
ه ؛1378؛13)
2-1-2-1 دربرگيري 3
رويدادي داراي ارزش خبري دربرگيري است كه بر تعداد فراواني از افراد جامعه تأثيرگذار باشد، و اصلاً مهـم نيـست كـه ايـن تأثیر مثبت است يا منفي، مستقيم است يا غيرمستقيم. مثلاً خبر ضرورت تعويض شناسنامهها، يك خبر داراي دربرگيري است زيرا كه براي همه مخاطبان مهم است و همه آنان را در برمیگیرند .همه مخاطبان مهم است و همه آنان را دربرمی گيرد.(عباسی؛1380؛29)
2-1-2-2.شهرت4
اشخاص، اشياء و نهادهايي كه داراي شهرت هستند، از ارزش خبري برخوردارند.اين ارزش خبري بهخودیخود كاملاً گوياست. البته در انباره ديدگاهي منتقدانه وجود دارد كه طرح آن ضروري است. بـه ايـن معني كه در اين ديدگاه، اعتقاد بر اين است كه خبرها، مردم عادي را پوشش نمیدهند، چونکه اينـان از شـهرت برخـوردار نيـستند؛ روزنامهنگاران فقط به مشاهير، آنهم بيشتر از نوع قدرتمند و قدرتمدار آنان ميپردازند، حالآنکه قهرمانان واقعي، مردم هـستند. مثلاً در جنگها فقط فرماندهان در پوشش خبري قرار میگیرند حالآنکه نقش سربازان نيز بسيار مهم است. درواقع، از ديدگاه معتقدان به اين نظریه انتقادي، نقشهای كه خبرها از جهان به مخاطبان ارائه میکنند، نقشه دقيق و كاملي نيست. (شکرخواه ؛1378؛14)
2-1-2-3 برخورد، اختلاف و درگيري 5
اینگونه از رويدادها حاوي برخوردهايي هستند كه در شکلهای گوناگون جلوهگر میشوند. اين برخوردهـا ميـان افـراد، گروهها و ملتها صورت میگیرند. اين برخوردها به شكل انسان عليه انسان، انسان عليه محيط و انسان عليه طبيعت، فجايع طبيعـي و حـوادث مربوط به حیاتوحش قابلپیگیری هستند. اخبار مربوط به سرقتها، قتلها، جنگلها، تصادفها، زلزلهها و… از اين قبيـل خبرهـاي”برخوردي“ به شمار میآیند، كه درهرحال كشمكش محور اصلي آنها را تشكيل میدهد و غالباً از رويدادهاي موردعلاقه رسانهها هستند.(عباسی؛1380؛30)
2-1-2-4. استثنا و شگفتي 6
اين نوع رويدادها از وجه غيرعادي بودن و يا و استثنايي بودن از ارزش خبري برخوردارند.بهطورکلی اين رويدادهاي نادر را خوانندگان و مخاطبان خبرها تحت عنوان تر ینها میشناسند: پيرتـرين فـرد جهـان،بلنـدترين آسمانخراش دنيا، کوچکترین كامپيوتر و مانند اینها. (شکرخواه ؛1378؛14)
2-1-2-5. بزرگي و فراواني تعداد و مقدار 7
اين ارزش خبري عمدتاً به اعداد و ارقام مربوط میشود. فرقي نمیکند كه اين ارقام مربوط به چيـست، هراندازه كـه تعـداد ارقـام بزرگتر باشد ـ چونکه از جنبة فراگيري اهميت مییابد ـ از ارزش خبري بيشتري برخوردار میشود. بهعنوان نمونه، مـرگ 100 نفـربر اثر يك تصادف، از مرگ 3 نفر در يك تصادف ديگر، از بخت بيشتري براي گزينش و تبدیلشدن به خبر برخوردار میشود.(عباسی؛1380؛30)
2-1-2-6 مجاورت 8
مخاطبان رسانهها ترجيح میدهند كه ابتدا از خبرهاي مربوط به محله، شهر، كشور و كشورهاي همجوار خود اطلاعـات كـسب كننـد.مجاورت به لحاظ ارزش خبري در دو شكل مورد گزينش قرار میگیرند: جغرافيايي و معنوي. مجاورت جغرافيايي مثل شهر، كشور و منطقه مجاور؛ و مجاورت معنوي مثل مشابهتهای فرهنگي، عقيدتي، قومي، اجتماعي و مانندهاي آنها. (شکرخواه ؛1378؛15)
2-1-2-7. تازگي 9
دانستن اينكه رويداد در چه وقت به وقوع پيوسته است، در جهان رقابتهای خبري از اهميت ویژهای برخـوردار اسـت. هراندازه كه فاصله وقوع رويداد و درج آن بهعنوان خبر، نزدیکتر باشـد، خبـر، تروتازه تر خواهد بود. (عباسی؛1380؛ 30) براي آنكه مخاطب بهسرعت نياز خبري خود را برطرف كند، بايد بهسرعت هرچهتمامتر به او خبر داده شود تا ضمن اينكه نياز خبریاش را برطرف میکنیم، مانع رفتن او بهطرف ساير منابع خبري شويم. (شکرخواه ؛1378؛15)
اين هفت ارزش خبري كه ذكرشان رفت، حالتي منحصربهفرد دارند و میتوانند جنبههای ارزشي خبرها را پوشش دهند و اطلاع از آنها کمابیش میتواند براي درك ارزشهای خبري كفايت كند. اما بحث ارزشهای خبري از وجوه ديگري هم موردتوجه قرارداد و میتواند گفت كه گرماي خود را حفظ كرده است.فيليپ گايار10 فرانسوي در كتاب فن روزنامهنگاری به سه ارزش خبري اشاره میکند. او در فصل سـوم ايـن كتاب، تحت عنوان «از رويداد تا خبر» ابتدا به بررسي مبحث مسير خبر میپردازد و سپس با اشاره به موضوع انتخاب اخبـار، بـه سـه ضابطه انتخاب اشاره میکند.
گايار میگوید: ضوابط جهاني خبر در خود خبر مستترند كه بايد آنها را در ايـن عبـارت جـست: آنچـه موردتوجه و علاقـه خوانندگان باشد.گايار اين ضوابط سهگانه را چنين فهرست میکند:
1. واقعه روز بودن (كه همان عنصر تازگي است)؛
2. اثرگذاري (دامنه انعكاس رويداد در زمان و مكان)؛
3. سودمندي (طرز تلقي مردم نسبت به رويداد).(همان منبع 15)
2-1-2ارزشهای دوازدهگانه
يوهان گالتونگ 11و مري روگ12 از چهرههای برجسته در پژوهشهای ارتباطي به شمار میآیند. و شاید بتوان آنان را طلایهداران بحث ارزشهای خبري شمرد، آنان با نگاهي ويژه به اين ارزشها مینگرند كـه هماکنون نيـز در كـانون بحثها و بررسیهای علمي و دانشگاهي قرار دارد.
اين دو پژوهشگر دوازده ارزش خبري را مطرح كردند. اين دوازده ارزش عملاً به مرجعي گريزناپذير و پيوسته در پژوهشهای مربوط به اخبار بینالمللی تبديل شدند. يكي از علل مطرحشدن اين نظريات در قالـب يك الگوي پژوهشي حاكم اين بود كه آراي اين دو محقق از نخستين پژوهشهای نظري در اين عرصه بودنـد. افـزون بـر ايـن، ارائه نظریه معروف امپرياليسم ساختاري13 ، كه پنج سال بعدازآن (1970) از سوي گالتونـگ ارائـه شـد و طـرف توجه محققان جهان سوم قرار گرفت، عامل ديگري بود كه به گسترش آراي گالتونگ و روگ كمك كرد.
اين دو پژوهشگر با اعلام يك مرحلهای بودن فرايند تبديل رويداد به خبر، دوازده عامل مؤثر بر گزينش خبر را مـشخص كردنـد. به عقیده ايشان هشت ارزش نخست از آن دوازده ارزش، در همه جاي جهان به طرزي مشترك مورداستفاده روزنامهنگاران قـرارمي گيرند و ربطي به مشخصههای فرهنگي ملل گوناگون ندارند؛ اما چهـار عامـل ديگـر ازنظر فرهنگـي بر انتخاب اخبـار مؤثرند و دستکم میتوان گفت كه اين چهار عامل در گوشه شمال غربي دنيا از جنبه فرهنگي، به طرزي يكسان و مشابه در امر گزينش اخبـار به كار گرفته میشوند. (شکرخواه؛1378؛16)
2-1-2-1 تواتر14:
به اعتقاد گالتونگ و روگ، اين ارزش خبري در حقيقت يك ظرف زماني است كه رويـداد، آن را پـر میکند. بهعنوانمثال، جنایتها در زمان اندكي روي میدهند و معني آنها هم ملموس است و بهسرعت نيز درك میشوند، مثل ديواري كه زود بالا میآید و همه آن را میبینند، اما مثلاً اجراي يك برنامه آموزشي خيلي زود به چشم نمیآید و اجراي آن مقتضي زمان بيـشتري اسـت (ظـرف زماني طولانیتری لازم دارد)، به همين جهت، روزنامهنگاران به پوشش اين نوع رويدادها كه ظرف زماني آنها طولاني اسـت، تمايـل نشان نمیدهند. گالتونگ و روگ در تبيين اين ارزش خبري میگویند كه خبرهايي كه ازلحاظ تواتر و فركـانس کوتاهترند، بیشتر مطلوب روزنامهنگاران هستند؛ اما از سوي ديگر، گرایشها و تحولات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كه ازنظر تكوين و تحقق نهـايي مستلزم زمان طولانیتر هستند ـ و لذا از جنبه معني، مفهوم و وزن، ديرتر از رويدادهاي با فركانس و تواتر كوتاه، درك میشوند ـ در خارج از دایره انتخاب روزنامهنگاران باقي میمانند و بخت انتخاب شدن را پيدا نمیکنند. وانگهي، روزنامهنگاران حتي اگر رويدادهاي پرتواتر را انتخاب كنند، بيشتر از زاویه آماري به آنها میپردازند و اين نيز غالباً در نشریههای تخصصي صورت میگیرد. (همان منبع؛16)
2-1-2-2 آستانه15:
آستانه كه میتوان آن را نقطه شروع هم ناميد، در حقيقت اندازه قد و قواره رويداد است. براي هر رويداد، ”آستانه“ اي وجود دارد كه اگر رويداد به سطح آن نرسد، اصلاً مخابره نخواهد شد. افزون بر این، اگر رويدادي به آستانه برسد و مخابره شود، ممكن است كـه در درون خود آستانههای ديگري بيافريند. اين نكته را يادآوري كنيم كه هراندازه كه يك رويداد ازنظر آستانه، بزرگتر باشـد، بـراي اسـتمرار درج آن بـه ”درام“ يـا هيجـان قویتری نياز داريم. به عقیده گالتونگ و روگ، گزارشهای مربوط به جنگ از موارد بارز برخوردهاي مهيج بهحساب میآیند.
اما همانگونه كه گفته شد، در بسياري از موارد، رويدادهايي كه مخابره میشوند، در درون خـود حـاوي موضوعهای پركـشش ديگري هستند كه اگر رويداد نخست، مخابره نشده بود و به خبر تبديل نمیشد، رویدادهای بعد، اصلاً بخت و فرصت تبدیلشدن بـه خبر را به دست نمیآورند. (پورنوروز؛1380؛235)
-2-1-2-3 فقدان ابهام16:
فقدان ابهام بهمثابه سومين ارزش خبري كه بهوسیله دو محقق موردبحث مطرحشده اسـت درواقع بهوضوح رويـداد مربـوط میشود. وضوح به معني سادهسازی نيست، اما بههرحال بايد به طيف گسترده معـاني جهـت داد و سـامان بخـشيد. همانطور كـه میدانیم، روزنامهنگاری برخلاف ادبيات، به رمز و رازهاي ژرف نياز ندارد و اين رمز و رازها در حد منطقي میپذیرد. برخلاف ادبيـات كه در آن ايهام ابزار كار بهحساب میآید، در روزنامهنگاری اين امر تا حد امکان كاهش مییابد. (همان منبع؛235)
2-1-2-4 معنیدار بودن17
چهارمين ارزش خبري موردنظر گالتونگ و روگ تحت عنوان معنیدار بودن، خود را در دو صورت نشان میدهد:
الف. مجاورت فرهنگي18؛
ب. مربوط بودن19.
مجاورت فرهنگي براي كسي كه خبر را گردآوري میکند، در قياس با ساير معيارها، معنیدارتر به نظر میرسد. گزينشگـر خبـر اگر احساس كند كه پیشینه فرهنگي يك رخداد با او و مخاطبان رسانهاش هماهنگي و سنخيت و همخواني دارد، آن را براي درج و پخش انتخاب میکند (همچون انعكاس اخبار جوامع اسلامي در رسانههای ايران). مربوط بودن و ربط داشتن هم از همين زاويه و منظر مطرح است. رويدادهايي كه در فرهنگهای دوردست رخ میدهند، کمتر بخت و امكان گزينش مییابند، مگر آنكه بهصورت تهديد جلوهگر شوند (مثل درج اخبـار اوپـك و مـسائل كـشورهاي عـضو آن در نشریات غربي در هر زمان كه موضوع نفت براي غرب بهصورت تهديد درمیآید). (شکرخواه؛1378؛17)
2-1-2-5 همخواني و هماهنگي20:
گالتونگ و روگ پنجمين ارزش خبري را چنين تبيين کردهاند: قابليت پیشبینی كردن يك رويداد و يا تمايل داشتن رسانهها به يك رويداد. اين دو محقق ميگويند كه اگر رسانهها انتظار و قصد تحقيق يك رويداد را داشته باشند، آن رويداد قطعاً متحقق خواهـد شـد. بهعنوانمثال، مطبوعات غالباً گردهماییها را به آن صورتي كه میخواهند و با ذكر نکتههایی كه مایلاند در آنها طرح و برجـسته شـوند، در معرض ديد مخاطبان قرار میدهند. مثالي كه محققان ما در اين زمينه ارائه میکنند برپايي يك گردهمايي بزرگ عليـه جنـگ ويتنـام است كه رسانهها همه شعارها و دیدگاههای مطرحشده در اين گردهمايي را ناديده گرفتند و فقط مسئله خشونتي را كه در ضـمن آن حادث شد، برجسته كردند. (همان منبع؛17)
2-1-2-6 غیرمنتظره بودن21:
منظور گالتونگ و روگ از غيرمنتظره بودن يك رويداد، غیرقابلپیشبینی بـودن و نـدرت رويـداد اسـت. طبعـاً ايـن معنـا را بايـد ارزشهایی همچون معنیدار بودن (ارزش چهارم) و همخواني و هماهنگي (ارزش پنجم) يافت. بنابراين، تازگي رويدادهاي غيرمنتظره را بايد در گسترههای آشنا و قابلانتظار جستجو كرد. (همان منبع؛17)
2-1-2-7. استمرار22:
استمرار يا تداوم ناظر بر خبر جاري23 است. اگر خبري تحت پوشش خبري قرار گيرد، تـا زمـان مـشخص بهطور مستمر تحت پوشش خبري خواهد باشد. (پورنوروز؛1380؛236)
2-1-2-8. تركيب24:
تركيب آمیزهای از انواع رويدادهاست. بهعنوانمثال، اگر روزنامهای حاوي چنـدين خبـر خـارجي اسـت، چنـد خبـر داخلـي بـه آن میافزایند تا توازن خبري را برقرار سازند. يا روزنامهای كه در يك صفحه خود چند خبر منفي دارد، با استفاده از يك يا دو خبر
