
دلار برای فعالیتهای پیشگیری و 1.5میلیارد دلار برای مراقبتهای اصلی بهغیر از داروهای آنتیویروسی موردنیاز بود،110اما فقط 300 میلیون دلار در کشورهای درحال توسعه هزینه شد.
در جولای سال 2000 بانک جهانی اعلام کرد که هیچ سقفی برای مبلغی که باید برای مبارزه با گسترش HIV/AIDS در دسترس باشد وجودندارد اما تعهد اولیه آن فقط 500میلیون دلار برای کل آفریقا بود. این پول در چهارچوب یک برنامه HIV/AIDS چند کشوری برای آفریقا اختصاص داده میشود و به شکل وامهای کمبهره در دسترس قرار میگیرد. تعدادی از کشورها از پیشنهاد بنابر دلایلی که آنها میتوانند به طرز نامعلومی باعث افزایش بار بدهیشان شوند امتناع میکنند. در دسامبر سال2000، سند اتفاق آرا گردهمایی پیشرفته آفریقایی اعلام کرد که اهداکنندگان خارجی و مؤسسات مالی بینالمللی باید تعهدات مالیشان را برایHIV/AIDS و برنامههای توسعهیافته بسیار افزایش دهند و اضافه کرد که این کمک باید به شکل کمک مالی باشد نه وام.111
در این میان، جوامع بینالمللی تثبیت راهبردها و منابع را برای مبارزه علیه ایدز در آفریقا شروع کردهاند. در سال 1999 برای مثال از مشارکت بینالمللی علیه ایدز در آفریقا(IPAA)، همکاری در بین دولتهای آفریقایی، اهداکنندگان بینالمللی، آژانسهای سازمان ملل متحد، جامعه داخلی و بخش خصوصی درخواست کردند تا حمایت برای ساختارهای دولت بیثبات در کشورهای متأثر از جنگ را افزایش دهند.
از آغاز سال 2001، کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد دوباره به تلاش سازمان ملل متحد تأکید کرده است. دبیرکل از مدیران سیاسی درخواست کردهاست تا برای تغییر روند بیماریهای همهجاگیر تصمیم قاطع و فوری گیرند. در یک جلسهای در ماه آوریل سال 2001 در نیجریه، دبیرکل، تأسیس یک صندوق جنگ به ارزش 7میلیارد دلار تا 10میلیارد دلار برای مبارزه با بیماری در آفریقا و جلوگیری از شیوع مصیبتبار آن درخواست کرد. گروهی از هفت ملت اهدا کننده(G7) هماکنون برای تأسیس یک صندوق بهداشت جهانی برای تأمین بودجه اقدامات جهت ریشهکن کردن HIV/AIDS بهعلاوه مالاریا و سل درحال مذاکره میباشند.
اگرچه اطلاعاتی در مورد انتقالHIV و تأثیر درمان جمعآوری شده است، اما برنامههای آزمایشی در منطقه درگیری اجرا نشدهاست. منابعی برای ارزیابی ارتباط بین ایدز، درگیری، کودکان و جنسیت اختصاص دادهنشده است. بههرحال، در دسامبر سال2000،UNAIDS مجموعهای از 12ارزشیابی را در کشورهای جنگ شروع کرد تا اطلاعات و آگاهی در مورد تأثیرHIV را گسترش دهد.
مصیبت HIV/AIDS دیگر نمیتواند با هیچ مصیبت بهداشتی قبلی مقایسه شود. این بزرگترین مشکل روبروی بشر امروزی است و باید بهطور جدی و قاطعانه با آن برخورد شود و با وجود این تاکنون واکنشها به نحو غمانگیزی نامناسب بوده است. بیتردید انجمن سازمان ملل متحد در مورد HIV/AIDS در ژوئن سال2001 حمایت از درخواست دبیرکل مبنی بر واکنش جهانی سریعتر و هماهنگ به تهدید HIV/AIDS را تأیید کرد. درحالیکه جهان امروزه از نظر مالی و عملی متحد میشوند تا با چالش بیماری همهجاگیر روبرو شوند تلفات انهدام تا امروز نمیتواند کم برآورد شود. 112
2.2. تأثیرات خشونت جنسی و استثمار
در مخاصمات مسلحانه، دخترها و زنان بهطور دائم توسط تجاوز جنسی، قطع عضو، خشونت، سوءاستفاده جنسی موردتهدید قرار میگیرند. خطر در همه موقعیتها خواه در خانه، درطول جنگ، یا در اردوگاهها برای افراد آواره در کمین مینشیند. خشونت جنسی از جمله تجاوز جنسی هر عملی از نوع جنسی مرتکب شده تحت شرایط اجباری میباشد، بهمعنای دقیق کلمه، خشونت جنسی محدود به تجاوز فیزیکی بدن انسان نمیشود. مانند مجبور کردن دختران و زنان که برای سرگرمی دیگران لخت میرقصند.
خشونت جنسی مدتها استفاده شده است تا افراد را بهوحشت اندازد یا غیرنظامیها را مجبور به فرار کند و شکست کلی، نظم اجتماعی در طول مخاصمات مسلحانه، احتمال تجاوزهای جنسی تصادفی و غیرقابل کنترل را افزایش میدهد. در بوسنی و هرزگوین، کرواسی و روآندا تجاوز جنسی بهعنوان یک شکلی از طاهر کردن قومی استفاده شدهاست تا به عمد به دشمن نفوذ کند.113
خشونت جنسی و استثمار میتواند شکلی از بردگی جنسی از جمله فاحشگی اجباری را به خود بگیرد. درطول جنگ جهانی دوم، هزاران نفر از زنان کره ای مجبور شدند تا بهعنوان بردههای جنسی نظامی با لقب «زنان سهلالوصول»114خدمت کنند. امروزه تقریباً همه دختران ربوده شده در گروههای مسلح با تهدیدهای مشابه روبرو میشوند تا اینکه در این اواخر این نوع تجاوز جنسی و استثمار بهعنوان قسمت اجتنابناپذیر تأثیرات جنگ مسلحانه کنار گذاشته میشود. دیدگاه دقیقتر این است که خشونت جنسی و بهطور خاص تجاوز جنسی به اندازه سایر شکلهای شکنجه بهطور منظم استفاده میشود و بهعنوان یک سلاح تاکتیکی برای تضعیف کردن روحیه دشمن مورد استفاده قرار میگیرد.
زنان از همه گروههای سنی، قربانی خشونت جنسی و استثمار در موقعیتهای درگیری میشوند. دخترهای نوجوان بهطورخاص در معرض خطر قرار میگیرند بهخاطر اینکه آنها از نظر جسمی و عاطفی، کمتر توانایی دفاع از خودشان را دارند. علاوه بر این مهاجمان فکر میکنند که دختران جوان به احتمال خیلی کم ناقل عفونتهای جنسی یا HIV/ADIS باشند. زنان برای تجاوز یا استثمار به دلایلی فراتر از جنسیت مانند ریشه قومی، گروه، مذهب و ملیت انتخاب میشوند.
جنایتهای جنسی نیز علیه پسرها انجام میشود، اگرچه وسعت آن برای اندازهگیری سخت میباشد. به بسیاری از پسرهای جوان تجاوز شدهاست یا به بدکارگی مجبور شدهاند. در طول درگیری در بوسنیوهرزگوین برای مثال پسرها و پدرها مجبور به ارتکاب فجایع جنسی علیه یکدیگر شدند.115
تأثیر چنین خشونتی فراتر از قربانیهای فعلی منعکس میشود. کودکانی که شاهد تجاوز جنسی اعضای خانواده بودهاند، از صدمات عاطفی شدید رنج میبرند. کودکان تنها، زنان و خانمهای مجرد سرپرست خانوادهها، درطول جنگ در معرض خطر هستند اما بهطورخاص این خطر در اردوگاههایی که آنها برای امنیت به آنجا فرار کردند وجود دارد. آنجا در میان اوضاع شلوغ و پُرازدحام حضور جنگجوهای بسیار و امنیت کم میتواند عرضه کودکان و زنان برای خشونت را افزایش دهد.
تقریباً تمام زنان متأهل بوروندیایی خشونت داخلی را از زمانی که پناهنده شدهبودند، تحمل کردند. در گزارش جهانی سال 1999، HRW محافظ حقوق بشر تأکید کرد که هم دولت تانزانیایی و هم آژانسهای بشردوست بینالمللی با موفق نشدن در بررسی و تنبیه نمونههایی از خشونت جنسی و داخلی مرتکب شدهتوسط پناهنده ها، تانزانیاییهایی از جوامع همسایه و مقامات پلیس یک جوی از بخشودگی ایجاد کردند.116 این گزارش اعلام کرد که سیستمهای قضائی جنایی سنتی یا محلی معمولاً برای بررسی چنین جرمهایی نامناسب میباشند مخصوصاً وقتی آنها در اختیار فرماندههای پناهنده که دانش قانونی کم و قدرت اجرایی بسیار کمی دارند قرار میگیرد، حتی جدیترین نمونههای تجاوز احتمالاً فقط منجر به جریمههای کم یا پیشنهاد مشاوره خانواده میشود.
خشونت جنسی و استثمار، تأثیر نابود کنندهای روی توسعه اجتماعی – فیزیکی دارد. نزدیکترین خطرات، عفونتهای جنسی و HIV/AIDS میباشد که بهسرعت بهسلامتی صدمه میزنند، سلامت تناسلی و جنسی را بهخطر میاندازد و درنهایت باعث مرگ میشود.117 در سال 1996 برآورد شد که 70-60% قربانیان بچه فحشای کامبوجی مبتلایان بهHIV مثبت بودند.118 درطول قتلعام روآندایی، مردانی کهHIVمثبت داشتند، بهطور وحشیانهای با قصد انتقال ویروس به زنان و خانوادههایشان تجاوز کردند.119
زنان و دختران اغلب بعد از ضربهی روحی ناشی از استثمار و خشونت جنسی در سکوت عذاب میکشند و از انتقام گرفتن از کسانی که به آنها حمله کردند یا از طرد شدن توسط خانواده هایشان می ترسند. این نوع حقارت و اضطراب آنها است که به داخل پوستهای از درد کشیده میشود. سازمان بهداشت جهانی (WHO) اعلام کرده است که قربانیان تجاوز بهطورخاص درمعرض خطر بالایی برای خودکشی قرار دارند.120
وقتی زنان به علت تجاوز جنسی حامله میشوند، درطول درگیری زایمان میکنند که باید با عواقب اقتصادی و عاطفی بزرگ کردن یک بچه بدون سیستمهای حمایتی مناسب مبارزه کنند. بدتر شدن سیستمهای بهداشتی عمومی دسترسی به خدمات بهداشتی تولیدمثل مانند تنظیم خانواده، درمان STI و مراقبتهای قبل و بعداز تولد را کاهش میدهد.
عوارض در حاملگی و زایمان بهطورخاص برای کودکانی است که زایمان میکنند. بهعلت نابالغی فیزیکی آنها، بسیاری از نوجوانان به علت سقط جنین ناقص و نامطمئن مبتلا به عفونت میشوند. دختران جوانی که در غیاب مراقبان تعلیم دیده و در شرایط غیربهداشتی زایمان میکنند خطر بزرگتری از بیماریهای التهابی لگن و آسیبهای عضلانی را ایجاد میکنند. قربانیان تجاوز مکرر بهشدت در معرض خطر قرار میگیرند. بدون مراقبتهای پزشکی کافی، بهموقع و دلسوزانه بسیاری از این قربانیان و بعضی بهعلت خودکشی میمیرند. خشونت جنسی میتواند منجر به جدایی یا بدنامی کودکان و زنان توسط خانواده یا جوامعشان شود که میتواند شبکههای گروهی و اجتماعی را تضعیف کند.
1.2.2.سوءاستفاده و قاچاق جنسی
سوءاستفاده جنسی انواع مختلفی از جمله فاحشگی، هرزگی و قاچاق یا فروش کودکان برای اهداف جنسی دارد. درطول جنگ، فقر و گرسنگی و ناامیدی و ترس زنان و دختران را وادار میکند رابطه جنسی را با غذا، پناهگاه، حق عبور امن، کارت شناسایی یا سایر احتیاجات اولیه برای خودشان و خانوادههایشان مبادله کنند. در گواتمالا، بعضی از خانوادهها در بین جوامع آواره در داخل مجبور شدند کودکانشان را بفروشد. در کلمبیا دختران جوان به سن 12سال خودشان را به نیروهای شبهنظامی تحول دادهاند تا امنیت خانوادههایشان را تضمین کنند.
وقتی زنان و کودکان در یک کشور به فحشا مجبور میشوند آنها برای قاچاق و کار در فاحشه خانههای کشور دیگر آسیبپذیرتر میشوند. زنان جوان و دختران از اردوی پناهندگان کوزوو در آلبانی و در جمهوری یوگسلاوی سابق مقدونیه برای اهداف جنسی توسط باندهای جنایی به اروپای غربی قاچاق شدند و از زمان پایان جنگ در بوسنی و هرزگوین هزاران زن خارجی به فحشای اجباری قاچاق شدهاند. اقدامات کمی در مورد بیان سوءاستفاده ها صورت گرفته است در واقع تعدادی از مقامات به نظر میرسد در قاچاق کردن یا حمایت از فاحشه خانهها مشارکت میکنند.121
ورود سربازان حافظ صلح با افزایش سریع فروش کودکان مرتبط شدهاست. در بوسنی 6کشور از میان 12کشور که برای گزارش 1996 آماده شد ورود سربازان حافظ صلح با افزایش سریع فاحشگی کودکان مرتبط شد. به دنبال امضای قرارداد صلح سال 1992 در موزامبیک، سربازان عملیات حافظ صلح سازمان ملل متحد دختران بین سن 12 تا 18 سال را برای خودفروشی بهخدمت گرفتند. بعد از اینکه کمیسیون تحقیق و بررسی ادعاها را تأیید کرد سربازهای مسئول به خانه فرستاده شدند.
اگرچه سازمان ملل متحد برای کنترل رفتار کارکنان حافظ صلح اقدام کرده است اما بررسی و مجازات حافظان صلح برای چنین تخلفهای واضح و آشکار از اختیاراتشان استثناء بودهاست نه قانون.122 در سومالی دو ژنرال استعفا دادند بعد از اینکه یک کمیسیون بررسی ایتالیایی مشخص کرد که خشونت جنسی مرتکب شده علیه زنان سومالیایی توسط محافظان صلح ایتالیایی اعمال جنایی بودند که توسط «یک مسیر فرماندهی گسترده» و «رضایت نسبت به چنین فجایع توسط مقامات پائینتر» امکانپذیر شد.123
یکی از ماندگارترین تأثیرات خشونت جنسی و استثمار در طول درگیری این است که وضعیتی که این تأثیرات دارد، می تواند حتی بعد از پایان جنگ نهادینه شود. برای مثال کودکانی که مجبور به فحشا برای ارتش شده اند احتمالاً هیچ راهی جز ادامه دادن آن حتی بعد از پایان جنگ ندارند.
اگرچه سوءاستفاده جنسی تجاری زنان و کودکان نتیجه جنگ میباشد اما هم کنگره جهانی سال 1996 علیه سوءاستفاده جنسی کودکان و
