
این نتیجه رسیدند که سهلانگاران، عزتنفس پایینی دارند و انجام تکالیف را به تأخیر میاندازند؛ زیرا، آنها توانایی انجام تکالیف بطور موفقیتآمیز را باور ندارند. در همین رابطه فراری(2000) طی مطالعهای نشان دادند که خودارزشی با اهمالکاری همبستگی دارد.
نظریه مدیریت زمان :
با استناد به پژوهشهاي انجام شده، ضعف مدیریت زمان یکی از ویژگیهای اهمالکاران است. بر اساس مطالعات پژوهشگران، دانشآموزانی که تخمین درستی از زمان مورد نیاز برای انجام تکالیفشان را ندارند، نسبت به دانشآموزانی که توانایی بیشتری در محاسبه کردن زمان مورد نیاز برای انجام و تکمیل صحیـح و مطلوب یک تکلیف دارند، به احتمال بیشـتری به اهمالکاری دچار میشوند. و معتقد است که اهمالکاری از هر نوعی که باشد یکی از مشکلات عمده مدیریت زمان میباشد. به عبارت دیگر، برآورد نادرست از زمان برای تکمیل تکالیف و یا وظایف از دیگر ویژگیهای اهمالکاران است. در این راستا، مک کاون، پتزل و راپرت،21(1986) نیز اظهار داشتند که مشکل عمده سهلانگاران، ناتوانی در برآورد دقیق و صحیح از زمان مورد نیاز برای انجام تکالیف است؛به طوریکه، افراد سهلانگار معمولاً زمان کمتری را برای انجام فعالیتهای خود تخمین میزنند و بطور غیر واقعی در مورد توان انجام وظایف تحصیلی خود خوشبین هستند و در کنترل ادراک زمان ضعیف عمل میکنند و دلیل اهمالکاری آنان این است که تصور درستی از زمان مورد نیاز برای انجام تکالیفشان را ندارند.
عوامل موثر در بروز اهمالکاری:
پژوهشهاي انجام شده در زمینه اهمالکاری، به علل اهمالکاری بدین صورت اشاره مینماید:
الف) علل شخصیتی، که شامل تفاوتهای فردی وخصیصهای افراد نظیر، ترساز شکست یا کمالگرایی میباشد .
ب) علل مرتبط باتکالیف، که برپایه مفاهیم مبتنی است و مرتبط با مفاهیمی نظیر بیزاری از تکلیف ودشواری تکلیف میباشد .
ج) علل مربوط به ادراک تواناییها، که شامل عقاید خود ادراکی مرتبط با عزت نفس، خودانگاره تحصیلی وخودکارآمدی میباشد.
الف) علل شخصیتی اهمالکاری:
– ترس از شکست: ترس از شکست بعنوان انگیزهای برای اجتناب از شکست تلقی میشود که یکی از دلایل برجسته برای اهمالکاری به حساب میآید و بعنوان یکی از ساختارهای شخصیتی از نظر مؤلفههایی نظیرشرم، احساس گناه و اضطراب مدنظر قرار میگیرد(سوکولوسکا، 2009 به نقل ازپور كمالي،1392). در موقعیت آموزشی ترس از شکست بعنوان ترس از عملکرد ضعیف، عدم تحقق معیارها و انتظارات از خود و دیگران تعریف میشود.
ترس از شکست 25% واریانس کل اهمالکاری در بین دانشجویان سال پایین و 95% از واریانس در بین دانشجویان سال آخر را تشکیل میدهد که نشان میدهد با افزایش سالهای تحصیل بیزاری از تکالیف جای خود را به انتظارات بیشتروافزایش ترس از عدم تحقق آنها می دهد.
- کمالگرایی: کمالگرایی نیز با اهمالکاری ارتباط دارد و بعنوان گرایش به تعیین معیارها و اهداف بلند پروازانه برای یک فرد تعریف میشود. تقریبا 7% سهلانگاران به کمالگرایی بعنوان عامل تأثیر گذار در اهمالکاری مینگرند. رابطه سه نوع از کمالگرایی فردی را با اهمالکاری مورد بررسی قرار داد.کمالگرایی فردی با استانداردهای شخصی، کمالگرایی با معیارهای تحمیل شده توسط فردی دیگر و کمالگرایی با تحمیل معیارهای عالی اجتماعی توسط دیگران. نتایج نشان دادکه تنها کمال گرايي تحمیلشده اجتماعی با فعالیتهای دانشگاهی در ارتباط است؛ به طوریکه، افراد کمالگرایی که احساس میکردند توسط معیارهای دیگران و اجتماع تحت فشار هستند، گرایش بیشتری به رفتارهای تأخیری نشان دادند تا کسانی که این فشار را متحمل نمیشدند
– کمبود وظیفه شناسی: وظیفهشناسی اشاره به کیفیت عملکرد مطابق با وجدان فرد داشته و متشکل از جنبه های ذیل است: صلاحیت و شایستگی، نظم و انضباط، وظیفهشناسی و مسئولیت، تلاش در جهت موفقیت، نظم شخصی و تعمق ، تدبر.و پژوهش ها نشان دادهاند، كه رابطهای معکوس بین وظیفه شناسی و اهمالکاری در بین دانشجوبان دانشگاهها وجود دارد؛ نتایج نشان میدهد که هر چه گرایش به اهمالکاری بیشتر باشد، سطح وظیفه شناسی کمتر است، و افزایش میزان وظیفه شناسی بازتابی از وظیفه شناسی دانشجویان و تعهد به اهدافشان میباشد.
-تمرد: عصیان همراه با اعتراض و خصومت با اهمالکاری ارتباط دارد.برای مثال، دانشجویان ممکن است به وظایفی که ناعادلانه تلقی میکنند با به تعویق انداختن آنها واکنش نشان دهند. هنگامیکه افراد عاصی که ضد جهات بیرونی عمل میکنند، احساس کنند که کاری بر آنها تحمیل می شود، آنرا مضر دانسته و سعی میکنند با تعویق انداختن از آنها اجتناب ورزند؛لذا، اهمالکاری زمانی اتفاق میافتد که دانشآموختگان با زمان بندیها، استانداردها و انتظارات والدین و دوستان یا مافوق خود مواجه شوند.
جستجوی احساسات و یا هیجانخواهی: جستجوی هیجان یک جنبه از برونگرایی است و اشاره به گرایش به تلاش برای داشتن تجاربی بدیع و درگیری در تکالیف چالش برانگیز دارد (سوکولوسکا، 2009).با توجه به اهمالکاری، جستجوی هیجانات ممکن است یک فرد را از مطالعه، به خصوص در مورد دروس خسته کننده باز دارد، اما وقتی که این فعالیت چالش برانگیز تلقی میشود، افراد ممکن است آن را با علاقه ای افزون دنبال نمایند.
ب) علل وابسته به تکلیف اهمالکاری تحصیلی :
– بیزاری از تکلیف: وظایف ناخوشایند اغلب محرک اهمالکاری میباشند. برای مثال، افزایش سطح وظیفه گریزی با سطح بالاتری از اهمالکاری همبستگی معنادار دارد. بعلاوه،افرادی که دچار اهمالکاری میشوند لذت کمتری در انجام تکالیف خود میبرند تا افرادیکه به میـزان کمتری اهمالکاری میکنند(سولومون و راث بلوم، 1984).
– اضطراب وابسته به تکلیف:اضطراب، مؤلفهای تاثیرگذار است که اغلب همراه با ترس از شکست یا وظیفهگریزی منعکس شده و منتج به رفتار تأخیری میشود. اضطــراب مخل درسخواندن میشود، بهخصوص زمانیکه دانشجویان کار را به تعویق میاندازند تا خود را از هیجانات منفی مرتبط با مطالعه به وسیله درگیری در سایر فعالیتها خلاصی بخشند. گرایش به اهمالکاری میتواند در بین کسانی افزایش یابد که مستعد استرس و اضطراب میباشند. اما فرجهها، در بین افراد سهلانگاران مزمن، همراه با اضطراب میتواند انگیزهای برای گسست اهمالکاری در یک فعالیت مشخص باشد.
– ارزش تکلیف: ارزش تکلیف در یک ساختار انگیزشی و در چارچوب ارزش انتظار تعریف شده و متشکل از 4 عنصر می باشد:
1)ارزش پژوهش یا سطح اهمیت مرتبط با فعالیت.
2)ارزش ذاتی یا لذت و علاقه به انجام تکلیف.
3)ارزش سودمندی یا مفید بودن فعالیت در ارتباط با اهداف جاری و آتی.
4)هزینه یا جوانب منفی درگیری در یک تکلیف.
یافتهها نشان میدهد که ارزش وظیفه بر نتایج انگیزشی نظیر انتخاب یا میزان درگیری در یک تکلیف اثر میگذارد.برای برخی دانشجویان اهمالکاری بازتابی از ارزش کمتر فعالیت، کاهش علاقه و اولویت محدود بر یک فعالیت مخصوص و نتیجه نهایی آن میباشد. برای برخی دیگر گرایش به اهمالکاری ممکن است چنان قوی باشد که بر ارزش قرار داده شده بر تکلیف بچربد(اتکینسون22، 1964؛ به نقل از فراری، 1998).
فشار زمانی: فشار زمانی بهوسیله تعیین فرجهها تعیینکننده مهم دیگر اهمالکاری است. پژوهش ها نشانگر یک رابطه معکوس میان فشار زمانی و اهمالکاری میباشد.برای مثال، اهمالکاری در حین نزدیک شدن به فرجهها کاهش مییابد، در کل فشار ایجاد شده به وسیله فرجه ها باعث افزایش سطح آگاهی از وظیفه شده و افراد را وادار به کنش میکند.
– مدیریت زمان: مدیریت زمان یا فقدان این مهارت، یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر اهمالکاری میباشد.بر اساس مطالعات پژوهشگران، دانشآموزانی که تخمین درستی از زمان مورد نیاز برای انجام تکالیفشان را ندراند، نسبت به دانشآموزانی که توانایی بیشتری در محاسبه کردن زمان مورد نیاز برای انجام و تکمیل صحیح و مطلوب یک تکلیف دارند، به احتمال بیشـتری به اهمالکاری دچار میشوند
ج) علل مربوط به ادراک تواناییها:
– عزتنفس: عزت نفس به احساس ارزشیابيهای به خود مربوط میشود و شامل تأیید دیگران، قدردانی کردن و دوست داشتن خود میشود.ارتباط مستقیم بین اهمالکاری و عزت نفس در میان دانشآموزان دارای عزتنفس پایین، مشخصتر میشود. برای دانشآموزانی که اهمالکاری بعنوان روشی برای حفظ وحراست از ارزش شخصی آنان محسوب میشود(الیس و ناس، 1977).
- خودکارآمدی: خودکارآمدی مربوط به باور فرد است، که فرد بطور حتم میتواند تکالیف خواسته شده و مورد نیاز برای رسیدن به هدفش را بطور موفقیتآمیز به انجام برساند و تکمیل کند. پژوهش ها رابطه معکوس میان خود کارآمدی و اهمالکاری را نشان میدهد؛ به طوریکه، سطوح پایینی از خودکارآمدی با درجات بالایی از اهمالکاری و تکالیف انجام نشده همراه است(والترز23، 2003به نقل ازپور كمالي،1392).).
- خودانگاره تحصیلی: مفهوم خودانگاره تحصیلی ارتباط تنگاتنگی با عزتنفس دارد، که به موجب آن دانشآموزان عملکرد تحصیلی خود را بعنوان انعکاسی از اینکه آنها بهعنوان یک فرد چگونه کسانی هستند و چگونه در مدرسه عمل میکنند، مینگرند.هنگامی که خودانگاره شخصی پایین باشد، ممکن است فرد در مواجهه با تکالیف چالش انگیز اهمالکاری کند که این نیز به نوبه خود موجب شکست خواهد شد.
ویژگیهای افرادسهلانگار:
سهلانگاران ویژگیهای زیادی دارند که در ذیل به برخی از ویژگیهای مهم آنها اشاره خواهد شد؛
- خودکارآمدی پایین: یکی از ویژگیهای سهلانگاران این است که خودکارآمدی پایینی دارند؛ لذا، مشاوران و روانشناسان در مواجهه با چنین افرادی، باید به 3 باور اساسی زیر توجه کنند:
1- قادر به تنظیم رفتار مطالعهای برای خود نیستند.
2- در فرایند مطالعه ناتوان هستند.
3- قادر به ارائه خوب یا اکتساب نتایج مناسب نیستند.
لازم بذکر است که هر 3 دسته از این باورها تا اندازه زیادی از انتظارهای خودکارآمدی پایین آنها سرچشمه میگیرد(به نقل از سواری، 1386).
– اضطراب نوروتیکی: یکی از ویژگیهای سهلانگاران این است که بیش از حد تحریکپذیرند، که این ویژگی به اضطراب آنان منجر میشود.
– فقدان هوشیاری وآگاهی: افراد سهلانگار به دلیل هوشیاری پایین از تحریک پایینی برخوردار هستنند، که این ویژگی به تکانشوری آنان منجر خواهد شد
-ضعف درمدیریت زمان: بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران اهمالکاری را بهعوامل متعددی از جمله ضعف در مدیریت زمان نسبت میدهند. با استناد به مصاحبه با تعدادی از افراد سهلانگار،اتلاف وقت برای امور غیرضروری و صرف حداقل وقت برای امور مهمـتر از ویژگی آنان به شمار میرود.
– ضعف درخودتنظیمی: بهنظر میرسد که افراد سهلانگار بر رفتار خود نظارت کافی نداشته ویا خودتنظیمی در آنان ضعیف است و به همین جهت است که بایستی به آنها کمک کرد تا به نتظیم رفتار خود بپردازند. در همین رابطه، برخی از پژوهشگران معتقدند که اهمالکاری حاصل نقص در خودتنظیمی است. برخی دیگر(از جمله،استیل، 2007؛ کلاسن وهمکاران، 2009) عنوان داشته اند،اهمالکاری نتیجه شکست درخودتنظیمی میباشد.
– انگیزه پیشرفت پایین: یکی از اولین پژوهشگرانی که اهمالکاری را از زاویه انگیزشی آنمورد بررسی قرار داد، لوم(1960) بود. وی عنوان داشت، سهلانگاران دارای سطوح پایینی از انگیزه پیشرفت و نیاز به پیشرفت هستند( به نقل از استیل، 2007)؛ بهطوریکه، سهلانگاران به سختی برانگیخته میشوند؛ بنابراین، به احتمال بیشتری در مورد تکالیف تحصیلی و مطالعه برای امتحانات تا آخرین دقایق ممکن، اهمالکاری میکنند(تاکمن، 1998، به نقل از لی، 2005).
بهطورکلی، افرادی که دچار اهمالکاری هستند، دارای ویژگیها و نشانه هایی بدین شرح هستند:
1-رفتار وقتکشی وهدردادن وقت.
2-احساس غرق شدن در مسئولیتها.
3-انجام کارها با سرعت زیاد در آخرین دقایق.
4- خیالبافی و آرزو به جای انجام کارها
