
اجتماعی و روانشناختی خرید برای گردشگران، طول مدت اقامت آنها در مقصد میتواند از طریق افزایش امکانات خرید افزایش یابد. این امر موضوع مهمی برای مقاصد به شمار میآید (یوکسل،2004). از نظر برلی و مارتین102 (2004) خرید یکی از ابعاد تشکیلدهنده تصویر مقصد در ذهن بازدیدکنندهها است. او این ابعاد را شامل: منابع طبیعی، زیرساختهای عمومی، زیرساختهای گردشگری، فراغت و تفریحات گردشگری، فرهنگ، تاریخ و هنر، عوامل سیاسی و اقتصادی، محیط طبیعی، محیط اجتماعی و جو مکانها میداند که خرید در شاخه فراغت و تفریحات گردشگری قرار میگیرد (برلی و مارتین،659:2004). دامنه کالاهایی که گردشگران میخرند بسیار متفاوت است و نهتنها سوغات بلکه لوازم شخصی، لباس، غذا و …را دربرمی گیرد. امکانات خرید میتواند به خوبی به عنوان یک جاذبه بهحساب بیاید و از این نظر برای خردهفروشیها مهم تلقی میشود. با افزایش تقاضا برای خرید توسط گردشگران، بسیاری از مقاصد راهبُردهای پیشرفت را درزمینه خرید آغاز کردهاند و تلاش برای توسعه خردهفروشیها و خرید گردشگری را به عنوان سیاست اصلی خود برگزیدهاند. ازجمله مناطقی که این سیاست را دنبال میکنند، دبی، هنگ گنگ، تایلند را میتوان نام برد (تیموتی،1388: 106). توجه به این نکته مفید است که خرید میتواند مدت اقامت گردشگران را در مقصد افزایش دهد و از این نظر یکی از بهترین روشها برای سود اقتصادی مقاصد است بدون آنکه نیاز به افزایش تعداد گردشگران باشد (عطرسایی،26:1388).
2-7-گونه شناسی خریداران
لسر و هوگز103 (1986) عنوان کردند که از جنگ جهانی دوم به بعد، نوع مصرف و شیوههای خرید تغییر کرده است به طوری که برنامهریزی خردهفروشی و عمدهفروشیها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. از اواسط دهه 90 چندین متخصص خردهفروشی دستهبندیهایی را برای خرید و خریداران پیشنهاد دادهاند که با محرکها، کالاهای خریداریشده، فعالیتهای انجامشده و موقعیتهای خردهفروشی مرتبط هستند. تا آخر دهه 70 و اوایل 80 نظریه خرید تفریحی مورد توجه کارشناسان مصرف قرار نگرفته بود. از دهه 50 به بعد مجموعه گونه شناسی ها، اندیشه اولیه بررسی نقش فراغت در خرید را شکل میداد.
استون104 (1954) از اولین صاحبنظرانی بود که خریداران را بر اساس انگیزهها و فعالیتهایشان دستهبندی کرد. گونه شناسی او بر زنان خانهدار دهه 1950 متمرکز بود و شامل 4 نوع مصرفکننده به شرح زیر است:
1) خریداران اقتصادی: کسانی هستند که به خرید تنها به منظور کسب کالا میپردازند و توجه خاصی به قیمت، تنوع و کیفیت دارند.
2) خریداران شخصی: خرید را به عنوان یک تجربه بین شخصی تعریف میکنند. در این نوع از خرید، خریداران از طریق فردی کردن نقش خود، روابط شخصی بین خود و کارکنان مغازه را شکل میدهند. این مصرفکنندگان هیچ نوع نگرانی در مورد قیمت و انتخاب محصول ندارد و علاقهمند هستند که شناخته شوند و با فروشندگان ارتباط برقرار کنند. این مورد احتمالاً یکی از ابتداییترین اشارات به جنبههای تفریحی تجربه خرید است.
3) خریداران قومی: همیشه به خرید از فروشگاههای خاصی مثل مغازههای خانوادگی احساس تعهد دارند. اغلب این نوع خرید در عوض داشتن انتخاب گستردهتر و قیمت پایینتر انجام میشود.
4) خریداران بیعلاقه: کسانی هستند اصلاً علاقهای به خرید ندارند. مکان خردهفروشیها نیز برای آنها اهمیتی ندارد؛ زیرا خرید را عملی طاقتفرسا میدانند که باید صرفنظر از مکان آن انجام شود.
استفنسون و ویلت105 (1969) بعدها یکگونه شناسی چهار بخشی مشابه ارائه دارند که شامل خریداران وفادار، راحتطلب، وسواس و کسانی که آگاهانه چانه میزنند، است (تیموتی،1388: 38).
لسر و هوگز (1986) نیز در تحقیق خود در مورد سبک زندگی در 17 جامعه مختلف چند نوع از خریداران را شناسایی کردند.
1) خریداران غیرفعال: کسانی که سبک زندگی و علایق خرید بسیار محدودی دارند و به ندرت خود را درگیر خریدهای بیرون از خانه میکند و هیچگونه علاقهای به خرید ندارند. برای خریداران غیرفعال نسبت به خریداران دیگر قیمت خدمات و انتخاب کالا اهمیت کمتری دارد.
2) خریداران فعال: به سبک زندگی خود توجه بیشتری میکنند و بیشتر درگیر فعالیتهای بیرون خانه هستند. آنها اقدام به خرید محصولاتی میکنند که بخشی از آنها باید توسط خود خریدار کامل شود مانند مواد اولیه صنایعدستی و طراحی. این گروه که متعلق به طبقه متوسط هستند، از چانه زدن بر سر قیمت در هنگام خرید لذت میبرند و دنبال کالاهایی هستند که نشاندهنده طبقه اجتماعی بالاتر است.
3) خریداران خدمت گرا: کسانی هستند که توجه زیادی به کیفیت خدمات فروشگاهها دارند. آنها به دنبال مغازههایی با کارکنان صمیمی و خدمت رسان هستند و تمایل دارند درازای خدمات بهتر، قیمتهای بالاتری را بپردازند و به مشتریهای وفادار تبدیل شوند.
4) خریداران سنتی: به فعالیتهای بیرون از منزل علاقهمند هستند و اقدام به خرید کالاهایی میکنند که بخشی از آن باید بخشی از آن به وسیله خود خریدار تکمیل شوند ولی در مقایسه با خریداران فعال مشتاق خرید نیستند و در هنگام خرج کردن پول احساس ناراحتی میکنند.
5) خریداران وفادار فرعی: میخواهند متفاوت باشند و در امتحان کردن کالاهای جدید پیشگام هستند و تقریباً همیشه اقدام به خرید کالاهایی میکنند که بخشی از آنها باید به وسیله خود خریدار تکمیل شود مانند مواد اولیه کارهای صنایعدستی و طراحی. آنها فعالانه در جستجوی اطلاعات هستند و تمایل کمتری به معاشرت حضوری در اجتماع در هنگام خرید دارند و بیشتر خرید اینترنتی و کاتالوگی را ترجیح میدهند.
6) خریداران قیمت گرا: آگاهی وسیع از قیمتها دارند و حاضر هستند برای یافتن معاملات مناسب جستوجوی فراوانی داشته باشند. این دسته از خریداران به کیفیت خدمات و کیفیت محصول و انتخاب اهمیتی نمیدهند بلکه بیشتر بهصرفه جویی اقتصادی میاندیشند.
7) خریداران موقتی (انتقالی): ازآنجاییکه در مراحل اولیه زندگی تشکیل خانوادگی خود هستند، الگوهای زندگی و عادات مصرفی آنها هنوز شکل نگرفته است و در مراحل اولیه شکلگیری هستند.
8) خریداران راحتطلب: خواهان راحتی در خرید هستند و به قیمتها در خدمات توجه زیادی ندارند.
9) خریداران کوپنی: در هنگام تصمیم برای خرید به شدت به کوپن و تبلیغات وابسته هستند. آنها تمایل دارند که بیتحرک باشند و علاقه کمتری به خرید کالاهایی مانند مواد اولیه کارهای صنایعدستی و طراحی دارند که بخشی از آنها باید توسط خود خریدار تکمیل شود.
10) خریداران خلاق: بیشتر متعلق به طبقات بالای جامعه هستند و به خرید کالاهای جدید تمایل دارند.
11) خریداران طبقهبندی نشده: که هیچ تناسبی با گونههای دیگر لسر و هوگز ندارند (لسر و هوگز،1986: 58-61).
تودور (2007) دو دسته از خریداران را مشخص کرده است. خریداران بیتفاوت و خریداران علاقهمند. این دستهبندی بر اساس ارزشی صورت گرفته که مصرفکنندگان به دنبال آن هستند. برای اغلب خریداران بیتفاوت خرید امری ضروری است که لازم است پول و وقت کمتری صرف آن شود. برای این دسته مهم نیست که چه جور کالایی خریداری کنند و یا از چه جایی آن را تهیه نمایند. برای این دسته تنها قیمت پایین و سهلالوصول بودن کالا مهم است. مصرفکنندگان بیتفاوت به هیچ فروشنده و فروشگاه خاصی وفادار نمیمانند. دسته دوم مصرفکنندگان در اثر علاقه خود به امر خرید انگیخته میشوند و کمکم از نظر احساسی و عاطفی و روانشناختی درگیر خرید میشوند. آنها از خرید کردن لذت میبرند و اگر شرکتی بتواند نیازهای آنها را به خوبی برآورده نماید، تمایل دارند که به آن شرکت وفادار بمانند (هالونن و دومین،14:2014).
2-8-دلایل خرید سوغاتی توسط گردشگران
بهطورکلی افراد اغلب اقلام خریداریشده در طی سفر را جز باارزشترین داشتههای خود میدانند (اندرسون و لیترل106،329:1995). یکی از رایجترین سوغاتیها، صنایعدستی و آثار هنری است. درگذشته، صنایعدستی در اصل برای برآورده کردن نیازهای آئینی یا کارکردی ساخته میشدهاند، اما در اثر مواجهشدن استادکاران با دنیای خارج و افزایش تقاضا برای صنایعدستی محلی و بومی، ماهیت اصلی صنایعدستی و هنرهای سنتی کمکم تغییر کرد. سوغاتیها همچنین حضور شخص گردشگر را در یکزمان و مکان خاص اثبات میکنند و دستاورد نمادین سفر میباشند (تیموتی،1388: 153-148). تیموتی (1998) عنوان میکند گردشگران با جمعآوری سوغاتیها از مکانهای دیگر و نمایش آنها در مکانهای قابلرؤیت خانه و یا محل کار، حس تأیید شدن و تحسین شدن خود را توسط آشنایان؛ دوستان و همسایگان ارضا میکنند. از دیگر فواید سوغاتیها این است که کمک میکند تا گردشگران در یک تجربه غیرکلامی شرکت کنند، جهانبینی خود را گسترش دهند و خود را از دیگران متمایز نشان دهند (ویکس و همکاران107،2004: 15-16).
بدون شک دلایل بیشماری برای خرید گردشگران وجود دارد. طبق نظر باتلر108 (1991) خودباوری، وجهه اجتماعی، دلتنگی، غرور، صرفهجویی اقتصادی گردشگران را وادار به خرید میکند و میتواند انتخاب کالا و نیز مقصد آنها را نیز تحت تأثیر قرار دهند. او معتقد است اغلب بیش از یک انگیزه میتواند به عنوان محرک خرید عمل کند (باتلر،290:1991). کئون109 (1989) گرایش گردشگران برای خرید را به علت عواملی چون: در دسترس بودن انواع کالاها، بهصرفه بودن مقدار عوارض برای کالاهای وارداتی و مالیات بر اقلام داخلی، قیمت پایین تر، مرغوبیت، کیفیت کالاها در مقصد در مقایسه با کشور خود و روشهای فروش تاجران خردهفروش نسبت میدهد (کئون،33:1989). ویژگیهای جمعیت شناختی، نگرش نسبت به فرهنگهای دیگر، نرخ تبادلات ارزی، سبک زندگی، هدف سفر، شیوه سفر، شیوه حملونقل، مکان اقامت، چگونگی مواجهشدن با فرهنگ مقصد نیز میتواند بر رفتار خرید تأثیرگذار باشند. عناصری که تا اینجا توسط باتلر وکوئن مطرح شدند بیشتر ماهیت سودطلبانه دارند و برای تمام اشکال خرید که ماهیت گردشگری و تفریحی دارند، صادقاند؛ اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که در حوزه گردشگری باعث انگیزش خرید میشوند مانند گرایش به تهیه یادبود، جستجوی اصالت، جستجوی تازگی، تهیه هدیه برای اقوام، نیازهای کارکردی، دگر خواهی و… که در ذیل موردبحث قرار خواهند گرفت (تیموتی،1388: 125-114).
2-8-1-گرایش به خرید یادگاری و یادبود
گوردون (1986) عنوان میکند، ارزیابی مفهوم سوغاتیها کار سختی است اما شاید مهمترین مفهوم موجود در سوغاتی از نظر گردشگران این باشد که تجارب غیرواقعی آنها را به واقعیت تبدیل میکند. گردشگران نمیتوانند تجربه استثنایی خود را به مدت طولانی داشته باشند؛ اما میتوانند قطعهای ملموس از آن را نگهدارند؛ زیرا سفر ماهیتاً زودگذر است. در طول تاریخ مردم سوغاتیها یا یادگاریهای گوناگونی خریدهاند تا یادآور سفرهای خاطرهانگیز آنها باشند. برای بسیاری از مسافران تهیه یادگاری کار بسیار مهمی است و بدون خرید سوغاتی سفرشان کامل نمیشود و دلیل اصلی خرید سوغاتی، به یادآوردن مکانی است که آن را بازدید کردهاند (گوردون،135:1986). لیترل (1990) نیز معتقد است، غالباً یادگاریها به افراد کمک میکنند تا زمانهای خاص و یا فرهنگها و مکانهای معروفی که از آن دیدن کرده و لذت بردهاند را به یاد بیاورند. مثلاً کارتپستالها و یادگاریهای خریداریشده کمک میکند تا تجربه سفر زنده بماند (تیموتی،1388: 115).
2-8-2-در جستجوی اصالت
یکی از مهمترین ویژگیهای یک سوغاتی اصالت آن است که شاید بتواند بیشتر از سایر ویژگیها تصمیم خرید گردشگران را تحت تأثیر قرار دهد (ویکس و همکاران،24:2004). از ابتدای ظهور گردشگری مدرن درباره اصالت در متون گردشگری بحثهای بسیاری شده است (عطرسایی،61:1388). شارپلی110 (1994) میگوید در حوزه گردشگری واژه اصیل برای توصیف مواردی مثل کارهای هنری، زبان، جشنوارهها، آیینها، معماری و هر چیزی که جزئی از فرهنگ کشور باشد به کار میرود (تلفر و شارپلی،187:1391). مک کانل111 (1973)
