
هم پروتکل اختیاری برای کنوانسیون حقوق کودکان راجع به فروش کودکان، فاحشگی کودکان و هرزگی کودکان موفق نشدند،124 این ارتباطات را شناسایی کنند و مورد بررسی قرار دهند. درطول جنگ، اگرچه این تجاوزها نشان داده میشود اما آنها بهندرت کنترل یا پیگیری میشوند اطلاعات خیلی کمی از موقعیت زنان و کودکان متولد شده از تجاوز و حاملگی اجباری در کشورهایی مانند گواتمالا، لیبریا، سیرالئون، اوگاندا و یوگسلاوی سابق داریم.
2.2.2.حمایت از بازماندهها
مراقبت بهداشتی تولیدمثل، حمایت روحی برای زنان و دختران در معرض خشونت جنسی بسیار مهم میباشد. کمکهای بشردوستانه در طول مخاصمات مسلحانه باید شامل برنامههای بهداشتی تولیدمثل و اجتماعی مبتنی بر جامعه باشد که اولویت بالایی را به نیازهای کودکان و زنانی میدهد که درمعرض یا شاهد خشونتهای جنسی بودهاند. واکنشها باید راهنماییهای تقویتشده در مورد خشونت جنسی و سوءاستفاده جنسی را منعکس کند و باید شامل گزارش دقیق باشد.
درکل، حمایت برای بازماندههای خشونت جنسی کافی نبوده است بههرحال، UNHCR سعی میکند تا اطمینان دهد که کارکنان امدادی مجهز میشوند تا نیازهای ضروری قربانیان پناهنده خشونت جنسی را تأمین کنند. آن رهنمونهایی را منتشر کرده است در مورد اینکه چطور به خشونت جنسی علیه پناهندهها واکنش نشان دهند و از آن جلوگیری کنند.
برنامههای مؤثری وجود دارد در پی تعداد زیادی از تجاوزهای مرتکب شده توسط کارکنان امنیتی محلی در اردوی پناهندگی سومالی در شمالشرقی کنیا در دههی 1990، UCHCR پروژه زنان قربانی خشونت را آغاز کرد. بههمان ترتیب در بوسنی و هرزگوین تعدادی از برنامههای مبتنی بر جامعه وجود داشته است مانند بوسفام و بوسپو که از زنان از جمله قربانیان و خشونت جنسی حمایت کردهاند و به آنها کمک میکنند تا از طریق فعالیتهای محدود درآمدزا کنترل زندگیشان را دوباره بهدست آورند.
اگر چنین برنامههایی قرار است موفق شود، باید جامعه محلی در طراحی و اجرای آن دخالت داشته باشد. برای تأثیر بیشتر، آنها باید همچنین خدمات گستردهای از جمله کمک اقتصادی و حمایت اجتماعی فراهم کنند و از شناسایی کردن زنان به عنوان قربانی جلوگیری کنند.
3.2.2. بخشودگی تجاوز جنسی
بسیاری از جوامع برای محکوم کردن و پیگیری کردن تجاوز جنسی تا حدودی با شکست مواجه میشوند بهخاطر اینکه از آن بهعنوان یک حمله جسمی یا بهعنوان تجاوز به شرافت بد برداشت میشود نه بهعنوان یک جرم علیه شرافت فیزیکی قربانی. از دیدگاه تاریخی به کاربردن قوانین بشردوستانه بینالمللی برای تجاوز جنسی به علت ضعف در خود قوانین و در تفسیر آنها مشکل شده است.
مقصران خشونت جنسی در طول مخاصمات مسلحانه بهعلاوه کسانی که اجازه چنین اعمالی را میدهند در حال نقض قانون بشردوستانه بینالمللی هستند. وقتی آنها این کارها را در مقیاس وسیع یا بهخاطر سیاست سازمانیافته انجام میدهند، آنها درحال ارتکاب جرم علیه بشریت میباشند. تجاوز جنسی میتواند نقض پیمان ژنو1949، کنوانسیون قتلعام1975، کنوانسیون شکنجه1984 و یک جرم علیه بشریت تحت آئیننامه نورمبرگ باشد.125
در دسامبر سال1999 کمیسیون فرعی سازمان ملل متحد راجع به تشویق و حمایت از حقوق بشر، اعلام کرد که دولت ژاپن باید به زنانی که درطول جنگ جهانی دوم مجبور به فحشا شدند غرامت بدهد. دولت به این درخواستها پاسخ نداده است و دادگاه ژاپن درخواستهای تنظیم شده توسط «زنان سهلالوصول» از کشورهای مختلف را رد کردهاست. به علت بخشودگی آشکار این جرمها خشم عمومی برانگیخته شد و یک دادگاه 5روزه به نام دادگاه جرمهای جنگی بینالمللی زنان به منظور محاکمه بردگی جنسی ارتش ژاپنی در دسامبر سال2000 سازماندهی شد. اگرچه این دادگاه برای تحمیل مجازات هیچ سودی نداشت اما پی برد که نخستوزیر دوران جنگ و سایر مقامات نظامی ژاپنی مافوق مسئولیت اصلی گرفتاریهای زنان سهلالوصول اسیر شده توسط ارتش ژاپنی را قبول کردند و دولت متحمل مسئولیت برای مجازات آن و حفظ سیستم رفاهی شده بود.
در فوریه سال1996، اولین گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد در مورد تجاوز علیه زنان پیشنهاد کرد که دولت ژاپنی مسئولیت قانونی برای نقض قوانین بشر دوستانه بینالمللی در مورد زنان کرهای، که مجبور به بردگی جنسی توسط ارتش ژاپنی درطول جنگ جهانی دوم شدند، را بپذیرد. او پیشنهاد کرد که دولت خسارت را بپردازد و یک عذرخواهی کتبی برای قربانیان تنظیم کند.
گزارشگر ویژه درمورد حق خسارت برای تجاوزهای آشکار حقوق بشر به کمیسیون حقوق بشر UN گزارش داد که قربانیان بردگی حق دارند مستقیم غرامت جنگی را از دولت مجرم تقاضا کنند، نه تنها برای جرم بردگی بلکه برای شکست یک دولت در انجام تعهداتش برای مجازات مقصران یک جنگ.
تجاوز جنسی در روآندا
در سال 1998، دادگاه جنایی بینالمللی در روآندا، جینپلآکاسو را برای خشونت جنسی مرتکب شده در طول قتلعام1994 روآندا از جمله9 مورد قتلعام، جنایتهایی علیه بشریت و جرمهای جنگی محکوم کرد. شاهدان میگفتند که زنان مورد تجاوز قرار میگرفتند و کشته میشدند در حالی که متهم ساکت بود.
این حکم از چندین جهت مهم بود. این اولینبار بود که یک دادگاه بینالمللی خشونت جنسی را در یک جنگ داخلی مجازات میکرد و نیز اولین بار بود که تجاوز جنسی به عنوان یک عملی از قتلعام اعلام شد.
حکم دادگاه روآندا علیه Akayesu یک تعریف کلی از تجاوز جنسی را طبق قانون بینالمللی بیان کرد که آن را یک نوعی از تجاوز مینامند. دادگاه گفت تجاوز جنسی، مانند شکنجهای برای اهدافی مانند تهدید، فساد، تحقیر، تبعیض، مجازات، کنترل یا کشتن یک شخص استفاده میشود. تجاوز جنسی مانند شکنجه تجاوز به شرافت شخص میباشد و تجاوز جنسی در حقیقت وقتی با تحریک یا با رضایت یا عدممخالفت یک مقام دولتی یا سایر افرادی که در موقعیت رسمی کار میکنند تحمیل میشود با شکنجه مساوی میباشد.
درطول قتلعام روآندا، هزاران زن توسط شبهنظامیان و سربازان دولت قبلی روآندا موردهدف قرارگرفتند.126 زنان تونسی تکتک موردتجاوز قرار گرفتند. گروه موردتجاوز با اشیایی مانند چوبهای نوک تیز یا لوله تفنگ موردتجاوز قرار گرفتند و بهعنوان برده جنسی نگه داشته شدند یا از نظر جنسی صدمه دیدند. دادگاه جنایی بینالمللی روآندا ثابت کرد کشتارجمعی میتواند شامل اقداماتی باشد برای جلوگیری از تولدها مانند معلولیت جنسی، عمل عقیم سازی، کنترل تولد اجباری، جداسازی جنسیتها، ممنوعیت ازدواج. اگرچه کیفرخواستهای بیشتری برای گنجاندن اتهامات خشونت جنسی، اصلاح شده است اما دادگاه فقط دو کیفرخواست اولیه برای خشونت جنسی و یک کیفرخواست برای قتل که شامل خشونت جنسی میباشد را اعلام کرد.127
قانون روم با برپا کردن دادگاه جنایی بینالمللی توانایی بالقوه برای حمایت از حقوق زنان و دختران دارد. یک زمانی در قدرت اجرایی، ICC اختیارات ملی را کامل خواهد کرد و قدرتی برای مجازات قتل عام، جرمهای علیه انسانیت، جرمهای جنگی و تجاوز خواهد داشت.128 ICC خشونت جنسی را به مثابه جرمهای جنگی و جرمهایی علیه انسانیت موردتأیید قرار میدهد. این قانون که مشاوره، ترمیم، غرامت و جبران را برای قربانیان جرمهای جنگ میپردازد و همچنین تشریفات دادگاههای حساسی در مورد جنسیت و بچه خواهد داشت.
دولت ها مجبور شدند تا به اقداماتی برای ایجاد ICC ملحق شوند بهمنظور اینکه به پایان دادن بخشودگی جرمها علیه زنان و دختران کمک کنند. بهمنظور اینکه ICC تمام تواناییهای بالقوهاش را عملی کند همه کشورهایی که قانون ICC را تأیید کردهاند باید تضمین کنند که از طریق اصلاحکردن و اجرای قوانین ملی مناسب، حمایت و کمک لازم را برای ICC فراهم کنند.129
4.2.2. مکانیسمهای کنترل خشونت جنسی
قانون ملی و بینالمللی باید تجاوز جنسی را بهعنوان یک جرم علیه شرافت فیزیکی فرد تدوین کند و ویژگی واقعی سوءاستفاده را موردبررسی قرار دهد و راهحلهای مناسب را فراهم کند. دولتها بهطور قانونی مجبور هستند که برای کسانی که مرتکب تجاوز جنسی میشوند پاسخگو باشند و ضررهای واضح ناشی از حاملگی اجباری را جبران کنند.
در کل این قوانین باید از روشها و مکانیسمهایی برای بررسی، گزارش، پیگیری و جبران خشونت و سوءاستفاده جنسی که بررسی و تقویت میشود، حمایت کند. از قربانیانی که خشونتها را گزارش میکنند کارکنان امدادی و پزشکی، وکلا، قضات و سایر مقاماتی که به جرمهای تجاوز جنسی، حاملگی اجباری و سایر اشکال خشونت جنسی واکنش نشان میدهند باید برای کار به روشی آموزش ببینند که هم از بازمانده ها حمایت شود و هم به شرافت آنها احترام گذاشته شود.
واضح است که هیچ رأی دادگاهی، تعهد بینالمللی یا رهنمونهایی نمیتواند رنج قربانیان تجاوز جنسی، حاملگی اجباری و سایر خشونتهای جنسی زمان جنگ را جبران کند. اما قضاوتهایی که تجاوز جنسی و سوءاستفاده جنسی را بهعنوان جرمهایی علیه انسانیت تعریف کردهاند – و تفصیل این جرمها در حکم دادگاه جنایی بینالمللی – اولین گامهای مهم هستند.
آموزش و تدوین سیاست و اجرا میتواند به جلوگیری از خشونت جنسی کمک کند. اما در نهایت موفقیت منوط به تمایل سیاسی دولتها خواهد بود تا مقصران و دولتها را مسئول به شمار آورند و امکانات مالی را بهمنظور درخواست عدالت برای قربانیان مجهز کنند.
1.4.2.2. بهداشت تولیدمثل
واکنشهای فوری معمولاً اولویت بالایی را به سلامتی، تغذیه، پناهگاه، بهداشت و دسترسی به آبتمیز میدهد اما بهطور سنتی به بهداشت تولیدمثل همانگونه توجه نشده است. دخترها و زنان در موقعیتهای جنگ با فوریتهای بهداشت تولیدمثل از مشکلاتی در حاملگی و تولد گرفته تا پیامدهای تجاوز جنسی یا روابط جنسی خطرناک مواجه میشوند. بین 25تا50 درصد مرگومیر مادران درمیان پناهندهها بهعلت مشکلات بعداز سقط جنین میباشد.130 زنان و دختران باید همچنین با مسائل طولانیمدت مرتبط با بهداشت جنسی و تولیدمثلشان مبارزه کنند که بهطور دقیق به سلامت کودکان و نوزادهایشان مرتبط میشود. با وجود این حتی وقتی خطرات بهداشتی در دسترس قرار میگیرد، بسیاری از زنان و دختران به دلایل فرهنگی، مذهبی یا قانونی از آنها استفاده نمیکنند.
WHO تأکید کرده است که اطلاعات و خدمات بهداشتی تولیدمثل باید با کمک فعال زنان و نوجوانان خودشان که در طراحی برنامههای مناسبتر و در ایجاد امکاناتی برای مردم کمک خواهند کرد، طراحی، اجرا و ارزیابی شود.
چندین آژانس در این زمینه فعال بودهاند. از سال1996 صندوق ملل متحد (UNFPA) بهداشت تولیدمثل در موقعیتهای جنگ را ارتقا داده است. این سازمان، تجهیزات بهداشت تولیدمثل را که اولینبار در منطقه دریاچههای بزرگ آفریقا استفاده شد و لوازم اصلی موردنیاز برای انجام زایمانهای سالم و مطمئن را فراهم کرد، گسترش داده است. درطول جنگ اتیوپی – اریترا در سال2000، UNFPA 10 تن تجهیزات بهداشتی مطمئن و فوری تولیدمثل را با هواپیما فرستاد تا به افراد آواره کمک کند.
در همکاری با سایر شرکا، UNHCRاطلاعات بهداشتی تولیدمثل را برای نوجوانان در موقعیتهای پناهندگی فراهم میکند. در اردوی پناهندگی در اتیوپی، سازمان نجات کودکان یک برنامه بهداشت تولیدمثل را اجرا کرده است که شامل حمایت برای مقابله با معلولیت تولیدمثل زنان و خشونت داخلی میشود. انجمن زنان برای کودکان و زنان پناهنده بهداشت باروری را برای کنسرسیوم پناهندگان پایهریزی کرد که برنامههایی را برای پناهندگان در بیش از دوازده کشور اجرا کرده است.
علیرغم این تلاشها، حمایت برای بهداشت باروری در چارچوب برنامه کمکهای انسان دوستانه ناکام میباشد حتی لوازم اصلی مانند نواربهداشتی اغلب در دسترس نمیباشد. بههمین دلیل است که دولت کشورهای جنگ زده، آژانسهای بینالمللی، NGOs و کشورهای کمک کننده باید منابع توسعهیافته و اولویت بالاتر را برای حمایت از زنان و دختران تحت خشونت جنسی و برای حمایت از
