
مزایای این سیستم می تواند به شرح زیر باشد؛ از ساده انگاری موجود در رویکرد بودجه افزایشی که فرض می شود اقدامات آینده خیلی شبیه اقدامات جاری اند، جلوگیری می کند؛ مشارکت تعداد زیادی از کارکنان برای تهیه مجموعه های تصمیم که ممکن است ایده های مفیدی شود و رضایت کاری مناسبی نیز برای آنها فراهم کند (خان محمدی و همکاران،1390).
جدول2-1- مقایسه ویژگیهای انواع تكنیكهای بودجه بندی
سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت
سیستم بودجه بندی بر مبنای صفر
سیستم بودجه بندی عملیاتی
سیستم بودجه بندی برنامه ای
سیستم بودجه بندی افزایشی
سیستم بودجه بندی سنتی یا متداول
ویژگی
خروجی محور و
هزین هها در راستای
انجام فعالیتها
هزینه ها در قبال
اهداف در نظر گرفته
شده جهت دستیابی
به آنها
ارائه زنجیره ای
نتیجه محور برای
دستیابی به یک هدف
خاص
هزینه ها در قبال
مجموع های از
فعالیتها در راستای
یک هدف خاص
هزینه ها بر مبنای هر
یک از اقلام ورودی
هزینه ها بر مبنای
اقلام ورودی سال
گذشته
محتوی
هزینه ها بر مبنای
فعالیتها و در راستای
تحقق اهداف
آینده نگر، با فرض
دستیابی به طور صد
درصد به اهداف
داده هایی در مورد
دروندادها، ستاند هها،
تاثیرات و دستیابی به
هر هدف
هزینه ها برای برنامه ها
دروندادهای
سرمایه ای و عملیاتی
خریداری شده
گذشته نگر و در
راستای دستیابی به
اهداف منظور شده در
سال قبل
شکل
فعالیت محور در
راستای دستیابی به
اهداف
تمرکز بر اهداف
تمرکز بر نتایج
اعمال کنترل بر
دروندادها
کنترل دروندادها
گذشته نگر و اعمال
کنترل بر دروندادها با
توجه به سال پایه
گرایش
تعهدی مبتنی بر
جریان منابع اقتصادی
تعهدی مبتنی بر
جریان منابع اقتصادی
تعهدی مبتنی بر
جریان منابع اقتصادی
تعهدی تعدیل شده
نقدی یا نقدی
تعدیل شده
نقدی
مبنای حسابداری
مورد نیاز
حسابرسی عملکرد
حسابرسی عملکرد
حسابرسی عملکرد
حسابرسی رعایت
و مالی
حسابرسی رعایت
و مالی
حسابرسی رعایت
و مالی
نظام حسابرسی
مورد نیاز
2-2-10- بودجه بندی دستوری
بودجه نويسي ابزار يا وسيله اي براي برنامه ريزي، هماهنگ كردن امور، ايجاد انگيزه، اعمال كنترل و ارزيابي عملكرد است. بودجه بندي از وظايف مديران و بودجه، ابزاري براي كنترل، ايجاد انگيزه و ارزيابي عملكرد است. مطالعات زيادي نشان مي دهند كه مشاركت كاركنان سطوح مختلف در تهية بودجه، موجبات بهبود عملكرد و دستيابي به اهداف سازماني را فراهم مي آورد .فرايند بودجه نويسي مي تواند مسير رو به پايين يا مسير رو به بالا بپيمايد. اگر فرايند بودجه بندي مسير رو به پايين بپيمايد، مديريت براي كل سازمان (از جمله براي سطوح پايين تر) بودجه ها را تعيين مي كند. اغلب اين روش را “بودجه بندي دستوري” مي نامند. از سوي ديگر فرايند “بودجه بندي مشاركتي “مسير رو به بالا مي پيمايد و ايجاب مي كند افرادي كه از اين بودجه متأثر مي شوند، از جمله كاركنان رده هاي پايين تر در فرايند تهية بودجه مشاركت جويند مشاركت انگيزش را نيرومند مي سازد، زيرا كاركنان احساس مي كنند مورد پذيرش بيشتر هستند و در كارهاي آن درگيرند. از اين راه احساس احترام به خود، رضايت شغلي و همكاري با مديريت مي تواند بهبود يابد. پيامدهاي مشاركت اغلب در قالب كاهش تعارض و فشار عصبي در كار، تعهد و دلبستگي بيشتر به هدف ها و پذيرش بهتر از دگرگوني ها پديدار مي شود (رجبی وهمکاران، 1393).
2-2- 11- مفهوم مشارکت در بودجه بندی
عموماً مشارکت در بودجهبندی به گسترهای برمیگردد که زیر دستان در آمادهسازی بودجه و تأثیر بر اهداف بودجه مشارکت داردند. (میلانی 1975) و شیلدس (1998) مفهوم را همچون فرایندهایی که مدیر با آن درگیر است و در تعیین بودجهاش مؤثر است، تعریف میشود. در هر دو تعاریف، دو بعد از مشارکت را در بردارند: فرصتی برای ایجاد ورودی در بودجهبندی (یعنی نظر) و توانایی تأثیر بر بودجه نهایی (یعنی انتخاب). به نظر به فرایندهای کنترل و انتخاب شامل اختیار تصمیم است که تأثیرات مثبتی بر نگرشهای زیردستان (مرئوسان) و رفتار آنان دارد (Nahartyo,2013).
مطابق بامیلانی22 (1975)، مشارکت مفهومی است که برای توصیف حوزه ای که در آن تابع یا مرئوس مجاز به انتخاب دوره های شخصی عمل و رفتارش است. مشارکت بودجه بعنوان مهندسی در نظر گرفته می شود که در آن مدیران در ایجاد بودجه و نفوذ فرآیند مربوط بدان در طول پیامد فرآیندهای تصمیم گیری مشارکت می کنند نه تنها سبب ارزش بیشتر آن می شود بلکه بعنوان عامل انگیزه برای مرئوسین در راستای برآورد اهداف مدیریتی معین می باشد Zainuddin & Isa,2011)).
برانل23(1982)مشارکت بودجه را به عنوان میزان نفوذ زیردستان و دخالت آنها در تنظیم بودجه تعریف می کند. بودجه بندی مشارکتی، تعدادی از مزایای بالقوه را برای سازمان هایی که چنین رویکردی را اتخاذ می کنند ارائه می دهد. مشارکت بودجه برای زیردستان، دربخش های مختلف یک شرکت خاص, بعنوان یک واسطه عمل کرده و به بحث، تبادل و جمع آوری اطلاعات مربوط به شغل واطلاعات برای کمک به فرایند تصمیم گیری(نوری وپارکر، 1998 موری، 1990)می پردازد. بنابراین،آن ها می توانند هماهنگی و ارتباط بین مدیران را تشویق نموده و درک بیشتری از اهداف سازمانی را ترویج دهند. دقت برآورد بودجه نیز ممکن است به دلیل آماده سازی بودجه توسط افراد نزدیک به عملیات افزایش یابد. آرگریس24(1953) اشاره کرد که افزایش مشارکت در بودجه به سازمان برای به دست آوردن میزان پذیرفته شده بودجه کمک می کند. مشارکت بودجه نیز به افزایش انگیزه ونگرش کاری کارکنان، رسیدن به تعهد به هدف سطوح بالاتر از مدیران سطح پایین تر و بهبود تقارن اطلاعات بین مدیریت ارشد و مدیریت سطح پایین، کمک می کندminai et all,2014) ).
کرن25 (Kren) بيان داشت كه مشاركت در بودجه بندي منجر به افزايش اطلاعات در دسترس كارمندان شده، اين عامل منجر به افزايش كارايي مديران مي شود. او همچنين بيان كرد كه با افزايش ناپايداري و نوسان در محيط سازمان ، آثار مثبت عملكردي مشاركت در بودجه بندي افزايش مي يابد ميا (Mia) دريافت. عملكرد و مشاركت در بودجه بندي به وسيله سختي شغل تعديل مي شود ( توکلی محمدی و همکاران، 1386).
بودجه بندي مشارکتی می تواند موجب افزایش توانمندي ها، مشارکت گروه هاي حاشیه، تخصیص بهتر و کاراتر بودجه ها، استفاده مناسب تر از منابع، اثر بخشی سیاست هاي مالی و…. شود. به عبارتی دیگر این روش براي ذینفعان این فرصت را فراهم می آورد که در فرآیند تصمیم گیري و در زمینه ي هزینه ها و بودجه ها مشارکت داشته باشند. این روش هم چنین داراي پتانسیل بسیار بالایی براي بخش تحقیق و ترویج در سازمان است .( Sintomer,2008)
2-2-12- مزیت مشارکت در بودجهبندی
مشارکت بودجهبندی (بامبانگ سارجیتو و اسماد ماتاهر 2007:3)26 با همچون یک فرایندی در سازمانهاست که مدیران را در تعیین اهداف بودجه که مسئولیت آن با مدیران است، درگیر میکند. مشارکت مزایای زیادی برای سازمان دارد و تقریباً از تحقیق مشارکت ناشی شدهاست. مشارکت تأثیر مثبتی بر نگرشهای کارمندان، افزایش کیفیت و کمیت محصول و افزایش هماهنگی و همکاری میان مدیران را نشان دادهاست. مشارکت در بودجه بخش عمومی همگانی میان قوه مجریه و قانونگذاری و عموم با یکدیگر در بودجه ریزی کار میکنند رخ میدهد. بودجهای که توسط رئیس ناحیه از میان طرحهای کاری واحدها ایجاد شدهبود، به بخش اصلی تحویل میشود و به رئیس ناحیه پیشنهاد شد. و سپس مشترکاً با DRRD یک بودجه ای جمعبندی شده که مطابق با مقررات محلی مناسب ایجاد شدهاست. فرایندهای بودجهبندی با نگرش عملکرد در کپمنداگری شامل رهنمود طرح (draft gvidrline) بودجه میباشد که ماردسیامو27 (2001) بیان داشت که بودجه با نگرش عملکرد یک سیستم بودجهای است که دستیابی به نتایج عملکرد یا خروجی هزینه اختصاص یافته نقشه را ترویج کرده و یا یک ورودی تعریف شده است و توسط تیم بودجه اجرایی با واحدهای سازمانی منطقه اجرا شدهاستMurdayanti et al,2013) ).
مشارکت بودجهبندی یکی از عوامل کنترل بودجهبندی است. همانگونه که اسچیف و لوین28 (1970) گزارش دادن، با توجه به نقش بودجههای مالی در فرایندهای کنترل و برنامهریزی مشترک، زمانی که بودجههای مالی اسناد برنامهریزی هستند، بطور گستردهای در سنجش عملکرد سیستم کنترل فهم هستند. این نویسندگان مشارکت بودجهبندی را به عنوان فرایندهایی که مدیران در بودجهبندی دخیل هستند و تأثیری بر مجموعه اهداف بودجهبندی دارند.، تعریف کردند. آنان بیشتر کنترل بودجهبندی مشارکتی را به عنوان پاسخ به نیاز سازمانهای عمومی برای بدستآوردن درک محیطشان توصیف کردند. کنترل بودجهبندی مشارکتی در حل مشکل کمک میکند و اهمیت بیشتر آن ترویج اطلاعات مشترک میان سطوح اجرایی و افزایش عملکرد در بخش عمومی سازمانهاست (Olabode et al,2012).
مشارکت در تصمیم بودجه بودجه بندی سبب ارتباط و موافقت هدف مالی سازمانی می شود. با اهداف مشخص، اقدام و عمل کارمندان در جهت دستیابی به هدف سازمانی، سازنده خواهد بود .از طریق مشارکت، ممکن است که مرئوسین فرصت ارائه اطلاعات اساسی در خصوص نیازمندیهای وظیفه را داشته باشند. مرئوسین بطور معمول به خوبی آشنا با محیط کاری و مافوق هستند. همچنین با ارتباط مرئوسین درفرآیند تصمیم گیری، مافوقین قادر به تصمیم گیری بهتر هدف بودجه هستند که به نوبه خود کارمندان را تحریک به دستیابی بودجه می نمایند. تعدادی از مطالعات موجود به ارتباط مثبت بین مشارکت و انگیزه پی برند (بعنوان مثال، هوفستد 1968؛ کنیس 1979؛ موچانت 1981؛ سیر فوس و مونکا 1973). هرچند برونل و ام سی انیس (1986) به چیزهای دیگری پی بردند و پیشنهاد می کنند که ارتباط بین مشارکت بودجه و انگیزه می تواند آن را هدایت و رهبری نماید و ممکن است که از طریق عدالت روندی غیر مستقیم عمل نمایند Zainuddin & Isa,2011)).
2-2-13- نقش کارکنان در مشارکت بودجه بندی
هارتر29 (2009) مشارکت را احساس تعلق و اشتیاق به کار تعریف می کند. در مشارکت، کارکنان قابلیت های کاری خود را به صورت فیزیکی، شناختی و احساسی در میزان کیفیت عملکرد شان نشان می دهند. درک رابطه میان میزان مشارکت وتأثیر آن بر عملکرد باعث گردیده که پژوهشگران به طور طبیعی به استراتژی هایی که افزایش سطح مشارکت را به همراه دارند، توجه بیشتری داشته باشند. تحقیقات نشان می دهد، بسیاری از سازمان ها، کارکنان، با توجه به میزان قدرت آنان در محیط کاری و براساس یک برنامه سالیانه ارزیابی می گردند و مشارکت آنان گویا تحت تدثیر تعاملات روز مره گروهی با مدیران و همکاران آنها در سطح عملیاتی است. مطالعات سالهای اخیر نشان می دهد که انحراف معیار کارهای گروهی از دیدگاه گالوپ فاصله داشته است. به نظر می رسد که بیشترین که بیشترین نتایج عملکرد در محیط هایی ست که افراد به هم نزدیک ترند. از این رو، مدیران سرپرست می بایست به ایجاد محیطی مبادرت کنند که کارکنان درآن به صورت گروهی فعالیت نموده و عملکرد آنان به صورت هم افزا از توان یک دیگر بهره مند شده باشند (سلطانی و همکاران، 1393).
مشارکت کارمندان، موضوع مهمی در پژوهش حسابداری مدیریتی محسوب می شود. اکثر مطالعات، مشارکت بودجه ای رامورد بررسی قرار می دهند: میزان تاثیر مدیر تابعه برای تنظیم بودجه واحدش. درفوس30 (2009) روش متا آنالیز را مورد اجرا قرار داده و 11 پیامد مثبت بودجه بندی مشارکتی را تشخیص داد که در تمامی این نمونه ها تعمیم داده می شود (بطور مثال اثر مثبت مشارکت بودجه ای در ارتباط با سودمندی بودجه).
با این حال مشارکت کارمندان می تواند فراتر از تنظیم اهداف بودجه ای فی نفسه عمل کند که به نوبه خود فرآیند لازم برای توسعه و اجرای حسابداری مدیریت گستردش داده و هدف ازمطالعه، ارائه توضیحات کلی چرایی ارتباط مشارکت PM در راستای ابتکارات کارمندان با بررسی 3 متغیر میانی مهم همزمان می باشد (Groen et al,2012).
رشد و بقای هر سازمان می تواند تا اندازه ای به کیفیت منابع
