
وسايل انتقال افکار محسوب ميشوند. هرچند وسعت عمل و تأثير آنها به اندازه تلويزيون و سينما نيست ولي در حد خود ميتواند جهت فکري اطفال و نوجوانان را تا حدود قابلملاحظهاي تغيير دهد و در بزهکاري آنان مؤثر باشد.
مطبوعات و مجلات رنگين همانگونه که ميتوانند زواياي تاريک حقايق اجتماعي را روشن نمايند. با قلم شيواي نويسنده، آداب و رسوم غلط و تصورات نادرستي را که در اعماق روح مردم ريشه دوانده است از آيينه ذهن آنان پاک کند، به همان کيفيت نيز ميتواند با ذکر مطالبي زيانبخش و مضر و درج تصاوير مستهجن و فريبنده موجبات انحرافات ساده و آلودگي آنها را فراهم سازد.
اين بسته به هدفي است که هر يک از مطبوعات در جهت منظور موردنظر خود دارند. چه اگر منظور از انتشار آن پيروي از آداب و رسوم سنتهاي گذشته در هر سطح و زمينه و با هر کيفيتي که وجود دارد، در جهت خواستهاي مردم برده باشد، چهبسا بعضي از آنها منافي با خير و صلاح عمومي بوده و به حفظ يا گسترش آنها کمک نمايد و يا روش مطبوعات در جهت اميال و خواستهاي غيرمنطقي و بعضاً نامشروع مردم بوده باشد و به نشر بعضي مطالب، استعدادهاي ناپسند و خفته آنها را بيدار کند و راههاي مسدود فساد و تباهي را بر روي آنها بگشايد و با ذکر مقالات جنايي و مهيج و ارائه راهکارهاي گوناگون ارتکاب بزه، افکار شرير و خطرناک را به آنها تزريق نمايد. در اين صورت ديري نخواهد گذشت که اجتماع را در جهتي سوق خواهد داد که فساد و انحطاط و بالاخره ارتکاب بزههاي گوناگون جزء نتايج حتمي آن در اين مرحله است. به عنوان مضرترين و خطرناکترين وسيله شوم اجتماعي، موردتوجه جرم شناسان قرار خواهد گرفت. 66
اصولاً اطفال چندان رغبتي به خواندن روزنامه و جرايد کثيرالانتشار و کتابهاي مختلف ندارند، ولي به خواندن مجلات رنگي و هفتگي و ماهانه و بالأخص داستانهاي کودکان راغب ميباشند.
مطبوعات و مجلات با چاپ عکس متهم و اغراق در بيان شرححال بزهکاران و تشريح تخيلي علل ارتکاب آن، نوجواناني را که ميخواهند معروفيت و شهرت پيدا کرده و قهرمان داستانهاي روز باشند و با تقليد از جنايتکاراني که مشهور شدهاند، به سمت ارتکاب جرم ترغيب مينمايند.
کودکان و نوجوانان از تصورات و تخيلات شاعرانه و تشبيهات ادبي لذت ميبرند. سرگذشتهاي پرحادثه و داستانهاي مهيج و تخيلي را دوست دارند. داستانهاي جنايي غيرواقعي و رمانهاي عشقي يکي از عوامل تحريک آتش حس شهرت و حسادت و مفاسد ديگر در اطفال و نوجوانان ميباشد.
زماني که مجلات مسائل جنايي و جنسي را بدون هيچگونه ابايي با آب و تاب بسيار مينويسند، مسلماً در ذهن اطفال و نوجوانان اثر عميقي ميگذارد که آنان را به فکر تقليد و الگوبرداري ازاينگونه حوادث مياندازد. و اين جرئت و جسارت را به آنها ميدهد تا دست به جنايت بزنند.
آنچه ضروري به نظر ميرسد وجود يک سانسور و يا يک خودکنترلي در خصوص مطبوعات و مجلات در انتشار مطالب است که اين با جذابيت رسانهها در تضاد ميباشد، زيرا که صاحبان و مديران اينگونه جرايد به فکر فروش و تيتراژ بالا هستند تا به فکر اطفال و نوجوانان و جوانان.
همچنان که امروزه در بسياري از کشورها براي جلوگيري از نفوذ آثار شوم و مضر مطبوعات و مجلات در ذهن و روان اطفال و نوجوانان، مقررات خاصي را وضع نموده و انتشار کتب و مجلات مخصوص اطفال و نوجوانان را تابع قواعد و ضوابط سخت و شديدي قرار دادهاند.
ماده 640 قانون مجازات اسلامي بيان ميدارد که اشخاص ذيل به حبس از سه ماه تا يک سال و جزاي نقدي از يک ميليون و پانصد هزار ريا ل تا شش ميليون ريا ل تا 74 ضربه شلاق يا به يک يا دو مجازات مذکور محکوم خواهند شد.
1- هر کس نوشته يا طرح، گراور، نقاشي، تصاوير، مطبوعات، اعلانات، علائم، فيلم، نوار سينما و يا بهطور کلي هر چيز که عفت و اخلاق عمومي را جريحهدار نمايد، براي تجارت توزيع به نمايش و معرض انظار عمومي گذارد يا بسازد يا براي تجارت و توزيع نگهدارد.
2- هر کس اشياء مذکور را به منظور اهداف فوق شخصاً به بهوسيله ديگري وارد يا صادر کند يا به نحوي از انحاء متصدي يا واسطه تجارت و يا هر قسم معامله ديگر شود يا از کرايه دادن آنها تحصيل مال نمايد.
3- هر کس براي تشويق به معامله اشياي مذکور در فوق و يا ترويج آن اشيا به نحوي از انحاء اعلان و يا فاعل يکي از اعمال ممنوعه فوق و يا محل به دست آوردن آن را معرفي نمايد. 67
تنظيمکنندگان صفحات حوادث روزنامهها يا مجلات عاميانه ميکوشند تا حادترين و خشنترين جنايتهاي رخ داده را با طول و تفصيل منتشر کنند. در سالهاي 1940 تا 1950 با افزايش بزهکاري نوجوانان در آمريکا عدهاي از مردم درباره نسل نوجوان و رفتار آنان اعلام خطر کردند، زيرا در اين دوره رفتار نابهنجار تقريباً در ميان تعداد کثيري از نوجوانان به چشم ميخورد. 68
باوجود اين نميتوان تأثير مفيد و سودمند کتب و مجلات و جرايد را در تربيت صحيح کودک ناديده انگاشت. بنابراين اصلح است در تعيين انتشار مطالبي که به نوعي در ارتباط با مسائل اطفال و نوجوانان است تمامي عواملي را که به نحوي از انحاء در تربيت اطفال نقش مؤثري دارند، مدنظر قرار دهند و حتيالامکان سعي شود تا از درج مطالب مضر و هم انگيزه که ميتواند نقش تخريبکنندهاي در سرنوشت کودک داشته باشد جلوگيري کرد. 69
روزنامه و مجله به عنوان يکي از وسايل ارتباطجمعي همچنان که جايگاه خاصي در شکلگيري افکار، ايجاد مشارکت اجتماعي و باز کردن فضاي سياسي مناسب براي پيشرفت در جامعه دارند، به نظر ميرسد پيام آفرينان اين رسانهها، خود از رهبران فکري جامعه هستند و سهم مهمي در تغييرات و تحولات اجتماعي دارند. روزنامه و مجلات به عنوان بخشي از وسايل رسانههاي جمعي نقش مهمي در افکار و عقايد و الگوپذيري اطفال و نوجوانان دارند.
ب: کتب و مقالات
امروزه نويسندگان براي فروش و تيتراژ بالاي اخبار و وقايع مربوط به جرم جنايت و کشت و کشتار را چنان در مقالات يا کتب خود نگارش ميکنند که هر خوانندهاي را مجذوب خود ميکند.
برخي از مقالات و کتب تنها به نوشتن کفايت نميکنند و تصاوير و عکسهايي را نيز منتشر ميکنند تا داستان يا واقعه بهصورت واضحتر در ذهن مخاطب تجلي يابد. فاش کردن رموز جرم و جنايت و راهکارهاي آن ميتواند از جهتي براي کساني که مستعد بزهکاري هستند نوعي ابزار کار باشد تا بهوسيله آن راه و رسم ارتکاب جرم را فراگرفته و به اين وسيله به مقصود خود برسند. قابلتوجه آنکه در تحقيقات مشاهدهشده است که بعضي از اطفال و نوجوانان با ديدن و خواندن اينگونه کتابها و مجلات قدرت انجام جرم را به دست ميآورند و انجام عمل را غيرممکن نميدانند، بهطوريکه کودکي بعد از خواندن اين مطلب که نوجواني پدر و خدمتکار بيرحم منزل خود را کشته است، پس از مدتي دست به اين عمل ميزند و پدر خود را به قتل ميرساند.
درهرصورت بهتر است خانوادهها که نقش اساسي را در تربيت اطفال و نوجوانان دارند، کتب و مقالات و مجلاتي را در اختيار فرزندان قرار دهند که متناسب با سن وسال آنهاست. چهبسا کودکان و نوجواناني که با خواندن داستانهاي رمانتيک و عشقي پا به اين وادي ميگذارند و به انحراف کشيده ميشوند يا خواندن مطالب جنايي که باعث ترس کودکان ميشود بهطوريکه گاهي دچار کابوس شبانه ميشوند و از تنها خوابيدن يا از اتاق تاريک ميترسند.
بند دوم: رسانههاي صوتي و تصويري
اقبال جهاني و همهگير شدن رسانهها و تبديلشدن جهان به دهکده جهاني و اشتياق مردم به رسانهها بهويژه فيلمها، يک فعاليت همهجانبه علمي، هنري، ادبي، سياسي، اجتماعي، بازرگاني، تربيتي، تبليغاتي درباره تصاوير فيلم پديد آورده است تا انواع فيلمهاي آموزنده و تربيتي و اخلاقي، علمي، تاريخي، تفنني، قهرماني، فکاهي و غيره براي سرگرمي و اوقات فراغت مردم روي پرده سينما و يا تلويزيون نمايش دادهشده، مؤسسات بزرگ “فيلم شناسي” در دانشگاههاي معتبر جهان تأسيس گرديد، روان شناسان، روانپزشکان، جامعهشناسان و علماي اخلاق به تکاپو افتادهاند تا فيلمهاي داراي پيام، محتوا و رسالت انساني گردند.
طبق بند 2 اصل سوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران “بالا بردن سطح آگاهيهاي عمومي در همه زمينهها با استفاده از مطبوعات و رسانههاي گروهي و وسايل ديگر” جزء يکي از وظايف اصلي دولت جمهوري اسلامي ايران اعلام گرديده است. 70
نظر به اينکه رسانهها از وسايل مؤثر در بالا بردن سطح آگاهيهاي عمومي در همه زمينههاست: “استفاده صحيح” از آن بايد يکي از وظايف اصلي دولت باشد و انتظار ميرود که دولت در مورد برنامههايي که از رسانهها پخش ميگردد نظارت همهجانبه داشته باشد تا از بدآموزيها و تحريکات فساد انگيز بهويژه در مورد کودکان و نوجوانان که در ابتداي تکميل شخصيت انساني خود هستند جلوگيري گردد.
اين وسايل ممکن است در تهذيب اخلاق و پرورش سجاياي نيک و اعتلاي سطح دانش و ايجاد سليقه نور ايمان پاک، و خالص، بسيار مؤثر و قوي باشند و برعکس امکان دارد از عوامل انحراف و بدآموزيها و نفاق و دورويي و جدال و جنايتها باشند. بههرحال هدف تلاش مطبوعات اعم از مطلوب يا نامطلوب زشت يا زيبا، انساني يا شيطاني، نفوذ يافتن در ديگران و تسلط بر افکار و احساسات آن بهمنظور نيل به مقاصد خاصي است.
دکتر کي نيا در کتاب “مباني جرمشناسي” سخن از رستم زمانه ميگفت: رستم يعني “روزنامه” و “سينما” و “تلويزيون” و “مطبوعات” گرد هم آمدند و از حرف اول نام خود قدرتي به نام “رستم” پديد آوردند که بر جهان فرمانروايي دارد. اين مجموعه اگر به سود قواي يزداني و خير تجهيز شوند جهان روي صلح و سعادت خواهد ديد و اگر بهسوي نيروي اهريمني و شرّ تجهيز شوند، جهان در گرداب جنگ و شقاوت و بدبختي و جنايت خواهد غلتيد.
سخن از رسانه و خانواده است و بررسي تأثير آنها بر بزهکاري اطفال و نوجوانان که آيندهسازان مملکت هستند.
اهميت نقش رسانههاي گروهي يا وسايل ارتباطجمعي در طرح مسائل زندگي يک جامعه، در تمام ابعاد و جهات آن اثري که مطالب آن بر افکار عمومي بهويژه کودکان و نوجوانان و جوانان و بينش و سطح اعتلاي فرهنگي در حال آشکار شدن است. مطبوعات هر جامعه، نمودار رشد و ترقي و تمايلات قلبي و زبان خواستهها و طرز تفکر و انديشه و ادب و فرهنگ مردم آن جامعه است.
رسانههاي گروهي مانند بسياري از عوامل، ميتوانند نقشي مضاعف داشته باشند. گاهي در رديف عوامل جرمزا قرار ميگيرند و زماني هم از عوامل بازدارنده محسوب ميشوند.
در ادامه به اختصار به بررسي برخي از رسانههاي پرطرفدار ميپردازيم.
الف: راديو
راديو ازجمله رسانههاي جمعي شنيداري است که با استفاده از امواج به انتقال اطلاعات ميپردازد. راديو نسبت به تلويزيون از قدمت و سابقه طولانيتري برخوردار است. ايستگاههاي راديويي با بهرهگيري از امواج الکترومغناطيسي با فرکانسهاي متفاوت در بخش انتقال اخبار و اطلاعات و درنتيجه تأثير بر افکار عمومي نقش نسبتاً مهمي بر عهده دارد. راديو همانند ساير رسانههاي گروهي به عنوان ابزاري در اختيار سياست داخلي و خارجي کشورهاست.
رسانههاي گروهي در نمايش تحولات اجتماعي قرني که پيمانه عمرش از جام حيات تهي ميشود، نقشآفرينان موفق قلمداد ميشوند و در زمره آنها، راديو که نوباوه صدساله تاريخ اطلاعات انساني محسوب ميشود با گسترش جغرافيايي فراگير در چهارگوشه جهان، سايه تأثير بر روندهاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي سراسر دنيا گسترده است.
تاريخچه ساخت راديو به قرن 19 ميرسد که جايگاه بحث آن در اين تحقيق نميگنجد. راديو از موسيقي، صدا و کلام و جلوههاي شنيداري بهره ميگيرد که اين عوامل در ايجاد هيجان، تحريک احساسات و انگيزشهاي روحي و رواني اطفال و نوجوانان مؤثر است. همچنين محتواي برنامههاي راديويي بهطور عمده، بدون انتخاب قبلي مخاطب و بهصورت ناگهاني عرضه ميشود بهطوريکه شنونده راديو برخلاف خريد کتاب، روزنامه و مجله بدون تصميم قبلي در برابر مضمون برنامهها، اخبار و
