
والدی نیستند، آنها اجزاء خودمختار و مستقل هست ندو اصولا یک واحد قابل استفاده مجدد هستند که ممکن است همزمان توسط شرکاء مختلفی استفاده شده و یک عملیات مشخص را انجام میدهند. کنترل و ثبت حالت و توالی انجام کارها در جای دیگری مثلا هم نوا ساز مرکزی صورت میگیرد.
قابلیت شناسایی و کشف: قرارداد واسط استفاده از سرویسها بایست توسط شرکاء و کلیه عواملی که مجاز به استفاده هستند، قابل شناسایی و کشف باشد. از مزایای معماری سرویسگرا قابلیت جستجو بین ارائهدهندگان مختلف برای یک سرویس معین و انتخاب بهترین ارائه دهنده بر طبق معیارهای کیفیت سرویس و دیگر شاخصها میباشد که توسط این اصل محقق میشود.
2-4-4- نکات مهم سرویسگرایی
1-در این معماری ذینفعان با «چه چیز» سرو کار دارند و نه «چگونه». نگاه سرویسگرایی با جزئیات انجام فرآیند توسط سرویس دهنده سر و کار ندارد، بلکه بر نتیجه سرویس (خروجی) تاکید دارد.2-استاندارد و شفاف بودن ورودی و خروجی 3-مخفی سازی پیچیدگی داخلی از دید ذینفعان، سرویس گیرندگان نباید درگیر پیچیدگی و جزئیات قوانین داخلی سازمان سرویس شوند.4- سرویس گیرنده (ذینفع) بجای کنترل «مراحل و چگونگی» انجام کار، کیفیت نتیجه (خروجی) سرویس را کنترل میکند.5- سرویسگیرنده باید امکان مقایسه و انتخاب بین سرویس دهندگان مختلف برای یک سرویس را داشته باشد.6- سرویس میبایست با نگاه به استفاده در کاربردهای آتی و موقعیتهای دیگر طراحی شود و قابلیت استفاده مجدد داشته باشد.7- سرویسها نه تنها توسط سرویس گیرندگان فراخوانی میشوند، بلکه سرویس گیرندگان باید بتوانند با فراخوانی چند سرویس و ترکیب آنها، سرویس جدیدی را ارائه کنند و این معادل قابلیت ترکیب پذیری سرویسها میباشد.8-سرویسها از طریق کانالهای متنوع و به کمک فناوریهای مختلفی ارائه میشوند، اما ذات و طراحی سرویس مستقل از فناوری و طریقه ارتباط است و باید بتواند با تغییر فناوری ها همچنان قابل استفاده و قابلیت فراخوانی توسط ذینفعان مختلف را داشته باشد. [22]
2-4-5-مزایای معماری سرویسگرا
امروزه اولویتهای اصلی سازمانها برای رقابتی شدن، افزایش کارایی عملیاتی، رشد درآمد و تولید بیشتر است. [19]کارایی سازمان ارتباط مستقیم با چابکی و قدرت پاسخگویی سریع دارد. انعطافپذیری عامل اصلی برای کاهش زمان بازار و واکنش سریع به تغییرات است. قابلیت انعطاف میبایست در همه زمینههای سازمانی، نقشها، فرایندها، … به طور شفاف انجام شود. سرویسگرایی ایده ای است که کمک میکند تا سازمان بتواند در برابر تغییرات واکنش نشان دهد.در مقاله [22] بین مزایای فنی و مزایای کسب و کار حاصل از سرویسگرایی تفاوت قائل شده است. با دستیابی به چند هدف مهم استراتژیک سرویسگرایی، فواید استراتژیکی مهمی برای سازمان حاصل میشود: 1-افزایش قابلیت همکاری ذاتی 28، چون برنامههای نرمافزاری سرویسگرایی قابلیت تعامل پذیری بالایی دارند و به راحتی داده ها را به اشتراک میگذارند.البته برای رسیدن به این قابلیت حصول سه قابلیت سازگاری مفهومی 29،سازگاری فنی30 و سازگاری سازمانی 31مهم است.2-افزایش فدرال 32 بدین معنا که تا جایی که ممکن است منابع و برنامههای کاربردی، خودمختار و دارای حاکمیت مستقل بوده و با یکدیگر یکپارچه شوند.میزان فدرال بودن با تعداد حوزه سرویس گرای دارای سرویسهای مستقل قابل اندازهگیری میباشد.3-افزایش همترازی و کار و فناوری اطلاعات، هم ترازی بدین معنا که تا چه حد فناوری اطلاعات با نیازها،اهداف و استراتژیهای کسب و کار به درستی و به موقع هماهنگ است. [22]در واقع نقش کلیدی معماری سرویسگرا اتصال بین کسب و کار و فناوری اطلاعات است، بدین ترتیب فرآیندها میبایست از نگاه سرویسگرا دیده شوند و در سطح مدیریت حرفه پشتیبانی شوند. [21]
با رسیدن به اهداف استراتژیکی سرویسگرایی زیر، مزایای استرتژیکی برای سازمان حاصل میشود:
1-افزایش بازگشت سرمایه: برنامههای کاربردی سنتی در طول زمان توسعه مییابند اما پیچیدگی آنها هم افزایش مییابد که باعث افزایش هزینههای مالکان هم میشود، اما از آنجا که سرویسها قایلیت استفاده مجدد دارند در هنگام توسعه، پیچیدگی آنها به اندازه برنامههای سنتی افزایش نمییابد، در نتیجه سرویسها برای اهداف بیشتری قابل استفادهاند و میزان بازگشت سرمایه هم افزایش مییابد [22].
از طرفی معماری سرویسگرا مجموع هزینه صرف شده برای فناوری اطلاعات و سرویسهای حرفه را به دو روش کاهش میدهد. اول با حذف هزینههای میان افزارها و فناوریهای اختصاصی و جایگزین کردن آن با فناوریهای استاندارد مانند وب سرویس و دوم با ترکیب کارکردهای حرفه در قالب سرویس هائی که توسط واحدهای مختلف قابل استفاده باشد. [23]
2-افزایش چابکی سازمان: چابکی به معنای کارایی سازمان در پاسخ به تغییرات تعریف میشود [22] از طرفی معماری سرویسگرا شما را قادر میسازد تا به سرعت سیستمهای خود را تغییر دهید. این چابکی هم از جهت کارکردهای سیستم و هم از جهت تغییر جغرافیائی یا ارتقاء سکوها و حتی تغییر تأمین کننده فناوری میتواند باشد. [5]
3-کاهش بار33 فناوری اطلاعات: با رویکرد سرویسگرایی در سازمان و کنترل یکنواخت فناوری اطلاعات هزینههای عملیاتی، ضایعات، افزونگی، کاهش مییابد. افزایش قابلیت استفاده مجدد، نگه داری راحت سرویسها، تکامل مطبوع34 سرویسها (بهبود تدریجی سرویس بدون داشتن اثری منفی در نحوه خروجی و عملکرد سرویس) و رویکرد تدریجی فرایندهای سرویسگرایی همگی باعث توسعه موثر و از طرفی کاهش بار فناوری اطلاعات میشود. [22]
یکی دیگر از مزایای مهم آن توانایی قابلیت استفاده مجدد از سرویسهای موجود میباشد؛ و این به نوبه خود موجب کاهش هزینههای توسعه و نگهداری و کاهش زمان توسعه و افزایش چابکی کسب و کار میشود.همچنین موارد دیگری از قبیل توسعه و اجرای تدریجی، یکپارچگی آسان با شرکاء داخلی و خارجی، استفاده مجدد از کد برنامه یا سیستم ها، عدم وابستگی سیستم ها و معماری به مکان فیزیکی، پشتیبانی از محصولات با طول عمر کوتاه (با وجود سرویسهای خوش تعریف و قابلیت استفاده مجدد)، ایجاد منابع جدید درآمدی، همسویی بهتر فناوری اطلاعات و کسب و کار و. از جمله مزایایی است که در سایر منابع اشاره شده است. [45]
2-4-6-لایههای معماری سرویسگرا
در ایجاد یک معماری سرویسگرا در حوزه کسب و کار از رویکردهای مختلف کشف سرویس میتوان استفاده کرد. در این مطالعه هدف پرداختن به جزئیات سرویس نسیت، بلکه آشنایی کلی با سرویسهاست. تعربف نهایی از سرویسها و پیادهسازی شامل ارائه معماریهای فنی و راه حلهای طراحی و پیادهسازی میباشد. [42]
متدولوژیهای مختلفی برای تعریف سرویسها وجود دارد و هر کدام میتوانند مشخصه ها و کارهای گوناگونی را انجام دهند و و ارائه یک فرمول مشخص برای تعیین و تعریف سرویسها غیرممکن است. تنوع فرایند ها و توابع کسب و کار زیاد است. سرویسها مسئولیتهای گوناگونی دارند.متدولوژی مراحل توسعه و جریانهای کار مورد نیاز در طی ساخت یک برنامه را مشخص میکند. [33]بهترین راه برای طبقهبندی سرویسها، مطرح کردن لایههای مختلف معماری سرویسگرا و مراحل توسعگان میباشد. در شکل (2) لایههای مختلف معماری سرویسگرا نشان داده شده است.
شکل (2)-لایههای مختلف معماری سرویسگرا [22]
سه لایه اصلی در معماری سازمانی سرویسگرا شامل «کسب و کار»، «سرویس» و «سیستمهای اطلاعاتی» میباشند. سرویسها به سه نوع پایه، ترکیبی و فرایند تقسیمبندی میشوند. سرویسهای ترکیبی، ترکیبی از سرویسهای پایها ندو در لایه هم نواسازی فعالیت میکنند. لایه هم نواسازی بین منطق برنامههای کاربردی (سرویسهای پایه) و منطق کسب و کار (سرویسهای فرایندی) ارتباط ایجاد میکند. سرویسهای فرایندی شامل سرویسهای ترکیبیاند و فرایندها توسط موتور فرایندی (کنترل کننده مرکزی) کنترل میشوند. کار برنهایی از طریق واسطهای گرافیکی به فرایندها دسترسی دارد. [22]
طبق تقسیم بندی انواع سرویسها در این معماری میتوان لایههای سرویسهای فرآیندی، لایه سرویسهای حرفه و لایه سرویسهای نرمافزاری را برشمرد. در اینجا مختصری از وظایف هر لایه بیان میشود:
-1لایه سرویسهای فرآیندی: در لایه سرویسهای فرآیندی که هم نوا ساز سرویسها دران صورت میپذیرد میتواند منطق فرآیند را به عملیات سرویسها متصل کند، در اینجاست که فرآیندهای حرفه با سرویسها متصل میشوند و به کمک هم نواسازی، جریان کار و محدودیت ها، شرط ها و قوانین مشخص حرفه از فعالیتها جدا میشوند، ترتیب و جریان فراخوانی سرویسها در هم نوا ساز اصلی در قالب زبانهایی چون BPEL پیادهسازی میشود، در عوض فعالیتهای حرفه که اکنون به صورت سرویسها پیادهسازی شدهاند از منطق و حالت فرآیندها جدا شدهاند و به صورت واحدهای خودمختار قابل فراخوانی در سطح سازمان و حتی خارج آن میشوند و این منطق به راحتی توسط ذینفعان قابل فهم است و طراح سرویس دغدغه ترتیب و روال اجرایی فرآیند اصلی را ندارد. سرویسهای حرفه سرویسهای نرمافزاری را فراخوانی میکنند، همچنین سرویسهای نرمافزاری مسئول پیادهسازی یک عملیات تعریف شده و مشخص هستند. هم نواسازی باعث میشود پیچیدگی ها و قوانین جزیی حرفه از دید ذینفعان این لایه مخفی شود و باعث انعطافپذیری و چابکی تعریف و اصلاح مؤلفههای سازنده فرآیندها شده و جزییات روال ها و قوانین به لایههای پایین تر منتقل میشود.
-2لایه سرویسهای حرفه: سرویسهای این لایه بر دارنده مؤلفههای اصلی انجام کسب و کار سازمان هستند. از نگاه لایه کسب و کار، معماری سرویسگرا کمک میکند اتصال بین فرآیندهای حرفه با فناوری اطلاعات منعطف باشد بطوریکه با تغییر فرآیندها، فناوری نیز به آسانی هماهنگ شود. اتصال بین حرفه و فناوری از طریق تعیین سرویسها محقق میشود که واسط بین این دو هستند. تفاوت این لایه با لایه قبل در اینجاست که ذینفع سرویسهای این لایه، کارشناسان داخلی سازمان هستند در حالی که سرویسهای لایه قبل با کاربران خارجی و مشتریان سروکار داشته و منطق حاکم بر آن سرویسها از جنس قوانین و منطق قابل فهم برای شرکاء و مشتریان است. با هر پیکربندی معماری این لایه، میزان قابلیت استفاده مجدد، انعطافپذیری و سایر معیارها متفاوت خواهد بود. چگونگی چیدمان و معماری این لایه از مهمترین موضوعات موثر در موفقیت و کارایی معماری سرویسگرا بوده و از مهمترین گامهای تحلیل و طراحی سرویسگرا میباشد. این سرویسها با منطق حرفه سر و کار دارد، این منطق میتواند شامل وظایف واحدها، ترتیب فعالیت ها، وابستگی بین فعالیت ها و منابع و به طور کلی بر دارنده کلیه روال ها و محدودیتهای سازمان باشد… منطق این لایه از مدل فرآیندی سازمان و مصاحبه با کارشناسان خبره قابل استخراج است و معمولاً از خبرگان سازمان و مستندات مورد تایید استفاده میشود. این سرویسها به دو دسته وظیفه محور و موجودیت محور طبقه بندی میشوند.
لایه سرویسهای نرمافزاری: این لایه در سطح فناوری بوده و تشکیل دهنده سطح زیرین معماری سرویسگرا است. در این لایه بعضی از سرویسها از نو طراحی و پیادهسازی میشوند ولی گروه دیگر بر روی نرمافزارهای موروثی عمل نموده و قابلیتهای مورد نیاز را تحت شکل سرویس ارائه میدهند، با این روش کارکردهای یک نرمافزار کاربردی با هر سکو و فناوری که پیادهسازی شده باشد، قابل ارائه جهت استفاده سایر سرویسها میباشد. کلیت منطقی (قوانین، توالی ها، محدودیت ها، انتخاب ها و.) توسط این سرویسها نگهداری میشود در حد جزیی و تفصیلی است و متشکل از دو بخش مرتبط با حرفه و مرتبط با فناوری است. منطق حرفه میتواند شامل فرمول ها و قوانین تخصصی سازمان باشند، برای جمع آوری این اطلاعات، معمولاً از خبرگان سازمان، آیین نامه ها و دستورالعملهای مربوطه استفاده میشود.
نوع دیگری از منطق و قوانینی که در این سطح وجود دارد مربوط به سیستمهای
