
اسلام به ضميمه چند رساله ديگر، ص 74.
380 . «ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ خدا نمىخواهد براى شما رنج و مشقت ايجاد كند، بلكه اراده خدا اين است كه شما را پاكيزه گرداند. [مائده، آیه 6]
381 . مطهری، فطرت، صص 29- 20.
382. طباطبايى، بررسىهاى اسلامى، ج1، ص 58 و 59؛ طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان، ج4، ص 297؛ طباطبايى، مجموعه رسائل (علامه طباطبائى)، ج1، ص 187؛ طباطبايى، على و فلسفه الهى، ص 17.
383. طباطبايى، بررسى هاى اسلامى، ج1، ص 57- 100.
384. همان، ص 77.
385 . سوره طه، آیه50.
386 . طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج14، ص 166- 168.
387 . همان، ج 20، ص 297.
388 . شمس، 9- 10.
389 . نحل، 78؛ و اعلی، 15.
390 . طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 312.
391 . بر این اساس، برخی بیان داشتهاند که نفس انسان در آغاز پیدایش، هیچ تصوّر و تصدیق فطری و نیز هیچ ارزش و گرایش فطری ندارد، بلکه هر گرایش، اعم از فطری و غیرفطری، پس از علم نفس به غایت آن و ارزشمندیِ آن غایت حاصل میشود. [حسن سعیدی و محمدرضا محمدی طیب، بررسی فطرت با تکیه بر تفسیر المیزان، ص 60.]
392 . طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 250.
393. همان، ج2، ص 149.
394 . همان، ج9، ص 43.
395 . اللیل، 12.
396 . طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج7، ص 277.
397. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 260.
398. همان، ج9، ص 43.
399. همانجا.
400 . طباطبايى، شيعه: مجموعه مذاكرات با پرفسور هانرى كربن (خسروشاهى)، ص 95.
401. طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان، ج9، ص 53.
402 . طباطبايى، بررسیهای اسلامی، ج 1، به کوشش سیدهادی خسروشاهی، ص 66.
403 .طباطبايى، شيعه در اسلام (طبع قديم)، ص 135.
404 . طباطبائي، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 274.
405 . طباطبايى، محمد حسين، المیزان فی تفسیر القران، ج 10، ص 104، ص 261؛ ج 18، ص 123؛ ترجمه تفسير الميزان، ج 10، ص 151؛ ص 388؛ ترجمه و شرح بداية الحكمة، ترجمه علی شیروانی، ج 3، ص 255.
406 . طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 261.
407 . همان ، ج 18، ص 123.
408 . همان، ج 20، ص 280؛ طباطبايى، رساله لب اللباب به ضميمه مصاحبات علامه سيد محمد حسين طباطبائى (طبع جديد)، ص 55.
409 . طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 250 ؛ نقدهاى علامه طباطبائى بر علامه مجلسى ( حواشى بر بحار الانوار )، ص 264.
410 . طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص 274.
411 . شاید تعبیر من علوی و سفلی در تعبیر مرحوم مطهری هم، الهام گرفته از این رهیافت علامه طباطبایی باشد.
412. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 183.
413 . طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 280.
414. همان، ج 1، ص 183.
415 . سوره اعراف، آیه157؛ سوره مائده، آیه 90؛ سوره مدثر، آیه 5؛ سوره توبه، آیه 95؛ سوره انعام، آیه 145؛ سوره انبیاء، آیه 74.
416. طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج10 ؛ ص 261.
417 طباطبايى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص 180.
418 . طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص 148.
419 . همان، ج 20، ص 298.
420 . همانجا.
421. طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 56.
422 . طباطبايى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج4، ص 150.
423. طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن ، ج3، ص 134.
424. حرکت جوهری، حرکت ذاتی و درونی اشیاء است که منشأ حرکتهای ظاهری پدیدهها و موجب تغییر در ذات و جوهره شیء میگردد. به عبارت دیگر حرکت جوهری به معنای سیلان و حرکت در نهاد و حقیقت و اصل شیء است. در این رابطه رجوع کنید به: [ملاصدرا، (1419ق). الحکمة المتعالیة فی اسفار العقلیة الاربعه، ج3، صص 24- 26].
425 . برای مشاهده این دلایل رجوع کنید به: [ملاصدرا، (1419ق). الحکمة المتعالیة فی اسفار العقلیة الاربعه، ج 2: 176 و ج 3: 101-105، ج 4: 276 و ج 6: 47، ج 7: 290.]
426 . طباطبایی، الميزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 377.
427. طباطبايى، روابط اجتماعى در اسلام به ضميمه چند رساله ديگر، ص 86.
428 . برای مطالعه بیشتر در این رابطه رجوع کنید به : [طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان، ج1، صص 516 تا 570].
429. شريعتى سبزوارى، محمد باقر، تحريرى بر اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 2، ص 185- 186.
430 . طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج1، صص 378- 379.
431 . همان، ج1، ص 379.
432 . علامه در اثر خاصی تمام این امیال را در کنار هم بیان نفرمودهاند. مولف بر اساس این اصل کلی در کلام علامه که «هر فعلى كه بمقتضاى اراده و انديشه از انسان سرمىزند، خواه ناخواه از ميلى سرچشمه مىگيرد و غایت فعل، ارضاء آن میل است» تلاش کرده است تا در آثار مختلف ایشان، برخی از امیال را به عنوان مثال نام ببرد. مثلاً علامه از میل به خود دوستی و نوع دوستی در (مجموعه رسائل، ج1، ص 162)، میل به نیکنامی در (روابط اجتماعی در اسلام، ص 90)، میل به پیروی از حق در (ترجمه المیزان، ج13، ص 547)، تمایل به بقاء در (ترجمه المیزان، ج2، ص 210) و به طور کلی قوای شوقیه چون میل به استراحت کردن، مقام و کامیابی جنسی، تمایل به علم و حقیقت جویی، تمایل به پرستش و هنر و آفرینندگی و… که هر يك از اين ميلها از مبدأ و قوهاى در وجود انسان ناشى مىگردد ( ترجمه و شرح بدایه الحکه، ج2، ص 341) بحث کرده است.
433. طباطبايى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص: 185.
434. دومين كنگره فرهنگى به مناسبت سالگرد رحلت مرحوم علامه محمدحسين طباطبائى، دومين يادنامه علامه طباطبائى، ص 121.
435. مثلاً لذّتی که از خوردن غذا حاصل میشود بسیار نازلتر از لذتی است که از کشف مجهولات و تحصیل علم حقیقی حاصل میشود، کما اینکه لذّت تحصیل علم نیز بسیار نازلتر از لذّتی است که از فهم ذات و فانی شدن در ذات اقدس الهی حاصل میشود.
436. طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص 288.
437 . طباطبايى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص 193.
438. همان، ج2، ص 193.
439 . بر همین اساس، عالمان حقیقی، تمامى رغبتها و اميال مختلف خود را متوجه يك سو كردهاند و آن هم رضاى خدا است. [طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان، ج 11، ص 215]
440 . برهمین اساس، علّامه تشخیص فطریِ فضیلت را از جمله خصایص انسان دانسته و عشق به سوی حسن و گرایش به عدل، طلب خیر و سعادت، رشد و حق را نیز به طبع انسان نسبت میدهد. [طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان، ج 16، صص 267- 269؛ ج1، ص 95؛ ج17، صص 379- 380؛ ج 20، ص 337]
441 . أن إلهام الفجور و التقوى و هو العقل العملي من تكميل تسوية النفس؛ الهام فجور و تقوا همان عقل عملى است، كه از نتايج تسويه نفس است. (طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 298؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج 20، ص 500)
442. طباطبايى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص 180.
443 . «تصميمگيرى برای انجام بایدها و پرهیز از نبایدها براساس تشخيص مصالح و مفاسد است و مصالح و مفاسد هم از راه شناخت مجموع هستى و ارتباط اجزاء آن با سعادت انسان بدست میآيد.» [دومين كنگره فرهنگى به مناسبت سالگرد رحلت مرحوم علامه محمدحسين طباطبائى، دومين يادنامه علامه طباطبائى، ص 124]
444. طباطبايى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص 20.
445. همان، ج5، ص 134.
446 . دومين كنگره فرهنگى به مناسبت سالگرد رحلت مرحوم علامه محمدحسين طباطبائى، دومين يادنامه علامه طباطبائى، ص 124.
447. طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان، مقدمه، ص 21.
448 . طباطبايى، بررسىهاى اسلامى، ج1، ص 571.
449. طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 250.
450 . همان، ج 16، ص 192.
451 . همان، ج 10، ص 261.
452 . «فإن من القوانين الحقيقية الحاكمة في نظام الكون ناموس تكميل الأنواع و هدايتها إلى غاياتها الوجودية» (طباطبایی، المیزان، ج 10، ص 260)
453 . طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 261.
454. طباطبايى، بررسى هاى اسلامى، ج1، ص 81.
455 . طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج7، ص 372.
456. المیزان فی تفسیر القرآن، ج9، ص 43.
457 . طباطبايى، بررسى هاى اسلامى، ج1، ص 82.
458 . همانجا.
459. طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، صص 192- 193؛ ترجمه تفسير الميزان، ج16، ص 288.
460 . طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 383.
461 . همان، ج 16، ص 192.
462 . همانجا.
463 . دومين كنگره فرهنگى به مناسبت سالگرد رحلت مرحوم علامه محمدحسين طباطبائى، دومين يادنامه علامه طباطبائى، ص 121- 122.
464 . همانجا.
465. طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 383.
466 . همان، ج 10، ص 260.
467. همان، ج9، ص 53.
468 . طباطبايى، شيعه: مصاحبات علامه طباطبائى با هانرى كربن (شاهجوئى)، ص 83.
469 . همان، ص 83- 84.
470 . طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 157؛ ج 15، ص 132.
471 . بر همین اساس در آیات شریف قرآن بیان شده است که : «ربّنا الذي أعطي كلّ شيءٍ خلقه ثمّ هدي» طه، 50.
472 . طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 179.
473 . طریحی، مجمع البحرین، ج5، ص 425.
474. روم، 30.
475. بقره، 213.
476. اعراف، 44ـ 45.
477. طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 389.
478 . همان، ج2، ص 346.
479 . همان، ج7، ص 73.
480. همان، ص 379.
481 . همان، ص 73.
482 . همان، ج2، صص 149ـ 150.
483 . طباطبايى، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 379.
484 . سوره ملک، آیه 10.
485 . این از نکات مورد اختلاف دیدگاه عقلگرایانه به اخلاق در اسلام با پیروان نظریههای امر الهی است، که پیروان نظریههای امر الهی تجهیز انسان به هدایت تکوینی را باور ندارند و تنها دل به هدایت تشریعی میبندند.
486 . طباطبايى، بررسى هاى اسلامى، ج1، ص 32.
487. حجرات، آيه 12.
488 . طباطبایی، مجموعه مقالات و پرسشها و پاسخها، به کوشش و مقدمه سید هادی خسروشاهی، ج2، ص 287.
489 . طباطبايى، بررسیهای اسلامی، ج1، ص 38- 39.
490. سوره الحجر، آیه 21.
491. طباطبايى، شيعه: مصاحبات علامه طباطبائى با هانرى كربن (شاهجوئى)، ص 85.
492 . طباطبايى، بررسى هاى اسلامى، ج1، ص 41.
493 . طباطبايى، روابط اجتماعى در اسلام به ضميمه چند رساله ديگر، ص 70- 71.
494 . طباطبايى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص 208.
495 . شريعتى سبزوارى، تحريرى بر اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص 315.
496 . برای مطالعه بیشتر در این رابطه رجوع کنید به: رابرت ال. هولمز، مبانی فلسفه اخلاق، ص 217- 220.
497. زلزله، آيه 8.
498 . لذا با تعابیر متفاوتی چون «مَنِ اسْتَوَى يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُون» یا «مَنِ اعْتَدَلَ يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ»، از وجود مقدس امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که اگر کسی دو روز از عمرش با هم مساوی باشد، ضرر کرده است. (شهيد ثانى، منية المريد، ص 435)
499. طباطبايى، اعجاز قرآن، ص 78.
500. همان، ص 81.
501. Bernard Williams, Moral Luck (Cambridge: Cambridge University Press, pp 101–102.
502. طباطبايى، الميزان فى تفسير القرآن، ج1، ص 379.
503 . همان، ج1، ص 380.
504 . همانجا.
505 . همان، ج1، صص 379- 380.
506 . همان، ج1، 371.
507 . طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 380.
508 . برای مطالعه بیشتر در این رابطه رجوع کنید به: [اسلامی، سید حسن، اخلاق فضیلتمدار و نسبت آن با اخلاق اسلامی، صص 17- 18].
509. طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان، مقدمه، ص 26.
510. طباطبايى، المیزان فی تفسیر القرآن، ج1، ص 373.
511 . همان، ص 375.
512 . همان، ص 374.
513 . طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص: 138.
514 . همان، ج2، ص 185.
515. طباطبايى، نهاية الحكمة، ترجمه و شرح علی شیروانی، ج3، ص 157.
516 . طباطبايى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص 195.
517 . همان، ج2، ص 195.
518 . همان، ص 197.
519 . همان، ج2، ص 201.
520 . همانجا.
521 .
