری روی موفقیت تحصیلی دانشآموزان که مورد علاقهترین نتیجه است، ضعیف بوده است (ماسکال، لیث وود، اشتراوس و ساکس103، 2008). به نوشتة چارلز ای. بیدول و کاساردا اهداف مدرسه متعدد و مهم میباشد، ولی روشن است که موفقیت علمی دانشآموزان، یكی از آنها است. به علاوه، برونداد مدرسه و نواحی آموزشی است که به طور وسيع و عمومی اندازهگیری میشود و موفقیت تحصیلی دانشآموزان نشانه مهمی از کسب اهداف میباشد (هوی و میسکل، ترجمه سیدعباسزاده، 1385). در نظام آموزشی کشور ما نیز یکی از ابعاد مهم آن پیشرفت تحصیلی دانشآموزان است که به طور وسیع و عمومی اندازهگیری میشود و موفقیت تحصیلی دانشآموزان نشانه مهمی از کسب اهداف میباشد (هوی و میسکل، ترجمه سیدعباسزاده، 1385).
به طور کلی عوامل مربوط به مدرسه به موارد زیر تقسیم میشوند:
الف) عوامل مربوط به معلم: بانک جهانی نتیجه مطالعات بینالمللی خود در مورد تاثیر نقش معلم در عملکرد تحصیلی دانشآموزان را به شرح زیر بیان کرده است:
1- معلمانی که دارای تحصیلات بیشتری هستند، مهارتهای کلامی بیشتری داشته و این امر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر است.
2- معلمانی که از آموزشهای ضمن خدمت بیشتری برخوردارند، دانشآموزان آنها پیشرفت تحصیلی بیشتری دارند.
3- تحصیل معلم در دانشگاه و مراکز تربیت معلم، مهارتهای آموزشی او را افزایش داده این امر موجب پیشرفت تحصیلی دانشآموزان میگردد.
4- معلمانی که تجارب آموزشی بیشتری دارند در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نقش موثری دارند (برول104، 1987؛ به نقل از مظفری هشتتجین، 1390).
ب) عوامل مربوط به مدیر مدرسه و نظام آموزشی: به طور کلی عوامل متعددی باعث پیشرفت یا افت تحصیلی دانشآموزان میباشد که برخی عوامل مهم نشأت گرفته از مسائل نظام آموزش و پرورش و شرایط آموزشگاهی عبارتند از:
1- نامتناسب بودن اهداف و محتوای برنامهها با نیازها، استعدادها و علایق دانشآموزان.
2- نامتناسب بودن روش و امکانات آموزش و پرورش با محتوای برنامه.
3- نامتناسب بودن مقررات و شرایط و فضای مدرسه و کلاس با نیازها و شرایط اجتماعی و روانی دانشآموزان.
4- نامتناسب بودن معلمان از نظر صلاحیتها و شایستگیها با نیازهای برنامه.
5- نامتناسب بودن روشهای ارزشیابی و سنجش یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (امین فر،1367؛ به نقل از مظفری هشتتجین،1390).
در سطح مدرسه مدیر و خصوصیات وی، نقش بسیار تعیینکنندهای در ویژگیهای مدرسه دارد. مثلاً مدیر مدرسه در ایجاد روابط انسانی مناسب، سلامت سازمانی مدرسه، تهیه امکانات و تجهیزات و عوامل دیگر، نقش اصلی را ایفاء میکند که، در اینجا به نتایج برخی از آنها اشاره میشود:
وضعیت عاطفی و روانی معلمان: از جمله متغیرهای ممکن متعددی که تاثیر رهبری را به دانشآموزان منتقل میکند، باورها و وضعیت عاطفی و روانی معلمین است که تحقیقات زیادی در زمینه آن انجام شده است. کارهایی که توسط هوی و همکاران (2006) انجام شده است، سهم مهمی در تحقیقات در زمینه تاثیر وضعیت عاطفی و روانی معلمین روی موفقیت تحصیلی دانشآموزان داشته است. آشکار شده است که میزان موفقیت مدیریت و رهبری در ارتقاء یادگیری دانشآموزان، تاحدی از روی میزان تاثیر مدیریت و رهبری روی انگیزش معلمین و باورها و احساسات مرتبط آنها، مشخص میشود.
2. ویژگیهای فردی دانشآموز: از جمله عوامل موثر مربوط به دانشآموز و پیشرفت تحصیلی او هوش میباشد. بدین معنی که دانشآموز هرچه باهوشتر باشد پیشرفت او به همان اندازه بیشتر است (پارسا، 1372؛ به نقل از مظفری هشتتجین،1390).
روانشناسان با تحقیقات انجام شده دریافتهاند که نقش انگیزش در مسایل یادگیری و پیشرفتهای تحصیلی خیلی موثرتر از درجه هوش شاگردان است. همچنین مشاهده شده که بسیاری از شاگردان با استعداد متوسط و انگیزش بالا دارای پیشرفتها و موفقیتهای تحصیلی جالب توجه هستند (پارسا،1372؛ به نقل از مظفری
