
دانش و مجاري توليد دانش يعني تحقیق در همين دوران، بيانگر رابطهی نسبي بين این دو است. در هر کشوري که بر رابطهی تحقيق و توسعه عملاً بيشتر تاکيد ميشود، هم رشد اطلاعرساني و هم رشد تحقيقات بيشتر از کشورهايي است که به رابطهی اين دو در عمل کمتر توجه ميشود (دیانی، 1379: 36).
نخستين وجه تمايز كشورهاي توسعه يافته با كشورهاي توسعه نيافته، در ميزان توليد، سازماندهي و كاربرد اطلاعات است. اطلاعات به عنوان يكي از منابع ضروري جهت پيشرفتهاي علمي و فني هر كشور به شمار ميرود (سليمي، 1380). اطلاعات را در کنار مواد اوليه، انرژي و نيروي انساني، يکي از عناصر اساسي مورد نياز براي توسعه کشورها دانستهاند. اگر جامعهاي خواهان پيشرفت و توسعه است، ناگزير از پيشرفت علم و فناوري است و اطلاعات ابزار چنين تحولي است. اطلاعات نيز متقابلاً، از پيشرفت علم و فناوري بهره ميگيرد. ناکامي بسياري از پروژههاي پژوهشي و اجرايي، تا اندازهي زيادي، ناشي از کافي نبودن اطلاعات در دسترس است (ميرزائي، 1368). دستيابي به اطلاعات و انتقال آن در شكوفايي اقتصادي، علمي، فرهنگي و سياسي يك جامعه نقش اساسي دارد. كسب اطلاعات در زمان مناسب، از هدر دادن انرژي و سرمايههاي فكري و ملي جامعه جلوگيري ميكند (سليمي، 1380). کارايي انسان بدون استفاده از اطلاعات، کاهشپذير و محدود است. اطلاعات، خود موجب اطلاعات تازه ميشود و دانشمندان با تحقيقات خود اطلاعات موجود را اعتبار و تازگي ميبخشند. محقق بايد از آنچه که ديگر محققان تا زمان او انجام دادهاند، آگاه شود تا واقعاً بتواند تحقيق کرده و کار تازهاي ارائه کند. در ايران، محققين از کار و نتايج تحقيقات يکديگر تنها برحسب اتفاق، ممکن است آگاه شوند (دهكردي و حبشي زاده، 1368).
2-4-3 کتابخانههاي مراکز تحقيق و توسعه
امروزه توجه به تحقیق جهت دستيابي به خودكفايي صنعتي بيشتر گشته و سعي شده تا با تاسيس و تقويت كتابخانه در مراكز تحقيقاتي اين نقصان عظيم اطلاعاتي موجود در سطح كشور از بين رفته و راه جهت پيشرفت و رسيدن به خودكفايي هموار گردد. اما، تنها با اختصاص بودجه و مكاني به كتابخانه در مراكز تحقيقاتي و ارائهي آمارهاي كمي مسئلهي مهم رساندن اطلاعات به پژوهشگر حل نميگردد.
تعداد اطلاعات خام (داده) كه فقط موجوديت دارند و مورد پردازش دقيق قرار نگرفتهاند، فقط بخشي از يكي از شاخصهاي توسعهي علمي كشور را تشكيل ميدهند و لذا اطلاعات بايد به گونهاي ساماندهي شوند كه در كوتاهترين زمان ممكن، با حداكثر دقت ممكن و توسط نيازمندترين جستجوگران قابل بازيابي باشند. بر همين اساس آمار كمي كتابخانهها و مراكز اطلاعرساني دليل بر آن نيست كه اين آمار نقشي قاطع در توسعهي علمي كشور دارند. كتابخانههاي نابسامان، با مديريت مقطعي و غيرعلمي، و به تبع آن با پرسنل غيرمتخصص و ناماهر، با انبوهي از اطلاعات سرگردان نمیتوانند نقش بسزایی در توسعهي علمي كشور داشته باشند. هیچگونه توسعهای، از جمله توسعهی علمی، بدون وجود اطلاعات امکانپذیر نخواهد بود. در نتیجه کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی فعال و پوینده نقش موثری در توسعهی علمی و پایدار کشور دارند (روشن بین، 1379: 11).
کتابخانهها و مراکز اسناد در مراکز تحقیق و توسعه به لحاظ اينکه مواد و منابع اطلاعاتي مورد نياز بخش تحقيقات را در خود ذخيره کردهاند، سهم عمدهاي در پشتيباني نظام تحقيقاتي دارند و به همين جهت آگاهي از وجود آنها و زمينه موضوعي مجموعهشان براي پژوهشگران و موسسات پژوهشي داراي اهميت بسيار است (مهدوي، 1368).
کتابخانههای مراکز تحقیق و توسعه از نوع کتابخانههای تخصصی هستند و اهداف و وظایفی مشابه به آن دارند. لذا مباحثی که در بخشهای قبلی در مورد کتابخانههای تخصصی بیان شد در مورد کتابخانههای مراکز تحقیق و توسعه نیز باید صادق باشد. از میان انواع کتابخانههای تخصصی، کتابخانهها مراکز تحقیق و توسعه، به دلیل داشتن ارتباط مستقیم با فرایند رشد و توسعه کشور دارای اهمیت ویژهای هستند و لازم است که بیش از پیش به آنها پرداخته شود. این پژوهش در نظر دارد تا با بررسی وضعیت چند کتابخانه از این نوع، راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود ارائه کند.
2-4-4 اطلاعات صنعتی
اطلاعات صنعتي عبارت است از تمامي اطلاعاتي كه ميتواند در روند توسعه صنعتي مفيد واقع شود. اطلاعات صنعتي در واقع دو جنبه عمده دارد: اطلاعات موردنياز صنايع و اطلاعات در مورد خود صنايع. كاربر نهايي اين اطلاعات، خود واحدهاي صنعتي هستند. اين واحدها و مؤسسات تحت تأثير سياستگذاريهاي ملي اعمال شده از سوي وزارت صنايع يا نهادهاي مشابه مانند وزارت بازرگاني يا وزارت برنامهريزي در هر كشور قرار ميگيرند. اين نهادهاي دولتي نيز ممكن است به نوبه خود كاربر اطلاعات صنعتي باشند.
اطلاعات صنعتي چيزي فراتر از اطلاعات علمي و فني بوده و در واقع شامل تمام اطلاعاتي است كه ميتواند بر فعاليتها و روند توسعه واحدهاي صنعتي تأثيرگذار باشد. در سطح سازماني واحدهاي صنعتي، اطلاعات بازار از قبيل مشتريان بالفعل و بالقوه، رقبا، قيمتها و غيره مورد نياز ميباشند. همچنين اطلاعاتي مانند دانش فني، روشهاي بهبود وضعيت موجود، ارتقا و بهبود كيفيت، كاهش هزينه توليد و غيره نيز مورد نيازند. اطلاعات علمي و فني تنها بخش كوچكي از اطلاعات مورد نياز واحدهاي صنعتي را تشكيل ميدهند. بدين ترتيب مشاهده ميشود كه دامنهی اطلاعات صنعتي بسيار وسيع و گسترده است (لافوند، 1373: 1-2).
معيار پذيرش يا رد اسناد و مدارك در پايگاههاي اطلاعاتي بر مبناي موضوع و محتواي مدارك باتوجه به علائق و نيازهاي كاربران استوار شده است. بنابراين تعيين و مشخص نمودن كاربران نهايي و همچنين تشخيص نيازهاي مشترك يا اختصاصي آنها از اهميت ويژهاي برخوردار است. كاربران اطلاعات صنعتي به دو گروه اصلي تقسيم ميشوند: واحدهاي صنعتي، و نهادها و سازمانهاي دولتي كه با توسعه صنعتي ارتباط پيدا ميكنند. نيازهاي اين دو گروه با هم تفاوت دارند. بهطور كلي نيازها در سطح سازماني كم و بيش به زمينه فعاليت واحد صنعتي محدود ميشود. در اين راستا، اطلاعات درون سازماني و داخلي هر واحد صنعتي مورد نيازند. همچنين نياز اطلاعاتي ممكن است مربوط به منابع خارجي اطلاعات باشد. اين نوع اطلاعات را ميتوان به هنگام بروز مسئله يا مشكلي خاص درخواست و دريافت نمود.
در مقاطع زماني كوتاهمدت و ميانمدت، واحدهاي صنعتي به اطلاعاتي نياز دارند كه به آنها در بهبود توليد و كاهش هزينهها كمك كند. هر واحد صنعتي بايد از تحولات محيط اطراف خود مطلع باشد و به فراخور آن به اطلاعات گوناگوني از قبيل وضعيت بازار، رقباي جديد، استانداردهاي جديد و غيره نياز دارد. با اين حال پرسنل هر واحد صنعتي نيازمند آموزش فناورانه مستمر بوده و به منظور ارتقاي سطح معلومات خود در مورد جنبههاي فناورانه، پيشرفتهاي جديد و وضعيت بازار محصول خود، ناگزير از مطالعه مقالات، مجلات و ساير منابع اطلاعاتي ميباشند (لافوند، 1373: 2-3).
همچنین مؤسسات و سازمانهايي كه درصدد تأسيس و احداث يك واحد صنعتي جديد و يا توسعه يك واحد موجود و عرضه محصولات جديد هستند نيز به اطلاعات خاصي نياز دارند. چنين اقداماتي مستلزم مطالعه دقيق بازار، بررسي فناوريهاي موجود، دسترسي به نيروي انساني باتوجه به فناوري، منابع مواد اوليه، دسترسي به منابع مالي، دسترسي به امكانات مورد نياز، كانالهاي توزيع محصول، قوانين و مقررات موجود، اطلاعات عقد قراردادها، يارانهها و حمايتهاي دولتي، مسائل مالي و غيره ميباشند. انتخاب فناوري مناسب بدون درنظر گرفتن مسائل محيط زيستي محل احداث كارخانه تقريباً ناممكن است. اغلب اين اطلاعات ماهيت علمي ندارند و اطلاعات كاملاً صنعتي و فناورانه ميباشند.
در وزارت صنايع يا سازمان برنامه و بودجه يا نهادهاي دولتي مشابه، نيازهاي ديگري وجود دارند و برخلاف يك سازمان يا واحد صنعتي که به اطلاعات كاملي در زمينه تمامي بخشهاي صنعت نياز است، در چنين نهادهايي نيازها بسيار گستردهتر و عامتر ميباشند. اين نوع اطلاعات براي برنامهريزي و سياستگذاريهاي دولتي ضروري هستند. همچنين لازم است برنامههاي تشويقي ساير كشورها بررسي شوند تا راهبردهاي جذب سرمايهگذاريهاي خارجي طراحي شوند (لافوند، 1373: 4).
از آنجايي كه مهندسين درصد عمدهاي از پرسنل حرفهاي درگير با مسائل توسعه صنعتي را تشكيل ميدهند، مطالعات بسياري در مورد نيازهاي اطلاعاتي آنها بايد انجام گيرد. مهندسين در تمامي سطوح سازماني ازجمله توليد و مديريت، فروش، تحقيق و توسعه و سطوح مختلف بخشهاي دولتي حضور دارند. بدين ترتيب ميتوان اصطلاح جديد «اطلاعات مهندسي» را تعريف نمود كه عبارت است از: اطلاعاتي كه نيازهاي خاص مهندسين را برطرف ميكند (لافوند، 1373: 8).
ارتباطات و تماسهاي شخصي، معمولترين منبع دسترسي به اطلاعات در محيطهاي صنعتي ميباشند و ممكن است از اين طريق اطلاعات موردنياز را به دست آورده و يا به يك منبع اطلاعاتي ارجاع داده شود. دومين منبع اطلاعاتي رايج، جمعآوري اطلاعات به صورت فردي است. اغلب افراد متخصص در سطح سازماني يا دولتي مجلات، نشريات، خبرنامه و كاتالوگهايي دريافت ميكنند كه مورد بررسي قرار گرفته و جهت مراجعات بعدي درصورت نياز نگهداري ميشوند. همچنین در سازمانها مقدار زيادي از اطلاعات از طريق فروشندگان مواد اوليه و ماشينآلات و ساير منابع مشابه نزديك به سازمان به دست ميآيند.
واضح است که كاربران اطلاعات، جستجوي اطلاعاتي خود را از نزديكترين محل و از منابع آشنايي كه انتظار ميرود بتوان در آنها اطلاعات موردنياز را يافت، آغاز ميكنند. كاربر بايد به منبع اطلاعاتي اطمينان داشته باشد و چنانچه كاربر چندين بار به اطلاعات موردنياز خود دست نيابد، اين منبع اعتبار خود را از دست خواهد داد (لافوند، 1373: 9).
مراكز اطلاعاتي، مراكز اسناد، كتابخانههاي ملي و سازمانهاي منطقهاي يا بينالمللي به ندرت توسط پرسنل واحدهاي صنعتي مورد استفاده قرار ميگيرند. اين امر دلايل زيادي دارد كه عبارتند از:
1. مهندسين و ساير پرسنل حرفهاي و متخصص در سازمانهاي كوچك و متوسط، معمولاً با اطلاعات و خصوصاً مستندات آشنا نبوده و در اين زمينه آموزش نميبينند.
2. پرسنل مراكز اطلاعاتي و اسناد غالباً به عنوان كتابدار آموزش ميبينند و زمينه صنعتي كم و ناچيزي دارند كه موجب بروز مشكل در ارائه اطلاعات فني ميشود.
3. پاسخ به درخواست اطلاعات معمولاً به شكل ليست منابع ميباشد. در واقع فهرستي از اسناد و مدارك ارائه ميشوند كه مدت زمان دسترسي به آنها ممكن است بسيار طولاني باشد و هزينه لازم جهت تهيه اين مدارك، غالباً به يك بار مالي تحميلي تبديل ميشود.
4. پس از تشخيص نياز اطلاعاتي، كاربر معمولاً در اولين فرصت و فوراً به پاسخ و نتيجه مطلوب نياز دارد و در انتظار دريافت پاسخ از مراكز اسناد نمانده و براي دستيابي به حداقل اطلاعات، به مراجع ديگر مراجعه مينمايند.
از طرف ديگر چنانچه سازمان يك كتابخانه كوچك داشته باشد، به علت نزديكي افراد به آن، غالباً مورد استفاده قرار ميگيرد. چنين مركزي معمولاً جوابگوي نيازها بوده و به علت آشنايي كتابدار با موضوعات فني، ارتباط پرسنل با اين مركز راحتتر برقرار شده و در واقع به تماسها و ارتباطات شخصي تبديل ميشود. پرسنل نيز به خوبي با محفوظات كتابخانه آشنا شده و با راهنمايي كتابدار از آن استفاده بهتري ميبرند (لافوند، 1373: 9-10).
2-5 صنعت خودرو
حمل و نقل و ارتباطات از جمله نیازهای همیشگی انسان بوده است و حمل و نقل جادهایِ انسان و کالا از مهمترین راههای برآورده کردن این نیاز ضروری به شمار میرود. در سدههای اخیر و پس از انقلاب صنعتی در اروپا و گسترش آن به آمریکا حمل و نقل جادهای دچار تحول بنیادین شد و با اختراع و توسعه خودرو چهرهی زندگی بشر به کلی تغییر کرد. حمل و نقل انسان و کالا به وسیلهی خودرو نقطهی عطفی در اقتصاد،
