
صنایعدستی تأثیر زیادی داشته است. با وقوع «انقلاب صنعتی» با ایجاد تحول در ابزار کار و روش تولید، صنایعدستی دچار تغییرات بزرگی شد و بسیاری از اقلام آن در کشورها کانون انقلاب صنعتی رو به نابودی گذاشت و حتی در سایر کشورها نیز این صنایع جای خود را به واردات ماشینی داد. بهطورکلی میتوان گفت که در برخی موارد صنایعدستی منجر به ایجاد صنایع دیگر شده و در برخی موارد هم عادات و نوع مصرف موجب بروز تحولات تدریجی در صنایعدستی شده است. علیرغم برخی تصورات درباره کهنگی صنایعدستی، این رشته از تأثیر پدیدههای اجتماعی، اقتصادی و فنی برکنار نمانده است. بعد از جنگ جهانی دوم بسیاری از کشورها جهت حفظ استقلال، بیش از گذشته به صنایعدستی روی آوردند ازجمله این کشورها هند، پاکستان، چین، مکزیک و یونان را میتوان نام برد. این توجهات ادامه یافت و در حال حاضر نیز به صنایعدستی در سطح جهانی اهمیت داده میشود (یاوری،25:1361).
2-2-3-5-تاریخچه صنایعدستی در ایران
در کشور ایران نیز صنایعدستی همچون تمدن دارای سابقه دیرینهای است. قدیمیترین مرحله زندگی بشر در ایران بر طبق آثار برجایمانده به «عصر حجر میانه» برمیگردد. مدارک موجود در «غارهوتو» یا همان «غار کمربند» که در نزدیکی بهشهر فعلی است، نشان میدهد که حدود 6000 سال قبل از میلاد کشت غلات در ایران مرسوم بوده و محصولات به وسیله داسی که از سنگ چخماق ساختهشده بود و لبه دندانهداری داشته است، درو میشدهاند. همچنین دکتر گیرشمن اشاره میکند که در عصر حجر میانه افرادی که در کوهستانهای بختیاری میزیستهاند، شیوههای ساخت «ظروف سفالین» را میدانستهاند. با فرارسیدن «عصر مفرغ» که حدود 2700 سال قبل از میلاد بوده است، دگرگونی زیادی در دستساختههای ایرانی ایجادشده است. در دوره زمانی 1200 سال پیش از میلاد نیز آهن به جای مفرغ مورد استفاده قرار گرفت. دکتر اشمید به مجموعهای از فراوردههای دو تا سه هزار سال قبل از میلاد دستیافته که نشان میدهد ایرانیان آن زمان در «فلزکاری» و ساخت مصنوعات دیگر مثل هاون و مجسمه و …مهارت داشتهاند. در دوران قاجار به علت مسائل سیاسی ازجمله قراردادهایی که با انگلیس و روسیه منعقد شد و نیز واردات برخی کالاها، به صنایعدستی توجه کافی نشد. در دوران پهلوی نیز صنایعدستی بیشتر در ارتباط با اقشار خاص از جامعه مطرح میشد. پس از انقلاب توجه به ابعاد کاربردی صنایعدستی بیشتر شده است و در هر حال صنایعدستی در ایران دارای قدمت و تنوع بسیار زیادی است (یاوری،28:1361 تا 27)
2-2-4-مهر اصالت یونسکو برای صنایعدستی
تعریف مهر اصالت یونسکو
دریافت نشان مرغوبیت کالا و مهر اصالت گامی ارزشمند در مسیر معرفی و عرضه صنایعدستی فاخر در بازارهای داخلی و بینالمللی و تأمین منافع هنرمندان این عرصه است (خبرگزاری مهر،1392). مهر اصالت یونسکو، گواهینامهای است که از طرف دفاتر منطقهای یونسکو به صنایعدستی اصیل و باکیفیت هنرمندان و صنعتگران اعطا میشود. هدف از ارائهی این مهر، حفظ، احیا و تداوم فعالیت حرفهها و ارزشهای بومی و سنتی تعریفشده است. آثار افرادی که موفق به دریافت مهر اصالت یونسکو میشوند، با اسم و امضای هنرمند در جهان شناخته میشود. این گواهینامه سالی یکبار توسط سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی یونسکو، با مشارکت همکاران منطقهای و فقط به آثار دستی (نه به آثاری که تنها جنبه هنری دارند) کشورهای عضو اعطا میشود. اعتبار این مهر سه سال است و در صورت رعایت معیارهای لازمه توسط هنرمندان، قابل تمدید است (حاجی پور شوشتری،1386: 162-157).
یونسکو هر دو سال یکبار برای اعطای مهر اصالت به صنایعدستی جلساتی تشکیل میدهد. این سازمان به علت کثرت تعداد آثاری که متقاضی دریافت مهر اصالت هستند، کشورهای مختلف را منطقه بندی کرده است. ایران در منطقه بندی یونسکو جزو کشورهای «آسیای مرکزی» و با کشورهای افغانستان، قزاقستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان همگروه است. ایران در سال 2012 میزبان جلسهی یونسکو بود و در این سال، موفق به دریافت حدود 147 مهر اصالت شد. ایران برای بار نخست در سال 2007 با ارائهی 18 محصول صنایعدستی به دفتر «آسیای مرکزی» یونسکو توانست برای شش تولید ارزندهی خود مهر اصالت بگیر. این در حالی است که در سال 2008، 45 اثر، در سال 2010، 65 اثر و در سال 2012، 147 اثر از ایران، این نشان را کسب کردند که در مجموع، ایران تاکنون 263 نشان برتر یونسکو را برای آثار صنایعدستی خود گرفته است. از میان این آثار میتوان به سراجی سنتی، نساجی سنتی، مسگری، گلیم گلابتون سازی، عبا بافی، حوله بافی، کلاه نمدی، سفالگری، قلمکاری و پارچهبافی اشاره کرد (خبرگزاری ایسنا،1392). مدیر کل سابق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اصفهان آقای مصلحی با اشاره به اینکه ۱۹۶ نوع صنایع دستی در استان اصفهان شناسایی شده است بیان کرد بالاترین میزان صادرات سالانه صنایع دستی کشور به استان اصفهان اختصاص دارد و استان اصفهان با دریافت ۱۰۶ نشان مهر اصالت، جایگاه نخست را در حوزه سرمایهگذاری زیرساختها گردشگری در سطح کشور در اختیار دارد (خبرگزاری فارس،1392).
2-2-5-آشنایی با سازمانهای مرتبط با صنایعدستی
2-2-5-1-بین المللی:
2-2-5-1-1-یونسکو14
با تأسیس سازمان ملل متحد حفاظت از میراث فرهنگی بشر به یکی از سازمانهای تخصصی آن به نام یونسکو واگذار شد. یکی از اهداف عمده این سازمان جمعآوری، طبقهبندی اطلاعات موجود درزمینه صنایعدستی بومی مناطق مختلف جهان و انتشار کتب گوناگون در این زمینه است. یکی از اقدامات بسیار مؤثر یونسکو در خصوص احیا و توسعه صنایعدستی در سطح جهان ارتقاء جایگاه اجتماعی صنعتگران و هنرمندان صنایعدستی در کشورهای گوناگون است که با برگزاری مسابقات و اهدای جوایز و تقدیر از افراد برگزیده در رشتهها مختلف صنایعدستی صورت میگیرد. اهداف یونسکو درزمینه احیا و ترویج صنایعدستی در کشورهای مختلف معمولاً با مشارکت سازمانهای ذیربط تحقق مییابد. بدیهی است که شورای جهانی صنایعدستی15 از اجتماع سازمانهای ملی تخصصی تشکیلشده است. افزون بر شورای جهانی صنایعدستی، یونسکو، در دهه 90 اقدام به تأسیس مرکز بینالمللی صنایعدستی در سطح جهانی CIPA کرد.
2-2-5-1-2-شورای جهانی صنایعدستی
از سال 1964 میلادی با تأسیس شورای جهانی صنایعدستی به عنوان یکی از سازمانهای وابسته به یونسکو، صنایعدستی در قالب یک «هنر- صنعت» به عنوان بخشی از زندگی فرهنگی و حیات اقتصادی موردتوجه قرار گرفت امروزه این شورا نمایندگانی بیش از 100 کشور جهان دارد و دبیرخانه آن در شهر کیوتو ژاپن قرار دارد. مهمترین اهداف این شورا به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی و غیردولتی عبارتاند از:
1. تشویق، کمک و راهنمایی صنعتگران دستی و بالا بردن سطح اطلاعات تخصصی و حرفهای آنها با توجه به زمینههای متفاوت فرهنگی موجود در هر کشور.
2. ایجاد همبستگی میان صنعتگران دستی جهان.
3. حفظ و تقویت صنایعدستی و تجلی آن به عمده رکن عمدهای از حیات فرهنگی ملتها (یاوری و نورماه،1386: 36-35).
2-2-7-2-داخلی:
2-2-7-2-1-سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
2-2-7-2-2-سازمان ها و نهادهای مردمی غیر دولتی مرتبط با صنایع دستی
سازمان مردمنهاد در کلیترین معنایش، به سازمانی اشاره میکند که مستقیماً بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشود، اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فرد فرد مردم (اتمهای اجتماع) و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکند. در استان اصفهان 45 سازمان مردم نهاد مرتبط با صنایعدستی وجود دارد که بیشتر آنها در شهر اصفهان واقعشدهاند(بیدرام،1392).
2-2-6-نقش صنایع دستی در توسعه گردشگری
تأثیر متقابل میان صنایعدستی و گردشگری بر اکثر محققان پوشیده نیست زیرا صنایعدستی میتواند یکی از عوامل مؤثر در جذب گردشگر باشد و متقابلاً صنعت گردشگری میتواند به رشد و توسعه و گسترش صنایعدستی، حفظ اصالت و بهبود کیفیت آن کمک نماید. در کشور ما سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری متولی اصلی این دو بخش است که با توجه به رسالت سازمانیاش درزمینه توسعه فرهنگی کشور میتواند مؤثر باشد (منوچهری،54:1391). سه واژه میراث فرهنگی، گردشگری، صنایعدستی ازجمله مفاهیمی هستند که عموماً در کنار هم قرار میگیرند. صنایعدستی را میتوان یکی از شاخههای میراث فرهنگی دانست. بکار بردن این سه واژه در کنار همزمانی امکانپذیر است که بخواهیم از طریق گردشگری مفاهیم و پیامهای فرهنگی و آگاهسازنده را منتقل کنیم. باید در نظر داشت که کمتر پژوهشگری وجود دارد که نگاه صرفاً صنعتی را به میراث فرهنگی یک جامعه داشته باشد و تنها درآمدزایی را هدف نهایی خود در استفاده از میراث فرهنگی قرار داده باشد. مقوله گردشگری فرهنگی که در کنار گردشگری صرف، مطرح میشود، آگاهسازی فرهنگی را یکی از مهمترین رهیافتهای خود میداند (منوچهری،50:1391). ریچی و زینس16 (1978) چند عامل جاذب فرهنگی که برای جذب گردشگران به یک مقصد ضروری هستند را معرفی کردند که تعدادی از آنها شامل: اماکن تاریخی، هنرها، صنایعدستی، معماری، سنتها و رسوم، غذاها، لباسها و …هستند (ساندیپ و وینود17،41:2014).
رسینجر و ترنر18 (2003) عنوان میکنند: مقصدها خود را از طریق عوامل مختلف فرهنگی مثل سوغات، صنایعدستی، تفریحات، معماری، تاریخ، هنر و سایر ویژگیهای شیوههای زندگی، معرفی مینمایند (تلفر و شارپلی19،138:1391). گی و چاک وای (1382) معتقدند که از محورهای اصلی گردشگری فرهنگی مواردی چون دیدار از جاذبههای فرهنگی و تاریخی، آشنایی با آداب و رسوم، بازدید از نمایشگاهها و موزهها، صنایعدستی و فرهنگ اقوام مختلف و بهطورکلی بحث در مورد جذابیتهای فرهنگی را میتوان برشمرد (ضیایی و تراب احمدی،22:1391). جاذبههای فرهنگی بخشی از جاذبههای کشورهای درحالتوسعه هستند که جریانهای گردشگری ایجاد مینمایند بنابراین برای جامعه محلی فرصتی جهت تعامل با گردشگران و کسب درآمد از طریق آنها فراهم میآورند. جشنوارهها، سوغات، رقصهای سنتی، غذاهای محلی و…همه و همه بخشی از جاذبههای فرهنگی میباشند (تلفر و شارپلی،185:1391).
توجه به این مطلب مهم است که ممکن است گردشگر به هنگام بازگشت رهاوردی مناسب (سوغات) که اغلب شاخص مصرف فرهنگ و هنر کشور مورد بازدید است را با خود به کشورش ببرد؛ بنابراین یکی از عواملی که باعث میشود سفر و مسافرت برای کشورهای مقصد سودآور باشد، خرید، به ویژه خرید صنایعدستی توسط گردشگران است. این عمل تا آنجا مهم تلقی میشود که گاهی صنایعدستی را شاخهای از گردشگری فرهنگی میدانند زیرا صنایعدستی به علت آمیختگی بافرهنگ، سنن و باورهای جوامع و نیز گستردگی و ظرافت آن میتواند به عنوان انگیزههای اصلی برای سفر نیز باشد. صنایعدستی یکی از مظاهر فرهنگی-هنری محسوب میشوند و میتواند در شناساندن فرهنگ و تمدن بومی به گردشگران مؤثر باشد. صنایعدستی متنوع و درعینحال اصیل میتواند مکمل جاذبههای تاریخی برای جلب گردشگران به ویژه به کشورهای درحالتوسعه که اکثراً دارای تاریخ غنی هستند، به شمار آید؛ بنابراین صنایعدستی و گردشگری برهم اثرات متقابلی را دارا هستند و موجبات توسعه یکدیگر را فراهم میکنند. گردشگران تمایل دارند از کارگاههای خانگی و عشایری تولیدکننده صنایعدستی بازدید نمایند از این طریق همزمان با خرید رودرروی این محصولات این امکان وجود دارد تا آنها با فرهنگ عشایری و روستایی نیز آشنا شوند. اگرچه صنعت گردشگری و صنایع وابسته به آن مثل صنایعدستی سهم اندکی از تولید ناخالص داخلی ملی کشور را به خود اختصاص دادهاند اما با رویکرد و مدیریت کارشناسانه پتانسیلهای خوبی برای بهبود این وضعیت ایجاد خواهد شد (منوچهری،1391: 55-43).
ایران با داشتن میراث فرهنگی غنی میتواند به عنوان مقصد گردشگری فرهنگی عمل نماید اگرچه تاکنون آن چنانکه شایسته است از پتانسیلهای خود در این زمینه بهره نگرفته است. گردشگری فرهنگی
